#گزیده_نکات_تفسیری
#صفحه_70
❇️نگوييد " اگر #فلان_کار_را_نمیکردند *،* #نمی مردند"
💠يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا وَقَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كَانُوا غُزًّى لَّوْ كَانُوا عِندَنَا مَا مَاتُوا وَمَا قُتِلُوا ال عمران:156
*🔷* اي كساني كه ايمان آوردهايد، شما مانند كساني نباشيد كه كفر ورزيدند و دربارة برادرانشان كه به سفر [=مأموريت يا تبليغ دين] رفته، [و در راه مردند] يا عازم جنگ شده [و كشته شدند]، گفتند: اگر نزد ما ميماندند، نميمردند و كشته نميشدند.
🔹تفکر" اگر فلان کار را نمیکردند، نمی مردند" آنقدر ریشه دار و فراگیر بوده وهست که خداوند پس از توضیح ها مختصر و پاسخ به آن در آیه 154،رو به مسلمانان همه زمانها کرده و می گوید مبادا شما هم تلاش و جهاد دیگران را پس از مرگشان نکوهش کنید و بگویید اگر نمی رفتند،کشته نمی شدند.
خانه نشینان و جان دوستان، خود شان که حرکت نمیکنند ،فعالان را هم بخاطر حرکتشان نکوهش میکنند.
👈این آیه اصلی کلی برای مخاطبان قرآن است که هیچ گاه #ترس_از_مرگ ،شما را از حرکات و تصمیمات صحیح تان باز ندارد.
مفهوم این سخن آن نیست که خود را بی محابا در آغوش مرگ بیاندازید بلکه می گوید اگر عزم بر سفر کردید برای جهاد،تحصیل،صله رحم،سیاحت یا زیارت و .... بخاطر ترس از مرگ آنرا متوقف نکنید .چرا که مرگ و زندگی در دست خداست نه شما.پس با تدابیر لازم و احتیاطهای عقلانی خود ،اراده خود را محقق کنید.واین موفقیت و تحرک شما ،حسرتی است در دل بی تحرکان و #مرگ_گریزان *.*
📚سيدكاظم فرهنگ
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
✴️ رابطه #ایمان و #امنیت از همه ترس ها
حتي ترس از مرگ
🌹آیهای در قرآن کریم هست که بسیار دوستش دارم. «الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ»(أنعام/۸۲)
«كسانى كه ايمان آوردهاند و ايمانشان را به ستم نيالودهاند، آنانند كه امن [و امان] دارند و آنانند كه رهيافتهاند.»
سخن بر سرِ «أمن» است که به گفتهی قرآن تنها نصیب مؤمنان میشود. یکی از بزرگترین ترسهای ما #ترس_از_مرگ است.
⁉حال، ایمانِ پالوده از ستم، چگونه این ترس را از میان میبَرَد؟
✳به نظر میرسد ایمانی که به ستم آلوده نیست در وهلهی نخست حکایت از یک زندگی درست دارد که در آن به سبب آنکه #ستمی نکردهایم از #وجدانی_آرام برخورداریم. چهرهی زندگی و زندگان را نخراشیدهایم و احساس بدهکاری نمیکنیم.
اگر حافظ میگفت: «رستگاری جاوید در #کمآزاری است.»، رستگاری در هنگامهی مرگ را هم در نظر داشت. به نظر میرسد کسی که نزد وجدان خود سربلند است کمتر از مرگ میترسد.
ویتگنشتاین معتقد است ترس از مرگ نشانهی یک زندگی بد است:🔻«کسی که #سعادتمند است نباید ترسی داشته باشد، حتی از مرگ»؛ «ترس از مرگ بهترین نشانهی یک زندگی نادرست، یعنی بد، است.»
📚(ویتگنشتاین و حکمت، مالک حسینی، ص۲۱۴)
💫اما زندگی سعادتمندانه کدام است؟ چه بسا زندگی موافق موازین اخلاق و همسو با ندای وجدان باشد، اما همچنان از مرگ، بیمناک باشیم. چرا؟
به نظر میرسد برای انسانهای اخلاقی و نیککردار، همچنان مرگ میتواند نگرانکننده باشد: اگر بمیرم، سرنوشت کسانی که از آنان مراقبت میکنم چه میشود؟ اگر بمیرم، کوششهایم که هنوز به ثمر ننشستهاند چه عاقبتی خواهند داشت؟ آن نهالهای نازک را چه کسی باغبانی خواهد کرد؟ اگر بمیرم، ظرفیتهای خوبِ ناشکفتهام حیف نمیشود؟
💫به گمانم، اینجا ایمان، چارهگر است.
ایمان به خدای لطف که کارسازِ جهان است و من میتوانم به او #اعتماد کنم و امید داشته باشم که از لغزشها در میگذرد و تمنّای روح مرا بیپاسخ نمیگذارد. اعتمادی ژرف که نگرانیهای مرا دربارهی رنج و آسیبِ بازماندگان و بیثمر ماندن تقلاها در آغوش میگیرد و آرام میکند. ایمان به اینکه اگر جهانِ بیاعتنا و جفای همنوعان نیل به کمال را از من دریغ کرد یا مرا از صحبتِ عزیزانم محروم داشت، لطف او جبرانگر است. لطف او تلخی ناتمامیها و ناکامیها را خواهد زدود.
قرآن از حالِ مؤمن آل یاسین که به جُرم حقگویی و حقیقتپویی کُشته شد چنین روایت میکند:
👈«قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ. بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ»(یس/۲۶-۲۷)
«گفت: اى كاش قوم من میدانستند كه پروردگارم چگونه مرا آمرزيد و در زمرهٔ عزيزانم قرار داد.»
✨آنجا دیگر از چیزی خشمگین نیست. به نظر نمیرسد چیزی را از دست داده است. تنها دریغی نیکخواهانه دارد که ای کاش قوم من میدانستند از چه آمرزش و تکریمی برخوردارم.(این گدا بین که چه شایستهٔ اِنعام افتاد)
اگر #ایمان، ایمان باشد، یعنی اعتماد باشد و #خودسپاری و امید، آن وقت به نظر نمیرسد مرگ، چیزی ترسناک باشد.
آیا مولانا چنین ایمانی را در نظر داشت وقتی میگفت:
🌱کار آن کارست ای مشتاقِ مست
کاندر آن کار ار رسد مرگت، خوش است
شد نشانِ صِدقِ ایمان ای جوان
آنکه آید خوش ترا مرگ اندر آن
گر نشد ایمانِ تو ای جان چنین
نیست کامل رَو بجو اِکمالِ دین
🍀(مثنوی، دفتر سوم)
👈میگوید نشانِ #صِدق و #خلوص ایمان است که دیگر از #مرگ نترسی. چرا که با اعتمادِ ژرف و امید به رحمت بیکران، با #تفویض_مؤمنانه، جایی برای ترس نمیمانَد.
🔰هر چه درستکردار و اخلاقی باشیم، به نظر میرسد در غیابِ این «تفویض مؤمنانه» همچنان از مرگ میترسیم.
مؤمنِ آلفرعون بعد از آنکه به بانگ بلند در برابر ستم فرعون ایستاد و نقشهی ستمکارانه آنان را بر هم زد، در پایان گفت: «وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ»(غافر/۴۴)؛ «و كارم را به خدا میسپارم. خداست كه به بندگان بيناست».
👈👈خلوص ایمان، در گروِ این #تفویضِ آکنده از #اعتماد و امید است.
این داستان که به افسانه پهلو میزند تصویرگر ایمانی است که روح را چنین سبکبار کرده است. سبکبار از ترس:
«گویند سبب توبه وی[عطّار نیشابوری] آن بود که روزی در دکانِ عطاری مشغول و مشعوف معامله بود، درویشی به آنجا رسید و چند بار شیءٌ لله[چیزکی در راه خدا] گفت. وی به درویش نپرداخت، درویش گفت «ای خواجه! تو چگونه خواهی مُرد؟» عطّار گفت: «چنانکه تو خواهی مُرد.» درویش گفت: «تو همچون من میتوانی مُرد؟» عطّار گفت: «بلی.» درویش کاسهای چوبین داشت زیر سرنهاد و گفت «الله!» و جان بداد. عطّار را حال متغیر شد، دکان بر هم زد و به این طریق در آمد.»
📚(نفحات الانس، تصحیح محمود عابدی، ص۵۹۷،)
✍صدیق قطبی
@quranpuyan