•┈••✾🔹🍃🌸🍃🔹✾••┈• #شهید_مدافع_حرم_محسن_حججی🌷 💌 کارت عروسی که براش می آمد. با خنده می گفت:#بازم_شبی_با_شـهـدا. با رقص و آواز میانه خوبی نداشت بیرون تـالار خودش را به خانواده عروس و داماد نشان می داد بعد می رفت گـلزار شهدا. 💬 همه فکر و ذکرش شهدا بود. می رفتیم روستا وسط گردش می گفت: حاج آقا سید این دور بر شهید نیست بریم پیشش؟ 🚗برای زیارت حاج احمد کاظمی می رفتیم اصفهان. خانمم بهش گفت: شما هم مثل سید به ماشین تون نمی رسید. وسط اون تق وتوق ها گفت: همه این ها رو باید بزاریم و بریم باید به #دلمون برسیم تا به ماشین مون. 📚منبع: کتـاب سـربـلنـد ✒به قلم:محمد علی جعفری #صبح_تون_شهدایی @rafigheshahidm

•🪽• فیلمی دیده نشده از شهید محسن حُجَجی اینا فکر میکنن من شهید میشم! میخوان ازم فیلم بگیرن! من ازینام که میخوام برم همه رو بکشم و برگردم! خاطرت جمع!💔 دیدی آخرش روسفید شدی؟!!!😭💔 ولی آخرش نه! تازه شروع تو بود! #سربلند #حجت_خدا @rafigheshahidm

🗓۲۳ ربیع‌الاول؛ 💠روزی که قم میزبان کریمه اهل‌بیت علیهم‌السلام شد.🌺 حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها، ۱۷ روز در خانه موسی بن خزرج، اقامت کردند. این مکان امروزه در میدان میر قم، به «ستیه» معروف است.🍃 📚تقویم الشیعه بندانی #حضرت_معصومه #اهل_بیت‌علیهم‌السلام @rafigheshahidm

﷽ تلاوت روزانه قرآن کریم ﷽ 📖 🌴صفحه ۵۴۳، سوره مجادله هدیه به ارواح مطهر شهدا صلوات 🥀🥀🥀 @rafigheshahidm

🔰 حاج قاسم سلیمانی: عمر ما می‌گذرد... تموم می‌شه... به سرعت هم تموم میشه. چه اینجا باشیم، چه تو خونه باشیم، هر کجا باشیم، بهترین جا را داشته باشیم توی بهترین هتل زندگی کنیم. همه می‌میریم. رئیس جمهور عالم باشیم, می‌میریم... امّا انتخاب راه درست خیلی مهم است @rafigheshahidm

🎥 این خوابِ عجیبِ شهید عقیلی؛ تلنگری به تمام بچه‌های انقلابی‌ست... #متن_خاطره|شهید سیدمحمدعلی عقیلی می‌گفت: من قبل از اينكه #امام_خمینی به ايران بياد، هميشه با خودم فكر می‌كردم اگه ایشون بیایند، دائماً در خدمتشون خواهم بود، و حاضرم هر لحظه كه ايشون بخواهند، براشون جانفشانی كنم. تا اینکه يه شب خواب ديدم من و چند نفر ديگه، لباس سبز سپاهی بر تن داريم و بعنوان محافظ، جلوی امام ايستاديم. در همين حين، تعدادی منافق بهمون حمله كردند و به سمت امام شروع به تيراندازی كردند. ناگهان همه‌ی ما به اين طرف و آن طرف متفرق شديم و دور امام رو خالی كرديم. یهو امام با صدای بلندی بهم گفت: كجا ميری؟ چرا فرار می‌كنی! مگه تو نبودی كه می‌گفتی حاضرم جونم رو فدا كنم؟ حالا داری فرار می‌كنی؟! ناگهان به خود اومدم و برگشتم مثلِ یه سپر جلوی امام ايستادم. دشمن هم داشت از چند نفر به سمتم شلیک می کرد؛ تا اینکه تیری بهم خورد و بیدار شدم... 👤خاطره‌ای از زندگی شهید سید محمد علی عقیلی 📚 منبع: خبرگزاری دفاع‌مقدس [بنیاد حفظ آثار و ارزش‌های دفاع‌مقدس] ✍ #تلنگر: به این خاطره دقت کنید! فاصله‌ی ادعا و عمل کاملا پیداست... یه عده مدعی توی خواب فرار کردند؛ اما شهید عقیلی با یه تلنگر برگشت، چون توی زندگیش با بندگی خدا مقاوم شده بود.اگر لایق دفاع نبود،لایق شهادت هم نمیشد... این #رویای_صادقه می‌خواد به همه‌ی ما بگه یه بازنگری کنیم ببینیم چقدر توی ادعامون صادقیم؛ شاید امتحان نهایی الهی نزدیک باشه... @rafigheshahidm

♦️ای صفای قلب زارم... #چهارشنبه_های_امام_رضایی @rafigheshahidm