📔#نهجالبلاغه_خوانی
📜مطالعه #خطبههای_نهجالبلاغه در ۲۲۶ روز
🗓#سهم_روز_22
🔰#ترجمه_خطبه_27(وقتی خبر تهاجم سربازان معاویه به شهر اَنبار در سال ۳۸ هجری، و سستی مردم به امام عليهالسّلام ابلاغ شد، فرمود:)
1⃣ ارزش جهاد در راه خدا
✍پس از ستایش پروردگار؛ همانا جهاد در راه خدا، دری از درهای بهشت است، که خدا آن را به روی دوستان مخصوص خود گشوده است. جهاد، لباس تقوا، و زره محکم، و سپر مطمئن خداوند است، کسی که جهاد را ناخوشایند دانسته و ترک کند، خدا لباس ذلت و خواری بر او میپوشاند، و دچار بلا و مصیبت میشود و کوچک و ذلیل میگردد. دل او در پرده گمراهی مانده و حق از او روی میگرداند، به جهت ترک جهاد، به خواری محکوم و از عدالت محروم است.
2⃣ دعوت به مبارزه و نکوهش از نافرمانی کوفیان
✍آگاه باشید! من شب و روز، پنهان و آشکار، شما را به مبارزه با شامیان دعوت کردم و گفتم پیش از آنکه آنها با شما بجنگند با آنان نبرد کنید. به خدا سوگند! هر ملتی که درون خانه خود مورد هجوم قرار گیرد، ذلیل خواهد شد. اما شما سستی به خرج دادید، و خواری و ذلت پذیرفتید، تا آنجا که دشمن پی در پی به شما حمله کرد و سر زمینهای شما را تصرف کرد. و اینک، فرمانده معاویه، (مرد غامدی) با لشکرش وارد شهر انبار شده و فرماندار من، «حسّان بن حسّان بکری» را کشته و سربازان شما را از مواضع مرزی بیرون رانده است. به من خبر رسیده که مردی از لشکر شام به خانه زنی مسلمان و زنی غیر مسلمان که در پناه حکومت اسلام بوده وارد شده، و خلخال و دستبند و گردن بند و گوشوارههای آنها را به غارت برده، در حالی که هیچ وسیلهای برای دفاع، جز گریه و التماس کردن، نداشتهاند.
لشکریان شام با غنیمت فراوان رفتند بدون اینکه حتی یک نفر آنان، زخمی بردارد، و یا قطره خونی از او ریخته شود. اگر برای این حادثه تلخ، مسلمانی از روی تأسف بمیرد، ملامت نخواهد شد، و از نظر من سزاوار است!. شگفتا! شگفتا! به خدا سوگند! این واقعیت قلب انسان را میمیراند و دچار غم و اندوه میکند که شامیان در باطل خود وحدت دارند، و شما در حق خود متفرقید. زشت باد روی شما و از اندوه رهایی نیابید که آماج تیر بلا شدید!.
به شما حمله می کنند، شما حمله نمیکنید؟! با شما میجنگند، شما نمیجنگید؟! اینگونه معصیت خدا میشود و شما رضایت میدهید؟ وقتی در تابستان فرمان حرکت به سوی دشمن میدهم، میگویید هوا گرم است، مهلت ده تا سوز گرما بگذرد، و آنگاه که در زمستان فرمان جنگ میدهم، میگویید: هوا خیلی سرد است بگذار سرما برود. همه این بهانهها برای فرار از سرما و گرما بود. وقتی شما از گرما و سرما فرار میکنید، به خدا سوگند که از شمشیر بیشتر گریزانید!.
3⃣ مظلومیت امام علیهالسّلام، و علل شکست کوفیان
✍ای مرد نمایان نامرد! ای کودک صفتان بیخرد که عقلهای شما به عروسان پرده نشین شباهت دارد! چقدر دوست داشتم که شما را هرگز نمیدیدم و هرگز نمیشناختم! شناسایی شما -سوگند به خدا- که جز پشیمانی حاصلی نداشت، و اندوهی غم بار سر انجام آن شد. خدا شما را بکشد که دل من از دست شما پر خون، و سینهام از خشم شما مالامال است! کاسههای غم و اندوه را، جُرعه جُرعه به من نوشاندید، و با نافرمانی و ذلت پذیری، رأی و تدبیر مرا تباه کردید، تا آنجا که قریش در حق من گفت: «بی تردید پسر ابی طالب مردی دلیر است، ولی دانش نظامی ندارد».
خدا پدرشان را مزد دهد، آیا یکی از آنها تجربههای جنگی سخت و دشوار مرا دارد؟ یا در پیکار توانست از من پیشی بگیرد؟ هنوز بیست سال نداشتم، که در میدان نبرد حاضر بودم، هم اکنون که از شصت سال گذشتهام. اما دریغ، آن کس که فرمانش را اجرا نکنند، رأیی نخواهد داشت.
💠منبع: نرمافزار نهجالبلاغه نوین
🌷↪️ @Quranvahlebeyt
📔#نهجالبلاغه_خوانی
📝مطالعه #حکمتهای_نهجالبلاغه در ۶۹ روز
🗓#سهم_روز_22
🔰#ترجمه_حکمت_148
✍انسان زير زبان خود پنهان است.
🔰#ترجمه_حکمت_149
✍نابود شد كسى كه ارزش خود را ندانست.
🔰#ترجمه_حکمت_150
✍(مردى از امام درخواست اندرز كرد) فرمود: مانند کسى مباش كه بدون عمل صالح به آخرت اميدوار است، و توبه را با آرزوهاى دراز به تأخير مىاندازد، در دنيا چونان زاهدان سخن مىگويد، اما در رفتار همانند دنياپرستان است، اگر نعمتها به او برسد سير نمىشود، و در محروميّت قناعت ندارد، از آنچه به او رسيد شكرگزار نيست، و از آنچه مانده زياده طلب است. ديگران را پرهيز مىدهد اما خود پروا ندارد؛ به فرمانبردارى امر مىكند اما خود فرمان نمىبرد، نيكوكاران را دوست دارد، اما رفتارشان را ندارد؛ گناهكاران را دشمن دارد اما خود يكى از گناهكاران است، و با گناهان فراوان مرگ را دوست نمىدارد، اما در آنچه كه مرگ را ناخوشايند ساخت پافشارى دارد، اگر بيمار شود پشيمان مىشود، و اگر تندرست باشد سرگرم خوشگذرانىهاست؛ در سلامت مغرور و در گرفتارى نااميد است؛ اگر مصيبتى به او رسد به زارى خدا را مىخواند. اگر به گشايش دست يافت مغرورانه از خدا روى برمىگرداند، نفس او با نيروى گُمانِ ناروا، بر او چيرگى دارد، و او با قدرت يقين بر نفس چيره نمىگردد.
براى ديگران كه گناهى كمتر از او دارند نگران، و بيش از آنچه كه عمل كرده اميدوار است. اگر بىنياز گردد مست و مغرور شود، و اگر تهيدست گردد، مأيوس و سست شود. چون كار كند در آن كوتاهى ورزد، و چون چيزى خواهد زياده روى نمايد، چون در برابر شهوت قرار گيرد گناه را برگزيده، توبه را به تأخير انداز، و چون رنجى به او رسد از راه ملت اسلام دورى گزيند؛ عبرت آموزى را طرح مىكند، امّا خود عبرت نمىگيرد؛ در پند دادن مبالغه مىكند، امّا خود پندپذير نمىباشد. سخن بسيار مىگويد، امّا كردار خوب او اندك است! براى دنياى زودگذر تلاش و رقابت دارد، امّا براى آخرت جاويدان آسان مىگذرد؛ سود را زيان، و زيان را سود مىپندار؛ از مرگ هراسناك است، امّا فرصت را از دست مىدهد؛ گناه ديگرى را بزرگ مىشمارد، امّا گناهان بزرگ خود را كوچك مىپندارد؛ طاعت ديگران را كوچك و طاعت خود را بزرگ مىداند؛ مردم را سرزنش مىكند، امّا خود را نكوهش نكرده با خود رياكارانه برخورد مىكند؛ خوشگذرانى با سرمايهداران را بيشتر از ياد خدا با مستمندان دوست دارد، به نفع خود بر زيان ديگران حكم مىكند، امّا هرگز به نفع ديگران بر زيان خود حكم نخواهد كرد، ديگران را هدايت، امّا خود را گمراه مىكند، ديگران از او اطاعت مىكنند، و او مخالفت مىورزد، حق خود را به تمام مىگيرد، امّا حق ديگران را به كمال نمىدهد، از غير خدا مىترسد، امّا از پروردگار خود نمىترسد!.
💠منبع:نرمافزار نهجالبلاغه گویا، جامع شروح و ترجمه
🆔 @Quranvahlebeyt
📔#نهجالبلاغه_خوانی
📜مطالعه #نامههای_نهجالبلاغه در ۷۰ روز
🗓#سهم_روز_22
🔰#ترجمه_نامه_31 (نامه به فرزندش امام حسن عليهالسّلام در سال ۳۸ هجری، وقتی از جنگ صفّين باز میگشت و به سرزمین «حاضرین» رسیده بود.)
8⃣ معیارهای روابط اجتماعی
✍ای پسرم! نفس خود را میزان میان خود و دیگران قرار ده، پس آنچه را که برای خود دوست داری برای دیگران نیز دوست بدار، و آنچه را که برای خود نمیپسندی، برای دیگران مپسند؛ ستم روا مدار، آنگونه که دوست نداری به تو ستم شود. نیکوکار باش، آنگونه که دوست داری به تو نیکی کنند، و آنچه را که برای دیگران زشت میداری برای خود نیز زشت بشمار، و چیزی را برای مردم رضایت بده که برای خود میپسندی.
آنچه نمیدانی نگو، گرچه آنچه را میدانی اندک است؛ آنچه را دوست نداری به تو نسبت دهند، درباره دیگران مگو، بدان که خود بزرگ بینی و غرور، مخالف راستی، و آفت عقل است؛ نهایت کوشش را در زندگی داشته باش، و در فکر ذخیره سازی برای دیگران مباش. آنگاه که به راه راست هدایت شدی، در برابر پروردگارت از هر فروتنی خاضع تر باش.
9⃣ تلاش در جمعآوری زاد و توشه
✍بدان! راهی پر مشقت و بس طولانی در پیش روی داری، و در این راه بدون کوشش بایسته، و تلاش فراوان، و اندازهگیری زاد و توشه، و سبک کردن بار گناه، موفق نخواهی بود. بیش از تحمّل خود بار مسوولیتها را به دوش نگیر، که سنگینی آن برای تو عذابآور است. اگر مستمندی را دیدی که توشهات را تا قیامت میبرد و فردا که به آن نیاز داری به تو باز میگرداند، کمک او را غنیمت بشمار و زاد و توشه را بر دوش او بگذار، و اگر قدرت مالی داری، بیشتر انفاق کن و همراه او بفرست، زیرا ممکن است روزی در رستاخیز، در جستجوی چنین فردی باشی و او را نیابی.
به هنگام بینیازی، اگر کسی از تو وام خواهد، غنیمت بشمار، تا در روز سختی و تنگدستی به تو باز گرداند، بدان که در پیش روی تو، گردنههای صعبالعبوری وجود دارد، که حال سبکباران به مراتب بهتر از سنگین باران است، و آنکه کُند رود حالش بدتر از شتاب گیرنده میباشد، و سرانجام حرکت، بهشت و یا دوزخ خواهد بود، پس برای خویش قبل از رسیدن به آخرت وسایلی مهیا ساز، و جایگاه خود را پیش از آمدنت آماده کن، «زیرا پس از مرگ، عذری پذیرفته نمیشود» و راه باز گشتی وجود ندارد.
💠منبع: نرمافزار نهجالبلاغه نوین
🆔 @Quranvahlebeyt
📔#نهجالبلاغه_خوانی
📜مطالعه #خطبههای_نهجالبلاغه در ۲۲۶ روز
🗓#سهم_روز_22
🔰#ترجمه_خطبه_27(وقتی خبر تهاجم سربازان معاویه به شهر اَنبار در سال ۳۸ هجری، و سستی مردم به امام عليهالسّلام ابلاغ شد، فرمود:)
1⃣ ارزش جهاد در راه خدا
✍پس از ستایش پروردگار؛ همانا جهاد در راه خدا، دری از درهای بهشت است، که خدا آن را به روی دوستان مخصوص خود گشوده است. جهاد، لباس تقوا، و زره محکم، و سپر مطمئن خداوند است، کسی که جهاد را ناخوشایند دانسته و ترک کند، خدا لباس ذلت و خواری بر او میپوشاند، و دچار بلا و مصیبت میشود و کوچک و ذلیل میگردد. دل او در پرده گمراهی مانده و حق از او روی میگرداند، به جهت ترک جهاد، به خواری محکوم و از عدالت محروم است.
2⃣ دعوت به مبارزه و نکوهش از نافرمانی کوفیان
✍آگاه باشید! من شب و روز، پنهان و آشکار، شما را به مبارزه با شامیان دعوت کردم و گفتم پیش از آنکه آنها با شما بجنگند با آنان نبرد کنید. به خدا سوگند! هر ملتی که درون خانه خود مورد هجوم قرار گیرد، ذلیل خواهد شد. اما شما سستی به خرج دادید، و خواری و ذلت پذیرفتید، تا آنجا که دشمن پی در پی به شما حمله کرد و سر زمینهای شما را تصرف کرد. و اینک، فرمانده معاویه، (مرد غامدی) با لشکرش وارد شهر انبار شده و فرماندار من، «حسّان بن حسّان بکری» را کشته و سربازان شما را از مواضع مرزی بیرون رانده است. به من خبر رسیده که مردی از لشکر شام به خانه زنی مسلمان و زنی غیر مسلمان که در پناه حکومت اسلام بوده وارد شده، و خلخال و دستبند و گردن بند و گوشوارههای آنها را به غارت برده، در حالی که هیچ وسیلهای برای دفاع، جز گریه و التماس کردن، نداشتهاند.
لشکریان شام با غنیمت فراوان رفتند بدون اینکه حتی یک نفر آنان، زخمی بردارد، و یا قطره خونی از او ریخته شود. اگر برای این حادثه تلخ، مسلمانی از روی تأسف بمیرد، ملامت نخواهد شد، و از نظر من سزاوار است!. شگفتا! شگفتا! به خدا سوگند! این واقعیت قلب انسان را میمیراند و دچار غم و اندوه میکند که شامیان در باطل خود وحدت دارند، و شما در حق خود متفرقید. زشت باد روی شما و از اندوه رهایی نیابید که آماج تیر بلا شدید!.
به شما حمله می کنند، شما حمله نمیکنید؟! با شما میجنگند، شما نمیجنگید؟! اینگونه معصیت خدا میشود و شما رضایت میدهید؟ وقتی در تابستان فرمان حرکت به سوی دشمن میدهم، میگویید هوا گرم است، مهلت ده تا سوز گرما بگذرد، و آنگاه که در زمستان فرمان جنگ میدهم، میگویید: هوا خیلی سرد است بگذار سرما برود. همه این بهانهها برای فرار از سرما و گرما بود. وقتی شما از گرما و سرما فرار میکنید، به خدا سوگند که از شمشیر بیشتر گریزانید!.
3⃣ مظلومیت امام علیهالسّلام، و علل شکست کوفیان
✍ای مرد نمایان نامرد! ای کودک صفتان بیخرد که عقلهای شما به عروسان پرده نشین شباهت دارد! چقدر دوست داشتم که شما را هرگز نمیدیدم و هرگز نمیشناختم! شناسایی شما -سوگند به خدا- که جز پشیمانی حاصلی نداشت، و اندوهی غم بار سر انجام آن شد. خدا شما را بکشد که دل من از دست شما پر خون، و سینهام از خشم شما مالامال است! کاسههای غم و اندوه را، جُرعه جُرعه به من نوشاندید، و با نافرمانی و ذلت پذیری، رأی و تدبیر مرا تباه کردید، تا آنجا که قریش در حق من گفت: «بیتردید پسر ابی طالب مردی دلیر است، ولی دانش نظامی ندارد».
خدا پدرشان را مزد دهد، آیا یکی از آنها تجربههای جنگی سخت و دشوار مرا دارد؟ یا در پیکار توانست از من پیشی بگیرد؟ هنوز بیست سال نداشتم، که در میدان نبرد حاضر بودم، هم اکنون که از شصت سال گذشتهام. اما دریغ، آن کس که فرمانش را اجرا نکنند، رأیی نخواهد داشت.
💠منبع: نرمافزار نهجالبلاغه نوین
🆔 @Quranvahlebeyt