eitaa logo
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
5هزار دنبال‌کننده
24.9هزار عکس
15.9هزار ویدیو
190 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 هرروز یک صفحه صفحه84 به نیت ظهور منجی عالم بشریت 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 🌹🌹🌹 @rafiq_shahidam ❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 84 34 - مردان‌ سرپرست‌ زنانند ‌به‌ سبب‌ برتری‌هایی‌ ‌که‌ ‌خدا‌ ‌به‌ برخی‌ ‌از‌ آنان‌ ‌در‌ برابر برخی‌ دیگر داده‌ ‌است‌ و ‌به‌ سبب‌ ‌آن‌ ‌که‌ ‌از‌ اموالشان‌ [‌برای‌ ‌آنها‌] خرج‌ می‌کنند [‌در‌ ‌این‌ رابطه‌] ‌پس‌ زنان‌ صالح‌ فرمانبردارند و ‌در‌ غیاب‌ [همسر] اسرار ‌او‌ و حدود الهی‌ ‌را‌ حفظ می‌کنند و [اما] ‌آن‌ دسته‌ ‌از‌ زنان‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌از‌ سرکشی‌ ‌آنها‌ بیم‌ دارید پندشان‌ دهید و [‌بعد‌] ‌در‌ بستر، ‌از‌ ‌آنها‌ دوری‌ کنید و [‌اگر‌ مؤثر واقع‌ نشد] تنبیه‌شان‌ کنید ‌پس‌ ‌اگر‌ اطاعت‌ ‌شما‌ کردند ‌بر‌ آنان‌ بهانه‌ مجویید، همانا ‌خدا‌ والای‌ بزرگوار ‌است‌ 35 - و ‌اگر‌ ‌از‌ ناسازگاری‌ میان‌ زن‌ و مرد بیم‌ دارید، داوری‌ ‌از‌ کسان‌ مرد و داوری‌ ‌از‌ کسان‌ زن‌ تعیین‌ کنید ‌اگر‌ ‌آنها‌ سر سازگاری‌ داشته‌ باشند ‌خدا‌ میانشان‌ آشتی‌ خواهد داد بی‌شک‌ خداوند دانا و آگاه‌ ‌است‌ 36 - و ‌خدا‌ ‌را‌ بندگی‌ کنید و چیزی‌ ‌را‌ ‌با‌ ‌او‌ شریک‌ نگردانید و ‌به‌ پدر و مادر احسان‌ کنید، و ‌به‌ خویشان‌، یتیمان‌، درماندگان‌، همسایه نزدیک‌، همسایه دور، دوست‌ همنشین‌ [همکار و غیره‌]، ‌در‌ راه‌ مانده‌ و بردگان‌ ‌خود‌ نیکی‌ کنید همانا خداوند کسی‌ ‌را‌ ‌که‌ خودبین‌ و فخر فروش‌ ‌باشد‌ دوست‌ نمی‌دارد 37 - همان‌ کسانی‌ ‌که‌ بخل‌ می‌ورزند و مردم‌ ‌را‌ ‌به‌ بخل‌ وا می‌دارند، و آنچه‌ ‌را‌ ‌خدا‌ ‌از‌ فضل‌ خویش‌ بدانها ارزانی‌ داشته‌ پنهان‌ می‌دارند و ‌برای‌ کافران‌ عذابی‌ خفت‌ بار آماده‌ کرده‌ایم‌ 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
حدیث (1) امام باقر عليه السلام : إِنَّ اللّه  عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ المُداعِبَ فِى الجَماعَةِ بِلا رَفَثٍ؛ خداوند عزوجل دوست دارد كسى را كه در ميان جمع شوخى كند به شرط آن كه ناسزا نگويد. كافى(ط-الاسلامیه) ج2، ص663، ح4 ای کاش ، می شد ماشین زمان روی لحظه خندیدن تو باز ایستد. ای کاش ، می شد جایزه ی زیباترین لبخند برای تو باشد ای کاش، گوش هایم نامحرم نبود و صدای شوخی و بذله گویی ات را از بهشت می شنیدم . راستی، سید ابراهیم تو اصلا کِی وقت کردی این‌قدر دلنشین شوی؟! @shahid__mostafa_sadrzadeh1 1400/9/24 🌹💝🌹💝🌹 #شهید_محمدحسین_محمدخانی #حضرت_رقیه #نقاش #لطیفه#فاطمیون https://www.instagram.com/p/CXc_M7Kooo5/?utm_medium=share_sheet
*📚نذر کتاب* ♦️به مناسبت سالروزشهادت شهید ابراهیم هادی🕊️🌷 دوستانی که تمایل دارند در نذر کتاب شهید ابراهیم هادی شریک باشند تا بصورت رایگان و وقف در گردش در دسترس مشتاقان شهید قرار بگیرند در حد توان یاری رسان ما باشند👌🏻 *# گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی* *شماره حساب بنام محمدرضا مدادیان⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️* *6104337952363552* ⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️ *شماره تماس جهت هماهنگی:09335848771* دوستان لطفاً رسانه‌ای باشید☝️ مجموعه فرهنگی مجازی شهید ابراهیم هادی هادی دلها ❤️https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/
••🖤•• ☘ امام کاظم علیه السلام می فرمایند: لایدخل الفقر بیتا فیه اسم محمد او احمد او علی او الحسن او الحسین او جعفر او طالب او عبدالله او فاطمه من النساء؛ در خانه ای که نام محمد یا احمد یا علی یا حسن یا حسین یا جعفر یا طالب یا عبدالله و یا از میان زنان، فاطمه باشد، فقر [و تنگدستی] وارد نمی شود. http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
آدم پیر می شود وقتی مادرش را صدا می زند و جوابی نمی شنود ... برای دل کودکی که گفت: كلّمینی، يا أمّا ... انا ابن الحسين ... نزدیک است
3️⃣ 2️⃣روز تا شهادت فاطمه زهرا سلام الله علیها باقی مانده است... 4⃣روز تا سیزدهم جمادی الاولی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به نقل 75 روز باقی مانده است...
*📚نذر کتاب* ♦️به مناسبت سالروزشهادت شهید ابراهیم هادی🕊️🌷 دوستانی که تمایل دارند در نذر کتاب شهید ابراهیم هادی شریک باشند تا بصورت رایگان و وقف در گردش در دسترس مشتاقان شهید قرار بگیرند در حد توان یاری رسان ما باشند👌🏻 *# گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی* *شماره حساب بنام محمدرضا مدادیان⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️* *6104337952363552* ⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️ *شماره تماس جهت هماهنگی:09335848771* دوستان لطفاً رسانه‌ای باشید☝️ مجموعه فرهنگی مجازی شهید ابراهیم هادی هادی دلها ❤️https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/
💔 🍂 حس قشنگی دارد این بودن، وقتی که از، باران و مهر و خنده لبریزی. باید رها شد، مثل تو هر بار، چون برگ های باغ ِ پاییزی. 🍂 💕✨💕✨💕✨💕✨💕✨
دوست داشتنِ آدمھاۍ بزرگ انسـان را بزرگ مـےکند و دوست داشتن آدمھاےِ نورانـے بـھ انسان نورانیت مـےدهد❤️! اثر وضعـےِ محبوب آنقدر زیاد است ڪھ آدم باید مراقب باشد مبـٰادا بـھ افراد بـےارزش علاقـھ پیدا کند🚶🏿‍♂❗️ چـھ دوستـے بھتر از شُھدا؟(: رفیقت ڪھ شُهدایۍ باشد تو هم شھید خواهـے شد🌱'! ✨'
😭 فاطمیه ماه خون ماه غم است فاطمیه یک محرم ماتم است فاطمیه چشم گل پر شبنم است فاطمیه عمر گل ها هم کم است فاطمیه دیده مهدی تر است اشک ریزان در عزای مادر است 
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ✿❀رمان #واقعی ✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے ✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵ ✿❀قسمت #ششم صدای کلی
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ✿❀رمان ✿❀ ✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵ ✿❀قسمت همان حرف ها را پشت تلفن تکرار کردم و برگشتم. مامان پرسید: _چی شده هی میروی و هی می آیی؟؟ تکیه دادم به دیوار. آقای بلندی زنگ زده می خواهد بیاید. مامان با لبخند گفت: _خب بگذار بیاید. + برای چی؟؟ اگر می خواست بیاید، پس چرا رفت؟؟ _ لابد مشکلی داشته و حالا که برگشته یعنی مشکل حل شده. من دلم روشن است. خواب دیدم شهلا. دیدم خانه تاریک بود، تو این طرف دراز کشیدی و ایوب آن طرف، سفیدی مثل نور از قلب ایوب بلند شد و آمد تا قلب تو. من می دانم تو و ایوب قسمت هم هستید بگذار بیاید. آن وقت محبتش هم به دلت می نشیند اکرم خانم صدا زد: _شهلا خانم باز هم تلفن. بعد خندید و گفت: _می خواهید تا خانه تان یک سیم بکشیم تا راحت باشید؟؟ مامان لبخند زد و رفت دم در.... من هم مثل مامان به خواب اعتقاد داشتم. به دلم نشسته بود اما خیلی بودم. مامان که برگشت هنوز می خندید. _ گفتم بیاید شاید به نتیجه رسیدید. گفتم: _ولی آقا جون نمی گذارد، گفت من به این دختر بِده نیستم. ایوب قرارش را با مامان گذاشته بود. وقتی آمد من و مامان خانه بودیم، آقاجون سر کارش بود. «رضا» مثل همیشه بود و «زهرا و شهیده» مدرسه بودند. دست ایوب به گردنش آویزان بود و از چهره اش مشخص بود که درد دارد مامان برایش پشتی گذاشت و لحاف آورد. ایوب پایش را دراز کرد و کاغذی از جیبش بیرون آورد. _ مامان می شود این نسخه را برایم بگیرید؟؟ من چند جا رفتم نبود. مامان کاغذ را گرفت. _ پس تا شما حرف هایتان را بزنید.. برگشته ام. مامان که رفت به ایوب گفتم: + کار درستی نکردید. _ می دانم ولی نمی خواستم بی گدار به آب بزنم. با عصبانیت گفتم: + این بی گدار به آب زدن است؟؟ ما که حرف هایمان را صادقانه زده بودیم، شما از چی می ترسیدید؟؟ چیزی نگفت گفتم: _ به هر حال من فکر نمی کنم این قضیه درست بشود. آرام گفت: _ " می شود" من_نه امکان ندارد، آقاجونم به خاطر کاری که کردید حتما مخالفت می کنند. _ من می گویم می شود، می شود. مگر اینکه... _مگر چی؟؟ _ مگه اینکه....خانم جان، یا من بمیرم یا شما... به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند