📇 تفسیر سوره مبارکه #مجادله - آیه اول
📚 مفسر: دکتر رضایی اصفهانی (تفسیر مهر)
🔸 در آيات اول و دوم سوره ى مجادله به گفتگوى شكوه آميز زنى با پيامبر صلى الله عليه و آله در مورد ظِهار و به حكم آن اشاره مى كند و مى فرمايد:
🌸 قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجادِلُكَ فِي زَوْجِها وَ تَشْتَكِي إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ يَسْمَعُ تَحاوُرَكُما إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ
🔹شأن نزول:
حكايت كرده اند كه زنى به نام خُوله مورد خشم شوهرش اوس بن صامت قرارگرفت و اوس با او ظِهار كرد؛ يعنى به او گفت: «تو نسبت به من همچون مادر من هستى».
🔸براساس فرهنگ جاهليت عرب، گفتن اين كلمات نوعى طلاق بازگشت ناپذير بود. خُوله نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و ماجرا را گزارش داد، ولى پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود كه حكم جديدى در اسلام براى ظهار نيامده است. او مقدارى با پيامبر صلى الله عليه و آله در مورد شوهرش بحت و مجادله كرد.
سپس به درگاه الهى شكوه كرد كه كودكانى خردسال دارم، به حال من رحم فرما و وحى را بر زبان پيامبر جارى كن (و گره از كار ما بگشا).
🔸پس از اين ماجرا آيات فوق بر پيامبر صلى الله عليه و آله فرود آمد و به سنت غلط و جاهلى ظهار پايان داد و براى آن كفاره مشخص ساخت.
🔹 مجادله در اصل به معناى تابيدن طناب است و از آن جا كه در هنگام گفتگو هر كدام از طرفين مى خواهد ديگرى را درهم بپيچد و او را قانع سازد، به آن مجادله مى گويند.
از اين آيات استفاده مى شود كه آن زن در محضر پيامبر صلى الله عليه و آله اصرار داشت كه مسأله ى ظهار را حل كند و به زندگى عادى خويش بازگردد.
🔹اسلام و قرآن در برابر فرهنگ زمانه ى خويش سه برخورد داشته اند:
الف) عناصر مثبت فرهنگى را كه ريشه ى الهى دارد، همچون حج ابراهيمى، پذيرفت و تقويت كرد.
ب) عناصر منفى و خرافى فرهنگ جاهليت عرب، همچون شرك را ردّ و با آنها مبارزه كرد.
ج) عناصر مثبت فرهنگى را كه منحرف شده بودند اصلاح كرد؛ همان طور كه قانون ارث و طلاق را اصلاح كرد و انواع خرافى آن را كنار گذاشت.
@qurantehran
📇 تفسیر سوره مبارکه #مجادله - آیه ۷
📚 مفسر: دکتر رضایی اصفهانی (تفسیر مهر)
در آيه ى هفتم به علم بى كران الهى و حضور او در همه ى جلسات بشرى اشاره مى كند و مى فرمايد:
🌸 أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلَّا هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ ما كانُوا ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
🔸شأن نزول:
حكايت كرده اند كه سه نفر با همديگر سخن مى گفتند. يكى از آنان گفت: آيا خدا آنچه را ما مى گوييم مى داند؟
دومى گفت: مقدارى مى داند و مقدارى نمى داند!
سومى گفت: اگر مقدارى را مى داند پس همه را مى داند.
سپس آيه ى فوق فرود آمد و اعلام كرد كه خدا در همه ى جلسات حضور دارد و از همه چيز آگاه است.
🔸در اين آيه روى سخن با پيامبر صلى الله عليه و آله است ولى در حقيقت همه ى مردم مخاطب اين آيه هستند، هر چند آگاهى پيامبر صلى از علم بى كران الهى و حضور او در همه جا، عميقتر است؛ يعنى پيامبر مى تواند اين حقيقت را شهود كند و ببيند.
🔸 «نَجوى» به معناى مكان بلندى است كه به خاطر ارتفاعش از اطراف جدا شده است و از آن جا كه هرگاه انسان بخواهد كسى از سخنانش آگاه نشود، به نقطه ى جدايى مى رود، و در گوشى و پنهانى سخن مى گويد، به اين نوع سخن نجوا گفته مى شود.
🔸 در اين آيات به حضور خدا در همه ى جلسات نجوا اشاره شده است؛ البته مقصود آيه از اين كه مى گويد هر سه نفرى كه باشند، خدا چهارمين آنهاست، آن نيست كه خدا جسم ومكان دارد، بلكه منظور بيان حضور خدا و احاطه ى علمى اوست.
🔸 همان طور كه خدا در همه جا حضور دارد، فرشتگان و مأموران الهى نيز حضور دارند.
🔸 در اين آيه به سخنان مخفى سه نفر و پنج نفر اشاره شده اما به خاطر رعايت فصاحت و بلاغت كلام، يعنى براى جلوگيرى از تكرار كلمه ى «چهار» كه در آيه آمده بود، به تعداد چهار نفر نجوا كننده اشاره نشده است.
@qurantehran
📇 تفسیر سوره مبارکه #مجادله - آیه ۱۲
📚 مفسر: دکتر رضایی اصفهانی (تفسیر مهر)
🌺 در آيه۱۲ به امر صدقه دادن هنگام رازگويى با پيامبر صلى الله عليه و آله و مردود شدن ثروتمندان در اين آزمايش اشاره مى كند و مى فرمايد:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا ناجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقَةً ذلِكَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ أَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
🔹شأن نزول:
🔸حكايت شده كه برخى از ثروتمندان درگوشى با پيامبر صلى الله عليه و آله صحبت مى كردند و بدين وسيله فخر فروشى مى كردند و اين كار موجب تضييع وقت پيامبر صلى الله عليه و آله و ناراحتى مستضعفان اصحاب مى شد. آيه ى فوق فرود آمد و دستور داد هركس مى خواهد با پيامبر صلى الله عليه و آله درگوشى صحبت كند، بايد به فقيران صدقه بدهد، ولى آنان صدقه ندادند و از رازگويى دست برداشتند و تنها كسى كه با صدقه دادن مكرر خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله رسيد و به آيه ى فوق عمل كرد على عليه السلام بود.
🔹البته صدقه دادن براى رازگويى با پيامبر صلى الله عليه و آله يك حكم موقت براى آزمايش مردم بود و پس از مدتى نسخ گرديد، يعنى حكم بعدى آمد و اعلام كرد كه زمان وجوب صدقه دادن تمام شده است.
🔸 از آن جا كه ثروتمندان براى فخر فروشى با پيامبر صلى الله عليه و آله رازگويى مى كردند و اين كار موجب تضييع وقت پيامبر صلى الله عليه و آله و آزار مؤمنان مستضعف مى شد، دستور صدقه دادن پيش از ملاقات با پيامبر صلى الله عليه و آله صادر شد؛ يعنى هركس مى خواهد با رهبر اسلام ملاقات خصوصى كند بايد حقّ ويزيت بپردازد؛ البته اين پول صدقه اى براى بينوايان بود.
🔹اين حكم موجب مى شد كه مراجعات به پيامبر صلى الله عليه اين حكم موجب مى شد كه مراجعات به پيامبر صلى الله عليه و آله كاهش يابد، ثروتمندان به ثواب برسند و دلهاى آنان پاك شود و نيز مالى به بينوايان برسد.
🔸آرى؛ صدقه دادن موجب به ثواب رسيدن افراد صدقه دهنده بود. همان طورى كه موجب بهره مندى بينوايان مىشد و قلوب ثروتمندان را از آلودگى به محبت دنيا پاك مى كرد و محيط فكرى و اجتماعى مسلمانان را پاكيزه مى گرداند
🔹 تعبير توبه و بازگشت خدا به سوى مردم، ممكن است به چند نكته اشاره داشته باشد:
الف) برخى از مردم به خاطر رياكارى در رازگويى با پيامبر صلى الله عليه و آله ويا آزار پيامبر صلى الله عليه و آله و مؤمنان مرتكب گناه شده بودند و خدا توبه ى آنان را پذيرفت.
ب) خدا با لطف خود به سوى مردم بازگشت و حكم وجوب صدقه را برداشت تا مردم راحتتر بتوانند با پيامبر صلى الله عليه و آله رحمت گفتوگو كنند.
@qurantehran
📇 تفسیر سوره مبارکه #مجادله - آیه ۱۲
📚 مفسر: دکتر رضایی اصفهانی (تفسیر مهر
🔸آيه ى ۲۲ به صفات حزب اللَّه و فرجام رستگار آنان اشاره مى كند و مى فرمايد:
🌺 لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ يُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُون
🔹در يك دل دو محبت متضاد نمى گنجد؛ يعنى اگر كسى ايمان به خدا و معاد دارد و دوستدار راه خداست، نمى تواند دوستدار دشمنان خدا و رسول او نيز باشد و اگر كسى چنين ادعايى كند، يا منافق و يا ضعيف الايمان است.
🔸محبت پدر و فرزند و خويشاوند از عواطف انسانى است كه اگر در راستاى محبت الهى باشد، نيكو است و موجب نزديكى انسان به خدا مى شود ولى اگر در برابر محبت الهى قرار گيرد، ارزش خود را از دست مى دهد.
🔹از امام صادق عليه السلام روايت شده كه هيچ كس ايمانش به خدا خالص نمى شود مگر آن كه خدا در نظرش محبوبتر از جانش و پدر و مادرش و فرزندش و خانواده اش و مالش و همه ى مردم باشد.
🔸در اين آيه براى حزب اللَّه كه محبت الهى را بر محبت دشمنان خدا ترجيح مى دهند، چند پاداش بيان شده است:
➖ ايمان در صفحه ى دل آنان نقش مى بندد و ثابت مى گردد؛
➖ امدادهاى الهى از طريق روح الهى در آنان دميده مى شود؛
➖ در بهشت جاويدان و پرنعمت وارد مى شوند؛
➖ خدا از آنان راضى است و آنان نيز از خدا راضى اند؛
➖ مدال و لقب حزب اللَّه به آنان داده مى شود؛
➖ فرجامى پيروزمند و رستگار خواهند داشت.
🔹مقصود از روح الهى كه مؤمنان به وسيله ى آن تأييد مى شوند چيست؟
مفسران در اين مورد چند احتمال داده اند: از جمله آن كه مقصود تقويت پايه هاى ايمان يا دلايل عقلى يا قرآن يا فرشته ى بزرگ الهى به نام روح است كه با ايجاد نوعى حيات معنوى جديد به مؤمنان امداد مى رساند.
البته مانعى ندارد كه همه ى اين موارد مقصود و مصداق آيه ى فوق باشند.
🔸 از امام صادق عليه السلام در مورد آيه ى فوق روايت شده كه فرمودند:
هيچ مومنى نيست مگر آن كه براى قلب و دل او دو گوش (باطنى) است؛ گوشى كه وسوسه گر خنّاس در آن مى دمد و گوشى كه فرشته اى در آن مى دمد و مؤمن به وسيله ى اين فرشته تأييد مى شود و اين سخن خداست كه فرمود: آنان را با روح او تأييد مى كند
🔸 يكى از بزرگترين پاداشهاى الهى رضايت خدا از انسان و احساس خشنودى انسان از خداست. اين خشنودى دو طرفه به خاطر آن است كه خدا با لطف خود هرچه بنده اش مى خواهد به او مى دهد بلكه از فضل خود زيادتر مى دهد، چون از كردار و عقايد و اخلاق او راضى است.
🔸 قرآن كريم بارها از حزب خدا نام برده و آنان را افرادى پيروز و رستگار معرفى كرده است.
از مجموع آيات قرآن بر مى آيد كه حزب اللَّه كسانى هستند كه دوستدار خدا و رسول و مؤمنان و اهل ولايت اند، و از دشمنان خدا و رسول صلى الله عليه و آله بيزارند.
🔹«فلاح» به معناى رستگارى و پيروزى بردشمن است كه انسان را به هدف مى رساند.
@qurantehran