eitaa logo
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
4.9هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
19.8هزار ویدیو
277 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
📚بیانات آیت الله بهجت (ره) درباره امام زمان (عج) ✍چه مصائبی بر امام زمان(عج) که مالک همه کره زمین است و تمام امور به دست او انجام می‌گردد، وارد می‌شود، و آن حضرت در چه حالی است و ما در چه حالی؟ او در زندان است و خوشی و راحتی ندارد، و ما چقدر از مطلب غافلیم و توجه نداریم! کسانی که در خواب و بیداری تشرف حاصل نموده‌اند، از آن حضرت شنیده‌اند که فرموده است: « برای تعجیل فرج من زیاد دعا کنید». خدا می‌داند تعداد این دعاها باید چقدر باشد تا مصلحت ظهور فراهم آید. قطعاً اگر کسانی در دعا جدی و راستگو باشند و به همّ و ناراحتی اهل‌بیت علیهم‌السلام مهموم ، و به سرور آنان مستبشر باشند، مُبْصَراتی خواهند داشت و قطعاً مثل ما چشم بسته نیستند. 🕌 باید دعا را با شرایط آن کرد و توبه از گناهان از جمله شرایط دعاست، چنان‌که فرموده‌اند: «دُعآءُ التائِبِ مُسْتَجابٌ؛ دعای شخصی که توبه کند، اجابت می‌گردد». نه اینکه برای تعجیل فرج دعا کنیم و کارهایمان برای تبعید ( دور کردن ) و تأجیل ( به تاخیرانداختن ) فرج آن حضرت باشد! 📗 در محضر بهجت، ج1 ص 118 🕊🌹أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌹🕊 ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
• . گاهـے‌از‌خیـالِ‌من‌گذر‌میکنـے...🌱 بعد‌اشڪ‌میشوۍ..💔 رد‌پاهایت‌خط‌مـےشود‌ روی‌گونـھ‌ی‌‌‌مَن… 😭! - چقدر‌خوبـھ‌ڪ‌عطرِحضورت‌🌸 همیشـھ‌بامنـھ‌رفیقِ‌روزای‌تنھایـے :)✨ ♥️
باید‌بہ‌این‌باوࢪ🙂 ‌برسیم‌کہ‌بسیجےبودن🌱 ‌فقط‌تولباس"چریکی"خلاصہ‌نشدہ..✋🏻 اصل‌اینہ‌کہ‌نفس‌و‌باطنمون‌رو یہ‌پا‌بسیجےمخلص‌تربیت‌کنیم..!シ♥ ˹ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ⃟❤️¦📕➺ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
یڪ نگاه به 👇 مےٺواند سالها عبادٺٺ را بسوزاند🔥 و یڪ نگاه نڪردڹ👇 مے ٺواند برټر از سالها عبادٺ باشد✅ چشمت را ببند❌ سرت را پایین بینداز❗️ با خدا معامله ڪݩ .... چڪ هاے خدا سر وقت پاس مۍ شود وعده اش حقیقت محض است ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍‌‌‍ برای‌شھـادت‌ورفتـن‌‌تلاش‌نکنیـد بـرای‌رضای‌خـداکارکنیـدوبگوییـد : خداوندا‌نـه‌برای‌بھشـت، ونـه‌بـرای‌شھـادت... اگـرتومـارادرجھنمـت‌بینـدازی‌ ولـی‌ازمـاراضـی‌باشـی‌ بـرای‌ماکافیسـت :) ‌ـــــ‌شھیـدعلـی‌چیـت‌سازیـان🌷🌷
1.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ضامن چشمان آهوها به دادم میرسی؟ از آهو که کمتر نیستم اما پر از دلتنگیم...' ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╝
امام حسن عسکری ‌علیه‌السلام' درباره فرزندشان فرمودند: "بخدا قسم او قطعا غیبتی طولانی خواهد داشت که هیچ کس در آن از هلاکت نجات نمی یابد مگر کسی که: خداوند بزرگ او را در اعتقاد به امامتش ثابت بدارد؛ و به او توفیق دعا برای تعجیل فرجش بدهد." پروردگارا بحق امام عسکری علیه‌السلام ' فرج مولای غریب ما را برسان ♡ 🧡 ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╝
کلام شهید🥀 اگر می‌خواهی محبوبِ خدا شوی +گمنام باش(: کار کن برای خدا، نه برای معروفیت..!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃 🍃💚🍃💚🍃💚 💚🍃💚🍃 🍃💚 «♡بـسـم رب العشق ♡» 📗رمــان #فالی_در_آغوش_فرشته 🖍به قلم•°: آیناز غفاری نژا
💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃 🍃💚🍃💚🍃💚 💚🍃💚🍃 🍃💚 «♡بـسـم رب العشق ♡» 📗رمــان 🖍به قلم•°: آیناز غفاری نژاد 🔗 🌻 سرفه‌ای کردم و لبخند مصنوعی بر روی لبم نشوندم. - بفرمایید. + همون‌ جور که خودتون در جریان هستید ، بنده به سرطان مبتلا شدم و فقط خدا میدونه که آخر و عاقبتم قراره چه جوری باشه. اصلا هیچی مشخص نیست، حتی ممکنه بر اثر این بیماری فوت کنم. این ها رو باید پیشاپیش به شما و خانوادتون می گفتم که بعدا مشکلی در این رابطه پیش نیاد. از طرفی بنده از چند روز دیگه باید شیمی درمانی رو شروع کنم، ممکنه بر اثر شیمی درمانی موهام شروع به ریزش کنه و چهره ام دیگه برای شما قابل تحمل نباشه. عوارض دیگه ای هم داره که شما با توجه به شغلتون خیلی بیشتر از این موارد مطلع هستید اما بنده هم وظیفه دارم این موارد روبگم. سردرد های متعدد، درد های عضلانی، خستگی، زخم گلو، زخم دهن ... همه ایناها عوارضش هستند. آیا شما با وجود این همه عوارض و اینکه مشخص نیست بنده تا چه زمانی در قید حیات هستم حاضر هستید با همچین شخصی ازدواج کنید؟! بغض کردم. من این همه مدت زجر کشیدم برای به دست آوردن خودش! فقط خود واقعیتش نه قیافش، نه مادیاتش! نگاهم رو بالا آوردم و توی چشماش زل زدم، اینبار نگاهش رو از چشمای بی قرارم ندزدید. نگاهش چنگ زد به قلبم که ثانیه به ثانیه بی تاب تر می شد و در حال پس افتادن بودن. نگاه منتظرش رو که دیدم گفتم: - به قول مولانا. آن‌ چنان جای گرفتی تو به چشم و دل من که به خوبان دو عالم نظری نیست مرا . لب گزیدم و ادامه دادم. - فکر کنم اونقدر عشق بنده بهتون اثبات شده باشه که بدون در نظر گرفتن همچین مواردی اومدید خواستگاری درسته؟! این موارد اصلا مهم نیست، مهم شمایید. قیافه که در درجات خیلی پایین اولویت های بنده هست مهم اوناهایی بود که خدمتتون گفتم. لبخند خیلی محوی زد که سریع ناپدید شد. ‌+ بله کاملا درست میفرمایید. شناخت کاملی روی شما داشتم که به خودم اجازه دادم برای خواستگاری خدمت برسم. سوال دیگه‌ای هست در خدمتم. - خیر سوالی نیست. + بسیار خب. حجتی با گفتن یه یاعلی بلند شد که من هم بلند شدم و همراه با هم از اتاق خارج شدیم. &ادامـــه دارد ...... ~ •°🍃🍃✨💚✨💚✨💚✨🍃🍃°•~ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃 🍃💚🍃💚🍃💚 💚🍃💚🍃 🍃💚 «♡بـسـم رب العشق ♡» 📗رمــان 🖍به قلم•°: آیناز غفاری نژاد 🔗 🌻 مادر حجتی با دیدنمون شیرینیش رو کنار استکان چایی گذاشت و با لبخند بهم خیره شده. لبخند مصنوعی زدم و به مامان و بابا ای خیره شدم که حالا متوجه شدن بودند که حجتی سرطان داره، بابا آرامش خیلی خاصی توی چشماش بود و این یعنی مشکلی نداشت. اما مامان لبخندی خیلی مصنوعی بهم زد و این یعنی مخالف این وصلت بود. هنوز همون جوری ایستاده بودیم که مادر حجتی گفت: + خب دخترم میتونیم دهنمون رو شیرین کنیم؟! برای بار آخر به مامان نگاه کردم، همون لبخند مصنوعی رو هم دیگه بر لب نداشت و این بار خیلی بی روح بهم خیره شده بود. ‌‌- ب ... بله بفرمایید. با گفتن این جمله‌ام بابا و پدر و مادر حجتی بهمون تبریک گفتند اما مامان همون جوری بهم خیره شده بود. حجتی رفت و کنار پدرش نشست، من هم روی مبل تک نفره ای نشستم. بابا و پدر حجتی مشغول صحبت کردن بودند که این بار بابا ، با صدای بلندی گفت: × دخترم بیا کنار آقا آراد بشین که یه صیغه محرمیت بینتون خونده بشه، ان شاءالله فردا بریم برای آزمایشات و بقیه چیزها. احساس می کردم خوابم، مگه ممکنه اینقدر زود همه چیز درست شده باشه و به اونی که دوستش داشتم رسیده باشم. برای آخرین بار به مامان نگاه کردم که لبخند دردناکی روی صورتش جا خوش کرد. با شنیدن دوباره صدای بابا بلند شدم و به سمت حجتی رفتم با فاصله کنارش نشستم و به میوه های روی میز خیره شدم. مهریه و بقیه چیزها رو هم از قبل تعدادشون رو تعیین کرده بودیم و فقط مونده بود آزمایش ها. &ادامـــه دارد ...... ~ •°🍃🍃✨💚✨💚✨💚✨🍃🍃°•~ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c