AUD-20211006-WA0002.mp3
7.02M
دلم از این میسوزه تو مدینه
یکی نمیگه چه غصهای داریم...😔
🎙حاج مهدی #رسولی
🔻هشدار: توجه داشته باشید، روضه حضرت را حتما با حضور قلب به گوش بسپارید. حرف از بلای عظیم است...🖤🖤🖤
التماس دعا
#فاطمیه
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
❤️❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
🌹🌹🌹
@rafiq_shahidam
❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
هدایت شده از کانال شهید ابراهیم هادی(علمدار کمیل)
سوره توبه، آیه 20:
«الذین ءامنوا و هاجروا و جهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجة عندالله و اولئک هم الفائزون»
«کسانی که ایمان آورده و هجرت کرده و در راه خدا با مال و جانشان به جهاد پرداخته اند، نزد خدا مقامی هر چه والاتر دارند و اینان همان رستگارانند. »
@rafiq_shahidam96
مرام و شیوه ابراهیم در برخورد با بچههای محل نیز به همین صورت بود.
او پس از جذب جوانان محل به ورزش، آنها را به سوی هیئت و مسجد سوق می داد و می گفت: وقتی دست بچهها توی دست امام حسین (ع) قرار بگیره مشکل حل می شه. خود آقا نظر لطفش را به آنها خواهد داشت
یکی ازدوستانش نقل می کرد که: سالها پس از شهادت ابراهیم در یکی از مساجد تهران مشغول فعالیت فرهنگی بودم. روزی در این فکر بودم که با چه وسیلهای ارتباط بچهها را با مسجد و فعالیتهای فرهنگی حفظ کنیم؟ همان شب ابراهیم را در خواب دیدم. تمامی بچههای مسجد را جمع کرده و می گفت «از طریق تشکیل هیئت هفتگی بچه ها را حفظ کنید». بعد در مورد نحوه کار توضیح داد و...
ما هم این کار را انجام دادیم. ابتدا فکر نمی کردیم موفق شویم. ولی با گذشت سالها، هنوز از طریق هیئت هفتگی با بچهها ارتباط داریم
@rafiq_shahidam96
1400/9/26
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی #فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#رفیق_شهیدم #شهید_ابراهیم_هادی #ابراهیم_هادی #علمدار_کمیل #کانال_کمیل #شهید_مصطفی_صدرزاده #شهید_مهدی_زین_الدین #شهید_حسین_معزغلامی #شهید_رحمان_مدادیان #شهید_باکری #شهید_احمد_مشلب #شهادت #فاطمیه #ایام_فاطمیه #حضرت_ام_البنین #حضرت_زهرا #حضرت_اباالفضل #حضرت_زینب #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #فقط_حیدر_امیرالمومنین_است #امام_زمان_عج #مهدویت #جمکران #حجاب #محجبه #چادر #قم #قمر_بنی_هاشم
https://www.instagram.com/p/CXlBzpyIM5T/?utm_medium=share_sheet
لحظهی غروب، متعلّق به امام زمانت است، برنامهٔ خود را طوری تنظیم کن که چند دقیقه توسل به امام زمان ارواحنافداه داشته باشی. همه باهم دعای فرج روزمزمه کنیم
〖زیباستآنروزیکہ
درمحشرفریادزنند#فرزندانزهرا
واردبهشتشوند💚🌿!...〗
#فاطمیہ
📖«««﷽»»»📖
*🌺 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن،اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَة القران
*ختم گروهی قرآن کریم*
سلام دوستان و همراهان عزیز ختم قرآن داریم هر جزء به نام یک شهید
*🌹با توکلـ به نامـ اعظمتـ یا رحمانـ یا رحیمـ🌹*
*📚لطفا اعلام قرائت را پی وی مدیران ارسال بفرمائید*
@mis233
﷽📖جزء 1)🌹شهید ابراهیم هادی✅
﷽📖جزء 2)🌹شهیدمصطفی صدزاده✅
﷽📖جزء 3)🌹شهیدای گمنام✅
﷽📖جزء 4)🌹شهید تهامی
﷽📖جزء 5)🌹شهید محسن حججی✅
﷽📖جزء 6)🌹 شهید مجید بقایی
﷽📖جزء 7)🌹شهید رحمان مدادیان✅
﷽📖جزء 8)🌹شهید رسول خلیلی✅
﷽📖جزء 9)🌹شهید مهدی زین الدین✅
﷽📖جزء 10)🌹شهید مجید زین الدین
_🔰__🔰___
﷽📖جزء11)🌹شهید مغنیه✅
﷽📖جزء 12)🌹شهید اینانلو✅
﷽📖جزء 13)🌹شهیداسماعیل دقایقی
﷽📖جزء 14)🌹شهیدقاسم سلیمانی✅
﷽📖جزء15)🌹شهید سیدرضا حسینی✅
﷽📖جزء 16)🌹شهید حسین پور جعفری
﷽📖جزء 17)🌹( شهید محمد ابراهیم همت✅
﷽📖جزء 18)🌹شهید رجایی(۲)
﷽📖جزء 19) 🌹شهید قربان خانی
﷽📖جزء 20)🌹شهیده صدیقه رودباری
_🔰__🔰___
﷽📖جزء 21)🌹شهید مرتضی عطایی
﷽📖جزء 22)️🌹شهید حسین خرازی
﷽📖جزء 23)🌹شهید عباس دانشگر✅
﷽📖جزء 24)🌹شهید ابومهدی مهندس
﷽📖جزء 25)🌹شهید وحید زمانی✅
﷽📖جزء 26)🌹شهید محمدرضا دهقان✅
﷽📖جزء 27)🌹شهید احمدکاظمی
﷽📖جزء 28) 🌹شهید بلباسی
﷽📖جزء 29)🌹شهید هادی ذولفقاری✅
﷽📖جزء 30)🌹شهید احمد کشوری
*❣الـلَّهُــــمَّ عَجِّـــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَـــــــــرَجْ❣*
*مهلت_قرائت جزءهای برداشته شده یک هفته است.*
✍🏻با تشکر از همراهی شما بزرگواران🌹.#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
❤️❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
🍃🌹🍃🌹🍃
@shahid__mostafa_sadrzadeh1
❤️❤️❤️❤️
*شهیدان برادران زین الدین*❤️
https://chat.whatsapp.com/HoIRymBAzO67aHggqoXdki
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
هرروز یک صفحه
صفحه87
به نیت ظهور منجی عالم بشریت
#قران
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
❤️❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
🌹🌹🌹
@rafiq_shahidam
❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
#ترجمه_صفحه87
2 - آنها هستند که خدا لعنتشان کرده و هر که را خدا لعنت کند هرگز برای او یاوری نخواهی یافت
53 - یا برای آنها بهرهای از حکومت است! که در این صورت به مردم سر سوزنی نمیدادند
54 - یا این که بر مردم نسبت به آنچه خدا از کرم خویش به ایشان داده رشک میبرند! همانا که ما خاندان ابراهیم را کتاب و حکمت دادیم و بدیشان فرمانروایی بزرگی بخشیدیم
55 - پس برخی از آنان به وی ایمان آوردند و برخی روی برتافتند و آنها را جهنم افروخته بس است
56 - کسانی که به آیات ما کافر شدند، به زودی آنها را به آتشی درآوریم که هر بار پوستشان پخته شود، پوستی دیگر بر جایش نهیم تا عذاب را [به طور کامل] بچشند بیشک خداوند شکستناپذیر حکیم است
57 - و کسانی را که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند به بهشتهایی وارد سازیم که از پای درختانش نهرها جاری است که برای همیشه در آن بمانند، و در آن جا برایشان همسرانی پاکیزه است و آنها را به سایهای پایدار در آوریم
58 - همانا خدا به شما فرمان میدهد که سپردهها را به صاحبانش پس دهید و چون میان مردم حکم کردید به عدالت حکم کنید، به راستی چه نیک است این چیزها که خدا شما را بدان پند میدهد همانا خدا شنوا و بیناست
59 - ای کسانی که ایمان آوردهاید! خدا را اطاعت کنید و از پیامبر و کاردارانی که از شما هستند فرمان برید پس هرگاه در چیزی اختلاف کردید آن را به خدا و پیامبر ارجاع دهید اگر به خدا و روز واپسین ایمان دارید، که این بهتر و نیکو فرجامتر است
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
آجرك الله يا بقية الله امشب صاحب عزا خود ِ امام زمان ِ اگه همه ي روضه هاي سالت باني ِ عزا امام زمان ِ امشب ديگه دم در مي ايسته و شال عزا به گردن مي اندازه اعتقاد ما بر اينه تا اونها نخواهند كسي وارد مجلسشون نميشه
امشب صاحب عزا، مولایمان امام زمان است. ما نمیبینیم و نمیدانیم. ای بسا در مجلسی صاحب عزا بیاید و من و تو غافل!
باور کنیم که عزاداریهای ما برمصیبت مادر مرهمی است برای قلب داغدار صاحب عزا،🖤🏴🏴
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
📖«««﷽»»»📖 *🌺 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن،اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَة القران *خ
رفقا همت کنید با کمک همدیگر بتوانیم قرآن را کامل ختم کنیم...
با تشکر
📖«««﷽»»»📖
*🌺 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن،اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَة القران
*ختم گروهی قرآن کریم*
سلام دوستان و همراهان عزیز ختم قرآن داریم هر جزء به نام یک شهید
*🌹با توکلـ به نامـ اعظمتـ یا رحمانـ یا رحیمـ🌹*
*📚لطفا اعلام قرائت را پی وی مدیران ارسال بفرمائید*
@mis233
﷽📖جزء 1)🌹شهید ابراهیم هادی✅
﷽📖جزء 2)🌹شهیدمصطفی صدزاده✅
﷽📖جزء 3)🌹شهیدای گمنام✅
﷽📖جزء 4)🌹شهید تهامی✅
﷽📖جزء 5)🌹شهید محسن حججی✅
﷽📖جزء 6)🌹 شهید مجید بقایی✅
﷽📖جزء 7)🌹شهید رحمان مدادیان✅
﷽📖جزء 8)🌹شهید رسول خلیلی✅
﷽📖جزء 9)🌹شهید مهدی زین الدین✅
﷽📖جزء 10)🌹شهید مجید زین الدین✅
_🔰__🔰___
﷽📖جزء11)🌹شهید مغنیه✅
﷽📖جزء 12)🌹شهید اینانلو✅
﷽📖جزء 13)🌹شهیداسماعیل دقایقی✅
﷽📖جزء 14)🌹شهیدقاسم سلیمانی✅
﷽📖جزء15)🌹شهید سیدرضا حسینی✅
﷽📖جزء 16)🌹شهید حسین پور جعفری✅
﷽📖جزء 17)🌹شهید محمد ابراهیم همت✅
﷽📖جزء 18)🌹شهید رجایی(۲)✅
﷽📖جزء 19) 🌹شهید قربان خانی✅
﷽📖جزء 20)🌹شهیده صدیقه رودباری ✅
_🔰__🔰___
﷽📖جزء 21)🌹شهید مرتضی عطایی✅
﷽📖جزء 22)️🌹شهید حسین خرازی✅
﷽📖جزء 23)🌹شهید عباس دانشگر✅
﷽📖جزء 24)🌹شهید ابومهدی مهندس✅
﷽📖جزء 25)🌹شهید وحید زمانی✅
﷽📖جزء 26)🌹شهید محمدرضا دهقان✅
﷽📖جزء 27)🌹شهید احمدکاظمی✅
﷽📖جزء 28) 🌹شهید بلباسی✅
﷽📖جزء 29)🌹شهید هادی ذولفقاری✅
﷽📖جزء 30)🌹شهید احمد کشوری✅
*❣الـلَّهُــــمَّ عَجِّـــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَـــــــــرَجْ❣*
*مهلت_قرائت جزءهای برداشته شده یک هفته است.*
✍🏻با تشکر از همراهی شما بزرگواران🌹.#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
❤️❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
🍃🌹🍃🌹🍃
@shahid__mostafa_sadrzadeh1
❤️❤️❤️❤️
*شهیدان برادران زین الدین*❤️
https://chat.whatsapp.com/HoIRymBAzO67aHggqoXdki
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ✿❀رمان #واقعی ✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے ✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵ ✿❀قسمت #دوازدهم هر
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿
✿❀رمان #واقعی
✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵
✿❀قسمت #سیزدهم
چند روز مانده به مراسم عقدمان،ایوب رفت به #جبهه و دیرتر از موعد برگشت.
به وقتی که از #آقای_خامنه ای برای #عقد گرفته بودیم نرسیدیم.
عاقد خبر کردیم تا توی خانه خطبه بخواند.
دو شاهد لازم داشتیم. رضا که منطقه بود.
ایوب بلند شد.
_ میروم شاهد بیاورم.
رفت توی کوچه، مامان چادر سفیدی که زمان خودش سرش بود برایم اورد.
چادر مشکی را از سرم برداشت و چادرش را سرم کرد.
ایوب با دو نفر برگشت.
_ این هم شاهد
از لباس های خاکیشان معلوم بود تازه از جبهه برگشته اند.
یکی از آنها به لباسش اشاره کرد و گفت
+ آخه با این وضع؟ نگفته بودی برای عقد میخواهی!
_ خیلی هم خوشگل هستید، آقا بفرمایید.
نشست کنارم.
مامان اشکش را پاک کرد و خم شد، از توی قندان دو حبه قند برداشت.
عاقد شروع کرد.
صدا خرت خرت قندی ک مامان بالای سرم میسایید بلند شد.
..........................
آقا جون راننده #تاکسی #فرودگاه بود، همیشه قبل از اینکه از خانه بیرون برود، همه ی ما بچه ها را می بوسید و بعد پیشانی مادر را
یک بار یادش رفت...
چنان قشقرقی به پا کردیم که آقاجون از ترس آبرویش برگشت و پیشانی مامان را بوسید و رفت.
برای خودشان لیلی و مجنونی بودند.
برای همین مامان خیلی عصبانی شد، بعد از #شش_ماه هنوز ایوب را "برادر بلندی" صدا می زنم.
با دلخوری گفت:
_ گناه دارد شهلا، جلویش با چادر که می نشینی، مثل غریبه ها هم که صدایش می زنی. طفلک برادرت نیست، شوهرت است.
ایوب خیلی زود با من صمیمی شد، یک بار بعد عقدمان جلوی مامان گفت:
_ لااقل این جمله ای که می گویم را تکرار کن، دل من خوش باشد.
گفتم:
+ چی دل شما را خوش می کند؟
گفت:
_ به من بگو، مثل بچه ای که به مادرش محتاج است، به من احتیاج داری.
شمرده شمرده گفت که خوب کلماتش را بشنوم.
رنگم از خجالت سرخ شد.
چادرم را زیر گلویم محکم گرفتم و عین کلمات را تکرار کردم.
همان فردای عقدمان هم رفته بود #تبریز، یک روزه برگشت؛ با دست پر.
از اینکه اول کاری برایم #هدیه آورده بود، ذوق کرده بودم.
قاب عکس بود.
از کادو بیرون آوردم، خشکم زد.
عکس خودش بود، درحالی که می خندید.
+ چقدر خودت را تحویل می گیری، برادر بلندی!
ایوب قاب را ازدستم گرفت، روی تاقچه گذاشت. یک گلدان کوچک هم گذاشت کنارش.
_ منو هر روز می بینی دلت برام تنگ نمیشه.
به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿
✿❀رمان #واقعی
✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵
✿❀قسمت #چهاردهم
دوست هایم وقتی توی خیابان من و ایوب را با هم می دیدند، می گفتند:
"تو که می خواستی با جانباز ازدواج کنی پس چی شد؟؟"
هر چه می گفتم ایوب هم #جانباز است، باورشان نمی شد. مثل خودم، روز اول خواستگاری.
بدن ایوب پر از تیر #ترکش بود و هر کدام هم برای یک عملیات.
با #ترکش های توی سینه اش مشهور شده بود.
آنها را از #عملیات_فتح_المبین با خودش داشت.
از وقتی ترکش به قلبش خورده بود تا اتاق عمل، چهل و پنج دقیقه گذشته بود و او زنده مانده بود.
روزنامه ها هم خبرش را نوشتند، ولی بدون اسم تا خانواده اش نگران نشوند.
همان عملیات فتح المبین تعدادی از #رزمنده ها زیر آتش خودی و دشمن گیر می افتند،طوری که اگر به توپخانه یک گرای اشتباه داده می شد، رزمنده های خودمان را می زد.
ایوب طاقت نمی آورد، از فرمانده اجازه می گیرد که با ماشین برود جلو و بچه ها را بیاورد... چند نفری را می رساند و بر می گردد.
به مجروحی کمک می کند تا از روی زمین بلند شود، #خمپاره کنارشان منفجر می شود.ترکش ها سرِ آن مجروح را می برد و بازوی ایوب را.
موج انفجار چنان ایوب را روی زمین می کوبد که اشهدش را می گوید.
سرش گیج می رود و نمی تواند بلند شود.
کسی را می بیند که نزدیکش می شود.می گوید بلند شو.
و #دستش_رامیگیردوبلندش_میکند.
ایوب بازویش را که به یک پوست آویزان شده بود، بین کش شلوار کردیش می گذارد و تا خاکریز می رود
می گفت:
_ من از بازمانده های #هویزه هستم.
این را هر بار می گفت...،
صدایش می گرفت و اشک در چشمانش حلقه میزد.
دکترها می گفتند
سردرد های ایوب برای آن #سه_تاترکشی است که توی سرش جا خوش کرده اند... از شدت درد #کبود می شد و #خون چشمانش را می پوشاند.
برای آنکه آرام شود سیگار می کشید.
روز خواستگاری گفتم که از سیگار بدم می آید، قول داد وقتی عمل کند و دردش خوب شود، سیگار را هم بگذارد کنار.
دکترها موقع عمل به جای سه تا، پنج تا ترکش دیدند که به قسمت حساسی از #مغز نزدیک بودند.
عمل سخت بود و یک اشتباه کوچک میتوانست #بینایی ایوب را بگیرد.
وقتی عمل تمام شد،...
دکتر با ذوق دور ایوب تازه به هوش آمده می چرخید.
عددهایی را با دست نشانش می داد و ایوب که درست می گفت، دکتر بیشتر خوشحال می شد
به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند