نیمه شعبان بود.با ابراهیم وارد کوچه شدیم، چراغانی کوچه خیلی خوب بود.
بچههای محل انتهای کوچه جمع شده بودند. وقتی به آنها نزدیک شدیم همه مشغول ورق بازی و شرطبندیو...بودند!!
ابراهیم با دیدن آن وضعیت خیلی عصبانی شد. اما چیزی نگفت.
من جلو آمدم و آقا ابراهیم را معرفی کردمو گفتم: ایشان از دوستان من و قهرمان والیبال وکشتی هستند. بچه ها هم با ابراهیم سلام و احوالپرسی کردند.
بعد طوری که کسی متوجه نشود، ابراهیم به من پول دادو گفت: برو ده تا بستنی بگیرو سریع بیا.
آن شب ابراهیم با تعدادی بستنی و حرف زدنو گفتنو خندیدن، با بچههای محل ما رفیق شد.
در آخر هم از حرام بودن ورق بازی گفت.
وقتی از کوچه خارج میشدیم تمام کارت ها پاره شده و در جوب ریخته شده بود...!!
حالا که کارشناس مسائل آموزشی هستم میفهمم ابراهیم چقدر دقیقو صحیح کار تربیتی را انجام میداد و چه زیبا #امربهمعروف و #نهیازمنکر میکرد...
📚کتابسلام برابراهیم۱،صفحهی ۱۷۰
#شهید_ابراهیم_هادی♥️🕊
❤️❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c