#هفته_دولت | #شهدا
⭕️ برادر حامد؛ بخشدار بهشت!
👈 در «هفته دولت» یادی می کنیم از #اولین_شهید_دولت در دفاع مقدس که اهل #هویزه است.
#شهید_حامد_جرفی
➕ #محرم
#پروفایل_محرم
#پروفایل
#واکسن
#رئیسی
#پروفایل_شهدایی
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
❤️❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
🌹🌹🌹
@rafiq_shahidam
❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
هدایت شده از کانال شهید ابراهیم هادی(علمدار کمیل)
•|هوالشهید|•
@shahid_rahman_medadian
خرم آن لحظه که مشتاق به یاری برسد ...
و بعد از دوسال انتظار به سر رسید
.
ثیت نام سراسری خادمین شهدا
از ۲۰ الی ۲۷ آذرماه ۱۴۰۰
از طریق سایت:
khademin.koolebar.ir
@shahid_rahman_medadian
#شهید_رحمان_مدادیان #راهیان_نور #ثبت_نام_خادمین #خادمین #خادمین_شهدا #جهاد_رسانه_راهیان_نور #یاحسین #طلائیه #محرم #عاشورا #مداحی #انگشتر #مذهبی #سرزمین_نور #مسابقه_اربعین #شهدا_مهمان_دل_ما_باشید #مثل_شهیدان #گلزار_شهدا #دفاع_مقدس #حجاب #راهیان_نور_مجازی #کرونا #شلمچه #هویزه #خادم_الشهدا #عشق #حجاب #محجبه #دخترونه #مدافعان_حرم #مذهبی #خادمین_شهدا #راهیان_نور_جنوب
https://www.instagram.com/p/CXTY6rVIiBg/?utm_medium=share_sheet
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿
✿❀رمان #واقعی
✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵
✿❀قسمت #چهاردهم
دوست هایم وقتی توی خیابان من و ایوب را با هم می دیدند، می گفتند:
"تو که می خواستی با جانباز ازدواج کنی پس چی شد؟؟"
هر چه می گفتم ایوب هم #جانباز است، باورشان نمی شد. مثل خودم، روز اول خواستگاری.
بدن ایوب پر از تیر #ترکش بود و هر کدام هم برای یک عملیات.
با #ترکش های توی سینه اش مشهور شده بود.
آنها را از #عملیات_فتح_المبین با خودش داشت.
از وقتی ترکش به قلبش خورده بود تا اتاق عمل، چهل و پنج دقیقه گذشته بود و او زنده مانده بود.
روزنامه ها هم خبرش را نوشتند، ولی بدون اسم تا خانواده اش نگران نشوند.
همان عملیات فتح المبین تعدادی از #رزمنده ها زیر آتش خودی و دشمن گیر می افتند،طوری که اگر به توپخانه یک گرای اشتباه داده می شد، رزمنده های خودمان را می زد.
ایوب طاقت نمی آورد، از فرمانده اجازه می گیرد که با ماشین برود جلو و بچه ها را بیاورد... چند نفری را می رساند و بر می گردد.
به مجروحی کمک می کند تا از روی زمین بلند شود، #خمپاره کنارشان منفجر می شود.ترکش ها سرِ آن مجروح را می برد و بازوی ایوب را.
موج انفجار چنان ایوب را روی زمین می کوبد که اشهدش را می گوید.
سرش گیج می رود و نمی تواند بلند شود.
کسی را می بیند که نزدیکش می شود.می گوید بلند شو.
و #دستش_رامیگیردوبلندش_میکند.
ایوب بازویش را که به یک پوست آویزان شده بود، بین کش شلوار کردیش می گذارد و تا خاکریز می رود
می گفت:
_ من از بازمانده های #هویزه هستم.
این را هر بار می گفت...،
صدایش می گرفت و اشک در چشمانش حلقه میزد.
دکترها می گفتند
سردرد های ایوب برای آن #سه_تاترکشی است که توی سرش جا خوش کرده اند... از شدت درد #کبود می شد و #خون چشمانش را می پوشاند.
برای آنکه آرام شود سیگار می کشید.
روز خواستگاری گفتم که از سیگار بدم می آید، قول داد وقتی عمل کند و دردش خوب شود، سیگار را هم بگذارد کنار.
دکترها موقع عمل به جای سه تا، پنج تا ترکش دیدند که به قسمت حساسی از #مغز نزدیک بودند.
عمل سخت بود و یک اشتباه کوچک میتوانست #بینایی ایوب را بگیرد.
وقتی عمل تمام شد،...
دکتر با ذوق دور ایوب تازه به هوش آمده می چرخید.
عددهایی را با دست نشانش می داد و ایوب که درست می گفت، دکتر بیشتر خوشحال می شد
به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿
✿❀رمان #واقعی
✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵
✿❀قسمت #بیستم
موقع به دنیا آمدن #محمدحسین، آقاجون و مامان، من را بردند بیمارستانمحمد حسین که به دنیا آمد...
#پایش کمی انحراف داشت. دکتر گچ گرفت و خوب شد.
دکترها چند بار سفارش کرده بودند که اگر امکانش را داریم،..
برای قلب ایوب برویم خارج ترکش توی سینه ایوب خطرناک بود.
#خرج عمل قلب خیلی زیاد بود.
آنقدر که اگر #همه_زندگیمان را میفروختیم، باز هم کم می آوردیم.
اگر ایوب تعهد نامه اش را امضا می کرد، #بنیاد خرج سفر را تقبل می کرد. ایوب قبول نکرد.
گفت:
" وقتی میخواستم #جبهه بروم، امضا #ندادم. برای #نمازجمعه هایی که رفتم هم همینطور وقتی توی #هویزه و #خرمشهر هم محاصره بودید، هیچ کداممان #تعهد نداده بودیم که #مقاومت کنیم. با #اراده خودمان ایستادیم."
فرم را نگاه کردم،..
از امضا کننده برای شرکت در راه پیمایی ها و نماز جمعه و همینطور پناهنده نشدن آنجا تعهد می گرفت.
#خانه و #زندگی را فروختیم. این بار برای عمل دستش، #من و #محمدحسین هم همراهش رفتیم.
توی #فرودگاه کنار ساکش نشسته بودم که ایوب آمد کنارم آرام گفت:
_"این ها خواهر برادرند"
به زن و مردی اشاره کرد که نزدیک می شدند. به هم سلام کردیم.
_ بنده های خدا زبان بلد نیستند. خواهرش ناراحتی قلبی دارد. خلاصه تا انگلیس همسفریم.
ایوب هم انگلیسیش خوب بود و هم زود جوش بود.
برایش فرقی نمی کرد #ایران باشیم یا #کشورغریب.
همین که از پله های هواپیما پایین آمدیم. گفت:
_"شهلا خودت را آماده کن که اینجا هر صحنه ای را ببینی. خودت را کنترل کن."
لبخند زد
- من که گیج می شوم ،وقتی راه میروم نمی دانم کجا را نگاه کنم؟ جلویم خانم های آنچنانی و پایین پایم، مجله های آنچنانی
روز تعطیل رسیده بود و نمی شد دنبال خانه بگردیم...
با همسفرهایمان #یک_اتاق را گرفتیم و بینش یک #پرده زدیم.
فردایش توی #یک_ساختمان #دواتاق گرفتیم.
ساختمان پر از ایرانی هایی بود که هرکدام به علتی آنجا بودند.
همسفرهایمان گفتند اتاق را زنانه مردانه کنیم؛ خواهرش با من باشد و برادر با ایوب.
ایوب آمد.نزدیک من و گفت:
_ "من این جوری نمیخواهم شهلا. دلم می خواهد پیش شما باشم."
+ خب من هم نمیخواهم، ولی رویم نمی شود. آخه چه بگوییم؟؟
ایوب #محمدحسین را #بهانه کرد و پیش خودمان ماند.
به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند
📸 #گزارش_تصویری | #هویزه
🔹 پرواز در مِه...
حال و هوای هم اکنون زیارتگاه شهدای مظلوم کربلای هویزه
شبتون_شهدایی التماس دعااا
یا علی شب خوش🌿
@rafiq_shahidam96
هدایت شده از 🖤جبهه فرهنگی سرلشکر بقایی 🖤
47.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ببینید | #کلیپ
🔺 ازدواج به شرط شهدا؛
🔻 وقتی محضر عقد به #هویزه آمد
▫️ یادمانهای دفاع مقدس بار دیگر، حلقهی وصل جوانان شد و این بار یادمان شهدای هویزه میهمان جشن عقد یک زوج جوان بود.
🎙 خبرنگار جهاد رسانهای شهید رهبر: فاطمه طاهری
#اخبار_هویزه
#راهیان_نور_1401
https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
44.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ارسالیشما 🌷
✨هادی و یارانش در کانال کمیل ماندند تا ماندگار شوند...
روز دوم سفر
با پای دل قدم گذاشتیم در معبر عشق ، #کانالکمیل به یاد هادی دلها و یارانش که هنوز حضور دارند و میزبانی میکنند..
کمی تفکر با قدم گذاشتن در #فکه ، خاکریز عاشورا و حس بودن فرمانده حسن باقری
#هویزه اما رحمتی داشت از جنس باران ، قدم زدیم در میان قبور پاک شهیدان و به یاد ستاره پر فروغش حسین علم الهدی
و به زیر باران دعای عهدی خواندیم با شهدا و طلب فرج کردیم برای مولا 💔
نایب الزیاره کمیلی ها ❤️
بسیج دانشجویی اصفهان 🌷
#کربلایایران 💔
#راهیاننور... 🌱
#قرار_همیشگی 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید | #کرامات_شهدا
🔻 محمد حسین علم الهدی؛ #اهل_پاکستان!
🔸 ماجرا مربوط به چند سال قبل است. زوجی جوان اهل کشور پاکستان و ساکن انگلستان، 10 سال در حسرت بچه دار شدن بال و پر می زدند. بعد از مدتی که از مداوا در انگلستان ناامید می شوند برمی گردند پاکستان تا داشته هایشان را به پای کشور خودشان بریزند و چندی بعدتر در سفر راهیان نور، مسافر ایران می شوند و اینجا در #هویزه خودمان دست به دامن سیدالشهدای کربلای هویزه...
🔸 سید حسین هم دست رد به سینه مهمانان عزیزش نمی زند و حتما واسطه می شود پیش خدا که بعد از مدتی یک #پسر_کاکل_زری می آید در دامن شان...
🔸 زوج قدرشناس زائر ما هم اسم پسرشان را می گذارند:«#محمد_حسین_علم_الهدی»!
#ما_متحدیم
#حاج_حسین_یکتا
┄┅┅❅❁❅┅┅♥️
@rafiq_shahidam96
❁═══┅┄
《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️👆》
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 #استوری | #هویزه
📍شهدا شرمنده ایم...
#ما_متحدیم
فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
رفیق_شهیدم
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
@rafiq_shahidam96
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
سلام از مزار شهدای #هویزه"
و حال و هوای قشنگ اینجا🥲...