eitaa logo
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
4.9هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
19.8هزار ویدیو
277 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
۷🌹 38) به آنان گفتیم: همگى از بهشت فرود آیید، پس اگر از جانب من رهنمودى براى شما آمد ـ که خواهد آمد ـ کسانى که رهنمود مرا پیروى کنند، نه ترسى آنان را فرامى گیرد و نه اندوهگین مى شوند. 39) و کسانى که کفر ورزند و آیات ما را دروغ انگارند، همدم آتش دوزخند و در آن جاودانه خواهند بود. 40) اى بنى اسرائیل، نعمت مرا که به شما ارزانى داشته ام به خاطر داشته باشید، و به پیمانى که با من بسته اید وفا کنید آنگاه است که من نیز به عهدى که با شما بسته ام وفا خواهم کرد، و تنها از من بیم داشته باشید. 41) و به این قرآن که آن را فرو فرستاده ام و توراتى را که با شماست تصدیق مى کند ایمان بیاورید و از میان اهل کتاب نخستین کسانى نباشید که بدان کفر مىورزند، و آیات مرا به بهاى ناچیز دنیا نفروشید، و تنها از من پروا کنید. 42) و حق را در چهره باطل آشکار نسازید و حق را کتمان نکنید در حالى که ]آن را[ مى دانید. 43) و نماز را برپا دارید و زکات بپردازید و با رکوع کنندگان رکوع کنید. 44) آیا مردم را به نیکى فرمان مى دهید و خود را فراموش مى کنید، با این که کتاب آسمانى را تلاوت مى کنید ؟ آیا درنمى یابید ؟ 45) و از صبر و نماز یارى جویید، و به راستى نماز، کارى بس سنگین و گران است، مگر بر فروتنان، 46) همانان که گمان مى برند که پروردگارشان را دیدار خواهند کرد و به سوى او باز خواهند گشت. 47) اى بنى اسرائیل، نعمت مرا که بر شما ارزانى داشته ام به خاطر داشته باشید، و یاد کنید که من شما را با دادنِ نعمت هاى فراوان بر سایر امّت ها برترى بخشیدم. 48) و بترسید از روزى که هیچ کس چیزى از عذاب را از دیگرى کفایت نمى کند و شفاعتى از او پذیرفته نمى گردد و در برابر عذاب، فدیه اى معادل آن از او گرفته نمى شود و آنان یارى نخواهند شد.
آن دو بانویی که *علی لندی *از آتش نجات داد، مادر و خواهر *شهید ابراهیم عزیزی* بودند که در روز ۲۸ اسفند سال ۱۳۵۹ به شهادت رسید.🌷 ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 🌹🌹🌹 @rafiq_shahidam ❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کربلای معلا دعا گوی دوستان هستیم نایب زیارة هستیم
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
کربلای معلا دعا گوی دوستان هستیم نایب زیارة هستیم
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ✋ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
🔹 #او_را ... 44 شوکه شدم. آدرس بیمارستانو از علیرضا گرفتم و سریع حاضر شدم. بدو بدو رفتم پایین ،قبل
🔹 ... 45 گوشیمو خاموش کردم تا علیرضا دیگه نتونه بهم زنگ بزنه. برگشتم خونه مامان و بابا هنوز تو هال نشسته بودن، با دیدنم با شک و تعجب بهم نگاه کردن. -سلام☺️ دیدم ناراحت میشید نرفتم... -چه عجب!! ماهم برات مهمیم!!😒 -بله آقای سمیعی😉 برام مهمید... مهمتر از دوستام -کاملا مشخصه!! شامتو بخور و بیا اینجا،کارت دارم! وای اصلا حوصله جلسه بازجویی و محاکمه نداشتم😒 فکرمم درگیر عرشیا بود. به روی خودم نمیاوردم اما دلم آشوب بود... یه لحظه به خودم میگفتم خیلی دلسنگی که نرفتی پیشش... یه لحظه میگفتم اون هیچیش نمیشه... به قول مرجان،عرشیا نقطه ضعفمو فهمیده بود و داشت از احساساتم سوءاستفاده میکرد😏 با بی میلی تمام،یکم از غذامو خوردم🍝 میدونستم امشب دیگه نمیتونم بابا رو بپیچونم...! مثل یه مجرم که داره میره برای اعتراف، رفتم پیش مامان اینا! -خبـــ🙄 غذامو خوردم.... بفرمایید... مامان به بابا نگاه کرد و بابا به من... -خودت میدونی چیکارت دارم ترنم... اخه چرا اینجوری میکنی دختر من؟؟ چت شده تو؟؟ یکی دو دقیقه سرمو انداختم پایین و با انگشتام بازی کردم، نفسمو دادم بیرون و تو چشمای بابا نگاه کردم! -چون من دیگه اون ترنم قبل نیستم!😒 من دیگه اون آدمی که مثل شما فکر میکرد و مثل شما زندگی میکرد نیستم! چون من این زندگی رو نمیخوام! چون نمیخوام مثل شما بشم... -چی؟؟ چی داری میگی؟؟ مگه ما چمونه؟؟😠 -سرکارید بابا جون! سرکارید!! اینهمه دویدین به کجا رسیدین؟؟ -چرا مزخرف میگی ترنم؟؟ چشماتو باز کن، تا خودت جواب خودتو بفهمی! میدونی چقدر آدم تو حسرت زندگی تو هستن؟؟ صدامو بردم بالا... -ولی من این زندگی رو نمیخوام!! میخواید به کجا برسید؟؟ مگه چند سال دیگه زنده اید؟؟ آخرش که چی؟؟ -ترنم حرف دهنتو بفهم😠 چته تو؟؟ از بس لی لی به لالات گذاشتیم پررو شدی!! -هه😒 لی لی به لالای من گذاشتید؟؟ شما؟؟ شما کجا بودید که بخواید لی لی به لالام بذارید؟؟ -من و مادرت از صبح داریم میدویم که تو توی آسایش باشی😡 -میدونم میدونم میدونننننمممم ولی آخرش که چی؟؟😠 اصلا کدوم اسایش؟؟ کدوم ارامش؟؟ من دیگه این زندگیو نمیخوام😡 بعد حدود یه ساعت بحث بی نتیجه، در حالیکه چشم دیدن همو نداشتیم هرکدوم رفتیم اتاق خودمون... دیگه حتی حوصله مامان و بابا رو هم نداشتم😒 "محدثه افشاری" @aah3noghte @Romanearamesh https://chat.whatsapp.com/GpDB9aU80kpEUd8B525boN