#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_129
❇️معنای #قاهر بودن خدای سبحان و فرق آن با #قهر و #غلبه_موجودات بر يكديگر
💠وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ
🌱اوست که بر بندگانش چیره و مسلط است و اوست که حکیم و آگاه است.
أنعام - ۱۸
🔷✨لفظ" قاهر" از اسمايی است كه هم بر خدای متعال اطلاق میشود، و هم بر سلسله اسباب، صادق است، الا اينكه بين قهر او و قهر اسباب فرق است، زيرا اگر غير او بعضی بر بعضی ديگر قهر و غلبه دارند در عين حال قاهر و مقهور از جهت مرتبه وجودی، و درجه هستی، با هم برابرند، باين معنا كه اگر آتش مثلا بر هيزم قهر میكند و آن را مشتعل میسازد خودش با آن هيزم، هر دو موجودی هستند طبيعی. چيزی كه هست، اقتضای طبع يكی، مخالف اقتضای طبع ديگری است، و اقتضای طبع آتش در تحميل اثر خود بر هيزم، قویتر است از اقتضای هيزم در تحميل اثر خود بر آتش، و از اين جهت است كه آتش بر هيزم غلبه و ظهور كرده و آن را از تاثير خود متاثر میسازد.
🔷✨و ليكن خدای سبحان، قهرش مانند قهر آتش بر هيزم نيست، بلكه او قاهر است به تفوق و احاطه مطلق، نه به قویتر بودن در اقتضای طبيعی به اين معنا كه اگر ما آتش زدن و شعلهور ساختن چيزی از قبيل هيزم و امثال آن را به خدای سبحان نسبت دهيم معنای اين نسبت ما اين است كه خدای سبحان هم به وجود مخصوص و محدودی كه با آن وجود هيزم را ايجاد كرده و هم به خواص و كيفياتی كه به آن داده و آن را با دست قدرت خود مجهز به آن خواص نموده و هم به ايجاد آتشی كه آن را طعمه خود سازد و آن آتش نيز ذات و آثارش ملك او است، و هم به اينكه نيروی مقاومت در برابر آتش را از آن سلب نموده بر آن قاهر است.
🔷✨آری، قهر خدای تعالی بر هيزم به اين معنا است، نه به معنای قهر موجودات بر يكديگر.
چون او است كه هر چيزی را در جای خود وضع كرده و از آن جمله احتراق و اشتعال را هم در هيزم قرار داده، به طوری كه در برابر اراده و مشيت او قدرت سرپيچی از اين امر و از ساير امور و آثاری كه در آن نهاده، ندارد. برای اراده و مشيت او افقی است ما فوق هستی هيزم.
پس اگر میگوييم خداوند بر بندگان قاهر است قهر او نظير قهر بعضی از بندگان بر بعضی ديگر (كه همه در عرض هم هستند) نيست، قرآن كريم اين بحث ما را و هم چنين نتيجهای را كه از آن گرفتيم تصديق دارد، برای اينكه در دو جای اين سوره يعنی در اين آيه و در آيه" ۶۱" قهر را به عنوان اسمی از اسمای خدا ذكر كرده، در حالی كه اگر قهر او مانند قهر بندگان بود بايد به عنوان وصف ذكر میفرمود.
📚تفسیر المیزان
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_129
❇️معنای #قاهر بودن خدای سبحان و فرق آن با #قهر و #غلبه_موجودات بر يكديگر
💠وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ
🌱اوست که بر بندگانش چیره و مسلط است و اوست که حکیم و آگاه است.
أنعام - ۱۸
🔷✨لفظ" قاهر" از اسمايی است كه هم بر خدای متعال اطلاق میشود، و هم بر سلسله اسباب، صادق است، الا اينكه بين قهر او و قهر اسباب فرق است، زيرا اگر غير او بعضی بر بعضی ديگر قهر و غلبه دارند در عين حال قاهر و مقهور از جهت مرتبه وجودی، و درجه هستی، با هم برابرند، باين معنا كه اگر آتش مثلا بر هيزم قهر میكند و آن را مشتعل میسازد خودش با آن هيزم، هر دو موجودی هستند طبيعی. چيزی كه هست، اقتضای طبع يكی، مخالف اقتضای طبع ديگری است، و اقتضای طبع آتش در تحميل اثر خود بر هيزم، قویتر است از اقتضای هيزم در تحميل اثر خود بر آتش، و از اين جهت است كه آتش بر هيزم غلبه و ظهور كرده و آن را از تاثير خود متاثر میسازد.
🔷✨و ليكن خدای سبحان، قهرش مانند قهر آتش بر هيزم نيست، بلكه او قاهر است به تفوق و احاطه مطلق، نه به قویتر بودن در اقتضای طبيعی به اين معنا كه اگر ما آتش زدن و شعلهور ساختن چيزی از قبيل هيزم و امثال آن را به خدای سبحان نسبت دهيم معنای اين نسبت ما اين است كه خدای سبحان هم به وجود مخصوص و محدودی كه با آن وجود هيزم را ايجاد كرده و هم به خواص و كيفياتی كه به آن داده و آن را با دست قدرت خود مجهز به آن خواص نموده و هم به ايجاد آتشی كه آن را طعمه خود سازد و آن آتش نيز ذات و آثارش ملك او است، و هم به اينكه نيروی مقاومت در برابر آتش را از آن سلب نموده بر آن قاهر است.
🔷✨آری، قهر خدای تعالی بر هيزم به اين معنا است، نه به معنای قهر موجودات بر يكديگر.
چون او است كه هر چيزی را در جای خود وضع كرده و از آن جمله احتراق و اشتعال را هم در هيزم قرار داده، به طوری كه در برابر اراده و مشيت او قدرت سرپيچی از اين امر و از ساير امور و آثاری كه در آن نهاده، ندارد. برای اراده و مشيت او افقی است ما فوق هستی هيزم.
پس اگر میگوييم خداوند بر بندگان قاهر است قهر او نظير قهر بعضی از بندگان بر بعضی ديگر (كه همه در عرض هم هستند) نيست، قرآن كريم اين بحث ما را و هم چنين نتيجهای را كه از آن گرفتيم تصديق دارد، برای اينكه در دو جای اين سوره يعنی در اين آيه و در آيه" ۶۱" قهر را به عنوان اسمی از اسمای خدا ذكر كرده، در حالی كه اگر قهر او مانند قهر بندگان بود بايد به عنوان وصف ذكر میفرمود.
📚تفسیر المیزان
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan