eitaa logo
🇵🇸راهـ ــ ــ صالحین 🇮🇷🛣️
954 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
3.5هزار ویدیو
92 فایل
باسلام به کانال "راه صالحین " خوش آمدید🌺 🤚در این مجال، راه صلحا را با هم مرور خواهیم کرد✋ ارتباط با ادمین: @habeb_1 این کانال مستقل بوده و به هیچ ارگانی متعلق نمی‌باشد
مشاهده در ایتا
دانلود
* 💞﷽💞 عماد توی روشویی کنار راهرو صورتش رو آب زده و زیر لب لااله‌الااللهی گفت و از توی آینه با چشم غره مرجان‌ رو می‌پایید. - تو زنی؟ تو آدمی؟ پست‌فطرت اشتباهی! مرجان داد زد: - چشمت به عزیز دلت افتاد باز؟ یادت نره که تو رو مثل یه تیکه آشغال به درد‌نخور از خونه‌ و زندگی خودت بیرون کرد. عماد باز به طرفش یورش برد که اگه دستهام رو روی سینه‌ش نگذاشته بودم حتما بهش می‌رسید و ناکارش میکرد. اونقدر قلبش تند و بی‌امان می‌تپید که حس کردم هر آن سکته میکنه. به گریه افتادم و ترسیده گفتم: - تو رو قرآن بس کن‌ عماد! برو پایین، بچه‌ها تنهان، می‌ترسن. با دستهام به سینه‌ش فشار آوردم و رو به عقب هولش دادم. ملتمس نگاهش کردم و از چشمهاش خون می‌بارید. - برو پیش بچه‌ها. مرجان پر از حرص و طعنه گفت: - آره برو، برو همونجا که کل دلخوشیته. اونقدر این کلمه‌ی دلخوشی رو غلیظ و طعنه‌وار لفظ کرد که باز عماد خواست به طرفش بره. بازوش رو گرفتم و بلندتر از قبل گفتم: - بس کن عماد. خشمگین و عصبی براش خط و نشون کشید: - من آخر کوتاه می‌کنم زبونی رو که بی‌خود و بی‌جهت دراز شده. پا از اتاق بیرون گذاشت و مرجان زیر لب فحشی نثارش کرد و این بود دنیای ایده‌آل عماد؟ سری از تاسف تکون دادم و گفتم: - اگه من، یکی مثل خودت بودم چیکار می‌کردی مرجان؟ من که بریدم از عماد و دودستی تقدیمش کردم به تو. پوزخندی تلخ زد و گفت: - اون از تو نمی‌بره! چیزخورش کردی که با این همه غرور و بی‌محلی هنوز هم ورد زبونش تویی. - تو دیوونه‌یی، اونروزی که قصد زندگی من رو کردی فهمیدم کم‌عقلی! ولی الان از کم‌عقلی گذشتی و به مرز جنون رسیدی. تنهایی این بالا نشستی و برای خودت وهم و خیال می‌پیچی. - دیوونه نبودم، دیوونم کردید. با ابروهای بالا رفته گفتم: - تو اومدی زندگی من رو به هم ریختی من تو رو دیوونه کردم؟ - آره تو! اونقدر ادا و اصول اومدی براش که مجبور شد برای اینکه خیالش از بابت راحتی تو آسوده باشه و نزدیکت باشه من رو بیاره تو این خراب شده. اگه راهش داده بودی چی میشد؟ زندگی من رو هم خراب کردی. من رو آورده اینجا که اختیار جیغ کشیدن خودم رو هم ندارم، پادگانه انگار. ✍🏻 ✿💕کانال رمان عاشقانه ی مذهبی💕✿ 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin