📔#نهجالبلاغه_خوانی
📜مطالعه #خطبههای_نهجالبلاغه در ۲۲۶ روز
🗓#سهم_روز_114
🔰#ترجمه_خطبه_137(درباره طلحه و زبیر در سال ۳۶ هجری، در آستانه جنگ فرمود:)
1⃣ شناسایی طلحه و زبير
✍به خدا سوگند! آنان (طلحه و زبیر و پیروانشان) نه منکری در کارهای من سراغ دارند که برابر آن بایستند، و نه میان من و خودشان راه انصاف پیمودند. آنها حقی را میطلبند که خود ترک کردهاند، و انتقام خونی را میخواهند که خود ریختهاند. اگر من در ریختن این خون شریکشان بودم، آنها نیز از آن سهمی دارند، و اگر خودشان تنها این خون را ریختهاند، باید از خود انتقام بگیرند. اولین مرحله عدالت، آنکه خود را محکوم کنند.
همانا آگاهی و حقیقت بینی، با من همراه است، نه حق را از خود پوشیده داشتهام و نه بر من پوشیده بود. همانا ناکثین (اصحاب جَمَل) گروهی سرکش و ستمگرند، خشم و کینه، و زهر عقرب، و شبهاتی چون شب ظلمانی، در دلهایشان وجود دارد. در حالی که حقیقت پدیدار و باطل ریشهکن شده، و زبانش از حرکت بر ضد حق، فرومانده است. به خدا سوگند! حوضی برایشان پُر از آب نمایم، که تنها خود بتوانم آبش را بیرون کشم، به گونهای که از آب آن سیراب برنگردند، و پس از آن از هیچ گودالی آب ننوشند!. (یعنی نقشهای برای آنان طرح کنم که راه فرار نداشته باشند.)
2⃣ وصف بیعت بیهمانند
✍«شما مردم!» برای بیعت کردن، به سوی من روی آوردید، همانند مادران تازه زاییده که به طرف بچههای خود میشتابند. و پیاپی فریاد کشیدید، بیعت! بیعت! من دستان خویش را بستم، اما شما به اصرار آن را گشودید، من از دست دراز کردن، سرباز زدم، و شما دستم را کشیدید.
3⃣ شکوه از طلحه و زیبر
✍خدایا! طلحه و زبیر پیوند مرا گسستند، بر من ستم کرده و بیعت مرا شکستند، و مردم را برای جنگ با من شوراندند. خدایا! آنچه را بستند تو بگشا، و آنچه را محکم رشته اند پایدار مفرما، و آرزوهایی که برای آن تلاش میکنند بر باد ده! من پیش از جنگ از آنها خواستم تا بازگردند، و تا هنگام آغاز نبرد انتظارشان را میکشیدم، لکن آنها به نعمت پشت پا زدند و بر سینه عافیت دست ردّ گذاردند.
💠منبع: نرمافزار نهجالبلاغه نوین
🆔 @Quranvahlebeyt
📔#نهجالبلاغه_خوانی
📜مطالعه #خطبههای_نهجالبلاغه در ۲۲۶ روز
🗓#سهم_روز_114
🔰#ترجمه_خطبه_137(درباره طلحه و زبیر در سال ۳۶ هجری، در آستانه جنگ فرمود:)
1⃣ شناسایی طلحه و زبير
✍به خدا سوگند! آنان (طلحه و زبیر و پیروانشان) نه منکری در کارهای من سراغ دارند که برابر آن بایستند، و نه میان من و خودشان راه انصاف پیمودند. آنها حقی را میطلبند که خود ترک کردهاند، و انتقام خونی را میخواهند که خود ریختهاند. اگر من در ریختن این خون شریکشان بودم، آنها نیز از آن سهمی دارند، و اگر خودشان تنها این خون را ریختهاند، باید از خود انتقام بگیرند. اولین مرحله عدالت، آنکه خود را محکوم کنند.
همانا آگاهی و حقیقت بینی، با من همراه است، نه حق را از خود پوشیده داشتهام و نه بر من پوشیده بود. همانا ناکثین (اصحاب جَمَل) گروهی سرکش و ستمگرند، خشم و کینه، و زهر عقرب، و شبهاتی چون شب ظلمانی، در دلهایشان وجود دارد. در حالی که حقیقت پدیدار و باطل ریشهکن شده، و زبانش از حرکت بر ضد حق، فرومانده است. به خدا سوگند! حوضی برایشان پُر از آب نمایم، که تنها خود بتوانم آبش را بیرون کشم، به گونهای که از آب آن سیراب برنگردند، و پس از آن از هیچ گودالی آب ننوشند!. (یعنی نقشهای برای آنان طرح کنم که راه فرار نداشته باشند.)
2⃣ وصف بیعت بیهمانند
✍«شما مردم!» برای بیعت کردن، به سوی من روی آوردید، همانند مادران تازه زاییده که به طرف بچههای خود میشتابند. و پیاپی فریاد کشیدید، بیعت! بیعت! من دستان خویش را بستم، اما شما به اصرار آن را گشودید، من از دست دراز کردن، سرباز زدم، و شما دستم را کشیدید.
3⃣ شکوه از طلحه و زیبر
✍خدایا! طلحه و زبیر پیوند مرا گسستند، بر من ستم کرده و بیعت مرا شکستند، و مردم را برای جنگ با من شوراندند. خدایا! آنچه را بستند تو بگشا، و آنچه را محکم رشتهاند پایدار مفرما، و آرزوهایی که برای آن تلاش میکنند بر باد ده! من پیش از جنگ از آنها خواستم تا بازگردند، و تا هنگام آغاز نبرد انتظارشان را میکشیدم، لکن آنها به نعمت پشت پا زدند و بر سینه عافیت دست ردّ گذاردند.
💠منبع: نرمافزار نهجالبلاغه نوین
🆔 @Quranvahlebeyt