eitaa logo
رادیو انقلابیون
11.6هزار دنبال‌کننده
413 عکس
864 ویدیو
10 فایل
اینجا صدای #انقلابیون جهان را می شنوید. فتنه های آخرالزمان تحلیل های سیاسی روز آشنایی با فرق و ادیان مختلف دلنوشته های انقلابی اگر قصد دارید به ما در تولید محتوای صوتی کمک کنید به لینک زیر پیام بدهید👇 @Sayedhadi110 آیدی ارتباطات 👇 @Tehranws
مشاهده در ایتا
دانلود
@Aminikhaah03 Shabneshinihaye Shohadaee(1403-08-11) Tehran.mp3
زمان: حجم: 17.63M
🔈 🌹 محفل سوم؛ 🔸محفل‌های نورانی یاد شهدا؛ پناهگاهی در غربت و تنهایی 🔸 ؛ تولد در نیمه شعبان، شهادت در شب وصال امیرالمومنین (علیه‌السلام) 🔸 دلتنگی پیامبر (صل‌الله‌علیه‌وآله) برای عاشقانی که ندیده عاشقش شدند 🔸مسجدی غیور و بسیجی بی‌پروا؛ مردی که فتنه را در خیابان و دشمن را در جبهه شکست داد 🔸عبدالزینب؛ آن که آرزو داشت پیکرش را به حرم حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) برسانند 🔸 مسافر عاشق؛ جوانی که کانال تلگرامش هم از آرزوی شهادت سرشار بود 🔸آنکه ثابت کرد اوضاع بد اینستاگرام، خیابان و دانشگاه نمی‌توانند مانع خلوص باشند 🔸معجزه‌ پیوند با خوبان؛ و ، معاشرتی که تا عرش خدا رفت 🔸 شهادتی پربرکت در شب قدر؛ خونی که چراغ امید مظلومان برای سیلی به دشمن شد 🔸آرزوی نهایی عارفی که به نور یقین رسید؛ حارثه بن مالک و تمنای شهادت 🔸 این روز، روز رفتن او بود؛ شهادت، مرگ تاجران است 🔸راز لحظه شهادت چیست که شهید می‌خواهد ده بار بازگردد و دوباره شهید شود؟ 📻 رادیو ✌️✌️ @radioenghelabion
📚 🔰 من و آقای سی دی فروش! ✍ یه بار که داشتم از دانشگاه برمی‌گشتم، توی خیابون یه آقایی رو دیدم که تقریبا میانسال بود و داشت دی وی دی📀 خارجی می فروخت معمولاً وقتی از خیابون رد میشم به اینجور چیزا نگاه نمی کنم. اما وقتی از کنارش رد شدم، چشمم اتفاقی به عکس یکی از اون دی وی دی هایی که روی زمین پهن کرده بود افتاد. عکس خیلی ضایعی بود 😶 وایستادم بهش تذکر دادم. گفتم: پدرجان تو الان سنی ازت گذشته! برا چی داری با این کارت دنیا و آخرتت رو خراب می کنی؟🤷‍♂ می‌دونی تو داری با این کارت یه ضربه جدی به دین و فرهنگ مردم می زنی⁉️ می دونی با این کارت چند نفر ممکنه به گناه بیفتن؟ اونوقت گناه همه اونا پای تو هم نوشته میشه!😨 باهاش صحبت کردم.دقیقا هم یادم نیست که بهش چی گفتم. برگشت بهم گفت: بدبختم، بیچارم، مجبورم این کارو بکنم😓 کلی باهام درد و دل کرد... گفتم: خب چرا چیز دیگه ای نمی فروشی؟ گفت:جلد شناسنامه می فروختم شهرداری بساطمو جمع کرد!☹️ گفتم: خب دوباره برو از همونا بخر و بفروش. گفت: ندارم! اون کار سرمایه می خواد اما این کار سرمایه نه!😳 این دی وی دی ها رو هم یه آقایی هر روز صبح برام میاره. همون روز هم باهام پولشو حساب می کنه😮 (قابل توجه کسانی که دستشون به مسئولان فرهنگی میرسه!!) گفتم: مگه چقدر سرمایه می خوای تا دوباره همون کار رو بکنی؟ گفت: صد هزار تومان!! یادمه اون موقع همون حدود تو حسابم پول بود.رفتم از بانک پول گرفتم بهش دادم 💵 شاخ در آورده بود. باورش نمی‌شد. بهش گفتم: فقط این پول قرضه، هر موقع درآوردی بهم بده. گفت: من این پول رو یه ماهه بهت میدم. آدرس خونه‌شم بهم داد 🏠 من اون موقع اونقدر داغ بودم که به این فکر نمی‌کردم که خب ممکنه پول رو برداره و بره. بعدا که به کارم فکر میکردم ،گفتم خب اون هم پول رو برداشته و رفته. اصلاً توقع برگردوندن پولم رو نداشتم. برای من که همون موقع وضع مالی خوبی نداشتم همون مقدار پول هم مهم بود. بعد از یه ماه با یه دید نا امیدانه‌ای رفتم دم خونشون. اولش باورم نمیشد ولی اون پول رو به من داد و کلی هم ازم تشکر کرد😍 یه نکته جالب! اولین جمله ای که بعد از دادن پول به من گفت این بود؛ شما هستید؟ گفتم:آره😄 بعد به فکر فرو رفت... بهش گفتم:الان چیکار می کنی؟ گفت:جلد شناسنامه می فروشم! بعدا که دوباره از اون محل رد شدم دیدم درست گفته. داشت جلد شناسنامه می فروخت 😊 ‌📻 @radioenghelabion ┄┅┅❅✌️🇮🇷✌️❅┅┅┄