مروري بر #وصيتنامه_امام_علي ع به امام #حسن ع
🌴حضرت علي ع به فرزند خود امام حسن ع چه وصيتهايي نمود؟
🗞📗اين وصايا كه در قالب نامه 31 #نهج_البلاغه منتشر شده است، هنگام بازگشت از صفین، توسط ايشان نگاشته است.
🛑قسمت بیست دوم :
❣ #همه_کاره_اوست. تلخي و شيريني دنيا هم خواست اوست.
🔶فَتَفَهَّمْ يَا بُنَيَّ وَصِيَّتِي وَ اعْلَمْ أَنَّ مَالِكَ الْمَوْتِ هُوَ مَالِكُ الْحَيَاةِ، وَ أَنَّ الْخَالِقَ هُوَ الْمُمِيتُ وَ أَنَّ الْمُفْنِيَ هُوَ الْمُعِيدُ وَ أَنَّ الْمُبْتَلِيَ هُوَ الْمُعَافِي، وَ أَنَّ الدُّنْيَا لَمْ تَكُنْ لِتَسْتَقِرَّ إِلَّا عَلَى مَا جَعَلَهَا اللَّهُ عَلَيْهِ مِنَ النَّعْمَاءِ وَ الِابْتِلَاءِ وَ الْجَزَاءِ فِي الْمَعَادِ أَوْ مَا شَاءَ مِمَّا لَا تَعْلَمُ،
پسرم وصيتم را بفهم، و بدان كه مالك مرگ همان مالك حيات، و هستى بخش همان ميراننده، و فنا كننده همان باز گرداننده، و گرفتار كننده، همان عافيت بخشنده است، و مسلّما دنيا برقرار نمى ماند مگر به همان نظامى كه خداوند آن را قرار داده از وضع نعمتها و بلاها، و پاداش روز جزا، و آنچه او بخواهد و ما نمى دانيم.
🖋ترجمه انصاریان
🌐همه چيز از سوى اوست:
🌴امام(عليه السلام) در اين بخش از وصيّت نامه نخست به فرزندش دستور مى دهد که در آنچه او مى گويد دقت کند و فهم خود را به کار گيرد، مى فرمايد: «پسرم در فهم وصيتم دقت نما»; (فَتَفَهَّمْ يَا بُنَيَّ وَصِيَّتِي).
اين جمله در واقع اشاره به اهمّيّت بحثى است که بعد از آن بيان فرموده، اهميتى که در خورِ دقت فراوان است.
💢آن گاه به اين حقيقت اشاره مى کند که در اين #عالم هر چه هست #از_سوى_خداست; حيات و مرگ، صحت و بيمارى، تلخ و شيرين، نعمت و ابتلا و ... همه آنها حکيمانه است و اگر نتوانستى به حکمت آنها پى ببرى حمل بر بى اطّلاعى خود کن و در برابر اراده حکيمانه خدا تسليم باش. مى فرمايد:
«بدان مالک مرگ همان مالک حيات است و آفريننده، همان کسى است که مى ميراند و فانى کننده هم اوست که جهان را از نو نظام مى بخشد و بيمارى دهنده همان شفابخش است»; (وَاعْلَمْ أَنَّ مَالِکَ الْمَوْتِ هُوَ مَالِکُ الْحَيَاةِ، وَأَنَّ الْخَالِقَ هُوَ الْمُمِيتُ، وَأَنَّ الْمُفْنِيَ هُوَ الْمُعِيدُ، وَأَنَّ الْمُبْتَلِيَ هُوَ الْمُعَافِي).
💢اين سخن اشاره به توحيد افعالى است که در جهان بيش از يک مبدأ نيست: «لا مُؤَثِّرَ فِى الْوُجُودِ إِلاَّ اللهُ» نه اينکه عالم دو مبدأ دارد، مبدأ خير و شر و يزدان و اهريمن; آن گونه که ثنويان و دوگانه پرستان مى پنداشتند. اصولاً در خلقت خداوند شرى وجود ندارد و هرچه هست خير است و شرّ امرى نسبى است. به عنوان مثال: نيش عقرب وسيله اى دفاعى براى او در برابر دشمنانش هست. افزون بر آن که در سم و نيش حشرات دواهاى شفابخشى وجود دارد و از اين نظر خير است و اگر کسى اشتباه کند و گرفتار نيش او شود، اين شر بر اثر ناآگاهى او به وجود آمده است.
🌴👈آن گاه امام(عليه السلام) به #ناپايدارى_دنيا و آميخته بودن تلخ و شيرين در آن اشاره کرده مى فرمايد: «و دنيا پابرجا نمى ماند مگر به همان گونه که خداوند آن را قرار داده است; گاهى نعمت و گاهى گرفتارى و سرانجام پاداش در روز رستاخير يا آنچه او خواسته و تو نمى دانى (از کيفرهاى دنيوى)»; (وَأَنَّ الدُّنْيَا لَمْ تَکُنْ لِتَسْتَقِرَّ إِلاَّ عَلَى مَا جَعَلَهَا اللهُ عَلَيْهِ مِنَ النَّعْمَاءِ، وَالاِبْتِلاَءِ، وَالْجَزَاءِ فِي الْمَعَادِ، أَوْ مَا شَاءَ مِمَّا لاَ تَعْلَمُ).
💢آرى اين طبيعت دنياست و موافق حکمت خداوند است، زيرا اگر انسان هميشه غرق نعمت باشد، در ميان امواج غفلت غرق مى شود و اگر هميشه مبتلا باشد، يأس و نوميدى همه وجودش را فرا مى گيرد و از خدا دور مى شود. خداوند حکيم اين دو را به هم آميخته تا انسان پيوسته بيدار باشد و به سوى او حرکت کند و دست به دامان لطفش بزند.
🖋شرح آیت الله مکارم شیرازی
@quranpuyan