بخشی از نامه امام علی علیه‌السلام به عثمان بن حنیف که مهمان یک سرمایه‌داران بصره شد👇👇 وَ قَدْ بَلَغَهُ أَنَّهُ دُعِیَ إِلَى وَلِیمَةِ قَوْمٍ مِنْ أَهْلِهَا فَمَضَى إِلَیْهَا أَمَّا بَعْدُ یَا ابْنَ حُنَیْفٍ فَقَدْ بَلَغَنِی أَنَّ رَجُلًا مِنْ‏ فِتْیَةِ أَهْلِ الْبَصْرَةِ دَعَاکَ إِلَى مَأْدُبَةٍ فَأَسْرَعْتَ إِلَیْهَا یُسْتَطَابُ لَکَ الْأَلْوَانُ وَ تُنْقَلُ إِلَیْک‏ الْجِفَانُ وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّکَ تُجِیبُ إِلَى طَعَامِ قَوْمٍ عَائِلُهُمْ مَجْفُوٌّ وَ غَنِیُّهُمْ مَدْعُوٌّ فَانْظُرْ إِلَى مَا تَقْضَمُهُ مِنْ هَذَا الْمَقْضَمِ فَمَا اشْتَبَهَ عَلَیْکَ عِلْمُهُ فَالْفِظْهُ وَ مَا أَیْقَنْتَ بِطِیبِ وُجُوهِهِ فَنَلْ مِنْهُ ... (نامه45 نهج‌البلاغه) ...اى پسر حنیف، به من گزارش دادند که مردى از سرمایه‌‏داران بصره، تو را به مهمانى خویش فرا خواند و تو به سرعت به سوى آن شتافتى خوردنى‌‏ هاى رنگارنگ براى تو آوردند و کاسه‌‏ هاى پر از غذا پى در پى جلوى تو نهادند گمان نمى‏‌کردم مهمانى مردمى را بپذیرى که نیازمندانشان با ستم محروم شده و ثروتمندانشان بر سر سفره دعوت شده‏‌اند، اندیشه کن در کجایى؟ و بر سر کدام سفره مى‏‌خورى؟ پس آن غذایى که حلال و حرام بودنش را نمى‏‌دانى دور انداز و آنچه را به پاکیزگى و حلال بودنش یقین دارى مصرف کن.» برای درک عمق مطلب، لازم است بدانیم🔻🔻🔻 در کتاب الاعلام زرکلى آمده است که: ۱. عثمان بن حنیف از صحابه پیغمبر صلى الله علیه وآله بود. ۲. در غزوه اُحد و پس از آن شرکت داشت و در عصر عمر به موجب تقوا و پاکدامنى خاصى که داشت مأمور اندازه‌گیرى سرزمین هاى خراجى عراق و سپس والى بصره شد. ۳. هنگامى که فتنه جمل رخ داد انصار عایشه به او پیشنهاد کردند که همراه آنها بر ضد امام على علیه السلام بجنگد (در حالى که او والى بصره بود) از این کار خوددارى کرد. ۴. طرفداران عایشه تمام موى سر و صورت و ابروهاى او را کندند و با همان حال نزد عایشه بردند. اما سخت‌گیری نظام اسلامی در حکومت برای مسئولان بسیار بالاست. #حکومت_علوی #مسئول_مکتبی #پرهیز_از_محشورشدن_با_اشراف #رادار_بروجرد | رسـانـه جـبـهـه انـقـلاب @radar_brj