eitaa logo
ربط عاشقی 🇵🇸
3.2هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
96 فایل
ربط دل من و تو ربط عاشقی‌ست/اینجا سخن ز کهتر و مهتر نمی‌رود رهبرحکیم انقلاب ۹۲/۲/۲ بانوان ستاد جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان اصفهان ارتباط با ادمین: @jebhe97
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜ بانوی شهر 🔅قسمت اول 🌿 هوا بهاری است و یک عصر طولانی و کش‌دار. تا پدر بچه‌ها بیاید خانه وقت زیاد است. بچه‌ها حوصله‌شان از خانه و بازی‌های خانگی سررفته است. 👧 حسنا را می‌گذارم توی کالسکه و کفش‌های حلما را پایش می‌کنم. حسنا با دیدن خیابان و ماشین‌ها دست‌دستی می‌کند. تا ایستگاه اتوبوس باید کمی پیاده برویم. سرِ اولین کوچه گلدان سیمانی گذاشته‌اند. نه می‌شود با حلما توی خیابان رفت و نه راهی برای رد کردن کالسکه. خداخیر بدهد به پسر جوانی که کالسکه را بلند می‌کند و برایم می‌گذارد آن طرف گلدان. 💦 تا برسم به ایستگاه اتوبوس خیس عرق می‌شوم. پیاده‌روها وخیابان پر است از چاله چوله. داربست خانه‌های تازه‌ساز. گلدان‌ها و میله‌هایی که برای بستن راه موتورها گذاشته‌اند. 🏍 با جیغ حلما دستش را می‌کشم و بغلش می‌کنم. این موتوری پرسر وصدا کی پیدایش شد؟ اصلا ازکجا راه پیدا کرده! بالاخره می‌رسیم به ایستگاه. خدا خدا می‌کنم زودتر اتوبوس برسد. توان پیاده رفتن تا پارک را ندارم. 🚌 اتوبوس می‌ایستد جلوی پایم. حلما را می‌گذارم بالا و می‌آیم برای کالسکه. حالا چه طور کالسکه را بالا بکشم؟ راننده دارد غرغر می‌کند. نگران راه افتادن اتوبوسم. با کمک چند نفر به زور کالسکه را می‌کشم بالا. بالاخره می‌رسیم به پارکی که بچه‌ها بازی کنند. 🎡 روی اولین نیمکت نزدیک اسباب‌بازی‌ها می‌نشینم. انگار از جنگ با اژدهای هفت سر آمده‌ام از بس که خسته شده‌ام. حلما روی تاب و سرسره‌ها کیف کرده است، حسنا از دیدن بچه‌ها وخنده‌های خواهرش. 🔻نیم ساعتی بیشتر طول نمی‌کشد که حسنا نیاز به تعویض پیدا می‌کند. دست حلما را می‌گیرم و برای یک پیاده‌روی طولانی تا سرویس بهداشتی آماده می‌شوم. شیر آب‌ها کوتاهند و آب خیلی یخ است. جایی هم برای تعویض پوشک تعبیه نشده است. بی‌خیال سرویس بهداشتی، راه رفته را برمی‌گردم. پشت شمشادها با هزار درد سر حسنا را عوض می‌کنم. ⁉️ با خودم فکر می‌کنم که چرا یک مادر برای یک پارک ساده باید این قدر اذیت بشود. اصلا ما مادرها و بچه‌هایمان کجای برنامه‌ریزی‌های شهری هستیم؟! اگر ترغیب‌مان می‌کنند به فرزندآوری چرا هیچ جای این شهر برای من و بچه‌هایم امکانات ندارد؟ 📚 سال پیش که نمایشگاه کتاب هم رفته بودیم همین بساط بود. نه جایی برای شیر دادن بچه! نه محلی برای تعویض پوشک! 🔆 کاش مسئولین شهری به جای شعارهای انتخاباتی دهان‌پرکن فکری هم برای بانوان شهرشان می‌کردند. برنامه‌ای می‌ریختند وعمل را چاشنی‌اش می‌کردند. 🖊 زینب جلوانی از ۱۴۰۰ @rabteasheghi
ربط عاشقی 🇵🇸
⚜ بانوی شهر 🔅قسمت اول 🌿 هوا بهاری است و یک عصر طولانی و کش‌دار. تا پدر بچه‌ها بیاید خانه وقت زیاد
⚜ بانوی شهر 🔅قسمت دوم 📅 تقویم را بر می‌دارم و برای چندمین بار نگاهش می‌کنم. چه قدر زود گذشت این ۶ ماه مرخصی. مانده‌ام بین یک دوراهی سخت! دوراهی مادری و معلمی. 🔻 از یک طرف نگران محمدمهدی شش ماهه‌ام هستم واز طرفی نمی‌خواهم موقعیت کاری‌ام را از دست بدهم. مامان گفته بیاورش پیش من. پیش مامان خیالم راحت است. اما این همه راه از خانه خودمان تا خانه مادر و بعد تا مدرسه بیچاره‌ام می‌کند. صدای آغون آغون‌های محمدمهدی نگاهم را می‌کشاند سمت صورت سفید و تپلش. ⁉️ با خودم می‌گویم چرا نباید من شاغل خیالم از بابت بچه کوچکم راحت باشد؟ یعنی من هم مثل خیلی از دوست‌هایم باید بین مادری و در اجتماع بودن یکی را انتخاب کنم؟ چرا مرخصی زایمان این قدر کوتاه است؟ اصلا در کشور ما که رو به پیری می‌رود و ازدیاد نسل از اولویت‌هاست چرا زیر ساخت‌هایش فراهم نمی‌شود؟ 💉 زهرا که دارد طرح پرستاریش را می‌گذراند، می‌گوید: "من که حالاحالا‌ها بچه‌دار نمی‌شوم. شیفت‌هایی که داریم بلای جان یک زن حامله است. اگر بچه بیاورم باید شغلم را ببوسم و بگذارم کنار." 🥄 یک قاشق از حریره بادام می‌گذارم در دهان محمدمهدی. با ولع می‌خورد و منتظر قاشق بعدی است. دلم برای شیرین‌کاری‌هایش قنج می‌رود. دارم فکر می‌کنم که که آیا نمی‌شود به مدل‌های دیگری از اشتغال فکر کرد؟ برای زن‌های امثال من دورکاری و یا شغل‌هایی که بشود از خانه اداره‌شان کرد بهترین گزینه است. همه این‌ها اما کسی را می‌خواهد که زیرساخت‌هایش را فراهم بکند. تبدیل به برنامه و طرح و برنامه‌اش بکند. 🔆 با خودم می‌گویم اگر مدیریت شهری‌مان دست کسانی بود که واقعا دغدغه مشکلات زنان را داشت. یا از جنس ما زن‌ها بودند و مشکلات یک زن شاغل را دیده و لمس کرده بودند، شاید تدبیری برای زنان شاغل می‌کردند. برای مرخصی شیردهی بین ساعات اداری و یا تسهیلاتی ویژه برای مادران باردار و یا شیرده و حتی دارای فرزند کوچک ارائه می‌کردند. 🔅 کاش مدیران شهری صدای ما زنان را می‌شنیدند. دغدغه ما زن‌ها رفتن به ورزشگاه‌ها و یا داشتن چندین وزیر زن در کابینه دولت‌ها نیست. مطالبات ما دیدن حق و حقوق زن‌ها ونیازهای واقعی آن‌هاست و در گام بعد حل کردن و چاره‌اندیشی برای این مطالبات است. 🖊 زینب جلوانی از ۱۴۰۰ @rabteasheghi