h_roghayeh_tdel.ir_.mp3
2.75M
نواهنگ فوقالعاده جانسوز
روضه حضرت رقیه سلام الله علیها
من را ببخش اگر که لکنت زبان گرفتم
حاج محمود کریمی
#پیشنهاد_ویژه_دانلود
Shab2Fatemieh1-1399[04](1)(1).mp3
4.45M
🏴مادر خوبم، دردت به جونم
شبیه باغ پاییزه، این خونه بی لبخند مادر
فقط سکوت سرد غم، میباره از دیوار و از در
بابا بگو که مادرم، خوب میشه آخر
این قلب کوچیک، از هم میپاشه، اگه یه روزی، مادر نباشه
خورشید خونه، ای مهربونم، مادر خوبم، دردت به جونم
امشب برا نماز شب، هر جور شده منو صدا کن
شبیه هر شب تو قنوت، همسایه هامونو دعا کن
بعدش تو رو خدا، دعا، برا شفا کن
عجل وفاتی، نگو دوباره، بابا که جز تو، یاور نداره
خورشید خونه، ای مهربونم، دورت بگردم، دردت به جونم
حس میکنم بابا چقد، تنگه دلش برای گریه
گریه نمیکنه ولی، داره نگاش هوای گریه
تا پشت پلکاش اومدن، موجای گریه
چیزی نمیگه، تا که مبادا، بشکنه بغضش، جاری شه اشکا
خورشید خونه، ای مهربونم، دورت بگردم، دردت به جونم
بانوای: حاج میثم مطیعی
یا اباصالح ( عج )
هیچ کس را به اندازه ے شما اذیت نکرده ایم ،
بیش از یازده قرن منتظر ماندے تا ما بفهمیم :
🍁بے همگان به سر شود
بے تو به سر نمے شود🍁
تا بفهمیم بے تو هیچیم و کارے نمیتوانیم بکنیم،
تا باور کنیم تا تو نباشے همیشه گرفتار رنج و فساد و ظلم هستیم
خ
✨منتظر ماندے تا براے آمدنت کارے کنیم ،
✨منتظر ماندے تا لیاقت پیداکنیم
و دردمندانه و دلسوزانه فرمودے:
« اگر شیعیان ما که خداوند بر انجام طاعت، موفقشان بدارد در وفا کردن به عهد ما همدل بودند،ملاقات ما از آن ها به تاخیر نمے افتاد و سعادت دیدار همراه با معرفت ما به سوے آن ها مے شتافت پس ما را از آن ها پوشیده نمے دارد مگر همان چیز هایے که از آن ها به ما مے رسد و ما دوست نداریم و از آن ها انتظار نداریم. »
✋دستمان را بگیر و ما را امام زمانی کن!!
در خوابے سنگین هستیم، بیدارمان فرما!!
🤲🤲🌷
او گفت #جمهوری_اسلامی حرم است و برای دفاع از این حرم جانش را داد؛💔
بیایید اگر این حرم اشکالی پیدا کرد رفعش کنیم نه تخریب...☝️
#حاج_قاسم
#مدافع_حرم🌹
حضرت فاطمه زهرا (س) فرمود:
مَنْ اصْعَدَ إ لیَ اللّهِ خالِصَ عِبادَتِهِ، اهْبَطَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ افْضَلَ مَصْلَحَتِهِ.(بحارالانوار:ج67، ص249، ح25)
هر کس عبادات و کارهای خود را خالصانه برای خدا انجام دهد، خداوند بهترین مصلحت ها و برکات خود را برای او تقدیر می نماید.
#شهادت_حضرت_فاطمه_الزهرا(س)
#عفت_و_پاکدامنی
#حماسه_۹_دی
#ما_می_آییم
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿
✿❀رمان #واقعی
✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵
✿❀قسمت #سی_ودوم
ایوب فقط گفت:
_ "چشمم روشن...."
و هدی را صدا زد:
_"برایت #می_خرم بابا ولی #دوتاشرط دارد.
#اول اینکه #نمازت قضا نشود و #دوم اینکه هیچ #نامحرمی دستت را نبیند"
از خانه رفت بیرون و با دو تا #نوار_کاست و شعر و آهنگ ترکی برگشت.
آنها را گرفت جلوی چشمان هدی و گفت
_"بفرما، حالا ببینم چقدر می خواهی برقصی"
دوتا #لاک و یک شیشه آستون هم گرفته بود.
دو سه روز صدای آهنگ های ترکی و بالا پریدن های هدی، توی خانه بلند بود.
چند روز بعد هم #خودش نوار ها را #جمع کرد و توی کمدش #قایم کرد.
برای هر نماز با #پنبه و #استون می افتاد به جان ناخن هایش، بعد از #وضو دوباره #لاک می زد و صبر می کرد تا نماز بعدی.
وقتی هم که توی کوچه می رفت، ایوب منتظرش می ماند تا خوب لاک هایش را #پاک کند.
بالاخره خودش خسته شد و لاک را گذاشت کنار بقیه #یادگاری ها...
توی خیابان، ایوب خانم ها را به هدی نشان می داد:
_"از کدام بیشتر خوشت می آید؟"
هدی به دختر های #چادری اشاره می کرد و ایوب محکم هدی را می بوسید
به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند