‧⊰🔗‧🌤⊱‧
ــــ ـ بـھ وقـت قـرار..!
تلاوت دعاے فرج به نیابت از برادر شہیدمون ، ابراهیم هادی به نیت سلامتے و تعجیل در فرج آخرین خورشید ولایت ، فرزند خانم فاطمه الزهرا سلام الله علیہا 🌱 . .
هر شب، ساعتِ21:00 ⏰✨
+ یک دقیقه بیشتر وقتت رو نمیگیره رفیق😉 !
‹ اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفࢪَج ›
@rafiq_shahidam
🌹سلام ورحمت خدمت شما بزرگواران🌹
با خبر شدیم نوه ی شهید یزدان پناه در بستر بیماری هستند از شما عزیزان التماس دعا داریم و عزیزانی که قادر هستند سوره حمد برا بهبودی حالشون بخونند و بزرگواران هم که قادر هستند هر تعداد صلوات برا نوه ی شهید حتما تعداد صلوات ها برا خادم کانال ارسال گردد
👇👇👇
@rogaye_khaton315
دوستان برای بهبودی خواهر و خواهر زاده خادم کانال هم التماس دعا داریم واز شما عزیزان برای سلامتی شان و بهبودی حالشان سوره حمد و صلوات قرائت کنید وبرای سلامتی امام زمان ارواحنافداه و رهبر عزیزمان وبه نیابت از شهدا از صدر اسلام تا حلا و برای حاجت روای دل خودتان، برایتان مقدور هست قرائت سوره حمد و صلوات داشته باشید 🌹
از همگی شما عزیزان التماس دعااا فراوان داریم
دوستان یه پسر بچه پنج سال تو کما هست خواهش میکنم براش خیلی دعا کنید به حق خون پاک شهدا از کما بیرون بیاد و هر چه سریعتر بهبودی کامل به دست آورد الهی آمین 🤲
تعداد صلوات ها و سوره و قرائت سوره حمد هر چقدر برایتان مقدور هست به ایدی خادم کانال ارسال کنید
انشاءالله شفای همه بیماران 🤲
دلم محزون داغی از قدیم است
عزای حمزه و عبدالعظیم است
کشد پر مرغ دلهامان ز سینه
گهی سوی ری و گاهی مدینه
#شهادت_حضرت_حمزه🥀
#وفات_حضرت_عبدالعظیم_حسنی🥀
#تسلیٺ_باد🏴🥀
@rafiq_shahidam
🌼 #السلام_علیک
🌼 #یا_اباصالح_مهدی
🌼این عشقِ آتشین،
زِ دلم پـاک نمی شود 💚
🌼مجنون به غیـر
خـانهی لیلا نمی شود 💚
🌼بالای تختِ
یوسفِ كنعان نوشته اند 💚
🌼هر یوسفی
كه یوسفِ زهرا نمی شود💚
🌼الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج🌼
🌼 #صبحتون_مهدوی
#امام_زمان
⤵️⤵️⤵️⤵️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
امام على عليه السلام:
إنَّ لِلقُلوبِ إقبالاً و إدبارا، فإذا أقبَلَت فَاحمِلُوها علَى النَّوافِلِ، و إذا أدبَرَتْ فَاقتَصِرُوا بها علَى الفَرائضِ
همانا دلها را روى آوردنى است و روى گرداندنى. پس هر گاه روى آورند، آنها را به انجام مستحبّات وا داريد و هر گاه پشت كردند، به انجام واجبات بسنده كنيد
نهج البلاغه حکمت312
⤵️⤵️⤵️⤵️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
...بارها شنیده ایم که برخی جوان ها، دوستی با جنس مخالف را بهانه ای قرار می دهند برای عدم وجود شرایط ازدواج آیا این رفاقت ها صحیح است؟
بسیاری از این دوستی ها باعث از بین رفتن آبرو و زندگی طرفین می شود.
اما ابراهیم...
آنقدر در این مسئله دقت می کرد تا خدای نکرده در دام شیطان قرار نگیرد. یکبار وقتی فهمید به خاطر تیپ و هیکل او ، در مسیر باشگاه ، به دنبال او هستند. از آن به بعد لباس گشاد پوشید و موهایش را زد تا جذابیتی برای جنس مخالف نداشته باشد!
او هیچگاه در مقابل نامحرم سرش را بالا نمی گرفت تا خدای نکرده دچار وسوسه شیطان نشود. خدای خوب ابراهیم در این زمینه می گوید :
وَلْیسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یجِدُونَ نِکاحًا حَتّیٰ یغْنِیهُمُ اللهُ مِن فَضْلِهِ
و کسانی که امکانی ( و شرایطی ) برای ازدواج نمی یابند ، باید پاکدامنی پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز گرداند.
( #نور / ۳۲ )
📚#خدایخوبابراهیم
⤵️⤵️⤵️⤵️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کار قشنگ این خانم در شهربازی کرمان
⤵️⤵️⤵️⤵️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
🔴 «حبیب اسیود» سرکرده گروهک تروریستی حرکة النضال به دار مجازات آویخته شد
♦️حکم اعدام حبیب فرجاللهچعب، ملقب به «حبیب اسیود»، سرکرده گروهک تروریستی حرکةالنضال و طراح اصلی حمله تروریستی به رژه نیروهای مسلح در سال ۱۳۹۷ که منجر به شهادت و زخمیشدن تعداد زیادی از شهروندان شد، صبح امروز -شنبه ۱۶ اردیبهشت- به اجرا درآمد.
♦️«حبیب فرجاللهچعب» ملقب به «حبیب اسیود»، سرکرده گروهک تروریستی و تجزیهطلب «حرکةالنضال»، چندین عملیات تروریستی را در ایران اجرا و طراحی و از این طریق تعدادی از افراد بیگناه از جمله زنان و کودکان ایرانی را قربانی کرده بود.
♦️اسیود از سال ۱۳۸۴ (۲۰۰۵ میلادی) سرکردگی گروهک تروریستی حرکةالنضال را تحت حمایت چندین سرویس جاسوسی از جمله موساد و ساپو( سرویس جاسوسی کشور سوئد) و بعضی کشورهای منطقه برعهده گرفت.
♦️در نتیجه اقدامات تروریستی و خونبار این گروهک به سرکردگی حبیب اسیود، بیش از ۴۵۰ نفر از شهروندان ایرانی شهید یا مجروح شدهاند.
⤵️⤵️⤵️⤵️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
سالروز شهادت حمزه سیدالشهدا و حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) تسلیت باد.
⤵️⤵️⤵️⤵️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
دختری که همسر ۲ شهید است 🥺💔
✨دختر مقاومت✨
#آیه_شحاده متولد فرودین ۱۳۸۰در لبنان است،او دختری ۲۲ ساله است که از او به عنوان همسر دوشهید یاد میشود🌸
#آیه_شحاده دختری لبنانی این روزها به سبب داغ سنگینی که در دل دارد بین مردم شناخته میشود. او در کمتر از سه سال هر دو نامزدش را قبل از برگزاری جشن ازدواجشان، در سوریه تقدیم حضرت زهرا(س) کرد💍💔
✨ الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🌹🇮🇷﷽
پروردگارا ما را برای ظهور و سربازی مولایمان #امام_زمان اروحنا فدا موثر بفرما 🤲
🦋موثر که باشی؛
نشانهای میشوی برای اهلش،
و چراغی میشوی برای گمشدگان...
"عبدالعظیم" علیهالسلام ...
"سندِ روایتیست از شُدَن ".
از بلوغی باشکوه،
که خود بطنی میشود برای به بلوغ رساندنِ جانِ دیگران!
💫 میشود بقدر سیدالشهداء وسیع شد؛
و مسیر زمین را به سمتِ سبزینگیِ یک تمدن، تغییر داد!
تمدنی به وسعتِ حاکمیتِ الله در زمین!
این بود حکایتِ ما و عبدالعظیم، تا لحظهی حکومتِ امام بر زمین!
🥀 وفات سید الکریم🖤 حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام و شهادت حضرت حمزه سیدالشهداء علیهالسلام تسلیت 🏴
اَلّلهُمـّعجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَتِه
اللّهُمـّبارِکْلِمولاناصٰاحِبَالزَّمٰانْ☫
┏━━━━━•••♡🍃🌺🍃━┓
مابَچِههایِمادَرِپَهلوشِکَستهایم👇
┗━━🍃🌺🍃♡•••━━━━┛
•┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ۴۱ سال انتظار برای برآورده شدن وصیت یک شهید
🔹شهید هدایتالله طیب متولد روستای موگر از توابع شهرستان لنده یکی از شهدای شاخص استان کهگیلویه و بویراحمد از دانشجویان پیرو خط امام بود که درس و تحصیل در فلوریدای آمریکا را رها و با لبیک به فرمان رهبر انقلاب رهسپار جبهه و جنگ شد.
در بخشی از وصیت این شهید آمده است:
🔹در زمان حیات خود نتوانستم خدمتی برای مردم انجام دهم، مرا در زادگاهم دفن کنید تا به علت حضور آرامگاهم در این مکان،مسئولین خدمتی به مردم این روستا ارائه دهند.
🔹دکتر «منصوری» معاون اجرایی رئیسجمهور از روستای موگر بازدید کرد و قرار است تا پایان سال ۱۴۰۲ عملیات ساخت جاده و پل در این منطقه به اتمام برسد.
⤵️⤵️⤵️⤵️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
هدایت شده از کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
37.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کاری زیبا از جهادگران و عاشقان شهید ابراهیم هادی برای مدافعانِ دخترِ ایرانی؛
شهید علی خلیلی، شهید حمیدرضا الداغی، شهید محمد محمدی
خداقوت خدمت این جوانان عزیز 👌👌
حتما این اثر زیبا و دیدنی را مشاهده بفرمایید
┄┅┅❅❁❅┅┅♥️
@rafiq_shahidam96
❁═══┅┄
《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️👆》
هدایت شده از کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕ مشکل کشور ما این هست که صدق الحدیث نداریم
⭕ مشکل کشور ما عدم راستگویی هست
⭕ در فضای مجازی به وضوح عدم صدق مشاهده می شود
⭕ چقدر حرف شایعه، دروغ ، تهمت علیه یکدیگر در کشور وجود دارد
#مقام_معظم_رهبری┄┅┅❅❁❅┅┅♥️
@rafiq_shahidam96
❁═══┅┄
《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️👆》
🔴 دستِ خالی نرو!
🎙جناب شیخ صدوق ره گفتند:
«به زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السلام می روی، هدیه ای هم می بری یا دست خالی می روی؟» گفتم: من که چیزی ندارم! چه چیزی برای ایشان ببرم؟
شیخ فرمود: «هر زمان خواستی به زیارت ایشان بروی، صد صلوات بفرست و به ایشان هدیه کن!».
📚نسیم های گره گُشا، ص ۳۷۹ و ۳۸۰
💐به پیشگاه با کرامت و با صفای سید الکریم حضرت عبدالعظیم حسنی سلام الله علیه، صلواتی هدیه بفرمائید.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗رمان او_را ... 💗
قسمت بیست و سوم
داشتم در ماشینو باز میکردم که صدام زد!
-خانوم!!
-بله؟؟
-با این لباسا کجا میخواید برید آخه؟؟
معلومه لباس بیمارستانه!
درو بستم.
-خب...
اخه چیکار کنم؟؟
-بعدم شما که چیزی همراهتون نیست!
نه کیف،نه گوشی،
مطمئنا نمیتونید جایی برید!
چندلحظه نگاهش کردم...
-آدرس خونتونو بگید ببرمتون خونه!
-خونه؟؟؟😳
-بله.مگه جای دیگه ای دارید؟؟
-من فرار کردم که نبرنم خونه!!
اونوقت الان برم خونه؟؟😒
-یعنی از خونه فرار کردین شما؟؟😳
-نه آقا...نه‼️
من از زندگی فراریم!
از نفس کشیدن فراریم!
اه...😭
-چرا باز گریه کردین؟؟😳
یه چند لحظه صبر کنید!!
گوشیشو برداشت و یه شماره گرفت!
-به کی زنگ میزنی؟؟😰
از تو آینه نگاهم کرد و انگشتشو گذاشت روی بینیش!
یعنی هیس... !!
-الو؟
سلام آقای دکتر!
بله اومدم،ولی راستش یه کاری پیش اومد،مجبور شدم برم!!معذرت میخوام!
چی؟؟
جدا؟؟
ای بابا...
باشه پس دیگه امروز نمیام!
یاعلی مدد!
گوشیو قطع کرد و گذاشت رو داشبورد!
-پس شمایید!!
-کی؟؟چی؟؟
-فهمیدن فرار کردین!
-شما پزشکید؟؟
-نه ولی تو اون بیمارستان کار میکنم!
ماشینو روشن کرد و راه افتاد!
-کجا میری؟؟
-بذارید یکم دیگه از اینجا دور شیم!
یه ربعی رانندگی کرد
سرمو گذاشته بودم رو صندلی و آروم اشک میریختم!
-حالا میخواید چیکار کنید؟
میخواید کجا برید؟
سرمو بلند کردم و از تو آینه به چشماش نگاه کردم!
چشماشو دزدید
کنار خیابون نگه داشت!
کم کم داشت هوا ابری میشد
با این که دم عید بود اما هنوز هوا سرد بود...!
سرمو تکیه دادم به شیشه ی ماشین و سعی کردم با خنکاش،داغی درونمو کم کنم!
چه جوابی میدادم؟؟
چشمامو بستم
و آروم گفتم
-ببریدم یه جای خلوت...
پارکی،جایی!
نمیدونم!
-چیزی میخورین؟
بنظر میرسه ضعف دارین.
دستمو گذاشتم رو شکمم!
خیلی گشنم بود اما هنوز معدم درد میکرد!😣
ماشینو روشن کرد و جلوی یه رستوران نگه داشت.
-چنددقیقه صبرکنید تا بیام.
رفت و با یه پرس غذا برگشت...
ساعت حوالی شش بود!
با اینکه روم نمیشد اما بخاطر ضعفم غذا رو گرفتم
معدم خیلی درد میکرد!
خیلی کم تونستم بخورم و ازش تشکر کردم!
-حالتون بهتره؟؟
-اوهوم.خوبم!
-نمیخواید برید خونتون؟؟
-نه!
-میشه بپرسم چرا بیمارستان بودین؟؟
-چه فرقی داره!😒
-ببینید...
من میخوام کمکتون کنم!
-هه😏
پس منو ببر یه جهنم دره ای که هیچکس نباشه!
-باشه.امشب میبرمتون جایی که کسی نباشه
اما لااقل یه خبر به خانوادتون بدین،
حتما الان خیلی نگرانن!!
-نگران آبروشونن نه من!
الان دیگه به خونمم تشنه ان!!
-چرا؟؟
-چون به همه برچسبای قبلی،دختر فراری هم اضافه شد!
-مگه چه کار دیگه ای کردین؟؟
-مهم نیست...!
-هست!
بگید تا بتونم کمکتون کنم!
دیگه چیزی نگفتم و خیابونو نگاه کردم.
ماشینو روشن کرد و راه افتاد....!
بارون شدید و شدیدتر میشد!⛈
هوا به سمت گرگ و میشش میرفت...
دلم داشت میترکید!
باید چیکار میکردم...؟
دیگه نمیخواستم نفس بکشم...
انگار تموم این شهر برام شبیه زندون شده بود!
از شیشه ی ماشین بیرونو نگاه میکردم.
هنوز سرم درد میکرد.
الان مامان و بابا داشتن چیکار میکردن؟؟
مهم نبود!
حتی مهم نبود دارم کجا میرم...!
پلکامو بستم و چشمامو دست خواب سپردم...😴
-خانوم؟؟
صدای گرم و مردونه ای ،خوابو از سرم پروند!
چشمامو باز کردم و گیج و منگ اطرافمو نگاه کردم!
-اینجا کجاست؟؟
-جایی که میخواستید.
یه جا که هیچکس نیست!
فقط با گیجی نگاهش کردم و سرمو برگردوندم سمت در کوچیک و سفید آهنی
که آجرای قهوه ای اطرافش نم خورده بودن
و از چراغ قاب گرفته ی بالاش آب میچکید!
-نگران نباشید،
خونه ی خودمه!!
با نفرت سرمو برگردوندم سمتش 😠
و قبل از اینکه حرفی بزنم،
دستشو آورد جلو و یه کلید گرفت جلوی صورتم.
-برید تو و درو از پشت قفل کنید!
هیچکس نیست.
هر کسی هم در زد درو باز نکنید.
بازم گیج نگاهش کردم!!
-البته یه اتاق کوچیکه،
ولی تمیز و جمع و جوره!
-پس خودتون...؟
-یه کاریش میکنم.
بچه ها هستن...
امشبو میرم پیششون...
فقط درو به هیچ وجه باز نکنید!
البته کسی نمیاد،ولی خب احتیاطه دیگه!
اینم شماره ی منه،اگر کاری داشتید حتما تماس بگیرید.
و یه برگه گرفت سمتم.
برگه رو گرفتم و
شرمنده از فکری که به سرم زده بود،نگاهش کردم...😓
ولی اون اصلا نگاهم نمیکرد!
یه جوری بود!!
-برید تو،هوا سرده.
شما هم ضعیف شدین،سرما میخورین!
فقط تونستم یه کلمه بگم
-ممنونم....
از ماشین پیاده شدم و رفتم سمت خونه
کلیدو تو قفل چرخوندم و درو باز کردم.
به پشت سرم نگاه کردم،
از تو ماشین داشت نگاهم میکرد!
بارون شدید شده بود!
با دست اشاره کرد که برو تو!!
رفتم داخل خونه و درو بستم!
یه راهرو کوتاه بود و یه در آهنی قدیمی،که نصفهء بالاییش شیشه بود!
درو باز کردم،
دمپایی آبی و زشت بیمارستان رو دراوردم و رفتم تو.
همونجا وایسادم و نگاهمو تو خونه چرخوندم.
دوتا فرش دوازده متری آبی فیروزه ای ، که به شکل ال پهن شده بودن،
یه یخچال،
یه اجاق گاز،
یه بخاری،
چندتا کابینت و ظرفشویی
و چندتا پتو
کل خونه بود!!
دوتا در هم کنار هم بود که احتمالا حموم و دستشویی بودن!
چقدر با خونه ی ما فرق میکرد!!
اون خونه بود یا این؟؟
🍁"محدثه افشاری"🍁
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━┓
┗━━─━━━━⊰✾✿✾⊱━┛
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽در کربلای خان طومان چه گذشت؟
۱۶ اردیبهشت سالروز شهادت #شهدای_خان_طومان از لشکر ۲۵ کربلا مازندران گرامی باد
#شهــــــدآ
┄┅┅❅❁❅┅┅♥️
@rafiq_shahidam96
❁═══┅┄
《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️👆》
‧⊰🔗‧🌤⊱‧
ــــ ـ بـھ وقـت قـرار..!
تلاوت دعاے فرج به نیابت از برادر شہیدمون ، ابراهیم هادی به نیت سلامتے و تعجیل در فرج آخرین خورشید ولایت ، فرزند خانم فاطمه الزهرا سلام الله علیہا 🌱 . .
هر شب، ساعتِ21:00 ⏰✨
+ یک دقیقه بیشتر وقتت رو نمیگیره رفیق😉 !
‹ اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفࢪَج ›
@rafiq_shahidam