eitaa logo
قران پویان
494 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
758 ویدیو
771 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن ارتباط با ادمین @farpuy
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ 💠یوسف ایها الصدیق افتنا فی سبع بقرات سمان یاکلهن سبع عجاف وسبع سنبلات خضر و اخر یابسات لعلی ارجع الی الناس لعلهم یعلمون(46/یوسف) 🌱ای یوسف ای بسیار راستگوی ، به ما تعبیر اینکه هفت گاو فربه را هفت گاو لاغرمی خورند و هفت خوشه گندم سبز و هفت خوشه خشک دیگر را اعلام کن باشد که من برگردم بسوی مردمانی ، تا شاید ایشان بدانند. 🔷✨در ادامه ماجرا آن فردرا روانه زندان نمودند و او با یوسف روبرو شد و خطاب به آنحضرت گفت : ای یوسف ای فردی که بسیار راستگو هستی ـ چون قبلا صداقت یوسف در موردخواب او و رفیقش برای او به ظهور رسیده بود ـ اکنون ملک ما رؤیایی دیده تونظر خود را در مورد آن به من بگو و آنگاه متن رؤیا را نقل نموده و می گوید مردم منتظرند تا من تأویل این رؤیا را نزد آنان ببرم . قرآن کریم بخشهایی از این ماجرا که ضرری به کل آن نمی زند، حذف نموده و در مقام اختصارگویی و ایجاز بر آمده است . 🔷✨به هر جهت اینکه ابتدا می گوید(افتنا)یعنی به صیغه جمع از حکم تأویل خواب می پرسد به دلیل آنست که افاده کند، من تعبیر رؤیا را برای خودنمی خواهم ، بلکه رسولی از جانب بزرگان در بار هستم و اینکه در آخرمی گوید(ارجع )نیز همین مطلب را تأکید می کند و او می خواسته تا با گرفتن تعبیررؤیا با علم و حکم قطعی نزد آنها برگردد و حیرت جهالت را از آنان برطرف نماید، چون آنها نسبت به رؤیای پادشاه و تعبیر آن اهتمام داشته اند و رؤیایی که پادشاه دیده مسلما در ارتباط با شئون و مصالح مملکت و مردم بوده . 📚تفسیر المیزان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ از هرگونه ! 💠وَ قالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ فَلَمَّا جاءَهُ الرَّسُولُ قالَ ارْجِعْ إِلی‌ رَبِّكَ فَسْئَلْهُ ما بالُ النِّسْوَةِ اللاَّتِي قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ إِنَّ رَبِّي بِكَيْدِهِنَّ عَلِيمٌ (۵۰/یوسف) 🌱‏و پادشاه گفت: او را نزد من آوريد، پس چون فرستاده‌ی شاه نزد وی آمد (يوسف) گفت: نزد آقای خود برگرد و از او بپرس كه ماجرای آن زنانی كه دستانشان را بريدند چه بود؟ همانا پرودگار من، به حيله آنان آگاه است. 🔷✨تعبیری که یوسف برای خواب شاه مصر کرد اجمالا به او فهماند که این مرد یک غلام زندانی نیست بلکه شخص فوق العاده‌ای است که طی ماجرای مرموزی به زندان افتاده است لذا مشتاق دیدار او شد اما نه آنچنان که غرور و کبر سلطنت را کنار بگذارد و خود به دیدار یوسف بشتابد بلکه «پادشاه گفت: او را نزد من آورید!» (وَ قالَ الْمَلِکُ ائْتُونِی بِهِ). «ولی هنگامی که فرستاده او نزد یوسف آمد (به جای این که دست و پای خود را گم کند که بعد از سالها در سیاه چال زندان بودن اکنون نسیم آزادی می‌وزد به فرستاده شاه جواب منفی داد و) گفت: (من از زندان بیرون نمی‌آیم) به سوی صاحبت بازگرد و از او بپرس آن زنانی که (در قصر عزیز مصر وزیر تو) دستهای خود را بریدند به چه دلیل بود»؟ (فَلَمَّا جاءَهُ الرَّسُولُ قالَ ارْجِعْ إِلی رَبِّکَ فَسْئَلْهُ ما بالُ النِّسْوَةِ اللَّاتِی قَطَّعْنَ أَیْدِیَهُنَّ). 🔷✨او نمی‌خواست ننگ عفو شاه را بپذیرد و پس از آزادی به صورت یک مجرم یا لااقل یک متهم که مشمول عفو شاه شده است زندگی کند. او می‌خواست نخست بی‌گناهی و پاکدامنیش کاملا به ثبوت رسد، و سر بلند آزاد گردد. سپس اضافه نمود اگر توده مردم مصر و حتی دستگاه سلطنت ندانند نقشه زندانی شدن من چگونه و به وسیله چه کسانی طرح شد «اما پروردگار من از نیرنگ و نقشه آن زنان آگاه است» (إِنَّ رَبِّی بِکَیْدِهِنَّ عَلِیمٌ). 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
🕊 مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️سؤالات و مشكلات خود را از افراد خوش سابقه، و راست كردار بپرسيم 💠یوسف ایها الصدیق افتنا فی سبع بقرات سمان یاکلهن سبع عجاف وسبع سنبلات خضر و اخر یابسات لعلی ارجع الی الناس لعلهم یعلمون(46/یوسف) 🌱ای یوسف ای بسیار راستگوی ، به ما تعبیر اینکه هفت گاو فربه را هفت گاو لاغرمی خورند و هفت خوشه گندم سبز و هفت خوشه خشک دیگر را اعلام کن باشد که من برگردم بسوی مردمانی ، تا شاید ایشان بدانند. 🔷✨در ادامه ماجرا آن فردرا روانه زندان نمودند و او با یوسف روبرو شد و خطاب به آنحضرت گفت : ای یوسف ای فردی که بسیار راستگو هستی ـ چون قبلا صداقت یوسف در موردخواب او و رفیقش برای او به ظهور رسیده بود ـ اکنون ملک ما رؤیایی دیده تونظر خود را در مورد آن به من بگو و آنگاه متن رؤیا را نقل نموده و می گوید مردم منتظرند تا من تأویل این رؤیا را نزد آنان ببرم . قرآن کریم بخشهایی از این ماجرا که ضرری به کل آن نمی زند، حذف نموده و در مقام اختصارگویی و ایجاز بر آمده است . 🔷✨به هر جهت اینکه ابتدا می گوید(افتنا)یعنی به صیغه جمع از حکم تأویل خواب می پرسد به دلیل آنست که افاده کند، من تعبیر رؤیا را برای خودنمی خواهم ، بلکه رسولی از جانب بزرگان در بار هستم و اینکه در آخرمی گوید(ارجع )نیز همین مطلب را تأکید می کند و او می خواسته تا با گرفتن تعبیررؤیا با علم و حکم قطعی نزد آنها برگردد و حیرت جهالت را از آنان برطرف نماید، چون آنها نسبت به رؤیای پادشاه و تعبیر آن اهتمام داشته اند و رؤیایی که پادشاه دیده مسلما در ارتباط با شئون و مصالح مملکت و مردم بوده . 📚تفسیر المیزان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ از هرگونه ! 💠وَ قالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ فَلَمَّا جاءَهُ الرَّسُولُ قالَ ارْجِعْ إِلی‌ رَبِّكَ فَسْئَلْهُ ما بالُ النِّسْوَةِ اللاَّتِي قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ إِنَّ رَبِّي بِكَيْدِهِنَّ عَلِيمٌ (۵۰/یوسف) 🌱‏و پادشاه گفت: او را نزد من آوريد، پس چون فرستاده‌ی شاه نزد وی آمد (يوسف) گفت: نزد آقای خود برگرد و از او بپرس كه ماجرای آن زنانی كه دستانشان را بريدند چه بود؟ همانا پرودگار من، به حيله آنان آگاه است. 🔷✨تعبیری که یوسف برای خواب شاه مصر کرد اجمالا به او فهماند که این مرد یک غلام زندانی نیست بلکه شخص فوق العاده‌ای است که طی ماجرای مرموزی به زندان افتاده است لذا مشتاق دیدار او شد اما نه آنچنان که غرور و کبر سلطنت را کنار بگذارد و خود به دیدار یوسف بشتابد بلکه «پادشاه گفت: او را نزد من آورید!» (وَ قالَ الْمَلِکُ ائْتُونِی بِهِ). «ولی هنگامی که فرستاده او نزد یوسف آمد (به جای این که دست و پای خود را گم کند که بعد از سالها در سیاه چال زندان بودن اکنون نسیم آزادی می‌وزد به فرستاده شاه جواب منفی داد و) گفت: (من از زندان بیرون نمی‌آیم) به سوی صاحبت بازگرد و از او بپرس آن زنانی که (در قصر عزیز مصر وزیر تو) دستهای خود را بریدند به چه دلیل بود»؟ (فَلَمَّا جاءَهُ الرَّسُولُ قالَ ارْجِعْ إِلی رَبِّکَ فَسْئَلْهُ ما بالُ النِّسْوَةِ اللَّاتِی قَطَّعْنَ أَیْدِیَهُنَّ). 🔷✨او نمی‌خواست ننگ عفو شاه را بپذیرد و پس از آزادی به صورت یک مجرم یا لااقل یک متهم که مشمول عفو شاه شده است زندگی کند. او می‌خواست نخست بی‌گناهی و پاکدامنیش کاملا به ثبوت رسد، و سر بلند آزاد گردد. سپس اضافه نمود اگر توده مردم مصر و حتی دستگاه سلطنت ندانند نقشه زندانی شدن من چگونه و به وسیله چه کسانی طرح شد «اما پروردگار من از نیرنگ و نقشه آن زنان آگاه است» (إِنَّ رَبِّی بِکَیْدِهِنَّ عَلِیمٌ). 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan