💠#تلاوت_روزانـہ یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ
📖#سوره_مبارڪه_هود آیه 98 تا 108
📄#صفحـہ_233
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_233
❇️#سرنوشت انسان، در گرو #اعمال و #رفتار خود اوست
💠و ما ظلمنا هم ولکن ظلموا انفسهم فما اغنت عنهم الهتهم التی یدعون من دون الله من شی ء لما جاء امرربک و مازادوهم غیر تتبیب 101/هود
🌱و ما به آنهاستم نکردیم ولیکن آنها خودشان به خود ستم کردند و همین که فرمان پروردگارت آمد، خدایانی که به جای پروردگار یکتا می پرستیدند کاری برایشان نکردند و جز خسارت چیزی برایشان نیافزودند.
🔹در اینجا می فرماید نابود کردن آنها و نزول عذاب برایشان ، ظلمی از ناحیه خداوند نبود بلکه اینها خودشان باخروج از روش بندگی و نپذیرفتن توحید و پیمودن راه فسق و گناه ، طریق هدایت را بر خود مسدود نمودند و به این وسیله به خودشان ضرر زدند وموجبات هلاکت خویش را به دست خود فراهم کردند وعلت هلاکتشان ظلم خودشان بود و هر عملی یک عکس العمل متناسب با آن دارد و عمل آنها ظلم وفسق بود و چنین عملی بدنبال خود عقوبت هلاکت را می آورد و هیچ گریزی ازآن نیست ، چون هر عملی که بدنبال خود عقوبتی داشته باشد، یا آن عمل ظلم است و یا عقوبت آن ، و وقتی که عقوبت ، ظلم نباشد، قهرا عمل ظلم بوده که عقوبت را به بار آورده .
🔹و آنگاه می فرماید این خدایان دروغینی که اینها آن راعبادت می کردند تا خیری را متوجه آنها نموده و شری را از آنان دور کند،زمانیکه عذاب خداوند نازل شد نتوانستند هیچ شری را از آنان دفع کنند و هیچ فایده ای برایشان نداشتند، بلکه از آنجا که با دیدن نشانه های عذاب ، اینها به بتهاپناه بردند و این عملشان خود گناهی دیگر بود، لذا باعث شدت عذابشان گردید،یعنی پرستش بتها نه تنها فایده ای برایشان نداشت ، بلکه عذاب آنها و هلاکتشان را تشدید نمود.
📚تفسیر المیزان
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_233
❇️عامل #بدبختی و نزول #قهر_الهی، خود انسانها هستند
💠وَ كَذلِكَ أَخْذُ رَبِّكَ إِذا أَخَذَ الْقُری وَ هِيَ ظالِمَةٌ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِيمٌ شَدِيدٌ (۱۰۲)
🌱و اين چنين است مؤاخذه (و مجازاتِ) پروردگارت، زمانی كه شهرها و آبادیهای ستمگر را (با قهر خود) میگيرد. همانا مؤاخذهی او (سخت) دردناك وشديد است.
پيامها:
۱- قهر و لطف خداوند، بر طبق يك سنّت پايدار و قانون جاويد است، نه براساس يك امر دفعی و تصادفی. «كَذلِكَ»
۲- امّتهای ستمگر، در معرض قهر الهی قرار دارند. كَذلِكَ أَخْذُ رَبِّكَ ...
۳- تهديد در جای خود، يكی از عوامل مؤثّر تربيتی است. «أَخْذُ رَبِّكَ»
۴- قهر خداوند، از شئون ربوبيّت اوست. «أَخْذُ رَبِّكَ»
۵- عامل بدبختی و نزول قهر الهی، خود انسانها هستند. «أَخَذَ الْقُری وَ هِيَ ظالِمَةٌ»
۶- قهر خدا زمانی است كه سيمای منطقه را ظلم بگيرد. «أَخَذَ الْقُری وَ هِيَ ظالِمَةٌ»
۷- قهر خدا را ساده و ناچيز نشماريم. «إِنَّ أَخْذَهُ أَلِيمٌ شَدِيدٌ»
📚تفسیر نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
May 11
هدایت شده از قران پویان
امام سجاد(ع)
همه خوبىها را در بُريدن طمع از آنچه در دست مردم است، دیدم.
📚بحار الأنوار ، ج۷۳ ، ص۱۷۱
🏴 شهادت حضرت سیّد السّاجدین امام زین العابدین (سلام اللّه علیه) تسلیت و تعزیت باد.
@quranpuyan
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
2⃣3⃣ تدبر در سوره #هود
🔹پندارهاى جاهلانه عوام الناس درباره انبياء (ع ) و توقعات نابجايشان از آنان
و مراد از جمله ((خزائن اللّه )) همه ذخيره ها و گنجينه هاى غيبى است كه مخلوقات در آنچه در وجود و بقايشان بدان محتاجند از آن ارتزاق مى كنند، و به وسيله آن ، نقائص خود را تكميل مى نمايند.
اينها آن چيزهايى است كه عوام الناس معتقدند كه كليدهايش به دست انبياء و اولياء است ، و مى پندارند كه آن حضرات مالك مستقل آنها و در نتيجه صاحب قدرتى هستند كه هر كارى بخواهند ميتوانند بكنند، و هر حكمى كه بخواهند ميرانند، همچنان كه نظير اين توقعات را از نبى گرامى اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) داشتند و خداى تعالى آن را در آيه زير حكايت كرده كه گفتند: ((لن نومن لك حتى تفجر لنا من الارض ينبوعا او تكون لك جنة من نخيل و عنب فتفجر الانهار خلالها تفجيرا او تسقط السماء كما زعمت علينا كسفا او تاتى باللّه و الملائكة قبيلا او يكون لك بيت من زخرف او ترقى فى السماء و لن نومن لرقيك حتى تنزل علينا كتابا نقروه قل سبحان ربى هل كنت الا بشرا رسولا)).
نوح (عليه السلام ) در اين سخنش درباره همه آنچه از خود نفى كرد اينطور تعبير كرد كه من نميگويم چنين و چنانم
شکر همراه با توبه نوح از اینکه انتظار نجات پسرش را داشت
براى آن جناب كفر فرزند ثابت نشده بود، بلكه اهل آن جناب حتى همين فرزندش (البته غير از همسرش ) به ظاهر مومن بودند، و اگر فرزند مذكور وى بر خلاف آنچه نوح (عليه السلام ) مى پنداشت كافر بود بطور مسلم او را براى سوار شدن به كشتى نمى خواند و چنين درخواستى را از خداى تعالى نميكرد، براى اينكه خود آن جناب قبلا كفار را نفرين كرده و از خداى تعالى خواسته بود كه ديارى از كافران را بر روى زمين زنده نگذارد، پس همه اينها شاهد بر آن است كه او پسر مورد بحثش را مومن مى پنداشته ، و اگر آن پسر سوار كشتى نشده و دستور پدر را مخالفت كرد، صرف اين مخالفت كفر آور نيست بلكه تنها معصيتى است كه مرتكب شده بوده .
((و الا تغفر لى و ترحمنى اكن من الخاسرين ))
- كلامى است از نوح (عليه السلام ) كه صورتش صورت توبه است ولى حقيقتش شكر در برابر نعمت تعليم و تأديبى است كه خداى تعالى به وى ارزانى داشت .
و اما اينكه به صورت توبه تعبير شده علتش اين است كه همين شكرگزارى رجوع به خدا و پناه بردن به او است ، و لازمه آن اين است كه از خداى تعالى طلب مغفرت و رحمت كند، يعنى آن عملى كه اگر انسان انجام دهد گرفتار لغزش و سپس دچار هلاكت مى گردد بر آدمى بپوشاند، (چون مغفرت به معناى پوشاندن است ) و نيز عنايت و رحمتش شامل حال آدمى گردد،
و ما در اواخر جلد ششم اين كتاب بيان كرديم كه كلمه ((ذنب )) تنها به معناى نافرمانى خداى تعالى نيست بلكه هر وبال و اثر بدى كه عمل آدمى داشته باشد هر چند آن عمل نافرمانى امر تشريعى خداى تعالى نباشد نيز ذنب گفته مى شود، و در نتيجه ((مغفرت )) نيز تنها به معناى آمرزش و پوشاندن معصيت به معناى معروفش در نزد متشرعه نيست بلكه هر ستر و پوششى الهى مغفرت الهى است هر چند ستر آثار سوئى باشد كه عمل صالح انسان داشته باشد، و اگر خداى تعالى آن اثر سوء را نپوشاند سعادت و آسودگى خاطر از آدمى سلب مى شود
ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۳۱۳
https://zaya.io/ldpig
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛