#پارت13
🌷جمعی ازدوستان شهید🌷
آن شب ابراهیم در یک دور ورزش ، دعای توسل را با بچه ها زمزمه کرد. بعد هم ازسوز دل برای آن کودک دعا کرد. آن مرد هم با بچه اش در گوشه ای نشسته بود وگریه می کرد.
دوهفته بعد حاج حسن بعد از ورزش گفت: بچه ها روز جمعه ناهار دعوت شدید! با تعجب پرسیدم کجا!؟
گفت بنده خدائی که با بچه مریض آمده بود ، همان آقا دعوت کرده.
بعد ادامه داد:الحمدالله مشکل بچه اش بر طرف شده. دکتر هم گفته بچه ات خوب شده.برای همین ناهار دعوت کرده.
برگشتم وابراهیم را نگاه کردم .مثل کسی که چیزی نشنیده ، آماده رفتن می شد. اما من شک نداشتم ، دعای توسلی که ابراهیم باآن شور و حال عجیب خواند کار خودش را کرده.✨
😔💔
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگے_مجازے_هادے_دلہـا
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_رحمان_مدادیان
#امام_زمان
╔━━━━๑ღ❤ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے پرستوی گمنام کمیل
@rafiq_shahidam
@rafiq_shahidam
🕊️🕊️🕊️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
╚━━━━๑ღ❤ღ๑━━━━╝
#پارت13
🌷جمعی ازدوستان شهید🌷
آن شب ابراهیم در یک دور ورزش ، دعای توسل را با بچه ها زمزمه کرد. بعد هم ازسوز دل برای آن کودک دعا کرد. آن مرد هم با بچه اش در گوشه ای نشسته بود وگریه می کرد.
دوهفته بعد حاج حسن بعد از ورزش گفت: بچه ها روز جمعه ناهار دعوت شدید! با تعجب پرسیدم کجا!؟
گفت بنده خدائی که با بچه مریض آمده بود ، همان آقا دعوت کرده.
بعد ادامه داد:الحمدالله مشکل بچه اش بر طرف شده. دکتر هم گفته بچه ات خوب شده.برای همین ناهار دعوت کرده.
برگشتم وابراهیم را نگاه کردم .مثل کسی که چیزی نشنیده ، آماده رفتن می شد. اما من شک نداشتم ، دعای توسلی که ابراهیم باآن شور و حال عجیب خواند کار خودش را کرده.✨
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگے_مجازے_هادے_دلہـا
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_رحمان_مدادیان
#امام_زمان
╔━━━━๑ღ❤ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے پرستوی گمنام کمیل
@rafiq_shahidam
@rafiq_shahidam
🕊️🕊️🕊️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
╚━━━━๑ღ❤ღ๑━━━━╝