هدایت شده از حکیم خیراندیش پدر طب سنتی ایران «غیررسمی»
🔴🔴لطفا دقت بفرمایید در این مورد و سعی نمایید این مطلب را در گروه های دیگر انتشار دهید.
*رای به رییسی یعنی*
♦️رای به جلیلی، قاضی زاده و زاکانی
در غیر اینصورت شاهد پیروزی
جبهه مقابل خواهیم بود.
♦️ببینید بزرگواران انقلابی، در این انتخابات هفت گزینه برای انتخاب نیست بلکه در این انتخابات فقط دو گزینه برای انتخاب وجود دارد.
- رای به سید ابراهیم رئیسی
- رای به وضع موجود
♦️اگر به همتی یا مهرعلیزاده رای دهید که آنها دقیقا طرفداران حمایت از سرمایهداری و وضع موجود هستند.
درست است که آقایان علیرضا زاکانی، امیرحسین قاضیزاده هاشمی و سعید جلیلی انقلابی هستند و مخالف وضع موجودند ولی رای به آنها از رای رئیسی کم میکند. درنتیجه رای ابراهیم رئیسی کمتر از 50 درصد میشود. یعنی انتخابات به مرحله دوم میرود و در مرحله دوم انتخاب بین رئیسی و همتی میشود که بسیار خطرناک است. زیرا آن وقت آنها همه مخالفان نظام، و جوانان کم تجربه را برای رای دادن به همتی به خط میکنند.
در نتیجه تلاش کنید در همین مرحله نخست کار تمام شود.
♦️ضمن احترام به دیگر کاندیداها، اما اگر میخواهد دلار 50 هزار تومانی را نبینید، فقط یک راه دارید: رای به سیدابراهیم رئیسی.
به هر فردی دیگر رای دهید، در حقیقت به همتی رای دادهاید، یعنی به کسی که دلار را به 30 هزار تومان رساند و اگر دستش برسد، به 50 تومان میرساند.
*لطفا رسانه باشید و این پیام را انتشار دهید*
🔘حکایتیزیبا وخواندنی
شغل مردی تمیز کردن ساحل بود. او هر روز مقدار زیادی از صدفهای شکسته و بدبو را از کنار دریا جمع آوری می کرد و مدام به صدفها لعنت می فرستاد چون کارش را خیلی زیاد می کردند. او باید هر روز آن ها را روی هم انباشته می کرد و همیشه این کار را با بداخلاقی انجام می داد.
روزی، یکی از دوستانش به او پیشنهاد کرد که خودش را از شر این کوه بزرگی که با صدفهای بدبو درست کرده بود، خلاص کند. او با قدرشناسی و اشتیاق فراوان این پیشنهاد را پذیرفت.
یک سال یعد، آن دو مرد یکدیگر را دیدند. آن دوست قدیمی از او دعوت کرد تا به دیدن قصرش برود. وقتی به آنجا رسیدند مرد نظافتچی نمی توانست آن همه ثروت را باور کند و از او پرسید چطور توانسته چنین ثروتی را بدست بیاورد. مرد ثروتمند پاسخ داد: من هدیه ای را پذیرفتم که خداوند هر روز به تو می داد و تو قبول نمی کردی. در تمام صدفهای نفرت انگیز تو، مرواریدی نهفته بود... بیشتر وقتها هدیه ها و موهبت های الهی در بطن خستگی ها و رنجها نهفته اند، این ما هستیم که موهبتهایی را که خدا عاشقانه در اختیار ما قرار می دهد، ندانسته رد می کنیم.
🌹امام علی (علیه السلان): چه بسا چيزي را از خداوند طلب میکنی و به تو عطا نميشود، ولی خداوند بهتر از آنرا به تو عطا ميكند...
📗تصنيف غرر الحكم،ح 3765
💕💜💕
27.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥 نماهنگ فوق العاده زیبای امید ایران
سلام بر تو ابراهیم....🌹
#انتشار_عمومی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید| کار زیبای توییتریها در حمایت از آیت الله رئیسی
هدایت شده از قرآن ودعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید| کار زیبای توییتریها در حمایت از آیت الله رئیسی
هدایت شده از یا من ارجوهُ لکلِ خیر dadgar
9.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #کلیپ «مردمی که میفهمند»
👤 استاد #رائفی_پور
⚠️ یک عده نسبت جمهوریت، مقبولیت و مشروعیت نظام رو نفهمیدند.
❌ *اگر امام زمان و روش آوردن امام* زمان، مقبول مردم نباشد خدا امام زمان را نخواهد فرستاد*...
📥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣رای سفید، یعنی....!!!!؟؟
✍امـام علی علیه السلام:
شفاى دردهاى خود را از قــــرآن
بجوييد و در سختیها و گــــرفتاری
هايتان از آن كمك بخواهيد؛ چرا كه
در آن، درمان بزرگترين دردهاست و
آن درد کفر و نفاق و انحـــراف و
گـــمراهى است.
هر کس که قرآن در روز قـــيامت
برايش شفاعت كند، شفاعت میشود
و هر كس كه قرآن در روز قيـامت از
او شکایت کند محکوم میگردد.
📗 از خطبه ۱۷۶ نهج البلاغه
💕💛💕
🔘 داستان کوتاه
شش یا هفت ساله که بودم
دست چک پدرم را با دفتر نقاشی ام اشتباه گرفتم
و تمام صفحاتش را خط خطی کردم
مادرم خیلی هول شده بود
دفترچه را از دست من کشید وبه همراه کت پدرم به حمام برد
آخر شب صدایشان را می شنیدم
حواست کجاست زن
میدانی کار من بدون آن دفترچه لنگ است؟؟
می دانی باید مرخصی بگیرم و تا شهر بروم؟
میدانی چقدر باید دنبال کارهای اداری اش بدوئم؟
"صدای مادرم نمی آمد"
میدانستی و سر به هوا بودی؟
"بازهم صدای مادرم نمی آمد"
سالها از اون ماجرا می گذرد
شاید پدرم اصلا یادش نیاید چقدر برای دوباره گرفتن آن دفترچه اذیت شد
مادرم هم یادش نمی آید چقدر برای کار نکرده اش شرمندگی کشید
اما من خوب یادم مانده است که مادرم آن شب سپر بلای من شد تا آب در دل من تکان نخورد
خوب یادم مانده است تنها کسی که قربانت شوم هایش واقعیست اسمش مادر است
💕💛💕
🔘 داستان کوتاه
داشتم از گرما مي مُردم. به راننده گفتم دارم از گرما مي ميرم. راننده كه پير بود گفت: «اين گرما كسي رو نميكشه.» گفتم: «جالبه ها، الان داريم از گرما كباب مي شيم، شش ماه ديگه از سرما سگ لرز مي زنيم.» راننده نگاهم كرد. كمي بعد گفت: «من ديگه سرما رو نمي بينم.» پرسيدم: «چرا؟» راننده گفت: «قبل از اينكه هوا سرد بشه مي ميرم.» خنديدم و گفتم: «خدا نكنه.» راننده گفت: «دكترا جوابم كردن، دو سه ماه ديگه بيشتر زنده نيستم.» گفتم: «شوخي مي كنيد؟» راننده گفت: «اولش منم فكر كردم شوخيه، بعد ترسيدم بعدش افسرده شدم ولي الان ديگه قبول كردم.» ناباورانه به راننده نگاه كردم. راننده گفت: «از بيرون خوبم، اون تو خرابه... اونجايي كه نميشه ديد.» به راننده گفتم: «پس چرا دارين كار مي كنين؟» راننده گفت: «هم براي پولش، هم براي اينكه فكر و خيال نكنم و سرم گرم باشه، هم اينكه كار نكنم چي كار كنم.» به راننده گفتم: «من باورم نميشه.» راننده گفت: «خودم هم همين طور... باورم نميشه امسال زمستان را نمي بينم، باورم نميشه ديگه برف و بارون را نمي بينم، باورم نميشه امسال عيد كه بياد نيستم، به راننده گفتم: «اينجوري كه نميشه.» راننده گفت: «تازه الانه كه همه چي رو دوست دارم، باورت ميشه اين گرما رو چقدر دوست دارم؟»... ديگر گرما اذيتم نمي كرد، ديگر گرما نمي كشتم...
#سروش_صحت
💕💙💕
امام سجّاد علیه السلام عده ای افراد بد دهن را به سگـــــ تشبیه ڪرده و فرمودند:
سگ، آن ڪـسانى هسـتند ڪه با زبان خود بر مردم پارس مى ڪنند و مردم از شرّ زبانشان به آنان احترام مى گذارند
خصال صدوق، جلد2، صفحه378
َاَللٰهُمَ ؏َجَّل لِوَلیِک اَلفَرَج
💕🧡💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برش شیک هندونه برا مهمونی