📇 خلاصه تفسیرآیه ۱۵ سوره مبارکه #سبأ
🎤: برگرفته از جلسات تفسیر ایت الله #جوادی_آملی(سایت اسراء)
🔹 بعد از جریان شکر آل داوود می رسیم به جریان کفر ورزیدن قوم سَبأ، سَبأ اسم یک سرزمین است. اما سبأ در قرآن دو جا ذکر شده یکی در ماجرای بلقیس و یکی هم اینجا که هر دو مربوط به جریان سلیمان (سلام الله علیه) است. در اینجا سبأ اسم یک قبیله است مثل قبیله بنی تمیم، قبیله کذا آن نام آن بزرگ قبیله و بزرگ خاندان بود او را می گفتند، پس سبأ مکان و شهر و کشور نیست قبیله است.
▪️ فرمود مسکن این قبیله، جایی بود که ذات اقدس الهی همه #نعمت ها را در آن جا اسباغ کرده به وفور آفریده ﴿لَقَدْ کَانَ لِسَبَإٍ فِی مَسْکَنِهِمْ آیَهٌ﴾ این یک علامت الهی بود که وقتی وارد این قبیله می شدی که در اینجا زندگی می کردند، دو طرفش باغی بود پربرکت ﴿آیَهٌ﴾ این آیت الهی بود که خدای سبحان این منطقه را از هر نظر متنعّم کرد ﴿جَنَّتَانِ عَن یَمِینٍ وَشِمالٍ﴾ یکی طرف راست و یکی طرف چپ.
🔹 میدانید این چپ و راست و جلو و دنبال اعتباری است، به لحاظ خود آدم است، انسان وقتی جایی که ایستاده است یمینی دارد و یساری، اَمامی دارد و خلفی، وقتی که برگشت کاملاً این جهات چهار گانه برمی گردد اما فوق و تحت برنمی گردد اگر کسی هم بالانس بزند سرش را بگذارد زمین پایش را بگذارد هوا این طور نیست که فوق و تحت عوض بشود بالا و پایین عوض بشود می گویند پایش به طرف بالاست سرش به طرف پایین است آن جهات چهار گانه را می گویند اعتباری است اما این دو جهت را می گویند طبیعی.
🔹 فرمود دست راست آن هم باغ پربرکتی است دست چپ آن هم باغ پربرکتی است و خدای سبحان هم به اینها حالا به وسیله انبیا یا هر که بود.
فرمود اینها برکات الهی است #رزق ربّ شماست و اینها را به جا مصرف کنید و صرف نعمت در #جای_خودش این شکر است شکرِ عملی است و عرض ارادت به پیشگاه ذات اقدس الهی و #اطاعت از دستورهای او هم #شکر عملی و قولی است ﴿وَاشْکُرُوا لَهُ﴾.
🔹﴿بَلْدَهٌ طَیِّبَهٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ﴾ طیّب بودن گاهی به لحاظ #معنویت است نظیر ﴿کَلِمَهً طَیِّبَهً کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ أَصْلُهَا ثَابِت ٌوَفَرْعُهَا فِی السَّماءِ﴾ و گاهی #ظاهری است که فرمود: ﴿بَلْدَهٌ طَیِّبَهٌ﴾ یعنی فضای سالم، هوای سالم، محیط سالم نه حیوانات گزنده و درنده ای در آن هست نه حشرات موذی هست نه سرمای زیاد هست نه گرمای زیاد هست برای پرورش گیاهان و گل ها و میوه ها آماده است.
🔹 پروردگار شما هم که غفور است اگر استغفار کنید می بخشد اگر عبادت کنید پاداش می دهد.
🔹 پس #نعمت را خدا داد که فرمود: ﴿کُلُوا مِن رِّزْقِ رَبِّکُمْ﴾ این آیت هم #آیت الهی است که این را از هر گزندی #حفظ کرده از شما خواسته که این نعمت را #بجا مصرف کنید بیهوده نروید و اگر هم لغزش دارید از پروردگار غفورتان طلب #مغفرت کنید ﴿بَلْدَهٌ طَیِّبَهٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ﴾ اینها نِعم الهی است که خدای سبحان به اینها داده.
@qurantehran
📇 خلاصه تفسیرآیه ۲۳ سوره مبارکه #سبأ
🎤: برگرفته از جلسات تفسیر ایت الله #جوادی_آملی(سایت اسراء)
🔸 #شفاعت حق است اما دو عنصر محوری دارد: شافع باید مأذون باشد؛ مشفوع له هم باید مأذون له باشد. چه کسی شفاعت بکند و از چه کسی شفاعت بکند هر دو عنصر اذن می خواهد.
🔹ذات اقدس الهی به اینها اذن نداد که از شماها شفاعت کنند نه اینها مأذون اند نه شما مأذون له، پس چرا اینها را عبادت می کنید؟!
🔸 فرمود شفاعت حق است اما #شفیع باید مأذون باشد اینها نیستند، #مشفوع له باید مرتضی المذهب باشد شما نیستید،... این دو آیه، محدوده شفیع و مشفوع له را مشخص می کند انبیا و اولیا و اهل بیت(علیهم السلام) شفیع هستند چون خدا به آنها اذن داد و مؤمنین، مشفوع له هستند برای اینکه مرتضی المذهب هستند، مرتضی المذهب کسی است که دینی و مذهبی را قبول بکند که خدا راضی است یعنی دینِ خداپسند، دین خداپسند هم در اوایل سوره «مائده» مشخص شد که فرمود: ﴿الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلاَمَ دِیناً﴾ پس #اسلام، می شود دینِ خداپسند، یک مسلمان موحد، مرتضی المذهب است این می تواند مشفوع له باشد اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) هم که مأذون اند در شفاعت و نیز اولیای الهی و انبیای الهی(علیهم السلام) این سِمت را دارند، اما اصنام و اوثان، هیچ کدام از این سِمت ها را ندارند ﴿وَلاَ تَنفَعُ الشَّفَاعَهُ عِندَهُ إِلَّا لِمَنْ أذِنَ لَهُ﴾.
🔹وقتی این وحی در صحنه قیامت درباره اذن به شفاعت صادر شد خیلی ها هراسناک بودند، بسیاری مدهوش شدند و نه بیهوش، وقتی این فزع از دل ها برطرف شد دل ها آرام شد و به حالت عادی آمدند، این اوساط از فرشته ها یا اولیا به آن برترها و اوحدی و بزرگ ترها می گویند: ﴿مَاذَا قَالَ رَبُّکُمْ﴾ خدا چه گفت؟ چه دستوری رسید؟ این وحی که آمد چه دستور تازه ای آورد؟
﴿حَتَّی إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّکُمْ﴾
🔸 می گویند: ﴿قَالُوا الْحَقَّ﴾ حق ظهور کرده است آن روزی که حق ظهور بکند به هیچ وجه جا برای باطل نیست. حق فرمود یعنی دستور حق رسید ﴿وَهُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ﴾.
🔹این آیه محلّ بحث که دارد اگر فزع برطرف بشود بعضی ها از بعضی سؤال می کنند که جریان چه بود؟ این دلهره از دل های اینها که کَنده شد اینها آرام شدند می گویند چه خبر بو؟ چه شد؟ چطور زبان ها بند آمد؟ چه حادثه ای پیش آم؟ چه کسی حرف زد؟ البته اینها درجاتشان یکی نیست، بعضی ها مطیع اند، بعضی ها مطاع اند از آنها که در درجه برترند سؤال می کنند که چه بود چه شد چه حادثه ای اتفاق افتاد؟ آنها پاسخ می دهند و آن که علیّ کبیر است که ذات اقدس الهی است فوق اینهاست،
🔸اگر شفیع مشخص شد چه کسانی هستند، مشفوع له که مرتضی المذهب هستند مشخص شد چه کسانی هستند در آن روز که مسئله شفاعت حق است قبل از اینکه شفاعت بکنند ﴿حَتَّی إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ﴾ این فزع گرفته شد آن اضطرار و دلهره که ﴿لاَ یَتَکَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَقَالَ صَوَاباً﴾ گرفته شد آن گاه به حرف می آیند ﴿قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّکُمْ﴾ خدا چه فرمود. آنها که برترند، آنها شاید مجاز باشند بگویند: ﴿قَالُوا الْحَقَّ﴾ یعنی خدا حق گفت، پروردگار حق گفت، مطلب حق بود ﴿قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّکُمْ قَالُوا الْحَقَّ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ﴾ علوّ او آن روز ظهور می کند، کبریایی او آن روز ظهور می کند.
غرض آن است که این بخش پایانی، ارتباط مستقیمی با ابطال سخنان مشرکان ندارد می فرماید شما بالأخره خدا را می پرستید برای چه خدا را می پرستید و برای چه بت ها را شریک قرار می دهید می گویید: ﴿هؤُلاَءِ شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللَّهِ﴾ یا می گویید: ﴿مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا﴾ برای اینکه مشکل شما را حل بکند مشکل شما یا جذب منفعت است یا دفع مضرّه، شما که جزء اوحدی اهل ایمان نیستید که بگویید «حُبّاً» عبادت می کنم، عبادت احرار را داشته باشید اینها را می خواهید از غیر خدا اینها ساخته نیست.
@qurantehran
📇 خلاصه تفسیرآیه ۳۲ سوره مبارکه #سبأ
🎤: برگرفته از جلسات تفسیر ایت الله #جوادی_آملی(سایت اسراء)
🔹در آيه ۳۲ همه فعلها به صورت فعل ماضي است تعبير از آن به فعل ماضي براي اينكه مستقبل محقّقالوقوع در حكم ماضي است آن وقت به جاي اينكه بفرمايد: «يقول الذين» ميفرمايد: ﴿قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا أَنَحْنُ صَدَدْنَاكُمْ عَنِ الْهُدَي بَعْدَ إِذْ جَاءَكُم﴾
🔹 اين صحيفههاي الهي, دعوتنامه است آن ﴿فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا﴾ دعوتنامه است، براي شما حق آمده است ﴿قَد تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ﴾ شده است. خب ميخواستيد حرف ما را گوش ندهيد ﴿بَعْدَ إِذْ جَاءَكُم﴾
🔸يك وقت است كسي در اثر جهل به موضوع، جهل به حكم، خط، سهو، نسيان، اضطرار، الج، اجبار به گناه تن در داد كه بر اساس حديث رفع گناه نيست «رفع عن امّتي تسع»، اينها كه گناه نيست! اما اگر كسي #عالماً #عامداً به طرف گناه رفته است كيفر ميبيند مستكبران به مستضعفان ميگويند حق به طرف شما آمد، نصاب بلوغ را گذراند بنابراين ﴿بَلْ كُنتُم مُّجْرِمِينَ﴾.
🔹 مستكبرين در جواب ميگويند كه ما هيچ علّيتي براي تبهكاري شما نداريم راه باز بود اينها جزء شياطينالانس هستند حرفهاي اين شياطينالانس با آن ابليس اصلي يكي در ميآيد ابليس اصلي ميگويد من دعوت كردم شما خواستيد نياييد من غير از دعوت يعني وسوسه، كار ديگري نكردم عقل و فطرت از درون، شما را دعوت كردند، انبيا و اولياي معصومين(عليهم السلام) از بيرون شما را دعوت كردند خب شما ميخواستيد به آن دعوتها پاسخ بدهيد. همان حرف را مستكبران ابليسصفت به مستضعفان ميگويند: ﴿قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا أَنَحْنُ صَدَدْنَاكُمْ عَنِ الْهُدَي بَعْدَ إِذْ جَاءَكُم﴾
🔸در دنيا كه هدايتي را معتقد نبودند در آخرت كه برايشان روشن شد كه ميگويند: ﴿رَبَّنَا ابْصَرْنَا وَسَمِعْنَا﴾ ميفهمند وحي و نبوّت، هدايت بود.
🔹 در قيامت به مستضعفان ميگويند اين هدايت الهي در دنيا به شما رسيده است. ما كه جلوي شما را نگرفتيم ما #دعوت كرديم ما لانه فساد و مركز فساد درست كرديم. شما ميخواستيد نياييد! ﴿أَنَحْنُ صَدَدْنَاكُمْ عَنِ الْهُدَي بَعْدَ إِذْ جَاءَكُم بَلْ كُنتُم مُّجْرِمِينَ﴾ #خود شما تبهكار بوديد اهل جُرم بوديد به دنبال ما راه افتاديد.
@qurantehran
📇 خلاصه تفسیرآیه ۴۰ سوره مبارکه #سبأ
🎤: برگرفته از جلسات تفسیر ایت الله #جوادی_آملی(سایت اسراء)
🔸در آيه چهل فرمود: ﴿وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً﴾ يعني مشركاني كه عابدند و معبودهاي آنها هر كه هست همه اينها را در قيامت خدا جمع ميكند ﴿ثُمَّ يَقُولُ﴾ اين قولش سؤال است ﴿ثُمَّ يَقُولُ﴾ خداي سبحان كه حاشر همه است به ملائكه ميفرمايد آيا اين بتپرستها شما را عبادت ميكردند ﴿أَهؤُلاَءِ إِيَّاكُمْ كَانُوا يَعْبُدُونَ﴾ خب عدهاي ملائكه را عبادت ميكردند.
🔹 بعد از اينكه در اين سوره مباركه «سبأ» كه در مكه نازل شد اصول دين را تبيين فرمود و مشكل اصلي مشركان را هم درباره اصول دين بيان كرد، فرمود در قيامت عابد و معبود، همه را ما جمع ميكنيم چه آنها كه فرشتهها را عبادت ميكردند چه آنها كه قدّيسين بشر را عبادت ميكردند، چه آنها كه بتها را عبادت ميكردند همه را جمع ميكنيم.
🔸 بعد وقتي محكمه تشكيل شد از فرشتهها سؤال ميكنيم كه اينها شما را عبادت ميكردند يا نه، فرشتهها در كمال ادب اولاً تسبيح و تنزيه دارند ميگويند: ﴿سُبْحَانَكَ﴾ بعد اصلاً عبادت آنها نسبت به خود را مطرح نميكنند كه آنها نسبت به ما عابد بودند و ما معبود آنها بوديم اصلاً ذكر نميكنند فقط ميگويند اينها جن را عبادت ميكردند اكثريشان به جن مؤمن بودند و هرگز ما به اين كار راضي نبوديم؛ لكن تصريح نميكنند كه آنها ما را عبادت كردند و ما راضي نبوديم. اين #توحيد در ولايت نشان ميدهد كه بين اينها و غير خدا هيچ رابطهاي نبود.
@qurantehran
📇 خلاصه تفسیرآیه ۴۹ سوره مبارکه #سبأ
🎤: برگرفته از جلسات تفسیر ایت الله #جوادی_آملی(سایت اسراء)
🔹 ﴿قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ﴾
فرمود ما باطل را مغزكوب ميكنيم يعني حق را مثل تير قذف ميكنيم به مغز باطل ميرسد دِماغ و مغز باطل را ميكوبد و باطل از بين ميرود وقتي از بين رفت و مُرد حرفي براي گفتن ندارد.
🔹 نظام الهي كه مستقر شد نه جا براي باطلهاي كهنه است نه جا براي باطلهاي تازه. وجود مبارك پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) وقتي وارد مكه شدند و مكه را فتح كردند در آنجا همين آيه را خواندند و بتها را ريختند دور ﴿جَاءَ الْحَقُّ﴾ وقتي حق آمد نه مجالي و جايي براي باطلهاي قبلي است نه جايي براي باطلهاي جديد.
🔹 بَدأ يعني ابتدا ﴿وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ﴾ يعني نه باطل ابتدايي نه باطل عودي، نه آن عادات و سنن باطل گذشته بايد برگردد نه باطلهاي جديدي بايد خودش را نشان بدهد اگر حق، باطل را مغزكوب كرد و آن را از بين برد جا براي باطل نيست چون مُرد و اگر ـ خداي ناكرده ـ باطلي چه باطل كهنه چه باطل جديد در نظامي راه پيدا كرد معلوم ميشود حق كاملاً نيامده بود.
🔹فرمود وقتي حق آمده حق اينطور نيست كه التقاطي باشد، حق اينطور نيست که اختلاطي باشد، حق اينطور نيست تلفيقي باشد. حق، #سازشكار نيست كه يك روز با #باطل اينقدر بسازد يا اينطور بسازد اصلاً با باطل #سازگار نيست لذا جا براي باطل در #نظام_حق نيست نه باطلِ كهنه و فرسوده، نه باطل نو و تازه در آمده ﴿قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ﴾
#ابداء باطل يعني باطل نو
#اعاده باطل يعني عود باطل گذشته.
در بيانات نوراني حضرت امير(سلام الله عليه) در عهدنامه مالك اين است كه بدترين وزر، وزراي رژيم سابقاند «إِنَّ شَرَّ وُزَرَائِكَ مَنْ كَانَ لِلْأَشْرَارِ قَبْلَكَ وَزِيراً» مبادا آنها را كه در دستگاههاي ديگران كار ميكردند بياوري خب اين #اعاده باطل است.
🔹 وقتي باطل مُرد نه جا براي نوآوري آن است نه جا براي بازگشت مطالب كهن آن است.
@qurantehran
📇 خلاصه تفسیر آیه ۴ - سوره #فاطر
📚 مفسر: حجت الاسلام محسن #قرائتی (تفسیر نور)
🔹وَ إِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ
🔸ترجمه: و اگر تو را تكذيب مى كنند (نگران مباش زيرا) پيامبران پيش از تو (نيز) تكذيب شده اند، و همه ى كارها به سوى خداوند بازمى گردد.
🔹پيامها:
1⃣ همه ى انبيا مخالف داشته اند و تكذيب حقّ، شيوه ى دائمى كفّار است. «كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ»
2⃣ تاريخ تكرار مى شود. يُكَذِّبُوكَ ... كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ
3⃣ كفّار با شخص كارى ندارند، با راه و هدف مخالفند هر كس نداى حقّ سر دهد مورد تكذيب قرار مى گيرد. «يُكَذِّبُوكَ- مِنْ قَبْلِكَ»
4⃣ تاريخ، بهترين مايه ى تسلّى در برابر مشكلات است. «كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ»
5⃣ تكذيب مردم، ضربه اى به حقّانيّت وحى نمى زند، تكذيب شدگان پيش از تو همان فرستادگان ما بودند. «كُذِّبَتْ رُسُلٌ»
6⃣ توجّه به معاد، انسان را در برابر حوادث تلخ مقاوم مى كند. يُكَذِّبُوكَ ... إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ
7⃣ مخالفان حقّ بدانند كه لجاجتهاى آنان فراموش و رها نمى شود. «تُرْجَعُ الْأُمُورُ»
@qurantehran
📇 خلاصه تفسیر آیه ۱۲ - سوره #فاطر
📚 مفسر: حجت الاسلام محسن #قرائتی (تفسیر نور)
🔹وَ ما يَسْتَوِي الْبَحْرانِ هذا عَذْبٌ فُراتٌ سائِغٌ شَرابُهُ وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ وَ مِنْ كُلٍّ تَأْكُلُونَ لَحْماً طَرِيًّا وَ تَسْتَخْرِجُونَ حِلْيَةً تَلْبَسُونَها وَ تَرَى الْفُلْكَ فِيهِ مَواخِرَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
🔻ترجمه: دو دريا يكسان نيستند: اين يكى شيرين، لطيف (و) نوشيدنش گواراست، و آن يكى، شور و تلخ است، ولى شما از هر دو گوشت تازه مى خوريد و زيور (و مرواريد) بيرون مى آوريد و مى پوشيد. كشتى ها را در آن مى بينى كه امواج را مى شكافند تا از فضل او (روزى) طلبيد و شايد شكرگزار باشيد.
🔺نكته ها:
«عَذْبٌ» به معناى شيرين،
«فُراتٌ» به معناى لطيف،
«سائِغٌ» به معناى گوارا
«مَواخِرَ» جمع «مأخرة» به معناى شكافنده است.
🔹زندگى افراد؛ گاهى شيرين است و گاهى تلخ.
🔸گاهى همراه شهرت است و گاهى همراه گمنامى.
🔹گاهى همراه غناست، گاهى همراه فقر.
🔸گاهى با سلامتى است و گاهى با بيمارى.
ليكن اگر انسان، صيّاد، غوّاص و ناخداى خوبى باشد، در همه ى شرايط متضادّ مى تواند موفّق باشد. وَ مِنْ كُلٍّ تَأْكُلُونَ ... وَ تَسْتَخْرِجُونَ
🔸بهره گيرى از ماهى و استخراج مواد زينتى و كشتيرانى، بركاتى است كه با تلاش انسان همراه است وگرنه بركات دريا بسيار است، از جمله: تشكيل ابرها از بخار دريا، تصفيه هوا، پرورش انواع موجودات آبزى.
🔹پيامها:
1⃣ اول از شيرينى ها بگوييد. (با آن كه اكثر درياها آب شور و تلخ دارند ولى در بيان قرآن اول آب شيرين ذكر شده است.) «هذا عَذْبٌ- هذا مِلْحٌ»
2⃣ خام خوارى و تحريم گوشت، مورد قبول اسلام نيست. «تَأْكُلُونَ لَحْماً»
3⃣ دريا، بستر خوراك، پوشاك و مركب انسان است. «تَأْكُلُونَ- تَلْبَسُونَها- تَرَى الْفُلْكَ»
4⃣ در تغذيه بايد به سراغ گوشت تازه رفت. «لَحْماً طَرِيًّا»
5⃣ انسان به زيبائى گرايش فطرى دارد و بهره بردن از زينت مورد قبول اسلام است. «تَسْتَخْرِجُونَ حِلْيَةً تَلْبَسُونَها»
6⃣ نعمتهاى الهى فضل اوست. ما از او طلبى نداريم. «مِنْ فَضْلِهِ»
7⃣ رزق و فضل الهى در سايه تلاش و كوشش خود انسان بدست مى آيد. «لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ»
8⃣ توجّه به نعمت، زمينه ى شكوفا شدن روح شكرگزارى است. «تَشْكُرُونَ»
@qurantehran
📇 خلاصه تفسیر آیات ۱۹تا ۲۲ - سوره #فاطر
📚 مفسر: حجت الاسلام محسن #قرائتی (تفسیر نور)
🔺وَ ما يَسْتَوِي الْأَعْمى وَ الْبَصِيرُ «19»
🔺وَ لَا الظُّلُماتُ وَ لَا النُّورُ «20»
🔺وَ لَا الظِّلُّ وَ لَا الْحَرُورُ «21»
🔺وَ ما يَسْتَوِي الْأَحْياءُ وَ لَا الْأَمْواتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشاءُ وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ «22»
🔸كلمه «ظل» به معناى سايه
🔹 كلمه «حرور» به معناى باد داغ و سوزان است.
🔸در اين آيات، مؤمن و كافر به چهار چيز تشبيه شده اند كه نتيجه اين چهار مقايسه و تشبيه آن است كه مؤمن از نظر شخصيّت و سرنوشت با كافر يكسان نيست.
🔹مؤمن به بينا و كافر به نابينا.
🔸مؤمن به نور و كافر به تاريكى.
🔹مؤمن به سايه آرام بخش و كافر به باد سوزان و داغ.
🔸مؤمن به زنده و كافر به مرده.
🔹مؤمن، رو به رشد و حركت است، زيرا هم چشم حقيقت بين، هم نور دارد، هم نفس پاك و هم دل زنده. امّا كافر حاضر نيست حقيقت را ببيند و به خاطر سنگدلى، آن را نمى پذيرد و به دليل ظلمات جهل و تعصّب و تحجّر در راه حقّ حركت نمى كند.
🔹پيامها:
1⃣ مقايسه خوبى ها و بدى ها و كمالات و كمبودها، يكى از بهترين راههاى آموزش و تعليم است. وَ ما يَسْتَوِي الْأَعْمى ...
2⃣ راه حقّ يكى بيش نيست. «النُّورُ» به صورت مفرد آمده) ولى راههاى انحرافى زياد است. «الظُّلُماتُ»
3⃣ مؤمنان، مردمى زنده دل و برخوردار از حيات حقيقى هستند. ايمان به فرد و جامعه حيات مى بخشد و كفر عامل مرگ فرد و جامعه است. «ما يَسْتَوِي الْأَحْياءُ وَ لَا الْأَمْواتُ»
4⃣ رسالت پيامبر هشدار است نه اجبار «ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ»
5⃣ شرط أثرگذارى تبليغ آمادگى مردم است وگرنه تبليغ پيامبر نيز بى اثر خواهد بود. «ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ»
@qurantehran
📇 خلاصه تفسیر آیه ۳۱ - سوره #فاطر
📚 مفسر: حجت الاسلام محسن #قرائتی (تفسیر نور)
🔸وَ الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ إِنَّ اللَّهَ بِعِبادِهِ لَخَبِيرٌ بَصِيرٌ
🔸و آن چه از كتاب به سوى تو وحى كرديم، همان حقّ است كه تصديق كننده ى كتابهاى پيش از آن است؛ قطعاً خداوند نسبت به بندگانش خبير و بينا است.
🔹 پيامها:
1⃣ در قرآن، سخن باطل، خرافه، گزافه و بى منطق وجود ندارد. «هُوَ الْحَقُّ»
2⃣ ميزان حقّانيّت هر كلام و كتابى، قرآن است. «هُوَ الْحَقُّ»
3⃣ كتب آسمانى، مؤيّد يكديگرند. «مُصَدِّقاً»
4⃣ خداوند هم به نياز بشر به وحى آگاه است، و هم به لياقت پيامبر براى دريافت وحى. ( «لَخَبِيرٌ» آگاه از باطن و «بَصِيرٌ» آگاه از ظاهر است.) «بِعِبادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ»
@qurantehran
📇 خلاصه تفسیر آیه ۳۹ - سوره #فاطر
📚 مفسر: حجت الاسلام محسن #قرائتی (تفسیر نور)
🔸هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلائِفَ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ وَ لا يَزِيدُ الْكافِرِينَ كُفْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِلَّا مَقْتاً وَ لا يَزِيدُ الْكافِرِينَ كُفْرُهُمْ إِلَّا خَساراً
🔹او كسى است كه شما را در زمين جانشينان (پيشينيان) قرار داد؛ پس هر كس كفر ورزد بر ضررش خواهد بود و كافران را كفرشان جز دشمنى و خشم نزد پروردگارشان نمى افزايد، و كافران را كفرشان جز خسارت نمى افزايد.
🔸مراد از خليفه بودن انسان در اين آيه، يكى از سه امر است:
✔️ جانشينى ملّتها از ملّتها
✔️ جانشينى فرزندان آدم از انسانهاى پيش از خلقت آدم
✔️ جانشينى انسان از خداوند
🔹 «مقت» به معناى غضب شديد است كه در قرآن در مورد چهار چيز بكار رفته است:
◀️ كفر. لا يَزِيدُ الْكافِرِينَ كُفْرُهُمْ ... إِلَّا مَقْتاً
◀️ زنا. «إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ مَقْتاً»
◀️ گفتن و عمل نكردن. «كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ»
◀️ سخن بى منطق. «يُجادِلُونَ فِي آياتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ»
🔸 پيامها:
1⃣ جانشينى انسان در زمين بايد عامل شكر باشد نه كفر. جَعَلَكُمْ خَلائِفَ ... فَمَنْ كَفَرَ (شما نيز رفتنى هستيد و ديگران جانشين شما خواهند شد، در اين چند روز دنيا كفر نورزيد.)
2⃣ كفرِ انسان به ضرر خود اوست و ضربه اى به خدا نمى زند. «فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ»
3⃣ كفّار، كفر خود را به گردن نياكان يا جامعه نياندازند. «فَمَنْ كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ»
4⃣ خطرات و آثار كفر محدود نيست و هر لحظه گسترش مى يابد. لا يَزِيدُ الْكافِرِينَ .. إِلَّا مَقْتاً ... إِلَّا خَساراً
5⃣ كفر به خودى خود، عامل خسارت است، گرچه كافر عمل فاسدى انجام ندهد. «لا يَزِيدُ الْكافِرِينَ كُفْرُهُمْ إِلَّا خَساراً»
6⃣ بيان خطرات گناه، عاملى براى بازداشتن گناهكار است. «مَقْتاً- خَساراً»
@qurantehran
📇 خلاصه تفسیر آیه ۴۵ - سوره #فاطر
📚 مفسر: حجت الاسلام محسن #قرائتی (تفسیر نور)
🔸وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِما كَسَبُوا ما تَرَكَ عَلى ظَهْرِها مِنْ دَابَّةٍ وَ لكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِعِبادِهِ بَصِيراً
🔹امام سجّاد عليه السلام در مناجات خود مى گويد: «كان جزائى فى اول ما عصيتك النار» خداوندا جزاى من در اولين گناهى كه كردم آتش بود و هر چه زنده مانده ام لطف و مهلت تو نسبت به من است كه شايد من توبه كنم.
🔸پيامها:
1⃣ گر حكم شود كه مست گيرند در شهر هر آن كه هست گيرند. وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ ... ما تَرَكَ ... مِنْ دَابَّةٍ
2⃣ گناهى كيفر دارد كه با علم و عمد انجام گيرد. يُؤاخِذُ ... بِما كَسَبُوا
3⃣ فلسفه تأخير كيفر مردم از دنيا به قيامت، بقاى نسل بشر و تداوم حيات در كره زمين است. مردم اگر با گناه هلاك شوند بشرى باقى نخواهد ماند و نسل منقرض خواهد شد «ما تَرَكَ عَلى ظَهْرِها مِنْ دَابَّةٍ»
4⃣ خداوند، صبور و اهل عفو و مغفرت و مهلت دادن است و مردم را فورى در دنيا به جرم عملكرد بد آنان مجازات نمى كند. «يُؤَخِّرُهُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى»
5⃣ مرگ و ميرها و فرصتها و مهلت ها، با اراده ى الهى و داراى نظم و حساب و كتاب است. «يُؤَخِّرُهُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى»
6⃣ مدّت عمر انسان، از پيش تعيين شده است. «أَجَلٍ مُسَمًّى»
7⃣ مهلت خداوند به بندگان گنهكار و تأخير مجازات آنان تا قيامت از سنّتها و برنامه هاى الهى است. «يُؤَخِّرُهُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى»
8⃣ مهلت دادن خداوند به گنهكاران كارى عالمانه است. «بِعِبادِهِ بَصِيراً»
(دهها ميليون نفر سالها بعد از گناه توفيق توبه پيدا كرده اند و خلافكارى خود را اصلاح نموده اند كه اگر خداوند كيفر آنان را فورى مى داد همه دوزخى مى شدند.)
@qurantehran
📇 نکات مهم تفسیر آیه ۱۳ سوره مبارکه #یس
📚 مفسر: علامه محمدحسین طباطبایی ـ ترجمه تفسیر #المیزان
🔹" وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جاءَهَا الْمُرْسَلُونَ"
🔸 كلمه" مثلا" كه در اين جمله آمده به معناى كلام و يا داستانى است كه گوينده آن را مى گويد تا مقصدى از مقاصدش را براى شنونده ممثل و مجسم كند، و چون داستان اصحاب قريه، وعده و وعيد آيات قبل را روشن مى كند، لذا خداوند رسول گرامى خود را دستور داد تا قصه را به صورت اين مثل براى كفار بيان كند.
🔹و ظاهرا كلمه" مثلا" مفعول دوم باشد براى" اضرب" و مفعول اول آن" اصحاب القرية" باشد، و معنا چنين باشد:
براى آنها اصحاب قريه را كه چنين و چنان بودند مثل بزن.
🔸و مفعول دوم كه بايد بعد از مفعول اول بيايد، در اينجا جلوتر آمده، تا از فاصله زياد كه مخل به معنا است جلوگيرى شده باشد.
@qurantehran