❌ کامنت #یا_اباالفضل ع فراموش نشود 🌷.
روضه و کرامت شنیدنی
از حضرت عباس علیه السلام
#حاج_حیدر_خمسه
#حاج_مهدی_رسولی #حاج_حسین_یکتا #حاج_محمود_کریمی #رفیق_شهیدم #رزق_محرم #وحید_شکری #حاج_حسین_سیب_سرخی #علمدار_کربلا #علمدار_کمیل
@abalfazleeaam
#حضرت_قمر #حضرت_ام_البنین #حضرت_زهرا #جواد_مقدم #قم
#اباالفضل #عباس #حضرت_اباالفضل #حضرت_عباس
#شب_تاسوعا #تاسوعا #بین_الحرمین #حیدر_خمسه #روضه #کربلا #اربعین #حضرت_ابوالفضل #غیرت #حضرت_زینب
https://www.instagram.com/p/CMzH1MpBmqu/?igshid=1vacco9ohmuub
.[ #خدای_خوب_ابراهیم ].
در عملیات فتح المبین، ابراهیم و گردان همراه با او، قصد داشتند از رو به رو به مقر توپخانه عراق حمله کنند. اما آن شب در بیابان گم شدند!
شاید ابراهیم خیلی از این ماجرا ناراحت شد. او مسئول اطلاعات بود و دوست داشت راه را سریع پیدا کند و از همان مسیر به دشمن هجوم برد، اما خدا تقدیر دیگری داشت! آنها در بیابان گم شدند و پس از توسل،. راه را پیدا کردند و از پشت، به مقر دشمن حمله کردند و با کمترین تلفات، توپخانه دشمن را گرفتند. آنجا فهمیدند که اگر از مسیر اصلی آمده بودند، با سنگر ها و صد ها نیروی آماده دشمن رو به رو می شدند و تلفات سنگین میدادند و معلوم نبود چه سر نوشتی خواهند داشت. اما این آیه، امید بخش مسیر زندگی است. اهل قرآن هیچکدام از ناملایمات زندگی برایشان سخت نیست. زیرا می دانند که شاید خیرشان در همان مشکلات است. خداوند می فرماید :
كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ:جهاد در راه خدا، بر شما مقرر شد. در حالی که برایتان نا خوشایند است. چه بسا چیزی را دوست نداشته باشید، حال آن که خیر شما در آن است و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آن که شرّ شما در آن است. و خدا می داند، و شما نمیدانید. (بقره/216)
❤❤❤❤
@rafiq_shahidam96
❤❤❤❤❤
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
#نهج البلاغه حکمت ۴۷«📗»
ارزش مرد به اندازه همت اوست، و راستگويي او به ميزان جوانمرديش، و شجاعت او به قدر ننگي است كه احساس مي كند، و پاكدامني او به اندازه غيرت اوست.
#حضرتعلیعلیهالسلام
#منتظرالمهدی🌸
❤❤❤❤
@rafiq_shahidam96
❤❤❤❤❤
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
پس از شهادت ابراهیم ما زندگی خیلی سختی داشتیم
فرزند کوچکم بیمار شده بود
شبی دلم گرفت و نشستم با روح حاجی دعوا کردن
گفتم حاجی خودت رفتی به بهشت رسیدی منو با این سختیا تنها گذاشتی،بچت داره میمیره بیا بچتو ببین مرد
دیدم حاجی اومد تو اتاق نشست بچمو بغل کرد و بعد گذاشت زمین رفت
رفتم سمت بچه دیدم تبش قطع شده گفتم شاید داره میمیره و سردی کرده
فرداش بردم دکتر
دکتر گفت خانوم این بچه که چیزیش نیس چرا آوردیش دکتر...
فهمیدم ابراهیم اومده...
پ ن: عکس مربوط به پسر اول شهید بزرگوار است.
❤❤❤❤
@rafiq_shahidam96