eitaa logo
🇵🇸راهـ ــ ــ صالحین 🇮🇷🛣️
950 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
3.5هزار ویدیو
93 فایل
باسلام به کانال "راه صالحین " خوش آمدید🌺 🤚در این مجال، راه صلحا را با هم مرور خواهیم کرد✋ ارتباط با ادمین: @habeb_1 این کانال مستقل بوده و به هیچ ارگانی متعلق نمی‌باشد
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Mehdi Rasooli - Az Hame Mehraboontar Madar (TajMusics.com).mp3
4.53M
« از حدیث کساء فهمیدم محور آل‌عبا زهرا است » با مدّاحی: « از همه مهربون تر مادر »❤️ 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیایید بجای این نذری ها، به سیستان کمک کنید! این👆مزخرف ترین حرفیست که می‌توان گفت! یک سیم کارت 13،500،000،000 یک میلیارد و سیصد و پنجاه میلیون تومااااان! این پول ها از همون راه که به دست میاد از همون راه هم به باد میره!!! الطیبات و للطیبین... این پول ها اگر برای اهل بیت علیهم السلام خرج بشه باید شک و تعجب کنیم 👈اینم لینک حراجی 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
* 💞﷽💞 ‍ ‍ ‍ وقتی برگشتم پیش بقیه،زهرانبود.بی تفاوت نشستم کنارعمو و به دوربینم ور رفتم. عمو زد به شونه ام و گفت:آقاکارن یک عکسی از ما نمیگیری با دوربینت؟ عکسای قبلی رو با گوشیم گرفتم و برای همین تصمیم گرفتم این عکسو با دوربین بگیرم که بعد چاپ کنم. همه رو جمع کردم کنترهم ایستادن.زهراهنوز هم نبود و غرورم اجازه پرسیدن نمیداد.ازشون دوتاعکس گرفتم و گفتم حتما چاپ میکنم براتون. انقدر چیزی خورده بودیم که جا برای شام نداشتیم.بیخیال جگر شدیم و راهی خونه شدیم.بعد خداحافظی،هرکس سوار ماشین خودش شد و راه افتادیم.و هنوز هم زهرا نبود.بودن نبودنش مهم نبود برام اما انگار کمبودش حس میشد. کنار اون دوتا دخترعمو جلف و سبک سرم،برای زهرا احترام زیادی قائل بودم. هنوز هم درگیر جواب کوتاهش بودم که درپاسخ سوالم داد "چون عاشقم" عاشق کی بود یعنی که چادر سر میکرد؟عشقش بهش گفته بود چادر سرت کن؟نمیدونم بیخیال چندان مهم نیست. خیلی زود رسیدیم و منم یک راست رفتم سمت اتاقم و از خستگی بیهوش شدم. صلح روز بعد با یک دوش آب گرم،صبحمو آغاز کردم که حسابی سرحالم کرد.صبحونه مفصل مادرجونم بهم چسبید.قرار بود امشب همگی باهم بریم شهر بازی.من ازشهر بازی خوشم نمیومد بچه گانه بود اما دوست داشتم این موردم تو ایران تجربه کنم. تاشب ازخونه رفتم بیرون و برای خونه و کار یه کارایی انجام دادم که خداروشکر ثمره بخش بود.خیلی روحیه گرغتم و خوشحال و خندون برگشتم خونه.دم در،مادرجون نذاشت برم تو و سریع سوار ماشینم کرد گفت:دیرشد پسرم زود باش. خان سالار هم که اومد،راه افتادیم طرف شهربازی.از دور نمای قشنگی داشت اما شهر بازی اینجا کجا و شهربازی فرانسه کجا!؟ میدونستم زهرا نیومده چون سوارشدن تو این وسایلا با چادر سخت بود اما درکمال تعجب زهرا اومده بود و با شوق و دوق سمت وسایل میرفت تا سوار بشه‌. 🍃 بامــــاهمـــراه باشــید🌹 ✿💕کانال رمان عاشقانه ی مذهبی💕✿ 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
* 💞﷽💞 ‍ ‍ ‍ ‍ تا آخرشب،سوار همه وسایل شد ولی من ترن رو که سوار شدم حالت تهوع گرفتم و دیگه نرفتم.همراه زهرا فقط آناهید رفت.لیدا ترسو بود بینشون.هی میومد کنار من و باهام حرف میزد منم به رسم ادب جوابشو میدادم.درسته خیلی سیریش بود اما چهره دلچسبی داشت و مهربون بود. بچه ها رفته بودن کشتی سوار بشن که لیدا اومد کنارم و گفت:چرا نرفتی؟ _ حالت تهوع میگیرم.وسایلا سرگیجه آوره. با ناز خندید و شالش رو فرستاد پشت گوشش. _ای بابا شما مردی دیگه.این حرفا چیه؟ _مرد و غیر مرد نداره که.سرگیجه گرفتم.حالم بدمیشه سوارشم.تو چرا نرفتی؟ خنده قشنگی کرد و گفت:میترسم خو.من مثل زهرا پر دل و جرات نیستم.بعدشم دختر باید ترسو باشه دیگه.دختری که نترسه شلغمه. ازاینکه خواهرش و آناهید رو غیرمستقیم به شلغم تشبیه کرده بود،خنده ام گرفت. وقتی خندیدم نزدیکم شد وگفت:اگه میدونستی وقتی میخندی چقدر خوشگل ترمیشی همیشه میخندیدی. تا متوجه حرفش شدم،سکوت کردم و با اخم گفتم:زیاد صمیمی نشو لیدا خانم.من به هیچ دختری اجازه نزدیک شدن به خودم رو نمیدم. اونم انگار بهش برخورد چون عقب رفت و بااخم ساختگی گفت:هه خیلی ازخود راضی هستی.انقدر دورم پر پسره که نگاهتم برام مهم نیست. _پس چرا برام دلبری میکنی؟ انگار زبونش بند اومد اما کم نیاورد وگفت:لیاقت دلبری هامو نداری.خودتو دست بالا نگیر. ابرو بالا انداختم و پوزخندی زدم که جوابش از صدتا فحش هم برای لیدا بدتربود‌. ازش فاصله گرفتم و سمت قسمتی رفتم که سر مسابقه عروسک میدادن. مسابقه اش شکستن لیوان های چیده شده رو هم بود.مهارت خوبی داشتم دراین زمینه.تیر اندازیم معرکه بود. رفتم جلو و ازش سه تا توپ گرفتم و شروع کردم به پرتاب توپ ها.اولیش ۴تا رو شکست.دومی۵تا و آخریم همه لیوان ها رو پایین انداخت و شکست. همه برام دست زدند و منم با لبخند افتخار آفرینی،عروسک خرس بزرگی که فروشنده بهم داد رو گرفتم و رفتم.خیلی بزرگ بود و جلو دیدم رو گرفته بود‌. یه لحظه باخودم گفتم:اخه تو پسر گنده عروسک میخوای چیکار؟ بعد با غرور لبخندی زدم و گفتم:مدال افتخاره.میخوام نشون همه بدم. از دور عمو اینا رو دیدم که نزدیکم شدن.زهرا بادیدن عروسک جیغ کوتاهی کشید وگفت:ازکجا گرفتینش؟ تو این دو روز رفتارایی از زهرا دیدم که خودم تعجب کرده بودم. جلو دهنش رو گرفته بود و باذوق به عروسک نگاه میکرد. _برنده شدم. اصلا توجهی به من نکرد وگفت:میشه مال من باشه؟ دیدم چی از این بهتر که عروسکو بدم به کسی چون نگه داشتنش زشت بود برام. عروسک خرسی سفید بزرگ رو دادم دست زهرا و گفتم:مال شما. آناهید چیشی گفت و لیدا هم حسودانه گفت:عروسک چیه زهرا مگه بچه ای؟ آناهید پشت سرش گفت:اصلا مگه طلائه که انقدر خوشحال شدی؟ عروسکو بوس کرد وگفت:از طلا هم ارزشش بیشتره. بعدم شروع کرد به قربون صدقه عروسک رفتن. همه خندشون گرفت اما من با بهت به این دختر چادری که باذوق عروسک رو بغل گرفته بود نگاه کردم. 🍃 بامــــاهمـــراه باشــید🌹 ✿💕کانال رمان عاشقانه ی مذهبی💕✿ 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
Mara Dar Alame Zar - Mehrdad Maleki.mp3
2.66M
مرا در عالم ذر حضرت زهرا سوا کرده برایم آبرو دار آبرویی دست و پا کرده منم آن تبل تو خالی نه تبل روضه های تو منم آن پوچی مطلق که عمری ادعا کرده صدایت میزنم با بغض مثل کودکی هایم که در بازار غربت دست مادر را رها کرده به تو امید دارم من شبیه آن پسر بچه که هر باری زمین افتاده بابا را صدا کرده 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
ای کوثر علی چِقَدَر زود می روی بال و پر علی چقدر زود می روی بعد از نبی دلم به تو خوش بود فاطمه هم سنگر علی چقدر زود می روی ای تکیه گاه زندگی حیدر غریب ای لشکر علی چقدر زود می روی شرمنده ی تو هستم و پهلوی زخمی ات ای یاور علی چقدر زود می روی دردت به سینه بود و به حیدر نگفتیش غم پرور علی چقدر زود می روی نه سال از علی تو بدی دیده ای مگر ای همسر علی چقدر زود می روی بد جور زندگی علی را به هم زدند ای دلبر علی چقدر زود می روی خیری که نیست بعد تو در زندگی من ای کوثر علی چقدر زود می روی 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
16.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📳 مناظره تلفنی جوان شیعه با مولوی عالم حکیمی در مورد غضب (س) بر ابوبکر که به فرار مولوی منجر شد! غضب حضرت زهرا س بر ابوبكر از آفتاب روشن تر و غير قابل انكار است. 📘بخاری در صحيح ترين كتاب اهل سنت از تداوم غضب و قهر حضرت فاطمه بر ابوبكر، سخن گفته است. در كتاب أبواب الخمس، می‌نويسد: ♻️فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رسول اللَّهِ صلي الله عليه وسلم فَهَجَرَتْ أَبَا بَكْرٍ فلم تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حتي تُوُفِّيَتْ. فاطمه دختر رسول خدا از ابوبكر ناراحت و از وی روی گردان شد و اين ناراحتی ادامه داشت تا از دنيا رفت. (صحيح البخاري، ج 3، ص 1126، ح2926، باب فَرْضِ الْخُمُسِ) در كتاب المغازی، باب غزوة خيبر، حديث 3998 می‌گويد: ♻️فوجدت فاطمة علی أبی بكر فی ذلك فهجرته فلم تكلِّمه حتی توفِّيَت فاطمه بر ابوبكر غضب كرد وبا وي سخن نگفت تا ازدنيا رفت. ( صحيح البخاري، ج 4، ص 1549، ح3998) در كتاب الفرائض، باب قول النبی (ص) لا نورث ما تركنا صدقة حديث 6346 می‌نويسد: ♻️فَهَجَرَتْهُ فَاطِمَةُ فلم تُكَلِّمْهُ حتي مَاتَتْ. پس فاطمه از ابوبكر كناره گيري كرد وبا وي سخن نگفت تا از دنيا رفت. (صحيح البخاري، ج 6، ص 2474، ح6346) 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
پایِ‌حَق.mp3
4.39M
🎵 قطعه "پایِ‌حَق" 🎼 تهیه‌ شده‌ در گروه هنریِ سَربَند https://www.aparat.com/Sarbandir 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️ فیلمی که می بینید مربوط به مراسم ترحیم همسر حاج حسن خلج است. این مراسم که در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۰ در مهدیه تهران برگزار شد یکی از ماندگارترین جلسات روضه سال های اخیر است. 👈 در میانه این مراسم حاج سعید حدادیان با دعوت از حاج حسن خلج از وی خواست دقایقی برای حضار روضه بخواند. 🔸حاج حسن خلج با حضور در کنار منبر یکی از به یادماندنی ترین روضه هایش را خواند که هنوز پس از سال ها در خاطر خیلی‌ها مانده است. ◾️به مناسبت دقایقی از این مراسم رو بشنویم 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عجز هوش مصنوعی از هنر علی علیه السلام 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نام تو یا علی، بر هر درد بی درمان دواست 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
* 💞﷽💞 ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ "زهرا" تاوقتی برسیم‌خونه از ذوق عروسک داشتم سکته میکردم.خیلی نرم و بانمک بود.اما وقتی رسیدم خونه،توخلوت شبانه ام کلی پشیمون شدم از اینکه سبک بازی دراوردم و کلی شوق از خودم نشون دادم.باخودم گفتم نکنه عمه و کارن فکر کنن من دختریم که برعکس ظاهرم خیلی سبک و جلفم. کلافه شده بودم و نمیدونستم چیکار کنم.از خدا کلی طلب بخشش کردم و پشیمون شدم.نباید این کارا رو میکردم.خیلی پشیمون بودم و نمیدونستم چجوری جبران کنم. شب با فکرای درهم خوابیدم و نفهمیدم چجوری خوابم برد. صبح روز بعد موقع صبحانه بابام رفتار دیشبم رو بهم تذکر داد و گفت از دختر خانمی مثل تو بعیده این رفتارا منم کلی شرمنده شدم و قسم خوردم دیگه تکرار نشه. امروز کلاس نداشتم و گفتم درس بخونم برای امتحان فردام.امروز قراربود برن سینما و بعدشم برن رستوران شام بخورن اما من گفتم نمیرم و تو خونه میمونم.برای تنبیه کردن خودم باید میموندم توخونه و از فیلم مورد علاقه ام میزدم. شب موقع رفتن مامانم اینا کلی دپرس بودم و ناراحت اما بازم نرفتم. گوشیم زنگ خورد. _جانم آتی. _سلام گلی خوبی؟ _سلام عزیزم توخوبی چه خبرا؟ _ممنون خوبم واسه فردا گفتم من نمیام کار دارم برام حاضری بزن‌ _امتحانو چیکار میکنی؟میان ترمه ها _نمیتونم بیام واقعا کاردارم.بعدا میگم حالا. _باشه عزیزم برات حاضری میزنم. _مرسی خانمی فعلا _خداحافظ 🍃 بامــــاهمـــراه باشــید🌹 ✿💕کانال رمان عاشقانه ی مذهبی💕✿ 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
* 💞﷽💞 ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ اون شب مامان اینا خیلی خوشحال و شاد برگشتن و گفتن که کلی بهشون خوش گذشته.تو دلم خودمو لعنت میکردم بخاطر رفتار بچه گانه ام.شاید به ذهن کارن خطور نکنه که به این خاطر نیومدم اما عمه حتما متوجه میشه. باخودم گفتم زهرا تو قرار نیست با حرف مردم زندگی کنی پس خودتو عذاب نده.تو پشیمون شدی و همینم برای خدا بسه.مهم خداست که میبخشه نه بنده خدا. رفتم تو تخت خوابم و با ذکر آروم شدم و خوابیدم. صبح زود بیدارشدم و جزوه به دست از خونه زدم بیرون.تارسیدن به دانشگاه یه دور دیگه ام خوندم و خیالمو راحت کردم.فقط باید زنگ میزدم به آتنا و میپرسیدم ازش که چرا نیومده. وارد دانشگاه که شدم نسترن،یکی از هم کلاسیا اومد جلوم و گفت:مبارکا باشه خانم دوستتون داره عروس میشه. باتعجب گفتم:عروس؟!؟! _بعله مگه خبر نداشتی؟همه دانشگاه میدونن چطور تو نمیدونی؟ با بهت نگاهش کردم وگفتم:نمیدونم. _آی آی آتنا بی معرفت دوست صمیمیش رو خبر نکرده.خلاصه تبریک میگم فعلا وقتی ازم دور شد با قیافه ای وا رفته رو نزدیک ترین نیمکت نشستم.آتنا داشت ازدواج میکرد و من خبر نداشتم؟چرا من باید آخر ازهمه بفهمم؟منی که دوست صمیمیش بودم! ازش دلخور شدم اما باخودم گفتم حتما دلیلی داره بهتره بعد امتحان بهش زنگ بزنم.از قران و ائمه یاد گرفته بودم کسی رو زود قضاوت نکنم. امتحانمو که دادم اومدم بیرون دانشگاه و شماره آتنا رو گرفتم. _جونم دوست جونی؟ _سلام عروس خانم چطوری؟ صداش درنیومد.میدونستم حتما کلی شرمنده شده.برای همین به روش نیاوردم و با شوخی گفتم:ترسیدی ازت شیرینی بخوام نامرد که خبرم نکردی؟ _بخدا آجی اصلا خبری نیست تازه امشب خاستگاریه.برای همین موندم خونه کمک کنم به مامانم.خبر چطوری به گوشت رسید؟ _مثل اینکه یکی کل دانشگاه رو پر کرده.ازدواج دانشجویی همینه دیگه. بعدم خندیدم. _بخدا شرمندتم زهراجون اصلا هیچی نشده بود که بهت بگم.میخواستم امشب بعد رفتنشون بگم که خبردار شدی.مسبب این اتفاقو میکشم بخدا _حرص نخور تپلی من فداسرت فعلا به علیرضا جون برس که بدجور خرابته. بعدم زدم زیر خنده اما کنترل کردم خودمو.یکم دیگه که حرف زدیم،خداحافظی کردم و اومدم برم داخل دانشگاه که یکی جلوم سبز شد. _به به خانم باقری.احوال شما؟ از پسرای دانشکده بود و خیلی پاپیچ میشد. با چادر رومو گرفتم و گفتم:ممنون خوبم.امرتون؟ _منم خوبم مرسی ممنون لطف دارین. فکر میکرد به این ادا اصولاش میخندم. خیلی جدی گفتم:حالتونو نپرسیدم گفتم امرتون؟ _عرضی نیست بانو.خواستم احوالی بپرسم. اگه بحث آبرو و احترام نبود جواب دندون شکنی بهش میدادم. ازجلوش رد شدم و وارد دانشگاه شدم. 🍃 بامــــاهمـــراه باشــید🌹 ✿💕کانال رمان عاشقانه ی مذهبی💕✿ 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
18.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اولین مداحی هوش مصنوعی ایران👌🏻 نماهنگ مداحی محمدحسین پویانفر 🎙 (س) 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
17.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اسارت شیعیان توسط تروریست های تکفیری شیعیان نبل و الزهرا ما رو ببخشید تک و تنها در چنگال گرگ ها و کفتارها تنهایتان گذاشتیم باور کنید ما همان خط شکنان نبل و الزهرا هستیم همانها که در سیاهی شب به قلب تکفیر و تروریست ها زدیم برادرانمان جلوی دیدگانمان شهید و مجروح شدند وجب به وجب از باشکوی تا ورودی نبل و الزهرا خون دادیم تا ٧٠ هزار شیعه را از محاصره آزاد کنیم الان خون دل میخوریم و بغض گلویمان را میدرد جسم و جانمان در ایران است و روح و روانمان در زینبیه و سوریه ....۰ 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
به نائب الامام اعتماد کامل داریم به گفته ی تمام بزرگواران از بهجت ،تا دولابی و شوشتری و توسلی و حسن زاده و فاطمی نیا و ...که سخن آنها را شنیده ایم 👇👇 《《خامنه ای مووید است و متصل به ناحیه ی مقدسه(ارواحنافداه)》》 سید عزیز ما فعلا سکوت اختیار کرده و چیزی نفرموده است شاید دستوری به او رسیده است شاید مقدمات ظهور دارد محقق می شود شاید قرار است شام آبستن حوادث عظیمی باشد ،که ما نباید آنجا باشیم شاید شام قرار است قتلگاه دشمنان خدا باشد صبر میکنیم گوشمان به دهان نائب امام زمان(علیه السلام ) است و سرمان روی دست، برای اجرای فرامین ولی امر اَللّهُمَّ اشْغَلِ الظّالِمينَ بِالظّالِمينَ وَ اجْعَلنا بَيْنَهمْ سالِمينَ غانِمينَ؛ خداوندا ستم كاران را به يكديگر مشغول ساز و ما را (در پرتو سرگرم شدن آنان به يكديگر) سالم نگهدار و پيروز گردان 《نشر حداکثری》 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 ماجرای هدیه عبای یک مرجع برای رهبری! 🔻 این کلیپ دارای فیلمی از رهبری است که کمتر تا به حال دیده‌اید 🔰 برشی از سخنرانی به مناسبت ۱۸آذر، سالروز رحلت آیت‌الله 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام من که لذت بردم دلم نیومد نفرستم و شما نبینیدش🙏 واقعا درجه یک 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
هشدار رهبر انقلاب در خرداد امسال به بشار اسد: مراقب نقشه جدید غرب برای سوریه باشید. قصد دارند با وعده‌هایی که هیچگاه به آنها عمل نخواهند کرد، سوریه را از معادلات منطقه خارج کنند 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
هدایت شده از خبرگزاری بسیج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴در سوریه چه خبر است 🎥 خبرنگار صداوسیما در سوریه: تقریبا همه فعالیت‌های فرودگاه به حالت تعلیق درآمده است 🔹گروه های مسلح برای یارگیری همه زندانیانی را که جرایم سنگینی داشتند آزاد کرده‌اند و وضعیت شهر بحرانی است. 🔹رادیو و تلویزیون سوریه نیز به اشغال گروه‌های مسلح درآمده است. ✅ @basijnewsir
🌎🌎🌎 💠 آقای همتی اگر حاشیه‌ها تمام شد کمی هم به اقتصاد بپردازید 🔸در حالی ‌که گران‌سازی‌های رسمی و دستوری دلار نیمایی و کالاها و خدمات، ادامه‌دار شده، وزیر اقتصاد مشغول حاشیه‌ها است. 🔸او دیروز هم برای چندمین‌بار گفت: دولت چهاردهم روی رفع فیلترینگ تاکید دارد. فیلترینگ خسارت زیادی به اقتصاد ایران زده است. برای توسعه اقتصاد دیجیتال باید فیلترینگ رفع شود تا اقتصاد دیجیتال گسترش یابد و در چارچوب اقتصاد دیجیتال رمزارزها و رمزپول‌ها توسعه یابند. 🔸به نظر می‌رسد همتی از بازارها و جهش قیمت‌ها در همین مدت کوتاه دولت چهاردهم بی‌خبر است که اینچنین درگیر حواشی است. در ۱۰۰ روز نخست فعالیت دولت پزشکیان قیمت انواع نان به طور متوسط ۵۰درصد، لبنیات ۳۰درصد، برنج ایرانی پنج‌ درصد، برنج خارجی ۱۴درصد، مرغ ۱۴درصد، سیب‌زمینی ۱۳درصد، انواع حبوبات ۹درصد، گوجه‌فرنگی ۵۹ درصد و خیار ۳۸ درصد افزایش یافته است. 🔸همچنین توزیع گوشت قرمز تنظیم بازاری ۳۰۰هزار تومانی متوقف شده و اقشار کم‌درآمد مجبور به خرید گوشت قرمز به قیمت آزاد در قصابی‌‌ها هستند که دو و نیم برابر قیمت تنظیم بازاری است. همچنین دولت به طور پنهانی و بدون اطلاع‌رسانی به مردم از ابتدای مهر تعرفه قبض برق را ۳۸درصد افزایش داده است. 🔸اقدامات اخیر دولت و وزارت اقتصاد، عقب‌نشینی عجیب از سیاست ضد تورمی است که در یک سال اخیر تورم کشور را در آستانه بازگشت به محدوده بلندمدت اقتصاد ایران قرار داده بود و حالا سؤالات جدی در میان کارشناسان اقتصادی ایجاد کرده است؛ چرا که برنامه‌های کنترل تورمی که از دولت قبل آغاز شده بود تا حد قابل‌توجهی به نتیجه رسیده و نرخ تورم در آستانه بازگشت به محدوده تورم ۲۰ درصدی قرار داشت. 🔸اصرار همتی بر افزایش نرخ دلار نیما در حالی است که او در دوران دولت سیزدهم گفته بود: «اگر بانک مرکزی نرخ ارز نیما را به نرخ بازار برساند نرخ ارز کالاهای اساسی هم افزایش قیمت پیدا می‌کند... اگر مجبور شوند نرخ نیما را با نرخ ارز در بازار آزاد هماهنگ کنند قیمت کالاهای اساسی را چگونه می‌خواهند تثبیت و کنترل کنند. . . https://eitaa.com/harffe_hesab 🍃🌸🌿🌸🍃🌸🌿🌸
حقیقتا غرب گرایان موجودات عجیبی هستند... 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
هدایت شده از گیزویز
🔴 این روزا کیه که ندونه تو سوریه چه اتفاقی افتاده و چی قراره اتفاق بیفته؟ میگن مردم سوریه از دست بشار اسد آزاد شدن و خوشحالن اوکی. اما احیانا کسی نگران نیست که چرا اسرائیل وارد خاک سوریه شده و داره قدم به قدم پیشروی میکنه؟! 🔹در واقع جولانی منجی مردم سوریه نیست، جاده صاف کن اسرائیله! 😂 @Gizviz 👏
هدایت شده از 🇮🇷زاغ سیاه🇵🇸
⭕️ رهبر معظم انقلاب درباره تحولات منطقه سخنرانی خواهند کرد 🔹هزاران نفر از اقشار مختلف مردم چهارشنبه ۲۱ آذرماه ۱۴۰۳ با حضور در حسینیه امام خمینی با آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار خواهند کرد. 🔹حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار درباره تحولات اخیر منطقه به سخنرانی خواهند پرداخت. .http://Farsi.Khamenei.ir