بابام تا بهشت پرواز کرد😔🌹
خبر شهادتش را دو هفته پیش به رفیقش داده بود
شهید سید نور خدا موسوی : 🌹
به من در شب شهادت جدم رسول الله مژده بهشت را داده اند... خبر شهادتش را دو هفته پیش به رفیقش داده بود
همزمان با بیست و هشت صفر سالروز شهادت پیامبر اکرم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) و شهادت امام علی بن موسی الرضا(ع)؛ #جانباز صد در صد ایران؛ #سید_نورخدا_موسوی به #شهـادت رسید....🕊🕊🕊
#فی_امان_الله_یا_شهید_الله🌹
╲\╭┓
╭💔 💚 @Rahe_beheshti 🇮🇷
┗╯\╲
🔴 #نماینده ای که سابقه ۷ سال حضور در جبهه های جنگ را دارد و از فرماندهان جبهه و جنگ و #جانباز دفاع مقدس است و در دوره اخیر با حمایت مردم انقلابی #قم به مجلس راه یافت و
✅بیشتر از همیشه به رهنمود های #رهبری معظم بها داد و همچنین با تشکیل جلسات مکرر از نزدیک با مردم حوزه نمایندگی اش در ارتباط و در جریان تمام مشکلات هست.👌
⛔️و بالاتر از همه حاضر به معامله مشکلات کوچک شهر در عوض #استقلال کشور و ارزشهای اسلامی و انقلابی نیست.✌️
✅ و به علت کارآمدی و اعتماد نمایندگان، اخیراً هم به عنوان #رئیس_کمیسیون_امنیت_ملّی مجلس انتخاب شده و از روی #اخلاص دعوت مردم را هر چند اندک باشند در مساجد مختلف میپذیرد.✌️✌️
‼️اینگونه از سوی ادمین یکی از کانالها متهم به عدم جایگاه و حمایت مردمی میشود!!!!! ؟؟؟؟‼️
#نماینده_مردمی
#ذوالنوری
#بصیرت
#اخلاص
🌸امشب شب میلاد علمدار حسین است
میلاد علمدار وفادار حسین است
گر بود علی محرم اسرار محمد
عباس علی محرم اسرار حسین است
💐میلاد با سعادت حضرت ابوالفضل العباس و روز #جانباز مبارک باد💕
.¸¸.•°˚˚°❃◍⃟🇮🇷◍¸.•
.¸¸.•°˚˚°❃.¸¸.•
🇮🇷eitaa.com/Rahe_beheshti🇮🇷
☎️زنگ #عبرت:
😔بهبود رو که دیدم بغضم گرفت...
🌹دختر #جانباز اعصاب و روان گریه میکرد
پدرش عصبی که میشد دیگه کنترلش دست خودش نبود
😔دخترش میگفت کتک خوردن و شکستن وسایل ناراحت کننده نیست.و
بعدش بابام بهتر که میشه میفهمه مارو زده،
میشینه یه گوشه گریه میکنه از پشیمونی و دعا میکنه بمیره...💔💔💦
شرمندتونیم........
#اللهماشفکلمریض🤲🦋
.
او یک #جانباز ۵۵ درصد است و در حال حاضر در دانشکدۀ حقوق مشغول تدریس است.
رزمنده داوود اسدیان امروز یک واحد آپارتمان ۲۷۵ متری به ارزش ۱۲ میلیارد تومان را برای کمک به جبهۀ مقاومت اهدا کرد. او هیچ علاقهای به مصاحبه نداشت و با وساطت این و آن توانستیم چند دقیقهای باهم حرف بزنیم.
همان ابتدای کلام میپرسم چطور از آن خانه گذشتید؟ متراژش هم خیلی زیاد بود که !!؟ از پشت تلفن میخندد: این کار مبنای اعتقادی دارد و مبنای ما هم قرآن است؛ قرآنی که ما را دعوت کرده است به عمل صالح! این باور اصلی ماست و کسی که تمام کمال به این باور برسد دیگر این چیزها مهم نیست.
نفس عمیقی میکشد و دوباره به حرف میآید: خُب اگر بخواهم خیلی ساده بگویم امروز شاید از نظر ظاهری من یک چیزی را دادهام اما در اصل من یک چیزی در این دنیا پیدا کردهام! یعنی به عبارتی زرنگی کردم و یک چیز فانی را به باقی تبدیل کردم و قطعا برنده این بازی من هستم.
از آقای اسدیان میپرسم وضعیت مالی خیلی خوبی دارید که توانستید یک خانه اهدا کنید؟ چند تایی «وای وای از دست شما خبرنگارها» پشت تلفن میگوید و ادامه میدهد: من همین الان خودروی شخصی ندارم و با وسایل نقلیۀ عمومی این طرف و آن طرف میروم! یک حقوق کارمندی هم دارم و اگر سوال کنید این خانه را از کجا آوردم باید بگویم این خانه حاصل سالها زندگی پراز قناعت و پسانداز ما و در نهایت برکت خدا بود.
پریدم وسط حرفشان! ولی میتوانستید یک چیز دیگر بدهید، خانه زیادی نیست؟ کمی مکث میکند: از ما قرار است در مورد مال و اموالمان سوال کنند. آن موقع چه جوابی داشتم بدهم؟ ولی الان میدانم که اگر از من سوال کنند میتوانم بگویم در راستای اطاعت از پروردگار و امرش و اطاعت از رهبر معظم انقلاب این کار را کردهام. تازه انفاق آنجایی قشنگ است که از چیزهایی که خودت خیلی دوستش داری ببخشی و واقعا ما هم آن خانه را خیلی دوست داشتیم.