eitaa logo
قران پویان
455 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
692 ویدیو
615 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️آنها كه را به بازی گرفته‌اند 💠وَ ذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِباً وَ لَهْواً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ ذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِما كَسَبَتْ لَيْسَ لَها مِنْ دُونِ اللَّـهِ وَلِيٌّ وَ لا شَفِيعٌ وَ إِنْ تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لا يُؤْخَذْ مِنْها أُولئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُوا بِما كَسَبُوا لَهُمْ شَرابٌ مِنْ حَمِيمٍ وَ عَذابٌ أَلِيمٌ بِما كانُوا يَكْفُرُونَ 🌱کسانی را که دینشان را به بازی و سرگرمی گرفته‌اند و زندگی دنیا آنان را فریفته است، رها کن و به‌وسیله‌ی قرآن یادآوری کن که مبادا کسی به سزای کارهایش، (از رحمت الهی) محروم و تسلیم (عذاب) شود. (در آن زمان،) جز خدا هیچ سرپرست و شفاعت‌کننده‌ای نخواهد داشت، و اگر (برای رهایی از عذاب،) هر گونه عوضی بدهد، از او پذیرفته نخواهد شد. آنان، کسانی هستند که به سزای کارهایشان، (از رحمت الهی) محروم و تسلیم (عذاب) شدند. آنان، به سزای کفرشان، نوشیدنی‌ای از آب جوشان و عذابی دردناک خواهند داشت. أنعام - ۷۰ 🔷✨اين آيه در حقيقت بحث آيه قبل را تكميل می‌كند و به پيامبر ص دستور می‌دهد" از كسانی كه دين و آئين خود را به شوخی گرفته‌اند و يك مشت بازی و سرگرمی را به حساب دين می‌گذارند و زندگی دنيا و امكانات مادی آنها را مغرور ساخته، اعراض كند و آنها را به حال خود واگذارد" (وَ ذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِباً وَ لَهْواً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا) بديهی است دستور به ترك كردن اين گونه اشخاص هيچگونه منافاتی با مساله جهاد ندارد زيرا جهاد دارای شرائطی است، و بی‌اعتنايی به كفار دارای شرائط و ظروف ديگر، و هر كدام از اين دو در جای خود بايد انجام گيرد، گاهی لازم است با بی‌اعتنايی مخالفان را كوبيد و گاهی با مبارزه و جهاد و كشيدن اسلحه، و اينكه بعضی تصور كرده‌اند آيات جهاد، آيه فوق را نسخ كرده كاملا بی اساس است. 🔷✨‏در حقيقت آيه فوق اشاره به اين است كه آئين آنها از نظر محتوا پوچ و واهی است و نام دين را بر يك مشت اعمالی كه به كارهای كودكان و سرگرمی‌های بزرگسالان شبيه‌تر است گذارده‌اند اين چنين افراد قابل بحث و گفتگو نيستند و لذا دستور می‌دهد از آنها روی بگردان و به آنها و مذهب توخاليشان اعتنا مكن. 👈‏از آنچه گفتيم معلوم شد كه منظور از" دينهم" همان آئين شرك و بت پرستی است كه آنها داشتند و اين احتمال كه منظور از آن" دين حق" باشد، و اضافه دين به آنها به خاطر فطری بودن دين بوده باشد بسيار بعيد بنظر می‌رسد. 👌‏احتمال ديگری در تفسير آيه وجود دارد و آن اينكه قرآن اشاره به جمعی از كفار می‌كند كه حتی نسبت به آئين خود به عنوان يك بازی و سرگرمی می‌نگريستند و هرگز به عنوان يك مطلب جدی روی آن فكر نمی‌كردند، يعنی در بی‌ايمانی نيز بی‌ايمان بودند و به مبانی مذهب بی اساسشان نيز وفادار نبودند. 👈‏و در هر حال آيه اختصاصی به كفار ندارد و شامل حال همه كسانی می‌شود كه مقدسات و احكام الهی را بازيچه نيل به هدفهای مادی و شخصی قرار می‌دهند دين را آلت دنيا و حكم خدا را بازيچه اغراض شخصی می‌سازند. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 5⃣2⃣ تدبر در سوره 🔹نکات تفسیری سوره حجر سه حقيقت علمى از جهان هستى كه چهارده قرن قبل قرآن افاده نموده است كلمه ((لواقح )) جمع ((لاقحه )) از ماده ((لقح )) به فتحه لام و سكون قاف - است . وقتى كه گفته مى شود ((لقح النحل )) معنايش اين است كه درخت خرما را لقاح ( به فتح لام ) كرد. و لقاح گرد درخت خرماى نر است كه تا آن را به درخت ماده منتقل نكنند بارآور نمى شود. امروزه در مباحث گياهشناسى مسلم شده كه مساله نر و مادگى در تمام گياهان هست ، و بادها در وزش خود ذراتى از گرد گل گياه نر را به گياه ماده منتقل مى كند و آن را بارور مى سازد. قرآن كريم در آيه مورد بحث از همين حقيقت پرده بردارى مى كند و مى فرمايد: ما بادها را براى كار تلقيح فرستاديم )). جمله ((فانزلنا من السماء ماء فاسقيناكموه )) اشاره به باران است كه از ابرها فرو مى ريزد. اين نيز در مباحث علمى عصر مسلم است كه آب موجود در كره زمين از بارانهايى جمع شده كه از آسمان فرو ريخته اند، بر خلاف قدماء كه معتقد بودند آب ، خود كره اى است ناقص كه بيشتر سطح كره زمين را پوشانده و خود يكى از عناصر چهارگانه است . و آيه مورد بحث كه با قسمت اولش يعنى جمله ((و ارسلنا الرياح لواقح )) مساله نر و مادگى و تلقيح گياهان را و با قسمت دومش يعنى جمله ((فانزلنا من السماء ماء فاسقينا كموه )) مساله پيدايش آب را از باران اثبات نموده است ، همچنين آيه قبل كه داشت : ((و انبتنا فيها من كل شىء موزون )) به يك حقيقت علمى ديگر اشاره نموده و آن اينست كه وزن در روئيدن نباتات مؤثر است و اين خود يكى از دقايق علمى امروز است كه قرآن كريم گوى سبقت را در آن از همه آكادميهاى علمى جهان ربوده است و كشف اين اسرار در چهارده قرن قبل از قرآن كريم دست كمى از معجزه ندارد، بلكه همان معجزه است . تفسیر المیزان https://zaya.io/cn2xb کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و : يا ممنوع؟ 🔴قسمت ششم : نظارت بر رهبري از نظر تا عمل 🔹 در قسمتهاي قبلي اشاره شد كه برخي اعضاي بيان داشتند که وظیفه این نهاد نظارت بر حاکم نیست. بيان شد .در قسمتهاي قبل، بخشي از نظرات امام خميني و شهيد بهشتي و... به عنوان مباني نظري لزوم نظارت بر عملكرد رهبري ارسال شد. در اين قسمت تحقق اين موضوع را در اجرا بررسي اجمالي خواهيم كرد: "در حالی که محسن اراکی نماینده استان مرکزی در مجلس خبرگان رهبری می‌گوید کمیسیون تحقیق در هر دوره گزارشی از رصد رهبری به مجلس خبرگان ارائه داده، محسن حیدری، نماینده استان خوزستان در مجلس خبرگان در پاسخ به این سؤال که آیا تا به حال اعضای مجلس خبرگان در جریان گزارش‌های قرار گرفته‌اند یا خیر می‌گوید: اگر نیاز باشد این کار انجام می‌شود، اما طی دو دوره‌ای که من عضو مجلس خبرگان بودم گزارشی ارائه نشده است. دلیلش هم این است که الحمدالله اوضاع مثبت و مشکلی تا به حال پیش نیامده است. او در پاسخ به این سؤال که آیا مجلس خبرگان بر دستگاه‌های زیرنظر رهبری نظارت دارند نیز می‌گوید: نظارت بر دستگاه‌های زیرمجموعه رهبری بر عهده مجلس خبرگان نیست" (سايت تابناك،98/4/1) 🖌در خاطرات مرحوم هاشمی رفسنجانی 6 اسفند 79 ذكر شده كه "اقاي ابراهيم اميني، [رئیس دبیرخانه مجلس خبرگان] آمد و گفت، آقاي سيداحمد خاتمي، از هيأت تحقيق استعفا داده، به‌خاطر اينكه كار جدي نمي‌توانند انجام دهند." سيد احمد خاتمي اينگونه ميگويد:" در بحث نظارت، مقام معظم رهبری تفسیر کرده‌اند که آنچه باید در ارزیابی مد نظر باشد، خطوط کلی نظارت با حاشیه‌ای که بیان کردم، است. اینکه نهاد ، چگونه باید ارزیابی شود، راهکار خود را دارد و مربوط به خبرگان نیست. از دیگر اختیارات‌ مقام معظم رهبری، نصب مسئول صداوسیما است اما ارزیابی عملکرد مسئول صداوسیما با خبرگان نیست و راهکار قانونی خود را دارد." (خبر انلاين، مهر 1402) اين برداشت و تفسير متفاوت رهبري نسبت به اعضاي مجلس خبرگان در اين موضوع در مصاحبه هاشمي رفسنجاني با مجله حكومت اسلامي اينگونه بيان شده است: "مجلس خبرگان هم کمیسیونی بنام کمیسیون اصل صد و یازده (کمیسیون تحقیق ) دارد که ده، دوازده نفر از خبرگان در آن کمیسیون عضویت دارند و دائما در اطراف رهبری از هر چیزی که بخواهند گزارش می‏گیرند. یکی از وظایف کمیسیون تحقیق این است که از نهادهای زیر نظر رهبری گزارش گرفته و ارزیابی و نقادی می‏کنند. اگر هم لازم باشد با خود رهبری صحبت می‏کنند. 🔹مجلس فرضش براین بود که هر چیزی که به رهبری مربوط می‏شود را پیگیری کند مثل مجمع تشخیص مصلحت نظام، صداوسیما، نیروهای مسلح و هر چه که تحت امر رهبری است. اینها به مجلس خبرگان فراخوانده شوند و گزارش کارهای خودشان را به خبرگان بدهند و خبرگان هم سؤال کنند و آنها هم توضیح بدهند و احیانا اگر اشکال و ایرادی هم بود، در همان جلسه مطرح شود تا همه در جریان قرار بگیرند، این به صورت قانون در آمد. اما وقتی بعضی از این نهادها دعوت شدند که در جلسه خبرگان حضور پیدا کنند تا گزارش عملکردهای خودشان را بدهند، دفتر رهبری مانع حضور آنها در خبرگان شد و اظهار داشتند که رهبری نظرشان این است که این موضوع جزء وظایف خبرگان نیست. ایشان گفته بودند: «مگر دولت از این نهادها مستثنی است؟ همه چیز زیرنظر رهبری است. بله، اگر شک کنید به اینکه رهبری در نصب مسؤولین درست عمل نکرده است، شما می‏توانید این کار را بکنید.»" (نقل از سايت جماران) باتوجه به نظر رهبري كه ارزيابي و نظارت بر عملكرد مسئولين و نهادهاي زير نظر رهبري در اختيار مجلس خبرگان نيست، ايا مجلس شوراي اسلامي چنين امكاني را داراست؟ 👈 در حاليكه در اصل 76 قانون اساسي امده است كه: «مجلس شوراي اسلامي حق تحقيق و تفحص در تمام امـور كشـور رادارد». اما تفاسير آن قلمرو را محدود كرده است. اين شورا در مقام تفسير اصل ۷۶ در تاريخ 1367/10/7 بـه رئـيس مجلـس شوراي اسلامي اعلام مينمايد: «اصل ۷۶ قانون اساسي شامل مـواردي از قبيـل مقـام معظم رهبري، مجلس خبرگان و شوراي نگهبـان كـه مـافوق مجلـس شـوراي اسـلامي ميباشند نمي شود»! در جريان تصويب ماده 198 ايين نامه داخلي مجلس در خصوص چگونگي اجراي اصل 76،پس از فرايندي طولاني، مجمع تشخيص مصلحت نظام اينگونه مصوب كرد : ↩️«در اجرای اصل ۷۶ قانون اساسی و با توجه به تفسیر شورای نگهبان تحقيق و تفحص صورت مي گيرد تبصره ۳- تحقیق و تفحص در مورد ساير نهادها و دستگاههایی که تحت امر مستقیم مقام معظم رهبری هستند با اذن معظم‎ له انجام می شود. » 👈لذا عليرغم پيش بيني تدوين كنندگان قانون اساسي، موضوع بر و نهادهاي زيرمجموعه وي در عمل با محدوديتهايي مواجه شده است. @quranpuyan
اِلهي وَ قَد اَفْنَيْتُ عُمْري في شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْكَ وَ اَبْلَيتُ شَبابي في سُكْرَةِ التَّباعُدِ مِنك اِلهي فَلَم اَستَيِقَظْ اَيّامَ اغْتِراري بِكَ وَ رُكُوني اِلي سَبيلِ سَخَطِك. اِلهي وَ اَنَا عَبدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ قائِمٌ بَيْنَ يَدَيْكَ، مُتَوَسِّلٌ بِكَرَمِكَ اِلَيكَ. معبود من! پس بيدار نشدم روزگاري را كه مغرور كرمت بودم و به راه سخط و غضب مي رفتم معبود من! من بنده تو و فرزند بنده توام كه در پيشگاهت ايستاده ام و كرم و رحمت خودت را وسيله رهيابي به بارگاه تو قرار داده ام. مناجات شعبانیه @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ 📖 آیه 74 تا 81 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
4_6010057512361923204.mp3
7.92M
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏ 📖 🎙آقای بازرگان 🆔@quranpuyan
🕊 مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ديد يعنی درك در هستی و باطل بودن 💠و کذلک نری ابرهیم ملکوت السموات و الارض و لیکون من الموقنین 75/انعام 🌱و اینچنین به ابراهیم ملکوت آسمانها و زمین را نشان می دهیم و برای اینکه از اهل یقین باشد. 🔹یعنی مابه همین نحوی که نمونه اش را در محاجه ابراهیم با آرز دیدید ملکوت آسمانها و زمین را به ابراهیم ارائه دادیم و ملکوت از ریشه (ملک )به معنای قدرت بر تصرف است ،منتها تأکید بیشتری بر تسلطدارد،پس خداوند حاکم و مسلط و متصرف در همه ملک هستی است که تمامی اموری زایل هستند، در حالیکه خدای سبحان سرمدی و باقی است و ملکوت وجود اشیاء است از جهت انتسابشان به خدای سبحان و قیامی که به او دارن. 🔹پس منظور از نشان دادن ملکوت آسمانها و زمین آن است که خداوند خود را ازطریق مشاهده اشیاء و استنادی که به وی دارند به ابراهیم نشان می دهد، زیراوقتی که این استناد قابل شرکت نباشد ،هرکس به موجودات عالم نظر کند بی درنگ حکم می نماید به اینکه هیچ یک از موجودات مربی دیگران و مدبر نظام جاری در آنها نیست و ربوبیت نحوه ای از ملک و تدبیر است که تفویض وتملیک نمی پذیرد و به دیگری منتقل نمی شود و اینها همه توجیهاتی است که نفس ابراهیم (ع ) از مشاهده اشیاء و دانستن نسبتی که با خالق خود دارند به آنهامتوجه می شود و به این وسیله از اهل یقین می گردد و یقین علمی است که آمیخته با هیچ شک و تردیدی نیست و علم یقینی ، انکشاف و پرده برداری ازماوراء حس و از حقائق هستی است و این علم بر هر کس که خدا بخواهد به مقداری که او بخواهد ظاهر می گردد. 📚تفسیر المیزان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️شيوه‌ی تعليم يا انتقاد از ، بايد گام به گام باشد 💠‏فَلَمَّا رَأَی الشَّمْسَ بازِغَةً قالَ هذا رَبِّي هذا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قالَ يا قَوْمِ إِنِّي بَرِي‌ءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ (۷۸/انعام) 🌱‏پس چون خورشيد را برآمده ديد گفت: اينست پروردگار من، اين بزرگتر (از ماه و ستاره) است. امّا چون غروب كرد، گفت: ای قوم من! همانا من از آنچه برای خداوند شريك قرار می‌دهيد بيزارم. 🔹‏در مكاشفة ابراهيم 4 بار نام «ربّ»، به عنوان كليد فهم ملكوت آسمان‌ها و زمين، تكرار شده است. در بازپرسيِ محاكمه مانند نمرود از ابراهيم نيز مسئلة اصلي، «ربوبيّت»، به معناي سروري و سيادت و رياست بود كه نمرود بر آن كرسي تكيه داشت (بقره 258 (2:258) ). پذيرش نام «الله» كم و بيش مورد توافق مردمان بوده است، آنها به هر حال به خدايي به تناسب درك و فهم خود باور داشتند، اختلاف همواره بر سر «ربوبيّت» بوده است كه به فرماندهي و قدرت ارتباط پيدا مي‌كند. 🔹بري بودن از کاري يا کسي، بيش از آنکه مفهوم بیزاری و تنفر داشته باشد، مفهوم برکناري، اعلام عدم موافقت و مبرا بودن از عواقب و آثار آن است. همچنانکه گفته مي‌شود فلان شخص از اتهامات وارده «تبرئه» شد يا «برائت» يافت، اين کلمه به معناي بهبودي از بيماري (بري شدن از مرض) و شفا يافتن نيز در قرآن آمده است. 🔹‏در اين آيه نيز ابراهيم عليه السلام در مقام بحث و گفتگو است، نه در مقام بيان عقيده‌ی شخصی، و همچنان كه گذشت كلمه‌ی‌ «يا قَوْمِ» و نيز «مِمَّا تُشْرِكُونَ» (شرك می‌ورزيد، نه می‌ورزم) دليل آن است كه خود آن حضرت، ماه و خورشيد و ستاره را نمی‌پرستيده است. 🔹‏پيام‌های ۱ و ۲ و ۳ آيه‌ی ۷۶، در اينجا نيز مورد استفاده است. كوچكی و بزرگی اجسام مهم نيست، همه‌ی آنها چون متغيّر و ناپايدارند، پس نمی‌توانند خدا باشند. «هذا أَكْبَرُ» ‏🔹شيوه‌ی تعليم حقّ يا انتقاد از باطل، بايد گام به گام باشد. ابتدا نفی ستاره‌و ماه و در نهايت خورشيد. فَلَمَّا رَأَی الشَّمْسَ‌ ... قالَ‌ ‏🔹برائت از شرك، «فرياد ابراهيمی» است. «إِنِّي بَرِي‌ءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ» ‏🔹برائت از «شرك» است، نه از «افراد». «مِمَّا تُشْرِكُونَ»، نه‌ «مِنْكُمْ». ‏🔹برائت جستن، بايد پس از بيان برهان و استدلال باشد. (اوّل افول و غروب را مطرح كرد، بعد برائت از شرك را). فَلَمَّا أَفَلَتْ قالَ‌ ... 📚‏تفسیر نور و بازرگان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 6⃣2⃣ تدبر در سوره 🔹نکات تفسیری سوره حجر ❓آیا تعابیر مختلف در ماده اولیه خلقت انسان،تناقضی با هم ندارند؟ ایا فقط خلقت ادم اول،از خاک بوده یا همه انسانها؟ مقصود از اينكه فرمود: ((و لقد خلقنا الانسان من صلصال)) ابتداى خلقت انسان است ، به دليل اينكه در جاى ديگر درباره خلقت آدمى از گل مى فرمايد: ((و بدء خلق الانسان من طين ثم جعل نسله من سلالة من ماء مهين )) بنابراين ، آيه شريفه خلقت نوع انسان را بيان مى كند، زيرا خلق كردن اولين موجودى كه بقيه افرادش از آن منشعب مى شوند در حقيقت خلق كردن همه آنها است . در مجمع البيان مى گويد: اصل آدم از خاك بوده چون قرآن مى فرمايد: ((خلقه من تراب : آدم را از خاك خلق كرد چيزى كه هست خاك مذكور را گل كرد، همچنان كه فرموده : ((و خلقته من طين : تو آدم را از گل آفريدى ))، آنگاه آن گل را گذاشت تا متعفن شد، همچنان كه فرموده ((من حماء مسنون : آدمى را از گل گنديده خلق كردم )) آنگاه آن گل را گذاشت تا خشك شد: ((من صلصال : از گل خشكيده )) بنا بر اين تناقضى در اين تعبيرهاى مختلف قرآن نيست ، زيرا حالات مختلف مبدأ خلقت آدمى را بيان مى كند. در مفردات گفته كلمه ((بشرة )) به معناى ظاهر پوست و كلمه ((ادمه )) به معناى باطن آنست عموم ادباء چنين گفته اند - تا آنجا كه مى گويد - اگر از انسان هم به بشر تعبير كرده اند به اعتبار هويدا بودن پوست بدن او است چون ساير حيوانات پوست بدنهايشان با پشم ، مو و يا كرك پوشيده شده است ، و در اين كلمه مذكر و مؤنث و همچنين جمع و مفرد يكسان است ، و تنها تثنيه دارد، به يك فرد و جماعتى گفته مى شود بشر، ولى تنها بر دو فرد آن مى گوييم ((بشرين ))، همچنان كه قرآن مجيد فرموده : ((انؤمن لبشرين )). در قرآن كريم هر وقت جثه و ظاهر بدن انسان مورد بحث باشد از او به بشر تعبير مى شود، مانند ((و هو الذى خلق من الماء بشرا : او است كه از آب ، بشرى خلق كرد)). تفسیر المیزان https://zaya.io/cn2xb کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و بر حاكمان: يا ممنوع؟ 🔴قسمت هفتم : در قانون ،يا رهبری بر قانون؟ ✳تدوين قوانين براي نظم بخشي به جريان امور و تعيين اختيارات و وظايف و معياري براي ارزيابي و نظارت هاي بعدي است. بخشهایی از اظهارات مرحوم شهید بهشتی در مجلس قانون اساسی در برابر نمایندگانی که در مباحث مختلف خواستار افزایش اختیارات و دخالت او در تمام امور کشور میشدند که در تمام موارد هم نظرات اقای بهشتی تایید و در قانون اساسی تصویب شد: 1⃣_آقایان در این قانون اساسی تا حالا رابطه سازمان مملکت را با رهبری طوری تنظیم کرده‌اید که رهبری اقداماتش را از مجاری پیش‌بینی شده دنبال می‌کند و به ثمر می‌رساند. اگر واقعاً بخواهیم به ثمر برسد این طرحی که در قانون اساسی برای اداره مملکت داریم، صحیح این است که در هیچ جای دیگر مستقیم وارد نشود» 2⃣- « رهبر/شورای رهبری را آن‌قدر وسیع نکنید که مجبور باشد برای خودش و و داشته باشد.🤔 ما اگر بخواهیم در قانون اساسی، رهبر/شورای رهبری را در همه امور دخالت بدهیم، باید در حقیقت یک در کشور به وجود بیاوریم. اجازه بفرمایید نقش رهبری همان نقش عام که اتفاقاً مورد نظر خودمان هم هست، باشد» 3⃣-یک وقت می‌گفتیم که یک نفر تصمیم نگیرد مبادا عیب پیدا کند، آن‌قدر وابستگی به این ارکان و آن سازمان و آن تشکیلات پیدا می‌کرد که اصلاً وقتش می‌گذشت. حالا که داریم بازمی‌گردیم دوباره ناشی از را داریم نادیده می‌گیریم 4⃣- گاهی اینطور فکر می‌کنیم که در این کشور همه هستند، مگر و شورای رهبری که از قصور منزه است. یک وقت هم فکر می‌کنیم که اصلاً رهبری یک مجموعه است که او در راسش قرار گرفته است» 5⃣- بهشتی در برابر تاکید یکی از نمایندگان که اعضای شورای عالی دفاع همه به نصب رهبر باشند، به طعنه پاسخ می‌دهد که «چطور است اصلا نمایندگان مجلس شورای ملی را هم رهبر انتخاب کند؟😀 6-ما این‌قدر مبارزه کردیم تا از شرّ خلاص شویم. نمی‌خواهیم یک داشته باشیم. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تصمیم‌گیری و اعمال ‌نظر در اداره امور مملکت میان «پنج ‌نهاد» اصلی تقسیم شده است.... هر نهاد حدود و و را اساسی معین کرده است و شما امت قهرمان یک وظیفه دارید و آن اینکه با وجدان بیدار و آگاهتان مراقبت کنید هر یک از این نهادها در دایره وظایف و اختیاراتشان عمل کنند: هر کس حدود و اختیاراتش معلوم است، مسئولیت‌هایش هم معلوم است.... (سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های آیت‌الله شهید سیدمحمد حسینی بهشتی، 2/647). ✅و اما بخشی از نظرات و اقدامات بعدی: ♦"اختیارات مقام معظم رهبری بعد از اصلاحاتی که در سال ۶۸ در قانون اساسی به وجود آمد است یعنی ولی فقیه بر تمام آنچه که در کشور می گذرد اختیار تام دارد و اینطور نیست که به آنچه در قانون اساسی آمده است مقید باشد. به عنوان مثال مجلس حق ندارد در جایی دستوری بدهد که حتما از طرف مقام معظم رهبری انجام شود یعنی شورای نگهبان می‌گوید حق اینکه بخواهید مقام رهبری را مقید کنید، ندارید.😳مرحوم ایت اله مومن از فقهای چندین دهه شورای نگهبان ♦همه کارهای کشور زیرنظر رهبری است و ما (خبرگان) نباید از آنها غافل باشیم. رهبری کشور هستند، لذا ما باید لااقل نهادهایی را که زیرنظر رهبری هستند، و هر عیبی دارند، با رهبری مطرح و پیگیری کنیم که آن عیب برطرف شود . 🎙مصاحبه مرحوم هاشمی رفسنجانی سال 94 ♦در قانون اساسى اصلى تصویب شده كه در آن اختیارات و وظایف ولى فقیه مشخص شده است، ولى در این اصل مواردى ذكر شده كه معمولاً مورد احتیاج است، نه اینكه اختیارات او به موارد مذكور باشد، چرا كه در اصل دیگرى از قانون اساسى -مطلقه براى ولىّ فقیه اعلام شده است. این دو اصل با هم تعارضى ندارند 📌مشروعیت قانون اساسی به ولی فقیه است و اگر قانون اساسی امضای ولی فقیه را نداشت "کاغذ‌پاره‌ای" بیش نیست . اگر صددرصد مردم به قانون اساسی رأی دهند، اعتبار آن براساس امضاء ولایت فقیه و نائب امام زمان می‌باشد . 🖌مرحوم ايت الله مصباح يزدي پايان @quranpuyan
. 🌸🍃 🍃 ❤ بسم الله الرحمن الرحیم ❤ مَا يَفْعَلُ اللهُ بِعَذَابِكُمْ إِنْ شَكَرْتُمْ وَآمَنْتُمْ وَكَانَ اللهُ شَاكِرًا عَلِيمًا خداوند را با عذاب شما چه كار (چه نيازى به آن و چه سودى براى او دارد ) اگر شما سپاس گزاريد و ايمان آوريد و خدا همواره حق شناس داناست. 🌿 سوره نساء ، آیه ۱۴۷ 🍃 🌸🍃 کانال قرآن پویان 🆔️ @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ 📖 آیه 82 تا 90 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
184688387_358291075.mp3
6.64M
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏ 📖 🎙آقای بازرگان 🆔@quranpuyan
🕊 مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ و ، در سايه‌ی و پرهيز از است 💠الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ   82/انعام  🌱كساني كه ايمان آوردند و ايمان خود را به ظلمي [=از انواع شرك در خداپرستي] نيالودند، امنيّت [واقعي] ويژة آنهاست و همان‌ها ره يافتگان‌اند.  🔹ظلم مقابل عدالت است و دلالت بر عدم تعادل و ناهماهنگي دارد، کسي که خالق را رها کرده و مشرکانه به مخلوق او پناه مي‌برد، گويي تعادلي در دل و ديده‌اش وجود ندارد. آية 13 سورة لقمان (30:13) نيز بر اين امر تأكيد دارد. در ضمن به كار بردن لفظ «لباس» براي ايمان «وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ»، نشانگر پوشش و زنگاري است از چرك و آلودگي شرك بر اندام ايمان، كه اخلاص و نورانيّت آن را زايل مي‌كند. در عزاي امام حسين(ع)، سوگواران مي‌گويند: «ما شهادت مي‌دهيم كه نجاست‌هاي جاهليت تو را نيالود و پرده‌هاي شب قيرگون آن را نپوشاند (اَشهَدُ أنّكَ لَم تَنَجَّسُّكَ الجاهِليهُ بِاَنجاسِها وَلَم تُلبِسُكَ مِن مُدلَهِمّاتِ ثِيابِها). 🔹آفت ايمان، ظلم و شرك و به سراغ رهبران غير الهی رفتن است. «آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ» ‏ 🔹ايمان به تنهايی كافی نيست، تداوم لازم است. «لَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ» 🔹امنيّت و هدايت واقعی، در سايه‌ی ايمان و پرهيز از شرك است. آمَنُوا ... لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ‌ ‏ 🔹تا ايمان خالص نباشد، دلهره است. وَ لَمْ يَلْبِسُوا ... بِظُلْمٍ‌ ... لَهُمُ الْأَمْنُ‌ ‏ 🔹علم و حكمت دو شرط لازم برای تدبير و مديريّت است. «إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ» (با توجّه به اين‌كه كلمه‌ی «ربّ» در لغت به معنای مدير و مربّی آمده است) ‏ 🔹موحّدی كه با برهان و دليل در برابر انحراف‌های جامعه بايستد، دارای درجاتی است. «دَرَجاتٍ» ‏ 🔹درجات الهی، حكيمانه به افراد داده می‌شود. نَرْفَعُ دَرَجاتٍ‌ ... حَكِيمٌ‌ 📚تفسیر بازرگان و نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ واقعی، هدايت خداوند است. هدايت‌های ديگر، سراب است 💠‏ذلِكَ هُدَی اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ لَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (۸۸/انعام) 🌱‏آن هدايت خداست، هر كس از بندگانش را كه بخواهد به آن هدايت می‌كند و اگر شرك ورزند، قطعاً آنچه انجام داده‌اند از دستشان خواهد رفت. 🔹در اين جمله اين معنا را بيان می‌كند كه آن چه را كه خداوند سابقا در باره هدايت انبيا (ع) بيان می‌داشت معرف هدايت خاص او بود، همان هدايتی كه غير انبياء (ع) هر كس ديگری را هم بخواهد با آن هدايت می‌كند، پس هدايت وقتی هدايت به معنای واقعی است كه از ناحيه خدای سبحان باشد، و وقتی از خدای سبحان است كه آدمی را به صراط مستقيم كشانيده با انبيا (ع) همراه كند. و علامت اين نيز اين است كه برگشت همه دستورات آن به توحيد و اقامه دعوت حق و عبوديت و تقوا باشد. 🔹‏پس هر دعوت و هدايتی كه بين انبيا فرق گذاشته و مردم را نسبت به بعضی از آنان كافر و نسبت به بعضی ديگر مؤمن كند، و يا بين احكام خدا تفرقه انداخته مردم را به عمل به بعضی از آنها و ترك بعضی ديگر دعوت می‌كند، و يا از عهده تامين سعادت زندگی انسانی بر نمی‌آيد و يا انسان را به سوی شقاوت و بدبختی سوق می‌دهد، هدايت خدايی و مورد امضا و رضای پروردگار نيست و از راه فطرت منحرف است. ‏🔹هدايت واقعی، هدايت خداوند است. هدايت‌های ديگر، سراب است. «ذلِكَ هُدَی اللَّهِ» ‏🔹هدايت، كار خداست. حتّی پيامبران، از خود راه هدايتی ندارند. «يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشاءُ» ‏🔹شرك، عامل محو و باطل شدن كارهاست. «لَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ» 🔹در سنّت الهی، تبعيض نيست. حتّی اگر پيامبران شرك ورزند، تنبيه می‌شوند، چون اصالت با حقّ است، نه اشخاص. (با توجّه به اين‌كه آيات قبل مربوط به انبياست). «وَ لَوْ أَشْرَكُوا» 🔹انبيا، معصومند و غبار شرك هرگز بر دامانشان نمی‌نشيند. در آيه، فرضِ شرك به عنوان فرض محال آمده است. «لَوْ» ‏🔹در جهان‌بينی الهی، ارزش كارها در اخلاص آنهاست. اگر اخلاص نباشد، چيزی باقی نمی‌ماند. «وَ لَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ» 📚تفسیر المیزان و نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan