#دین برای #انسان است و نه انسان برای دین.
⭕️تلاش برای تحمیل یک فهم مشخص از #شریعت_اسلامی بر همگان درست نیست.
👈من قائل به دوگانگی پیام خداوند نیستم؛ هم چنان که دوگانگی و تقابل خدا ـ انسان را نمیپذیرم. در مقابل بر این باور هستم که فرض این دوگانگی یکی از عوامل فهم دینی نادرست تندروان دینی و الحادی به شمار میرود.
🔻🔻دین از سوی خدا جز برای بهبود زندگی انسان نیامده است!
پس دین برای انسان است و نه انسان برای دین.
به عبارت دیگر دین در خدمت انسان است و نه این که انسان خادم دین باشد.
#دین تنها انسان را به راههای بهبود شیوه زندگیاش راهنمایی میکند و احساس سعادت و خوشبختی به او میدهد و زندگی او را معنا بخشیده و ارزشمند میسازد.
بر این اساس هر گفتمانی به #انسانیت پروردهتر باشد، بیشتر به جوهر ادیان نزدیک است. از این زاویه دید معنوی، هر چه بیشتر به دغدغههای انسان اهتمام ورزیم دغدغهمان دینیتر و مقدستر است.
دین، مرا به عنوان یک روحانی یا متخصصی در زمینه دین، ملزم میکند که هر چه را در توان دارم در خدمت انسان و انسانیت و نشر ارزشهای محبت و مودت و اخلاق والا بذل کنم. ارزشهایی که باید زندگی انسان را به لحاظ مادی و معنوی بهبود بخشند.
↩️ادیان از ابتدای پیدایش بر ضرورت بزرگداشت انسان و #تکریم او با رعایت و حفظ حقوقش تأکید داشتهاند؛ حقوقی که به خاطر انسان بودنش مستحق آنهاست. اسلام به طور خاص بر این مسئله تأکید کرده است؛ آن جا که خداوند فرمود: «وکرمنا بنی آدم» و نیز زندگی یک انسان را برابر زندگی همه بشریت قرار داد و فرمود: «ومن أحیی نفساً فکأنما أحیی الناس جمیعاً».
دین این باور را پیش از طرح آرای جدید و فرهنگهای معاصر امروزی مطرح کرد. از این رو اشتراک در بعضی نقاط به معنای تأثیرپذیری و اقتباس نیست.
↩️این را نفی نمیکنم که برخی گزارههای دینی تاب فهم ناروا و غیر متسامح را دارند، ولی رهیافت جزئینگر از دین درست نیست. بنابراین باید این گزارهها را درون سیاق کلی دین در نظر گرفته و فهمید. افزون بر آن که برخی از این گزارهها نیز جای نقد سندی داشته و درستی آنها مورد تردید است.
تاکید بر گرایش انسانی و مخالفت با #نگرشهای_سلطهگرایانه_دینی که میخواهند دیدگاه دینی معینی را بر جامعه #تحمیل کنند، لزوماً به معنای جدایی دین از جامعه و محدود کردن آن به روابط فردی نیست.
آن چه صحیح نیست، #تحمیل و اکراه و #اجبار افراد و جوامع بر باور و عمل به یک فهم دینی معین است. هیچ یک از ما دارای تمام حقیقت نیست تا حق داشته باشد آن را بر جامعه تحمیل کند. بر فرض دارا بودنش هم، دین در پی اینگونه نقشهای سلطهطلبانه نیست؛ چراکه قرآن تصریح میکند که پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم، خودش به عنوان صاحب این شریعت، بر مردم سلطهای ندارد و نباید به زور و به هر قیمتی به هدایت مردم بپردازد.
👈دعوت به شریعت لزوماً به معنای تحمیل آن نیست، همانطور که مخالفت با تحمیل شریعت به معنای تعطیل آن نیست. آن چه ما به آن فرامیخوانیم باز کردن مجال برای دینداران است تا بتوانند طبق شریعتهای مختلفشان عمل کنند و البته بدون تلاش برای تحمیل شریعتشان بر دیگرانی که به آن ایمان ندارند. چنان که همین #آزادیِ_ضابطهمند نیز باید به شکل یکسانی برای غیر دینداران فراهم باشد. این آزادی، باید ضمن چارچوبهای کلی قانونی باشد که عدل و مساوات برای همه را تضمین کند.
نكته ديگر اينكه مسائل #شریعت در یک دینِ مشخص مثل اسلام نیز بین متدینان مورد اجماع نیست؛
👈👈 بنابراین تلاش برای تحمیل یک فهم مشخص از شریعت اسلامی بر همگان درست نیست.
🔻در چنین حالتی، فقیهان و پیروان دیدگاههای فقهیِ متفاوت با دیدگاه حاکم، پیش از پیروان ادیان دیگر به این وضع معترض خواهند بود.
بنابراین بهتر است که رفتار دینی مردم را به خودشان و فقهایشان بسپاریم و نهاد دولت را از ورود به مسائل اختلافی که مربوط به مصالح مشترک یک ملت نیست، دور کنیم.
🎙 ايت الله سيدحسين صدر - شهر کاظمین
💻برگرفته از سايت دين انلاين
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دین
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛