eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی(علمدار کمیل)
1.3هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
7.9هزار ویدیو
86 فایل
🌻مشڪݪ ڪارهاے ما اینست ڪہ بـراے رضاے همہ ڪار میڪنم اݪا رضاے خدا . @rafiq_shahidam #شهید_ابراهیم_هادی #رفیق_شهیدم ارتباط با خادم کانال 👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گنــاه‌گنــاهہ‌ ڪوچک‌و‌بزرگم‌نداره . . با‌ڪوچک‌شمردن‌گناه‌خودمونو‌گول‌نزنیم ...🙂👌🏻
هرکاری میکنید، خدایی نکرده اگه نفس وامونده پیروز شد و گناهی ناخواسته از سر جهل ازتون سر زد مراقب باشید قبحش شکسته نشه... ریخته شدن قبح گناه یعنی چی؟! یعنی اینکه گناه عادی شده واسمون! وقتی هم که عادی شه نه حیایی، نه خجالتی، نه چیزی دائم و مکرر هم هِی گناهمونو تکرار میکنیم... ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
*بسم رب الشهدا* غواصانی که برای عملیات ۴به آب زدند و ۳۰سال بعدبادستان بسته بازگشتند ۴دی،سالروزعملیات کربلای۴ *یادشان گرامی به ذکر صلوات ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام امام زمانم 🌻 🍃 بی عشق مٙهدی در دلم لطف و صفا نیست 🍃 لایق به خاک است آن دلی که مبتلا نیست 🍃 هر روز باید از فراقش ناله سر داد 🍃مٙهدی فقط آقای روز ها نیست 🤲 (عج) ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
🌹خوشا آنانکه مردانه مرده‌اند و تو ای عزیز می‌دانی تنها کسانی مردانه می‌میرند که مردانه زیسته باشند.(سید شهیدان اهل قلم شهید سید مرتضی آوینی) 🌹 ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
•═┄•※☘🌺☘※•┄═• 🔸روزی که با آقا جواد رفیق شدم با عیالم جر و بحثم بود. جواد چیزی نمی‌دانست یک شب گفت برو خانه عیالت را هم بیاور تا با عیال من برویم پارک. گفتم من نمی‌آیم. جواد خیلی تیز و باهوش بود من توی عمرم نتوانستم حتی یک‌بار هم جواد را سر کار بگذارم تازه همه بهم می‌گویند تو خیلی جلب و تیزی ولی جواد چنان فرز بود چنان مچت را می‌گرفت که می‌ماندی. گفت برای چی نمی‌آیی؟ ماندم چه بگویم شاید هم جواد از جای دیگری بو برده بود یا همان وقت چیزی فهمید پا سفت کرد که برو خانمت را بیاورنشد روی حرفش حرف بزنم. 📲 زنگ زدم به عیالم. بنده خدا خیلی تعجب کرده بود. گفتم سلام، خوبی خانم؟ گفت بله؟ چیه مجید؟ گفتم کارهایت را بکن می‌خوایم بریم بیرون. گفت چی؟ گفتم میایی؟ گفت بله که میام. 🚗ماشین را برداشتم و رفتم دنبال عیال. بعد هم با جواد و عیالش رفتیم توی خیابون تاب خوردیم. جواد از زندگی و زن و جایگاه زن و رفیق گفت. کمی پیاده شدیم و زن و مرد از همدیگر جدا شدیم. ☘ گفت بچه، داری اشتباه می‌روی. زن این طور است، اون طور است، پیامبر این را گفته، امام آن را گفته، زن این است. روح و دلش آن است. یک پس گردنی، پس کله ام زد و گفت تو از نقش زن و نیاز زن به محبت شوهرش چه می دانی؟ بفهم داری چه کار می‌کنی. فلان کن و بیسار کن. مطمئنم آن شب به عیالش هم گرا داده بود که با عیال من صحبت کند. 📚 کتاب بی‌برادر؛ 🌷 ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این فیلم درباره کسانی هست که به اسرار واقعی عالم هستی پی بردند تا آخر ببینید ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
🎐 📝متن شعر پویش سرود تو کیستی که چنین در جهان صدا کردی هزار پنجره را رو به عشق وا کردی چه ساده آمدی از عشق دم زدی رفتی همه معادله ها را به هم زدی رفتی شعارهای تو همواره با صداقت بود تمام حرف تو یک واژه بود، خدمت بود کنار مردمِ رنجور روستا بودی تو اهل کشت و زراعت، تو بودی ✓ همیشه دردِ تو مابینِ دردها گم بود همیشه دغدغه ات دردهای مردم بود تو مرد جبهه و جنگی، تو مرد میدانی تو مرد ماندنیِ روزهای ایرانی تو بر غمِ دل ما مثل مرد بوسه زدی به دستِ خسته‌ی آن پیرمرد بوسه زدی به عشق حرفِ تو موکب زدند در دهِ ما به گوشه چشم تو شد جاده‌ی فرات اینجا تو آمدی که بگویی که نیستی هنر است چه ساده می‌گفتی ساده زیستی هنر است تو مرد میز نبودی و مردِ خط بودی تفاوت تو همین بود که خودت بودی تو خاک زاده‌ای و خاک‌سار و افتاده به وقت مرد نبرد و به وقت سجاده دل تپنده‌ی ما از محبتت آزاد هزار بوسه به انگشتر تو بدرقه باد ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
✴️ مجاهدت آن‌ها که به عنوان غواصان دریادل، در قضایای کربلای چهار و پنج معروف شدند، هرگز از یاد تاریخ این مرز و بوم نخواهد رفت. آن‌ها همچنان که خدای متعال فرموده است، زنده‌اند. ما باید تلاش کنیم آن ارزش‌هایی را که آنها بخاطر آن در این میدان‌ها وارد شدند، زنده بداریم... غواصان دریادل، غواصان خط‌شکن، متعلق به همه ملت ایرانند. مقام معظم رهبری.۲۳ /۴ / ۱۳۹۴ 🔸️۳ تا ۵ دی ماه ۱۳۶۵ سالروز عملیات کربلای چهار ۱۷۵_دلاور_مرد_غواص https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
شنبه های اُم البنینی کربلا المقدسه دوستای عزیز میدونم این کلیپ برای دیروزه اما امروز فرستادن 🌷 💚 https://www.instagram.com/p/CX8A7JiLvKg/?utm_medium=share_sheet
🌺 امام علی ( ع ) می فرمایند : ادب بیاموزید ... زیرا اگر پادشاه باشید ، برجسته می شوید ! اگر میانه باشید ، سرآمد می شوید ! و اگر تنگ دست باشید با ادبتان گذران زندگی می کنید ...! 📙 شرح نهج البلاغه ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
🌹شهیدی که دهان خود را پر از گِل کرد تا مبادا صدای ناله‌اش موجب لو رفتن مَعبر شود.شهید اهوازی *🌷برای شروع عملیات کربلای ۴ به آبادان منتقل شدیم و به عنوان غوّاصان خط ‌شکن به خط دشمن زدیم؛ به هر ترتیبی بود خط دشمن را شکستیم و پاکسازی کردیم، وقتی برای آوردن مجروحان و شهدا وارد معبر شدیم، دیدیم که شهید «سعید حمیدی‌اصیل» هر دو پایش قطع شده و پیکر مطهرش در گوشه‌ای از معبر افتاده است اما آنچه که ما را به تعجب وا داشت، این بود که دهان شهید پر از گِل شده بود.* *🌷بعدها متوجه شدیم که وقتی به پاهای سعید ترکش خورد و قطع شد، برای اینکه صدای ناله‌اش بلند نشود و باعث لو رفتن معبر نشود، دهان خود را پر از گِل کرده بود.* کتاب خاطرات دردناک، ناصرکاوه ♥️ ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
شهادت ۲ تن از رزمندگان قرارگاه قدس در زاهدان 🔹قرارگاه قدس: دیشب در حین انجام ماموریت نیروهای قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه در درگیری با اشرار، «مهران شوری‌زاده» و «محسن کیخوایی» به شهادت رسیده‌اند. ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹ببينيد| حضور رهبرانقلاب با لباس مبدل در مناطق زلزله‌زده بم 🔹انتشار به‌مناسبت سالگرد زلزله بم ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ✿❀رمان ✿❀ ✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵ ✿❀قسمت به تلفن های وقت و بی وقتش از سر کار عادت کرده بودم... حال تک تک مارا می پرسید. هرجا که بود، سر ظهر و برای نهار خودش را میرساند خانه. صدای بی وقت موتورش هم یعنی دلش تنگ شده و حضوری امده حالمان را بپرسد. وقتی از پله ها بالا می آمد، اگر خانم نصیری، همسایه مان توی راهرو بود نصف خبرهای خودش و محل کارش را برای او می گفت. به بالا که می رسید من می دانستم. درباره ی چه اتفاقاتی از او سوال کنم. دم در می ایستاد و لیوان آبی می خورد و می رفت می گفتم: _ "تو که نمیتوانی یک ساعت دل بکنی، اصلا نرو سر کار" شب ها که برمی گشت، کفشش را در می آورد و همان جلوی در با بچه ها سرو کله میزد. لم میداد کنار دیوار و پشت سر هم می گفت: _ که چای و آب می خواهد. لیوان لیوان چای می خورد. برای همین فلاسک گذاشته بودم تا هر وقت اراده کند، چای حاضر باشد. می گفت: _"دلم می خواهد تو آب دستم بدهی. از دست تو مزه ی دیگری می دهد. می خندیدم: + "چرا؟مگر دستم را توی آن آب میشویم؟ از وقتی محمد حسن راه افتاده بود کارم زیادتر شده بود. دنبال هم می کردند و اسباب بازی هایشان را زیر دست و پا می ریختند. آشغال ها را توی سطل ریختم. ایوب آمد کنار دیوار ایستاد. سرم را بلند کردم. اخم کرده بود گفتم: _"چی شده؟" گفت: _"تو دیگر به من نمیرسی...اصلا فراموشم کرده ای.... + منظورت چیست؟ _ من را نگاه کن. قبلا خودت سر وصورتم را صفا می دادی. مو و ریشش بلند شده بود. روی، موهای نامرتب خودم دست کشیدم + "خیلی پر توقع شده ای، قبلا این سه تا وروجک نبودند. حالا تو باید بیایی و موهای من را مرتب کنی به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ✿❀رمان ✿❀ ✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵ ✿❀قسمت دلم پر بود... چند روز پیش هم سر دستکاری کردن دوز قرص هایش بحثمان شده بود. سرخود دردش که زیاد می شد، تعداد قرص هارا کم و زیاد می کرد. بعد از چند وقت هم درد نسبت به مسکن ها می کرد و بدنش به ها جواب نمی داد. از خانه رفتم بیرون. دوست نداشتم به بروم خانه آقاجون. می دانستم یکی دو ساعت بیرون از خانه باشم، می شوم. رفتم خانه عمه، در را که باز کرد، اخم هایش را فوری توی هم کرد. "شماها چرا مثل لشکر شکست خورده، جدا جدا می آیید؟ منظورش را نفهمیدم... پشت سرش رفتم تو صدای عمه با سر و صدای محمد حسین و هدی و محمد حسن یکی شد. _"ایوب و بچه ها آژانس گرفتند، آمدند اینجا بالای پله را نگاه کردم.. ایوب ایستاده بود. + توی خانه عمه من چه کار می کنی؟ با قیافه حق به جانب گفت: _ "اولا عمه ی تو نیست و ...ثانیا تو اینجا چه کار می کنی؟ تو که رفته بودی قهر؟ دعوایمان به چند ساعت برسد. یا کاری می کرد که یا اینکه با ای پیش قدم آشتی می شد. به هر مناسبتی برایم هدیه می خرید. حتی از یک ماه جلوتر آن را جایی پنهان می کرد. گاهی هم طاقت نمی آورد و زودتر از موعد هدیه م را می داد. اگر از هم دور بودیم، می دانستم باید منتظر بسته ی پستی از طرف ایوب باشم. ولی من از بین تمام هدیه هایش، نامه ها را بیشتر دوست داشتم. با نوشتن راحت تر ابراز علاقه می کرد. قند توی دلم آب، می شد وقتی می خواندم: " ، تو عشق منی و این عشق، و است. من فکر می کنم ما یک وجودیم در دو قالب، ان شاالله خداوند ما را برای هم به سلامت نگاه دارد و از بنده های شایسته اش باشیم" به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند
+ هـمه‌مون یه داعشِ درون داریم؛ ڪه دونه دونه عقایدمون رو سر مۍبره! دقیقا همون جایی کہ میگیم، یه شب که هزار شـب نمیشه.. 🚫