ســ✋🏻ــلام امام زمانم 💚 🌞 صبح ، چہ دل انگیز است وقتی که طلوع با سلام بر شما ، آغاز می شود . روز ، چه بربرکت است وقتی حلاوت یاد شما در آن جاری است ☺️ زندگی چه پرامید است وقتی گرمای دلنشین نگاه شما در آن احساس می شود 🍃 ... و غم چه واژه ی دوری است وقتی باران زلال نام قشنگتان ، بر دلم می بارد ... چقدر خوشبختم که شما را دارم ...😌 🤲🏻 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج صبحت بخیرمولاے من💚 صبحتــون مهدوےســ✋🏻ــلام امام زمانم 💚 🌞 صبح ، چہ دل انگیز است وقتی که طلوع با سلام بر شما ، آغاز می شود . روز ، چه بربرکت است وقتی حلاوت یاد شما در آن جاری است ☺️ زندگی چه پرامید است وقتی گرمای دلنشین نگاه شما در آن احساس می شود 🍃 ... و غم چه واژه ی دوری است وقتی باران زلال نام قشنگتان ، بر دلم می بارد ... چقدر خوشبختم که شما را دارم ...😌 🤲🏻 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج صبحت بخیرمولاے من💚 صبحتــون مهدوے •┈┈••✾•✨⁦♥️⁩✨•✾••┈┈• @rafiq_shahidam96 🦋🦋🦋 http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c

خود را که شبیه شهدا گردانی یک روز شهید میشوی باور کن ... ‌ شهید دفاع مقدس 🌷 شهید اسماعیل فرخی نژاد🌷 شهید مدافع حرم 🌷 شهید خلیل تختی نژاد🌷 سلام صبحتون شهدایی ❤❤❤ @rafiq_shahidam96

🌹🕊 #کلام_شهید💌 دلتون رو گرفتار این پیچ و خم دنیا نڪنید این پیچ و خم دنیا انسان رو به باتلاق می‌برد و گرفتار می‌ڪند ازش نجات هم نمیشه پیدا ڪرد. #شهید_احمد_کاظمی♥️🕊 ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 ❤️❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c

#آیه‌نور✨ امام صادق(ع) فرمود: خداوند متعال خطاب به رسول اکرم(ص)فرمود: «ای محمد! قبل از این که آسمان ها، زمین، عرش و دریا راخلق کنم. نور تو و علی را آفریدم».🌼♥️ 📚جلاء العیون. ص 11 ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 ❤️❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c

نہ اینڪہ حرفے نباشد، هست، خیلے هم هست... اما عاشق‌ها مے‌دانند دلتنگے بہ استخوان ڪہ برسد مے‌شود سڪوت...💔 #برادر_شھیدم ابراهیم هادی

📜حضرت امام رضا علیه السلام : «به بزرگترها احترام بگذار و با کوچکترها مهربان باش.» 📚عیون اخبار الرضا-ج2-ص 265 ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 ❤️❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c

🌹{ #خداےخوبِ_ابراهیم }🌹 🔸️از بزرگان محل و مسجد ماست. کنارش نشستم و گفتم از ابراهیم برایم بگو. سکوت کرد. چشمانش خیس شد و گفت: جوان بودم. محیط فاسد قبل از انقلاب. می‌خواستم کار را رها کنم. می‌خواستم به دنبال هرزگی بروم و… آن روز سرکار نرفتم. ابراهیم هم سر کار نرفت. چون تا ظهر با من در خیابان راه رفت و حرف زد تا مرا هدایت کند. صاحب کار من که از بستگانم بود، دنبالم آمده بود. یکباره مرا دید. جلو آمد و یک کشیده محکم در صورت ابراهیم زد! فکر کرده بود او باعث گمراهی من است! اما ابراهیم … برای خدا صبر کرد. صبر کرد تا توانست مرا آدم کند. مرد صورتش خیس خیس شده بود و با سکوتش این آیه را فریاد می زد: " وَلِرَبِّکَ فَاصْبِرْ " و بخاطر پروردگارت صبر کن (مدثر/۷) ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 ❤️❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c