eitaa logo
قران پویان
470 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
697 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ 🌱خداوند، نور آسمان‌ها وزمين است. مَثَل نور او همچون چراغدانی است كه در آن چراغی (پر فروغ) باشد. آن چراغ در ميان حبابی شيشه‌ای و آن شيشه همچون ستاره‌ای تابان و درخشان، چراغ از روغن درخت پر بركت زيتونی بر افروخته شده، كه نه شرقی است و نه غربی. (روغنش به قدری صاف و شفّاف است) كه بدون تماس آتش نزديك است (شعله‌ور شود و) روشنی دهد. نوری است بر فراز نور ديگر. هر كس را خداوند بخواهد به نور خويش هدايت می‌كند، و خداوند برای مردم مَثَل‌ها می‌زند و خداوند به هر چيزی آگاه است.35/نور 🔷خدای تعالی اين نور را به چراغی مثل زده كه در شيشه‌ای قرار داشته باشد و با روغن زيتونی در غايت صفا بسوزد و چون شيشه چراغ نيز صاف است، مانند كوكب دری بدرخشد، و صفای اين با صفای آن، نور علی نور تشكيل دهد، و اين چراغ در خانه‌های عبادت آويخته باشد، خانه‌هايی كه در آنها مردانی مؤمن، خدای را تسبيح كنند، مردانی كه تجارت و بيع ايشان را از ياد پروردگارشان و از عبادت خدا باز نمی‌دارد. 🔷‏اين مثال، صفت نور معرفتی است كه خدای تعالی مؤمنين را با آن گرامی داشته، نوری كه دنبالش سعادت هميشگی است، و كفار را از آن محروم كرده، و ايشان را در ظلماتی قرار داده كه هيچ نمی‌بينند. پس كسی كه مشغول با پروردگار خويش باشد و از متاع حيات دنيا اعراض كند به نوری از ناحيه خدا اختصاص می‌يابد، و خدا هر چه بخواهد می‌كند، ملك از آن او است، و باز گشت به سوی او است، و هر حكمی بخواهد می‌راند، قطره باران و تگرگ را از يك ابر می‌بارد، و شب و روز را جابجا می‌كند، گروهی از حيوانات را طوری قرار داده كه با شكم راه بروند، و گروهی ديگر با دو پا و گروه سوم با چهار پا، با اينكه همه آنها را از آب آفريده. 📚تفسیر المیزان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️! 🌱وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمالُهُمْ كَسَرابٍ بِقِيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ ماءً حَتَّی إِذا جاءَهُ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئاً وَ وَجَدَ اللَّهَ عِنْدَهُ فَوَفَّاهُ حِسابَهُ وَ اللَّهُ سَرِيعُ الْحِسابِ (۳۹/نور) 🌱‏اعمال كسانی كه كافر شدند همچون سرابی است در بيابان هموار كه تشنه، آن را آب می‌پندارد، تا آن هنگام كه به سراغ آن می‌آيد آن را چيزی نمی‌يابد، و خدا را نزد خويش می‌يابد كه حساب او را بی‌كم و كاست دهد و خداوند به سرعت به حساب‌ها می‌رسد. 🔷‏از آنجا كه در آيات گذشته سخن از نور خدا، نور ايمان و هدايت، بود، برای تكميل اين بحث، و روشن شدن حال آنها در مقايسه با ديگران، در آيات مورد بحث سخن از ظلمت كفر و جهل و بی ايمانی، و كافران تاريكدل و منافقان گمراه می‌گويد، سخن از كسانی می‌گويد كه به عكس مؤمنان كه زندگی و افكارشان" نُورٌ عَلی‌ نُورٍ" بود، وجود آنها" ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ‌" است! سخن از كسانی است كه در بيابان خشك و سوزان زندگی بجای آب به دنبال سراب می‌روند، و از تشنگی جان می‌دهند، در حالی كه مؤمنان در پرتو ايمان چشمه زلال هدايت را يافته و در كنار آن آرميده‌اند. 🔷‏نخست می‌گويد:" كسانی كه كافر شدند اعمالشان همچون سرابی است در يك كوير، كه انسان تشنه آن را از دور آب می‌پندارد" (وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمالُهُمْ كَسَرابٍ بِقِيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ ماءً). ‏" اما هنگامی كه به سراغ آن می‌آيد چيزی نمی‌يابد" (حتی اذا جاءه لم يجده شيئا). ‏" اما خدا را نزد اعمال خود می‌يابد و حساب او را صاف می‌كند"! (وَ وَجَدَ اللَّهَ عِنْدَهُ فَوَفَّاهُ حِسابَهُ‌). ‏" و خداوند سريع الحساب است"! (وَ اللَّهُ سَرِيعُ الْحِسابِ‌). 🔷‏" سراب" در اصل از ماده" سرب" (بر وزن شرف) به معنی راه رفتن در سراشيبی است و" سرب" (بر وزن حرب) به معنی راه سراشيبی است، به همين مناسبت" سراب" به تلالؤی می‌گويند كه از دور در بيابانها و سراشيبی‌ها نمايان می‌شود و به نظر می‌رسد كه در آنجا آب وجود دارد، در حالی كه چيزی‌ جز انعكاس نور آفتاب نيست. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ 💠أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الطَّيْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِيحَهُ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِما يَفْعَلُونَ (۴۱/نور) 🌱آيا نديدی كه هر كه در آسمان‌ها و زمين است و پرندگان بال گشوده (در حال پرواز) برای خدا تسبيح می‌گويند، و هر يك نيايش و تسبيح خود را می‌داند؟ و خداوند به آنچه می‌كنند، داناست. 🔹تنها به خود نينديشيد، به اطراف خود هم بنگريد و در هستی نيز مطالعه و انديشه كنيد. «أَ لَمْ تَرَ» ‏ 🔹در ميان موجودات هستی، پرندگان، آن هم در حال پرواز، توجّه خاصّی به خدا دارند. «وَ الطَّيْرُ صَافَّاتٍ» ‏ 🔹همه‌ی موجودات، شعور دارند ونماز و تسبيح آنها، آگاهانه است. «كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ» ‏ 🔹نماز، در صورتی ارزش دارد كه نمازگزار بداند چه می‌گويد و چه می‌كند. «كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ» ‏ 🔹نماز و تسبيح هر موجودی به صورت خاصّی است. «صَلاتَهُ وَ تَسْبِيحَهُ» 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ و پذيرش 💠لَقَدْ أَنْزَلْنا آياتٍ مُبَيِّناتٍ وَ اللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِلی‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ (۴۶/نور) 🌱‏به راستی كه آياتی روشنگر نازل كرديم و خداوند هر كه را بخواهد به راه مستقيم هدايت می‌كند. ‏ 🔷‏از آنجا كه در آيات گذشته، سخن از ايمان به خدا و دلائل توحيد و نشانه‌های او در جهان تكوين بود، در آيات مورد بحث سخن از آثار ايمان و بازتابهای توحيد در زندگی انسان و تسليم او در برابر حق و حقيقت است. ‏نخست می‌گويد:" ما آيات روشن و روشنگری نازل كرديم" (لَقَدْ أَنْزَلْنا آياتٍ مُبَيِّناتٍ‌). 🔷‏آياتی كه دلها را به نور ايمان و توحيد روشن می‌كند، افكار انسانها را نور و صفا می‌بخشد و محيط تاريك زندگيشان را عوض می‌كند. ‏البته وجود اين" آيات مبينات" زمينه را برای ايمان فراهم می‌سازد، ولی نقش اصلی را هدايت الهی دارد، چرا كه" خدا هر كس را بخواهد به صراط مستقيم هدايت می‌كند" (وَ اللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِلی‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ‌). 🔷‏و می‌دانيم كه اراده خداوند و مشيت او بی حساب نيست، او نور هدايت را به دلهايی می‌افكند كه آماده پذيرش آن هستند، يعنی مجاهده را آغاز كرده‌اند و گامهايی به سوی او برداشته‌اند. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️حرف و راه مؤمن در برابر حكم خدا و رسول، هميشه يكی است 💠‏إِنَّما كانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذا دُعُوا إِلَی اللَّهِ وَ رَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَنْ يَقُولُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (۵۱/نور) 🌱‏(ولی) هنگامی كه مؤمنان را به خدا وپيامبرش فراخوانند، تا ميانشان داوری كند، سخنشان جز اين نيست كه می‌گويند: شنيديم واطاعت كرديم، اينان همان رستگارانند. 🔹‏چهار آيه‌ی قبل، برخورد منافقان نسبت به داوری پيامبر اسلام را ترسيم كرد و اين آيه برخورد مؤمنان واقعی را مطرح می‌كند، تا مردم در خود بنگرند كه در برابر حكم خداوند از كدام دسته هستند. ‏🔹حرف و راه مؤمن در برابر حكم خدا و رسول، هميشه يكی است. «إِنَّما كانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ» ‏🔹تسليم در برابر حقّ، شيوه دائمی مؤمنان است. كانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ‌ ... سَمِعْنا وَ أَطَعْنا 🔹توجّه مؤمن به راهی است كه دعوت می‌شود، نه شخصيت دعوت كننده. ‏«دُعُوا إِلَی اللَّهِ وَ رَسُولِهِ» 🔹آنچه برای مؤمن مهم است، عمل به وظيفه‌ی الهی و پذيرش حكم خدا و رسول است. (خواه به نفع او باشد يا به ضررش). «لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ» ‏🔹داوری از شئون انبيا است. «لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ» ‏🔹آنچه مهم است، شنيدن و عمل كردن است، نه شنيدن تنها. «سَمِعْنا وَ أَطَعْنا» ‏🔹اطاعت مؤمنان از پيامبر، براساس تعبد به سخنان و دستورات اوست. (تقديم‌ «سَمِعْنا» بر «أَطَعْنا») ‏🔹رسيدن به رستگاری، در سايه‌ی تسليم بودن در برابر فرمان خدا و اطاعت از اوست. «سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» ‏🔹دينداری، به هنگام اختلافات و قبول يا ردّ قضاوت‌های حقّ، معلوم می‌شود. ‏«سَمِعْنا وَ أَطَعْنا» 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️فرار از چنگال او ممكن نيست! 💠وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (۵۶) لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَ مَأْواهُمُ النَّارُ وَ لَبِئْسَ الْمَصِيرُ (۵۷/نور) ‏ 🌱‏۵۶- و نماز را بر پا داريد و زكات را بدهيد و رسول (خدا) را اطاعت كنيد تا مشمول رحمت (او) شويد. ‏۵۷- گمان نبر كافران می‌توانند از چنگال مجازات الهی، در زمين فرار كنند، جايگاه آنها آتش است و چه بد جايگاهی است؟! 🔹در آيه گذشته وعده خلافت روی زمين به مؤمنان صالح داده شده بود و اين دو آيه، مردم را برای فراهم كردن مقدمات اين حكومت بسيج می‌كند، در ضمن نفی موانع بزرگ را نيز خودش تضمين می‌نمايد، در حقيقت يكی از اين دو آيه در صدد بيان مقتضی است و آيه دوم نفی موانع. ‏نخست می‌گويد:" نماز را بر پا داريد" (وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ). ‏همان نمازی كه رمز پيوند خلق با خالق است، و ارتباط مستمر آنها را با خدا تضمين می‌كند، و ميان آنها فحشاء و منكر حائل می‌شود. ‏" و زكات را ادا كنيد" (وَ آتُوا الزَّكاةَ). همان زكاتی كه نشانه پيوند با" خلق خدا" است، و وسيله مؤثری برای كم كردن فاصله‌ها، و سبب استحكام پيوندهای عاطفی است. 🔹‏و به طور كلی" در همه چيز مطيع فرمان رسول باشيد" (وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ‌). ‏اطاعتی كه شما را در خط مؤمنان صالح كه شايسته حكومت بر زمينند قرار می‌دهد. ‏" تا در پرتو انجام اين دستورات مشمول رحمت خدا شويد" (لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ‌). ‏و شايسته پرچمداری حكومت حق و عدالت. ‏ 🔹و اگر فكر می‌كنيد ممكن است دشمنان نيرومند لجوج در اين راه سنگ بيندازند و مانع تحقق وعده الهی شوند، چنين امری امكان پذير نيست، چرا كه قدرت آنها در برابر قدرت خدا ناچيز است، بنا بر اين" گمان نبر كه افراد كافر می‌توانند از چنگال مجازات الهی در پهنه زمين فرار كنند" (لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ‌). 🔹‏نه تنها در اين دنيا از مجازات خدا مصون نيستند" بلكه در آخرت جايگاهشان آتش است و چه بد جايگاهی است" (وَ مَأْواهُمُ النَّارُ وَ لَبِئْسَ الْمَصِيرُ). 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️فلسفه و مفاسد عدم توجه به آن‌ 💠وَ إِذا بَلَغَ الْأَطْفالُ مِنْكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (۵۹/نور) 🌱‏و هر گاه كودكان شما به حد بلوغ رسيدند، پس بايد همانند كسانی كه قبلًا بالغ شده‌اند، (در همه وقت) اجازه (ورود) بگيرند. خداوند اين گونه آيات خود را برای شما بيان می‌كند و خداوند دانا و حكيم است. 🔷‏برای ريشه كن ساختن يك مفسده اجتماعی مانند اعمال منافی عفت تنها توسل به اجرای حدود و تازيانه زدن منحرفان كافی نيست، در هيچ يك از مسائل اجتماعی چنين برخوردی نتيجه مطلوب را نخواهد داد، بلكه بايد مجموعه‌ای ترتيب داد از آموزش فكری و فرهنگی آميخته با آداب اخلاقی و عاطفی، و همچنين آموزشهای صحيح اسلامی، و ايجاد يك محيط اجتماعی سالم، سپس مجازات را به عنوان يك عامل در كنار اين عوامل در نظر گرفت. 🔷‏به همين دليل در اين سوره نور كه در واقع سوره عفت است از مجازات تازيانه مردان و زنان زناكار شروع می‌كند، و به مسائل ديگر مانند فراهم آوردن وسائل ازدواج سالم، رعايت حجاب اسلامی، نهی از چشم‌چرانی، تحريم متهم ساختن افراد به آلودگی ناموسی، و بالآخره اجازه گرفتن فرزندان به هنگام ورود به خلوتگاه پدران و مادران، گسترش می‌دهد. 👈‏اين نشان می‌دهد كه اسلام از هيچ يك از ريزه‌كاريهای مربوط به اين مساله غفلت نكرده است. 🔷‏خدمتكاران موظفند به هنگام ورود در اطاقی كه دو همسر قرار دارند اجازه بگيرند. ‏كودكان بالغ نيز موظفند در هر وقت بدون اجازه وارد نشوند، حتی كودكان نابالغ كه مرتبا نزد پدر و مادر هستند نيز آموزش داده شوند كه لا اقل در سه وقت (قبل از نماز صبح و بعد از نماز عشاء و هنگام ظهر كه پدران و مادران به استراحت می‌پردازند) بدون اجازه وارد نشوند.  👈اين يك نوع ادب اسلامی است هر چند متاسفانه امروز كمتر رعايت می‌شود و با اينكه قرآن صريحا آن را در آيات فوق بيان كرده است، در نوشته‌ها و سخنرانی‌ها و بيان احكام نيز كمتر ديده می‌شود كه پيرامون اين حكم اسلامی و فلسفه آن بحث شود، و معلوم نيست به چه دليل اين حكم قطعی قرآن مورد غفلت و بی توجهی قرار گرفته؟! گر چه ظاهر آيه وجوب رعايت اين حكم است حتی اگر فرضا آن را مستحبّ بدانيم باز بايد از آن سخن گفته شود، و جزئيات آن مورد بحث قرار گيرد. 🔷‏بر خلاف آنچه بعضی از ساده‌انديشان فكر می‌كنند كه كودكان سر از اين مسائل در نمی‌آورند و خدمتكاران نيز در اين امور باريك نمی‌شوند ثابت شده است كه كودكان (تا چه رسد به بزرگسالان) روی اين مساله فوق العاده حساسيت دارند، و گاه می‌شود سهل‌انگاری پدران و مادران و بر خورد كودكان به منظره‌هايی كه نمی‌بايست آن را ببينند سرچشمه انحرافات اخلاقی و گاه بيماريهای روانی شده است. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ 💠‏لَيْسَ عَلَی الْأَعْمی‌ حَرَجٌ وَ لا عَلَی الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَ لا عَلَی الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَ لا عَلی‌ أَنْفُسِكُمْ أَنْ تَأْكُلُوا مِنْ بُيُوتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ آبائِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أُمَّهاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ إِخْوانِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخَواتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَعْمامِكُمْ أَوْ بُيُوتِ عَمَّاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخْوالِكُمْ أَوْ بُيُوتِ خالاتِكُمْ أَوْ ما مَلَكْتُمْ مَفاتِحَهُ أَوْ صَدِيقِكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَأْكُلُوا جَمِيعاً أَوْ أَشْتاتاً فَإِذا دَخَلْتُمْ بُيُوتاً فَسَلِّمُوا عَلی‌ أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبارَكَةً طَيِّبَةً كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ (۶۱/نور) 🌱‏بر نابينا و لنگ و بيمار و بر خودتان ايرادی نيست كه بخوريد از خانه‌های خود يا خانه‌های پدرانتان يا خانه‌های مادرانتان يا خانه‌های برادرانتان يا خانه‌های خواهرانتان يا خانه‌های عموهايتان يا خانه‌های عمه‌هايتان يا خانه‌های دايی‌هايتان يا خانه‌های خاله‌هايتان يا خانه‌هايی كه كليدهايش را در اختيار داريد، يا خانه‌های دوستانتان. بر شما باكی نيست كه دسته جمعی بخوريد يا پراكنده (و تنها)، و چون وارد خانه‌ای شديد، پس بر يكديگر سلام كنيد، كه تحيّتی است الهی و مبارك و پسنديده. خداوند آيات خود را اين چنين برای شما بيان می‌كند، شايد كه بينديشيد. 🔷‏علّامه طباطبايی می‌فرمايد: ظاهر آيه چنين است كه خداوند برای مؤمنان حقّی قرار داده كه بتوانند از خانه فرزندان و خويشان و دوستانشان به ميزان احتياج بخورند و مصرف كنند و اين اذن، كلّی و فراگير است، لكن ابتدای آيه به سه گروه اشاره كرده كه معمولًا نمی‌توانند غذای خود را تأمين كنند و نيازمند ديگران هستند، اما حكم به اين سه گروه اختصاصی ندارد و برای همه مؤمنان است. ‏🔹ديگران را بر خود مقدّم بداريم، خصوصاً محرومان را. «الْأَعْمی‌- الْأَعْرَجِ‌- الْمَرِيضِ‌- أَنْفُسِكُمْ» ‏🔹روابط خانوادگی و خويشاوندی، در مسائل حقوقی اثر می‌گذارند. (گرچه غذا ملك صاحبخانه است، ولی اسلام روابط خويشاوندی و عاطفی را در اين موارد بر مالكيّت افراد غالب نموده است.) أَنْ تَأْكُلُوا مِنْ‌ ... بُيُوتِ أَعْمامِكُمْ‌ ‏🔹قرائن عرفی و اطمينان عقلايی برای جواز مصرف از خانه ديگران كافی است. ‏(مثلًا دادن كليد خانه، نشان رضايت است) «مَلَكْتُمْ مَفاتِحَهُ أَوْ صَدِيقِكُمْ» ‏🔹در اسلام، حقّ دوست در كنار حقّ فاميل قرار داده شده است. أَعْمامِكُمْ‌ ... أَوْ صَدِيقِكُمْ‌ (از «افلاطون» پرسيدند: برادرت را بيشتر دوست داری يا رفيقت را؟ گفت: برادرم را زمانی كه رفيقم باشد.) ‏🔹سلام كردن، از آداب ورود به منزل است. «فَإِذا دَخَلْتُمْ بُيُوتاً فَسَلِّمُوا» ‏🔹سلام، ادبی آسمانی، مبارك و پسنديده است. «تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبارَكَةً طَيِّبَةً» ‏🔹سلام‌كردن، در خير وبركت زندگی مؤثّر است. «مُبارَكَةً طَيِّبَةً» 🔹اهل خانه به منزله‌ی جان شما هستند. «فَسَلِّمُوا عَلی‌ أَنْفُسِكُمْ» ‏🔹مرز حقّ و حقوق را بايد خداوند تعيين فرمايد. «يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ» ۱۰- در احكام الهی بايد انديشيد. «لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ» 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ را تنها نگذاريد! 💠إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِذا كانُوا مَعَهُ عَلی‌ أَمْرٍ جامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّی يَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ أُولئِكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَ رَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (۶۲/نور) 🌱‏مؤمنان (واقعی) تنها كسانی هستند كه به خدا وپيامبرش ايمان آورده و هرگاه با پيامبر بر كاری اجتماع نمايند، بدون اجازه او نمی‌روند. همانا كسانی كه اجازه می‌گيرند، آنانند كه به خدا وپيامبرش ايمان دارند. پس (ای پيامبر!) اگر برای بعضی از كارهای خود از تو اجازه خواستند، به هركس از آنان‌كه خواستی (ومصلحت بود) اجازه بده و برای آنان از خدا طلب آمرزش كن، كه خداوند بخشنده ومهربان است. 🔷منظور از" امر جامع" هر كار مهمی است كه اجتماع مردم در آن لازم است و تعاون و همكاريشان ضرورت دارد، خواه مساله مهم مشورتی باشد، خواه مطلبی پيرامون جهاد و مبارزه با دشمن، و خواه نماز جمعه در شرائط فوق العاده، و مانند آن، بنا بر اين اگر می‌بينيم بعضی از مفسران آن را به خصوص مشورت، يا خصوص مساله جهاد، يا خصوص نماز جمعه يا نماز عيد تفسير كرده‌اند بايد گفت: بخشی از معنی آيه را منعكس ساخته‌اند، و شان نزولهای گذشته نيز مصداقهايی از اين حكم كلی هستند. 🔷‏در حقيقت اين يك دستور انضباطی است كه هيچ جمعيت و گروه متشكل و منسجم نمی‌تواند نسبت به آن بی اعتنا باشد، چرا كه در اين گونه مواقع گاهی حتی غيبت يك فرد گران تمام می‌شود و به هدف نهايی آسيب می‌رساند، مخصوصا اگر رئيس جمعيت، فرستاده پروردگار و پيامبر خدا و رهبر روحانی نافذ الامر باشد. 🔷‏توجه به اين نكته نيز لازم است كه منظور از اجازه گرفتن اين نيست كه هر كس كاری دارد يك اجازه صوری بگيرد و به دنبال كار خود برود، بلكه براستی اجازه گيرد، يعنی اگر رهبر، غيبت او را مضر تشخيص نداد، به او اجازه می‌دهد و در غير اين صورت بايد بماند و گاهی كار خصوصی خود را فدای هدف مهمتر كند. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ 💠تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده لیکون للعالمین نذیرا1/فرقان 🌱مبارک و پرخیر است آن خدایی که این فرقان را بر بنده خویش نازل کرد تا برای جهانیان بیم رسان باشد. 🔷(برکت ) به معنای ثبوت خیر در هر چیزی است . و (فرقان ) به معنای (فرق ) می باشد و اگر قرآن کریم فرقان نامیده شده به جهت آن است که جدا کننده حق از باطل است و آیات آن جدا جدا نازل شده . می فرماید: خیر بسیار برای خدای تعالی محقق است ، که فرقان را بر بنده خود محمد ص نازل کرده و این خیر کثیر عاید خلائق می شود و این کتاب حقی است که از جانب خدا برای هدایت عالمیان ـ یعنی همه انس و جن ـ نازل شده و به دلیل حق بودن ،می تواند میان حق و باطل جدائی اندازدو معیار تشخیص حق از باطل باشد و هدف ازنزول این فرقان این است که برای جمیع عالمیان بیم دهنده بوده و ایشان را از نتیجه انکارپیامبران و نزول عذاب انداز کند. 🔷موهبت" فرقان و شناخت" تا آن حد اهميت دارد كه قرآن مجيد آن را به عنوان پاداش بزرگ پرهيزكاران ذكر كرده است: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً:" ای كسانی كه ايمان آورده‌ايد اگر تقوی پيشه كنيد خداوند فرقان در اختيار شما می‌گذارد. 🔷‏آری بدون تقوا، شناخت حق از باطل ممكن نيست، چرا كه حب و بغض‌ها و گناهان حجاب ضخيمی بر چهره حق می‌افكند و درك و ديد آدمی را كور می‌كند. ‏به هر حال قرآن مجيد برترين فرقان است. ‏وسيله شناخت حق از باطل، در تمام نظام حيات بشر است. ‏وسيله شناخت حق از باطل در مسير زندگی فردی و اجتماعی است، و معيار و محكی است در زمينه افكار و عقائد، و قوانين و احكام و آداب و اخلاق. 📚تفاسیر المیزان و نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️، از سرچشمه‌ی علم بی‌نهايت است، نه افسانه 💠قل انزله الذی یعلم السر فی السموات والارض انه کان غفورا رحیما 6/فرقان 🌱بگو آن را کسی نازل فرموده که در آسمانها و زمین دانای اسرار است و همانا اوآمرزنده و مهربان می باشد. 🔷در این آیه خطاب به رسول گرامی خود می فرماید، تا جواب طعنه و تکذیب کفار رابدهد و ثابت کند که قرآن افتراء به خدا و افسانه خرافی و حاصل املاء و القاء دیگران نیست ، بلکه قرآن حقیقتی است که آن را خداوندی نازل فرموده که امور خفیه و بواطن امور آسمانها و زمین را می داند و لذا کتاب قرآن هم مشتمل بر اسراری است که ازعقول بشر پنهان است و چنین خدایی به اسرار همین کفار هم آگاه بوده و می داند که باطن و فطرت آنها استدعای شمول مغفرت و رحمت الهی را دارد و سعادت و حسن عاقبت را می طلبد و حقیقت سعادت هم رستگاری در دنیا و آخرت است و چون خدای سبحان غفور و رحیم است ، آنچه را که آنها به زبان فطرت و سر خود می طلبند اجابت نموده و وسیله هدایت و سعادت آنها را که همین قرآن است نازل فرموده و این کفار اگردعوت قرآن را اجابت کنند، مغفرت و رحمت الهی شامل حالشان شده و به رستگاری می رسند و اگر سرپیچی کنند، از هدایت و سعادت محروم می مانند. 🔷لذا قرآن از جانب خدا نازل شده و اگر غیر این بود باید بیانات آن مختلف بوده وگاهی مردم را به سوی خیر و سعادت مغفرت و رحمت بخواند و زمانی هم بسوی شر وضرر دعوت کند و آنها را مستوجب عقوبت سازد. 📚تفسیر المیزان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️هرآنچه خدا خواهد همان میشود 💠‏تَبارَكَ الَّذِي إِنْ شاءَ جَعَلَ لَكَ خَيْراً مِنْ ذلِكَ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ يَجْعَلْ لَكَ قُصُوراً (۱۰/فرقان) 🌱‏مبارك است خدايی كه اگر اراده كند، بهتر از آنچه آنها توقّع دارند، برای تو قرار می‌دهد، باغ‌هايی كه از زير درختان آن نهرها جريان دارد و قصرهايی را برای تو قرار می‌دهد. 🔹‏در آيات قبل بيان شد كه كفّار از پيامبر عزيز اسلام، توقّع گنج و باغ داشتند، اين آيه می‌فرمايد: اگر خدا بخواهد به جای يك باغ، باغ‌هايی را در اختيار پيامبر می‌گذارد. ‏🔹وجود خداوند، ثابت و سرچشمه‌ی بركات است. «تَبارَكَ» ‏🔹زهد و سادگی برای انبيا، شايسته است و زندگی كاخ‌نشينی دور از شأن و زیّ انبيا می‌باشد. «إِنْ شاءَ جَعَلَ لَكَ» ‏🔹فقر و غنا به دست خداست. «إِنْ شاءَ جَعَلَ لَكَ» ‏🔹اراده و خواست خداوند تخلّف‌ناپذير است. «إِنْ شاءَ جَعَلَ» 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️محاكمه و 💠وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّـهِ فَيَقُولُ أَ أَنْتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبادِي هؤُلاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ (۱۷/فرقان) 🌱‏(و ياد كن) روزی كه خداوند مشركان و آن‌چه را به جای خدا می‌پرستيدند (در يك جا) محشور كند، پس (به معبودهای آنان) گويد: آيا شما بندگان مرا گمراه كرديد، يا خودشان راه را گم كردند؟ 🔷‏از آنجا كه در آيات گذشته، سخن از سرنوشت مؤمنان و مشركان در قيامت و پاداش و كيفر اين دو گروه بود، آيات مورد بحث همين موضوع را به شكل ديگری ادامه می‌دهد و سؤالی را كه خداوند از معبودهای" مشركان" در قيامت می‌كند همراه جواب آنها به عنوان يك هشدار بيان می‌فرمايد: ‏نخست می‌گويد:" به ياد آور روزی را كه خداوند همه آنها و معبودهايشان را كه غير از" اللَّه" پرستش می‌كردند جمع و محشور می‌كند" (وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّـهِ‌). ‏و از آنها" سؤال می‌كند: آيا شما اين بندگان مرا گمراه كرديد يا خود آنها راه را گم كردند"؟! (فَيَقُولُ أَ أَنْتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبادِي هؤُلاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ‌). 🔷اما آنها در پاسخ" می‌گويند: منزهی تو ای پروردگار برای ما شايسته نبود كه اوليائی غير از تو برگزينيم" (قالُوا سُبْحانَكَ ما كانَ يَنْبَغِي لَنا أَنْ نَتَّخِذَ مِنْ دُونِكَ مِنْ أَوْلِياءَ). ‏نه تنها ما آنها را به سوی خود دعوت نكرديم، بلكه ما به ولايت و عبوديت تو معترف بوديم و غير از تو را معبود برای خود و ديگران برنگزيديم! علت انحراف آنها اين بود كه" آنان و پدرانشان را از نعمتها و مواهب دنيا برخوردار نمودی (آنان به جای اينكه شكر نعمتت را بجا آورند در شهوات و كامجوئيها فرو رفتند) تا ياد تو را فراموش كردند" (وَ لكِنْ مَتَّعْتَهُمْ وَ آباءَهُمْ حَتَّی نَسُوا الذِّكْرَ). " و به همين دليل فاسد شدند و هلاك گشتند" (وَ كانُوا قَوْماً بُوراً). ‏🔷 در اينجا خداوند روی سخن را به مشركان كرده، می‌گويد:" اين معبودانتان شما را در آنچه می‌گوئيد تكذيب كردند" (می‌گفتيد: اينها شما را از راه منحرف كردند و به سوی عبادت خود دعوت نمودند در حالی كه آنها گفته شما را دروغ می‌شمرند) (فَقَدْ كَذَّبُوكُمْ بِما تَقُولُونَ‌). ‏و چون چنين است و خود مرتكب انحراف خويش بوده‌ايد،" قدرت نداريد عذاب الهی را از خود بر طرف سازيد و خويش را ياری كنيد و يا از ديگران ياری بطلبيد" (فَما تَسْتَطِيعُونَ صَرْفاً وَ لا نَصْراً). ‏" و كسی كه از شما ستم كند، عذاب شديد و بزرگی به او می‌چشانيم" (وَ مَنْ يَظْلِمْ مِنْكُمْ نُذِقْهُ عَذاباً كَبِيراً). 👈‏بدون شك" ظلم" مفهوم وسيعی دارد هر چند موضوع بحث در آيه" شرك" است كه يكی از مصداقهای روشن ظلم می‌باشد، اما با اين حال كلی بودن مفهوم آيه را از بين نمی‌برد. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ 💠‏قالُوا سُبْحانَكَ ما كانَ يَنْبَغِي لَنا أَنْ نَتَّخِذَ مِنْ دُونِكَ مِنْ أَوْلِياءَ وَ لكِنْ مَتَّعْتَهُمْ وَ آباءَهُمْ حَتَّی نَسُوا الذِّكْرَ وَ كانُوا قَوْماً بُوراً (۱۸/فرقان) 🌱‏(معبودها) گويند: خدايا! تو منزّهی، مارا نرسد كه غير از تو سرپرستی بگيريم ولی تو آنان و پدرانشان را چنان كامياب گرداندی كه ياد (تو و قرآن) را فراموش كردند و گروهی هلاك و سر در گم شدند. 👈‏عوامل نسيان وغفلت در قرآن متعدّد است و برخی از آنها عبارتند از: ‏الف: مال و ثروت كه در اين آيه آمده است. ‏ب: فرزند و خانواده. «لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ» ‏ج: تجارت. «لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ» ‏د: شيطان، تفرقه، قمار و شراب. «إِنَّما يُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِي الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ وَ يَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ» ‏۱- در قيامت، معبودهای ساختگی به سخن درمی‌آيند. «قالُوا» ‏۲- هر كجا سخنی از شرك به ميان آمد، تسبيح وتنزيه خدا لازم است. «سُبْحانَكَ» ‏۳- خداوند نعمت‌های خود را حتّی از منحرفان دريغ نمی‌دارد. «لكِنْ مَتَّعْتَهُمْ» ‏۴- خطر مال در جايی است كه سبب فراموشی خدا شود، نه اين كه مال مطلقاً بد و خطرناك باشد. مَتَّعْتَهُمْ‌ ... حَتَّی نَسُوا ‏۵- در خانواده‌هايی كه چند نسل آنها مرفّه بوده‌اند، زمينه‌ی فراموشی از خدا و قيامت، بيشتر است. «وَ آباءَهُمْ» ‏۶- به مال و جلوه‌گری‌های مرفّهين نگاه نكنيد، همه‌ی آنان تباه شدنی هستند. ‏«كانُوا قَوْماً بُوراً» 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ 💠أَصْحابُ الْجَنَّةِ يَوْمَئِذٍ خَيْرٌ مُسْتَقَرًّا وَ أَحْسَنُ مَقِيلاً (۲۴/فرقان) 🌱‏در آن روز، اهل بهشت جايگاه خوش و آسايشگاه نيكويی دارند. 🔷اصولا از نظر منطق اسلام، اعمال صالح آفاتی دارد كه بايد دقيقا مراقب آن بود: گاه از آغاز ويران و فاسد است، همچون عملی كه برای" ريا" انجام می‌گيرد. ‏گاه انسان در حين عمل گرفتار غرور و عجب و خودبينی می‌شود و ارزش عملش به خاطر آن از بين می‌رود. ‏و گاه بعد از عمل به خاطر انجام كارهای مخالف و منافی، اثرش محو و نابود می‌گردد، مانند انفاقی كه پشت سر آن" منت" باشد، و يا اعمال صالحی كه پشت سر آن كفر و ارتداد صورت گيرد. 🔷‏و حتی طبق بعضی از روايات اسلامی گاه انجام گناهانی قبل از انجام عمل‌ روی آن اثر می‌گذارد، چنان كه در مورد شرابخوار می‌خوانيم كه تا چهل روز اعمال او مقبول درگاه خدا نخواهد شد. 👌‏به هر حال اسلام برنامه‌ای فوق العاده دقيق و باريك و حساب شده در باره خصوصيات عمل صالح دارد. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ ظاهری كافی نيست، بلكه لازم است 💠وَ قالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً (۳۰/فرقان) 🌱‏پيامبر (در روز قيامت از روی شكايت) می‌گويد: پروردگارا! قوم من اين قرآن را رها كردند. 🔹اين سخن و اين شكايت پيامبر ص امروز نيز هم چنان ادامه دارد، كه از گروه عظيمی از مسلمانان به پيشگاه خدا شكايت می‌برد كه اين قرآن را به دست فراموشی سپردند، قرآنی كه رمز حيات است و وسيله نجات، قرآنی كه عامل پيروزی و حركت و ترقی است، قرآنی كه مملو از برنامه‌های زندگی می‌باشد، اين قرآن را رها ساختند و حتی برای قوانين مدنی و جزائيشان دست گدايی به سوی ديگران دراز كردند! حتی گاه كه با قرآن استدلال می‌نمايند هدفشان اثبات پيشداوريهای خود به كمك آيات با استفاده از روش انحرافی تفسير به رأی است. 🔹نخواندن قرآن، ترجيح غير قرآن بر قرآن، محور قرار ندادن آن، تدبّر نكردن در آن، تعليم ندادنش به ديگران و عمل نكردن به آن، از مصاديق مهجور كردن قرآن است. حتّی كسی‌ كه قرآن را فرا گيرد ولی آن را كنار گذارد و به آن نگاه نكند و تعهّدی نداشته باشد، او نيز قرآن را مهجور كرده است. ‏ 🔹در قيامت يكی از شاكيان، پيامبر اكرم صلی الله عليه و آله است. «وَ قالَ الرَّسُولُ» ‏ 🔹انتقاد از كسانی است كه آگاهانه قرآن را كنار می‌گذارند. اتَّخَذُوا ... و نفرمود: ‏«كان عندهم مهجورا» ‏ 🔹جمع‌آوری و تدوين قرآن، در زمان شخص پيامبر اكرم صلی الله عليه و آله انجام شده و لذا مورد اشاره و خطاب قرار گرفته است. «هذَا الْقُرْآنَ» ‏ 🔹مهجوريّت قرآن و گلايه‌ی پيامبر و مسئوليّت ما قطعی است. ( «قالَ» فعل ماضی نشانه‌ی حتمی بودن است) ‏ 📚تفاسیر نور و نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️مجموعه‌ای از 💠وَ عاداً وَ ثَمُودَ وَ أَصْحابَ الرَّسِّ وَ قُرُوناً بَيْنَ ذلِكَ كَثِيراً (۳۸) وَ كُلاًّ ضَرَبْنا لَهُ الْأَمْثالَ وَ كُلاًّ تَبَّرْنا تَتْبِيراً (۳۹/فرقان) 🌱‏و قوم عاد و ثمود و اصحاب رَسّ و نسل‌های فراوان ميان آنان را (هلاك كرديم). ‏و برای هر يك نمونه‌هايی (برای پند گرفتن) آورديم (و چون عبرت نگرفتند) همه را به سختی نابود كرديم. 🔷‏شش گروهی كه در آيات فوق، از آنها نام برده شده است: فرعونيان، قوم متعصب نوح، زورمندان عاد، و ثمود، آلودگان اصحاب الرس، و قوم لوط هر كدام به نوعی از انحراف فكری و اخلاقی گرفتار بودند كه آنها را به بدبختی كشاند. ‏فرعونيان مردمی ظالم و ستمگر و استعمار كننده و استثمارگر و خود خواه بودند. 🔹‏قوم نوح نيز، چنان كه می‌دانيم، مردمی سخت لجوج و متكبر و خود برتربين بودند. 🔹‏و قوم عاد و ثمود تكيه بر قدرت خويشتن داشتند. 🔹‏اصحاب الرس در گردابی از فساد مخصوصا همجنس‌گرايی زنان و قوم لوط در منجلابی از فحشاء مخصوصا همجنس‌گرايی مردان غوطه‌ور بودند، و همگی از جاده توحيد، منحرف و در بی‌راهه‌ها سرگردان. 👈‏قرآن می‌خواهد به مشركان عصر پيامبر ص و همه انسانها در طول تاريخ‌ هشدار دهد هر قدر قدرت داشته باشيد و توانايی و مكنت، و هر اندازه مال و ثروت و زندگی مرفه، آلودگی به شرك و ظلم و فساد، طومار زندگانيتان را در هم خواهد پيچيد، و همان عوامل پيروزی شما عامل مرگتان می‌شود!. 🔷‏فرعونيان و قوم نوح با آبی كه مايه حيات بود، نابود شدند، قوم عاد به وسيله طوفان و بادها كه آنهم در شرائط خاصی مايه حيات است، قوم ثمود با ابری صاعقه‌بار، و قوم لوط با بارانی از سنگ كه بر اثر صاعقه و يا به گفته بعضی آتشفشان به وجود آمده بود، و اصحاب الرس طبق ذيل همان روايت فوق، به وسيله آتشی كه از زمين برخاست و شعله‌ای كه از ابری مرگبار فرو ريخت نابود گشتند، 👌تا اين انسان مغرور به خود آيد و راه خدا و عدالت و تقوا پيش گيرد. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ 💠‏أَ رَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ أَ فَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلاً (۴۳/فرقان) 🌱‏آيا كسی كه هوای نفس خود را معبود خود قرار داده است ديده‌ای؟ آيا تو می‌توانی وكيل او باشی (و به دفاع از او برخيزی و او را هدايت كنی)؟ 🔻‏هوی‌پرستی از نظر قرآن و روايات: ‏✔️هواپرستی، سرچشمه غفلت است. «وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ» ‏✔️هواپرستی، سرچشمه‌ی كفر است. «مَنْ لا يُؤْمِنُ بِها وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَتَرْدی‌» ‏✔️هواپرستی، بدترين انحراف است. «وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ» ‏✔️هواپرستی، مانع قضاوت عادلانه است. «فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوی‌» ‏✔️هواپرستی، سرچشمه‌ی فساد است. «لَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْواءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ»۶ ‏✔️هواپرستی، سرچشمه‌ی غصّه‌هاست. ‏✔️هواپرست، ايمان ندارد. ‏✔️هواپرست، بی عقل است. ‏✔️آغاز فتنه‌ها پيروی از هوسها و ايجاد بدعت‌ها می‌باشد. ‏✔️هوا وهوسها انسان را كر وكور كرده وقدرت تشخيص حقّ از باطل را می‌گيرد. ‏✔️شجاع‌ترين مردم كسانی هستند كه بر هوس‌های خود غلبه كنند. ‏👈 پيامبر صلی الله عليه و آله فرمود: هوی را بدان سبب هوی‌ ناميده‌اند كه صاحب خود را فرو می‌افكند. ‏🔹ريشه‌ی بت‌پرستی، هواپرستی است. «صبرنا علی آلهتنا- اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ» ‏🔹خداجويی در فطرت هر انسانی وجود دارد، لكن او در مصداق و يافتن حقّ گرفتار اشتباه می‌شود. «اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ» ‏🔹انبيا مسئوليّتی در هدايت اجباری هواپرستان ندارند. «أَ فَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا» ‏🔹انسان دارای اختيار است. «أَ فَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا» ‏🔹تربيت و ايمان بايد بدون اجبار و اكراه باشد. «أَ فَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا» 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
از بدتر است🍂 💠أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا «44 فرقان» آيا گمان مى‌كنى كه اكثر كفّار (حقّ را) مى‌شنوند و (در آن) مى‌انديشند؟ آنان جز مانند چهارپايان نيستند، بلكه گمراه‌ترند. (زيرا ارزش انسان به تعقّل و بينش اوست). 👌نکته ها قرآن به هنگام انتقاد از ، كلمه‌ى اكثر را به كار مى‌برد تا حساب آن دسته را كه هدايت مى‌شوند از باقى جدا كند. ⁉️سؤال: چرا از بدتر است؟ 👈پاسخ: 1. حيوان نمى‌تواند بيش از آنچه كه هست رشد كند، ولى انسان مى‌تواند و زمينه و امكانات رشد كاملًا براى او فراهم است. 2. حيوان عقل ندارد تا خوب وبد را بفهمد و حقّ و باطل را بشناسد، ولى انسان‌هاى منحرف با داشتن عقل، آن را زير پا گذارده و بر اساس هوس عمل مى‌كنند. 3. حيوان از يك غريزه‌ى ثابت پيروى مى‌كند، ولى انسان منحرف از صدها هوى وهوس. 4. انسان منحرف، هم كج مى‌رود و هم انحراف خود را توجيه مى‌كند. 5. حيوان، نسبت به كسى كه به او محبّت كند رام است، ولى انسان منحرف نسبت به خداى‌ مهربان مى‌ورزد و بسيار ناسپاس است. 6. حيوانات، تسبيح آگاهانه دارند؛ «كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِيحَهُ» «1» امّا انسان‌هاى منحرف، اهل ذكر و تسبيح نيستند و از خدا غافل‌اند. 7. حيوانات، استحقاق عذاب الهى را ندارند، ولى انسان منحرف به قهر او گرفتار خواهد شد. 🌱پیام ها 1⃣- انسان براى هدايت خود بايد به رهنمودهاى پيامبر درونى، (عقل) و پيامبر بيرونى گوش فرا دهد. «أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ» 2⃣- ونپذيرفتن انبيا، است. «أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ» 3⃣- انسان كه خليفه‌ى خدا مى‌باشد، با گرفتن خود از حيوان نيز مى‌شود. «إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا» تفسير نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ . 💠وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَنْفَعُهُمْ وَ لا يَضُرُّهُمْ وَ كانَ الْكافِرُ عَلى‌ رَبِّهِ ظَهِيراً «55 فرقان» و آنان غير از خداوند چيزهايى را مى‌پرستند كه نه سودشان مى‌دهد و نه زيانشان مى‌رساند؛ و كافر همواره در برابر پروردگارش پشتيبان (گمراهان و خطوط انحرافى) است. 🔻 به همین دلیل در این آیه دو دستور مهم را که دو برنامه اساسی پیامبران را تشکیل می‌دهد بیان می‌کند، ↩️ نخست روی سخن را به پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله کرده، می‌فرماید: «بنا بر این از کافران اطاعت مکن» (فَلا تُطِعِ الْکافِرِینَ). 🔻در هیچ قدم راه سازش با آنها را پیش مگیر که سازشکاری با منحرفان، آفت دعوت به سوی خداست. ↩️و اما دستور دوم این که: «به وسیله قرآن با آنها کن» (وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً کَبِیراً). جهادی بزرگ به عظمت رسالتت، و به عظمت جهاد تمام پیامبران پیشین، جهادی که تمام ابعاد روح و فکر مردم را در برگیرد و جنبه‌های مادی و معنوی را شامل شود. 👈این تعبیر را نیز باز گو می‌کند، چرا که سلاحی است برنده، که قدرت بیان و استدلال و تأثیر عمیق و جاذبیتش ما فوق تصور و قدرت انسانهاست. ✒️📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
- 🌹 . 💠 وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً «63 فرقان» و بندگان خداى رحمان كسانى‌اند كه روى زمين بى‌تكبّر راه مى‌روند، و هرگاه جاهلان آنان را طرف خطاب قرار دهند (و سخنان نابخردانه گويند) با ملايمت (و سلامت نفس) پاسخ دهند صفات ویژه بندگان خاصّ خدا: از این به بعد بحث جامع و جالبی پیرامون صفات ویژه که تحت عنوان «عِبادُ الرَّحْمنِ» آمده، مطرح می‌شود، و دوازده صفت از صفات ویژه آنان را بیان می‌کند و در حقیقت تکمیلی است برای آیات گذشته که هنگامی که نام خداوند رحمان برده می‌شد از سر استهزاء و غرور می‌گفتند: چیست؟ 👈جایی که بندگان او این قدر عالی مقام و با شخصیتند عظمت خدای رحمان را بهتر می‌توان درک کرد. ↩️نخست می‌گوید: «و بندگان خاص خداوند رحمان کسانی هستند که با آرامش و بی‌تکبر بر روی زمین راه می‌روند» (وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَی الْأَرْضِ هَوْناً). ↩️نخستین توصیف و غرور و خود خواهی است که در تمام اعمال انسان و حتی در کیفیت راه رفتن او آشکار می‌شود زیرا ملکات اخلاقی همیشه خود را در لا بلای اعمال و گفتار و حرکات انسان نشان می‌دهند، تا آنجا که از چگونگی راه رفتن یک انسان می‌توان با دقت و مو شکافی به قسمت قابل توجهی از اخلاق او پی برد. آری! آنها ، و تواضع کلید است. ↩️دومین وصف آنها و بردباری است چنانکه قرآن در ادامه همین آیه می‌گوید: «و هنگامی که جاهلان آنها را مورد خطاب قرار می‌دهند (و به جهل و جدال و سخنان زشت می‌پردازند) در پاسخ آنها سلام می‌گویند» (وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً). سلامی که نشانه توأم با است، نه ناشی از ضعف، نه تحیت که نشانه محبت و پیوند دوستی است" 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️. 👌 از . با و 💠وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذابَها كانَ غَراماً «65» آنان كه مى‌گويند: پروردگارا! عذاب جهنّم را از ما بازگردان كه عذاب آن دامنگير است. إِنَّها ساءَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقاماً «66» به درستى كه دوزخ، جايگاه و منزلگاه بدى است. 🌱نکته ها؛ كلمه‌ى «غرام» در اصل به معناى مصيبتى است كه انسان در برابر آن راه فرار ندارد و نوعى التزام وتعهّد بر دوش او قرار مى‌دهد كه در زبان فارسى به آن تاوان مى‌گويند. ♨️فكر نجات از آتش هم بايد از طريق باشد و هم از طريق ديگر . حضرت على عليه السلام آن گاه كه اموالى را در راه خدا وقف مى‌كردند، در وقفنامه‌ى خود مى‌نوشتند: اين اموال را وقف كردم، تا بدين وسيله از آتش دوزخ درامان باشم وآتش دوزخ نيز از من دور باشد. 🌱پیام ها 1⃣- اگر هم هستيد، نشويد. وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ‌ ... 2⃣- ياد از ويژگى‌هاى بندگان خاصّ خداست. «رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذابَ جَهَنَّمَ» 3⃣- بندگان خاصّ خداوند، بيش از آنكه طمع بهشت داشته باشند، از آتش دوزخ خوف دارند. يَبِيتُونَ‌ ... يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذابَ جَهَنَّمَ‌ 📚تفسیرنور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️حاضر نشدن در و بی‌اعتنايی به گناهكاران، نوعی است 💠‏وَ الَّذِينَ لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً (۷۲/فرقان) 🌱‏و (بندگان خدا) كسانی هستند كه در مجلس (گفتار و كردار) باطل حاضر نمی‌شوند و چون بر لغوی عبور كنند كريمانه بگذرند. ‏🔹نه تنها انجام گناه حرام است، بلكه شركت در جلسه‌ی گناه و شاهد بودن بر گناه نيز ممنوع است. «لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ» ‏🔹هر نوع آگاهی و اطلاع و حضور در صحنه‌ای، ارزش نيست. «لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ» (گاهی انزوا و گوشه‌گيری از اجتماع، ارزش است) ‏🔹حاضر نشدن در مجلس گناه و بی‌اعتنايی به گناهكاران، نوعی نهی از منكر است. لا يَشْهَدُونَ‌ ... مَرُّوا كِراماً ‏🔹شركت در مجالس فاسد، حتّی در بندگان واقعی خدا اثر می‌كند. «لا يَشْهَدُونَ» ‏🔹هرگونه لغو در كلام، عمل وآرزو ممنوع است. «مَرُّوا بِاللَّغْوِ» (بندگان خدا، هدف معقول و مفيدی دارند و عمر خود را صرف امور بيهوده نمی‌كنند) ‏🔹در شيوه‌ی نهی از منكر، همه جا خشونت لازم نيست. لا يَشْهَدُونَ‌ ... مَرُّوا ‏🔹نگذاريم فكر بد در روح ما مستقر شود. «مَرُّوا كِراماً» ‏📚تفسير نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ راه خودسازی و خداشناسی‌ 💠قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزاماً (۷۷/فرقان) 🌱بگو پروردگار من برای شما ارجی قائل نيست اگر دعای شما نباشد، شما (آيات خدا و پيامبران را) تكذيب كرديد و دامان شما را خواهد گرفت و از شما جدا نخواهد شد. 🔷می‌دانيم در آيات قرآن و روايات اسلامی اهميت زيادی به مساله دعا داده شده كه نمونه آن آيه فوق بوده ولی ممكن است قبول اين امر برای بعضی در ابتدا سنگين باشد كه دعا كردن كار بسيار آسانی است و از همه كس ساخته است، و يا قدم را از اين فراتر نهند و بگويند دعا كار افراد بيچاره است! اين كه اهميتی ندارد!. 👈‏ولی اشتباه از اينجا ناشی می‌شود كه دعا را خالی و برهنه از شرائطش می‌نگرند در حالی كه اگر شرائط خاص دعا در نظر گرفته شود اين حقيقت به وضوح ثابت می‌شود كه دعا وسيله مؤثری است برای خودسازی و پيوند نزديكی است ميان انسان و خدا. 🔸‏نخستين شرط دعا شناخت كسی است كه انسان او را می‌خواند. 🔸‏شرط ديگر شستشوی قلب و دل، و آماده ساختن روح برای تقاضای از او است، چرا كه انسان هنگامی كه به سراغ كسی می‌رود بايد آمادگی لقای او را داشته باشد. 🔸‏شرط سوم دعا جلب رضا و خشنودی كسی است كه انسان از او تقاضايی دارد چرا كه بدون آن احتمال تاثير بسيار ناچيز است. 🔸‏و بالآخره چهارمين شرط استجابت دعا آن است كه انسان تمام قدرت و نيرو و توان خويش را به كار گيرد و حد اكثر تلاش و كوشش را انجام دهد، و نسبت به ما ورای آن دست به دعا بردارد و قلب را متوجه خالق كند. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ بايد و باشد نه اجباری 💠إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعِينَ (۴/شعراء) 🌱‏اگر بخواهيم معجزه‌ای از آسمان بر آنان فروآوريم، تا در برابر آن، گردن‌هايشان خاضع گردد (وبا اكراه واجبار مؤمن شوند، امّا سنّت الهی چنين نيست). 🔹در ادامه گفتار خطاب به پیامبر می فرماید، اینکه تو از بابت ایمان نیاوردن آنهااندوهناک باشی صحیح نیست ، چون ما اگر می خواستیم قادر بودیم تا معجزه و نشانه ای از آسمان نازل کنیم که ایشان را خاضع و مجبور به قبول دعوت تو نماید، خضوعی که گردنهایشان در برابر آن آیت به زیر افتاده و ناگزیر از ایمان شوند، و رؤسا وسردمداران  یا جماعات ، آنها همگی در برابر حق تسلیم شوند اما هیچ فضیلتی درایمان اضطراری و اجباری وجود ندارد و به همین دلیل هم ما چنین آیتی را نازل نمی کنیم . 🔹سنّت و قانون خداوند، اختيار و مهلت دادن به مردم است. «إِنْ نَشَأْ» ‏ 🔹توجّه به قدرت الهی، بهترين وسيله آرامش روح است. لَعَلَّكَ باخِعٌ‌ ... إِنْ نَشَأْ ‏ 🔹ايمان بايد اختياری و انتخابی باشد نه اجباری. «فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعِينَ» 📚تفاسیر المیزان و نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ 💠‏قالَ أَ لَمْ نُرَبِّكَ فِينا وَلِيداً وَ لَبِثْتَ فِينا مِنْ عُمُرِكَ سِنِينَ (۱۸) وَ فَعَلْتَ فَعْلَتَكَ الَّتِي فَعَلْتَ وَ أَنْتَ مِنَ الْكافِرِينَ (۱۹/شعراء) 🌱‏(فرعون) گفت: آيا ما تورا در كودكی نپرورديم و ساليانی از عمرت را در نزد ما نماندی؟ و با اين حال انجام‌دادی آن كاری را كه انجام دادی (و يكی از افراد ما را با مشت كشتی)، در حالی كه تو از ناسپاسانی. 👈‏فرعون با دو جمله، نبوّت موسی را زير سؤال برد: 🔸الف: تو نزد ما قاتل هستی و قاتل كه پيامبر نمی‌شود. 🔸ب: ما تو را بزرگ كرديم، چگونه الطاف ما را كفران و ناسپاسی می‌كنی، ناسپاس كه پيامبر نمی‌شود. آيات بعد پاسخ موسی را بيان كرده است. ‏🔹منّت گذاشتن و به رخ كشيدن، از ويژگی‌های مستكبران است. «أَ لَمْ نُرَبِّكَ فِينا» ‏🔹اراده‌ی الهی، موسی را در دامن فرعون پرورش می‌دهد. «أَ لَمْ نُرَبِّكَ» ‏🔹اگر كسی را بزرگ كرديم، يا حرفه‌ای به او آموختيم، يا در امر ازدواج و مسكن و امثال آن به او كمكی كرديم، نبايد با اين دليل و بهانه، سخن حقّ او را نپذيريم. «أَ لَمْ نُرَبِّكَ فِينا وَلِيداً» ‏🔹اوليای خدا نمك گير نمی‌شوند و محيط و جامعه در آنها اثر نمی‌گذارد. «لَبِثْتَ‌ فِينا مِنْ عُمُرِكَ سِنِينَ» (موسی نگفت ما كه مدّت‌ها سر سفره‌ی فرعون بوده‌ايم يا حال كه همه تسليم او هستند و جامعه بر محور او می‌چرخد، كمی كوتاه بيائيم و سكوت اختيار كنيم.) ‏🔹حقّ نان و نمك آن نيست كه صاحب حقّ را به حال خود رها كنيم و اشتباهات او را هم بپذيريم. (حضرت موسی نان و نمك فرعون را خورده بود، ولی او را به حال خود رها نكرد.) نُرَبِّكَ فِينا ... لَبِثْتَ فِينا ‏🔹به توقّعات نابجای مستكبران اعتنا نكنيم. ناسپاسی در برابر مستكبر، بد نيست. «وَ أَنْتَ مِنَ الْكافِرِينَ» 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️پاسخ (عليه السلام) به سه اشكال و اعتراض بر آن حضرت‌ 💠‏" قالَ فَعَلْتُها إِذاً وَ أَنَا مِنَ الضَّالِّينَ فَفَرَرْتُ مِنْكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكْماً وَ جَعَلَنِي مِنَ الْمُرْسَلِينَ وَ تِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّها عَلَيَّ أَنْ عَبَّدْتَ بَنِي إِسْرائِيلَ"  👈ضمير در" فعلتها" به كلمه" فعلة"- كه در آيه قبلی بود- برمی‌گردد و ظاهرا كلمه" اذا" مقطوع از جواب و جزاء است، و- بطوری كه گفته‌اند- معنای" حينئذ- در اين هنگام" را می‌رساند و كلمه" عبدت" از تعبيد است و تعبيد و اعباد به معنای بنده گرفتن است. 🔷‏و اين آيات سه‌گانه جوابی است كه موسی (ع) از اعتراض فرعون داده و از تطبيق اين جواب با اعتراضی كه فرعون كرد بر می‌آيد كه موسی (ع) اعتراض فرعون را تجزيه و تحليل كرده و از آن سه تا اشكال فهميده و در نتيجه به هر سه پاسخ گفته است: 🔸‏اول اينكه، فرعون از رسالت وی استبعاد كرده، كه چنين چيزی ممكن نيست، مگر ممكن است كسی كه ما سوابق او را كاملا می‌شناسيم و می‌دانيم كه مردی است چنين و چنان، رسول خدا شود؟ كه جمله:" أَ لَمْ نُرَبِّكَ فِينا وَلِيداً وَ لَبِثْتَ فِينا مِنْ عُمُرِكَ سِنِينَ" متضمن آن است. 🔸‏دوم اينكه، عمل او را زشت دانسته، و او را مفسد و مجرم خوانده، كه جمله:" فَعَلْتَ فَعْلَتَكَ الَّتِي فَعَلْتَ" متضمن آن است. 🔸‏سوم اينكه، بر او منت نهاده كه تو يكی از بردگان مايی، كه جمله‌" وَ أَنْتَ مِنَ الْكافِرِينَ" اشاره به آن است. ‏و طبع كلام اقتضاء می‌كرده كه نخست از اشكال دوم پاسخ گويد سپس از اعتراض اولش و در آخر از اعتراض سومش و موسی (ع) همين طور پاسخ داد. 📚تفسیر المیزان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️، زشتی‌ها را نزد انسان زيبا جلوه می‌دهد 💠وَ تِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّها عَلَيَّ أَنْ عَبَّدْتَ بَنِي إِسْرائِيلَ (۲۲) قالَ فِرْعَوْنُ وَ ما رَبُّ الْعالَمِينَ (۲۳/شعراء) 🌱‏و (آيا) اين كه بنی‌اسرائيل را بنده‌ی خود ساخته‌ای نعمتی است كه منّتش را بر من می‌نهی؟ (چرا نبايد من در خانه‌ی پدرم رشد كنم؟) ‏(فرعون) گفت: پروردگار جهانيان چيست؟ 🔹تكبّر، زشتی‌ها را نزد انسان زيبا جلوه می‌دهد. «تِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّها عَلَيَّ» ‏ 🔹به استكبار و منّت‌های او با صلابت پاسخ دهيد. تِلْكَ نِعْمَةٌ ... ‏ 🔹گاهی مستكبران به خاطر حفظ تاج و تخت، خود را به نادانی می‌زنند. «وَ ما رَبُّ الْعالَمِينَ» ‏ 🔹سؤال مستكبرين، مغرورانه و همراه با تحقير ديگران است. فرعون گفت: «وَ ما رَبُّ الْعالَمِينَ» و نگفت: «و من رب العالمين» (حرف «ما» در زبان عرب برای جمادات به كار می‌رود.) 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️به فرصت دهيد تا در راه و خود تلاش و حركت كنند 💠‏قالَ لَهُمْ مُوسی‌ أَلْقُوا ما أَنْتُمْ مُلْقُونَ (۴۳) فَأَلْقَوْا حِبالَهُمْ وَ عِصِيَّهُمْ وَ قالُوا بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغالِبُونَ (۴۴/شعراء) 🌱‏(روز موعود فرارسيد و همه‌ی ساحران جمع شدند،) موسی به آنان گفت: بيفكنيد آنچه را می‌خواهيد بيفكنيد. پس (ساحران) ريسمان‌ها و عصاهای خود را (به زمين) افكندند و گفتند: به عزّت فرعون سوگند كه قطعاً ما پيروزيم. 🔹مردان خدا به غلبه‌ی حقّ و پوچی سحر ايمان داشته واز موضع قدرت و با آرامش سخن می‌گويند، نه از روی ضعف و ترس. «أَلْقُوا ما أَنْتُمْ مُلْقُونَ» ‏🔹به مخالفان فرصت دهيد تا در راه عقيده و هدف خود تلاش و حركت كنند، «أَلْقُوا ما أَنْتُمْ»، آنگاه محكم ومنطقی پاسخ آنان را بدهيد. ‏🔹كافر از درون متزلزل است و در ظاهر شعار می‌دهد. ساحران در پيروزی خود شك داشتند و در آيات قبل می‌گفتند: «إِنْ كُنَّا نَحْنُ الْغالِبِينَ» ولی در حضور فرعون، با خودشيرينی و تملّق گفتند: «بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ» وبه پيروزی تظاهر می‌كردند و به اصطلاح جنگ‌روانی راه می‌انداختند. «إِنَّا لَنَحْنُ الْغالِبُونَ» 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️يا را اصلاح كنيم ويا از آن فاصله بگیریم! 💠وَ أَوْحَيْنا إِلی‌ مُوسی‌ أَنْ أَسْرِ بِعِبادِي إِنَّكُمْ مُتَّبَعُونَ (۵۲) فَأَرْسَلَ فِرْعَوْنُ فِي الْمَدائِنِ حاشِرِينَ (۵۳/شعراء) ‏و به موسی وحی كرديم كه بندگان مرا شبانه (از مصر) كوچ ده، زيرا شما تعقيب خواهيد شد. پس فرعون (از اين حركت آگاه شد و) به شهرها مأمور فرستاد تا مردم را گردآورند. 👈در آيات گذشته ديديم كه سرانجام موسی در آن صحنه سرنوشت‌ساز پيروز از ميدان بيرون آمد. گرچه فرعون و فرعونيان به او ايمان نياوردند، ولی اين ماجرا چند اثر مهم داشت كه هر كدام پيروزی مهمی محسوب می‌شد: ‏🔹بنی اسرائيل به رهبر و پيشوای خود مؤمن و دلگرم شدند، و يك‌دل و يك جان گرد او را گرفتند، چرا كه بعد از سالها بدبختی و تيره‌روزی و دربدری پيامبری آسمانی در ميان خود می‌بينند كه هم ضامن هدايت آنها است، و هم رهبر انقلاب و آزادی و پيروزی آنان خواهد شد. ‏ 🔹موسی در ميان مردم مصر و قبطيان جايی برای خود باز كرد، جمعی به او تمايل پيدا كردند و يا لا اقل از مخالفت با او وحشت داشتند، و صدای دعوت موسی در تمام مصر پيچيد. ‏ 🔹از همه مهمتر اينكه فرعون نه از نظر افكار عمومی، نه از نظر وحشت بر جان خود، قدرت مزاحمت با مردی كه عصائی اين چنين در دست دارد و زبانی آن چنان گويا در دهان، در خود نمی‌ديد. 👈‏مجموع اين امور زمينه مساعدی را برای اينكه موسی بتواند در ميان آن مردم بماند و به دعوت و تبليغ بپردازد و اتمام حجت كند فراهم ساخت. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan