راه؛ رشدآگاهانه_هوشمندانه🌱
#شهادت #سردار_سلیمانی #سالگرد @khrshidkhane
سردار سلیمانی سلام
وقتی میخواستم برای شما این نامه را بنویسم، اول با خودم گفتم شما که در این دنیا نیستید تا نامه را به دستتان برسانم، اما بعد یادم افتاد یک بار روی یکی از تابلوهای اتوبان نوشته بود: شهدا زندهاند. این شد که این نامه را برایتان نوشتم.
راستش من که زیاد شما را نمیشناختم. یعنی حتی کوچکتر از آن بودم که بدانم سردار یعنی چه و مثلا با سرباز فرقی دارد یا نه. من حتی بلد نبودم کلمهی "تروریست" را درست تلفظ کنم و هربار از اخبار میشنیدم از مادرم میپرسیدم تلولیست یعنی چه؟ من یکهو یک شب با صدای گریهی بابا از خواب بیدار شدم و آن شب شما را شناختم. چون تا حالا ندیده بودم بابا گریه کند.
بابا گفت شما مثل پدرش بودید. بعد گفت نه، سردار پدر همهی مردم ایران بود. بعد دوباره گفت نه، پدر همهی مسلمانان جهان. بابا گفت شما جلوی تروریستها که فکر کنم به زبان ما بچهها یعنی همان آدم بدها، ایستادید و آنها را نابود کردید. گفت شما انقدر شجاع بودید که همهی آدم بدها حتی از اسم شما وحشت داشتند. یادم میافتد که یک روز مادرم در قصهی روز عاشورا، برایم گفته بود سپاه دشمن از اسم حضرت عباس هم میترسیدند. من عاشق حضرت عباسم. اصلا من از همهی آدمهای شجاع خوشم میآید. دلم میخواهد همهی آدمهای شجاع جمع شوند و همهی ادم بدها را از بین ببرند. بابا میگوید شما کلی آدم شجاع دیگر را دور خودتان جمع کردید و ادم بدها را فراری دادید. سردار! با اینکه شما را ندیدم ولی چون شجاع بودید و آدم بدها را فراری دادید، دوستتان دارم. بابا همینطور که گریه میکرد گفت حالا آدم بدها آمدند انتقام گرفتند. گفت آمدند و شما را شهید کردند. فکر کنم بمب انداختند روی سر شما. آن روزها همه گریه میکردند. میگفتند دنیای بدون شما دنیای ترسناکتری است. سردار از آن روزها خیلی گذشته. چند روز دیگر یک سال از رفتنتان میگذرد. نبودید ولی حتما دیدید که چه بر ما گذشت در این یک سال. سردار برای کشورمان دعا کنید. دعا کنید آدمهای شجاع باز هم از پس آدم بدها بربیایند. دعا کنید آن شجاعترین آدمی که همهی ما منتظرش هستیم بیاید تا ما یک نفس راحت بکشیم.
#دلنوشته
#ارسالی_دوستان
#نازنین_زهرا_یوسفی۱۰ساله
#سردار_سلیمانی