eitaa logo
شبڪہ‌انتشار محتواے بصیرت افزایـےفرهنگےسیاسےاجتماعـےراه امین
210 دنبال‌کننده
22.6هزار عکس
10.8هزار ویدیو
1.1هزار فایل
فَاعْتَبِرُوايَاأُولِي الْأَبْصَار «مسیری برای وحدت و به هم رسیدن اندیشه ها» تبیین منویات امامین انقلاب اسلامی باحضور همیشه سبز سربازان مقابله باجنگ نرم در فضای مجازی 🗨️ما رو در ویراستی دنبال کنید virasty.com/raheamin splus.ir/raheamin
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 خط حزب‌الله ۳۱۳ | ضرب شست به شیطان 👈 شماره‌ی سیصد و سیزدهم هفته‌نامه‌ی خط حزب‌الله با عنوان «ضرب شست به شیطان» منتشر شد. 🔻 در شماره سیصد و سیزدهم خط حزب‌الله، گزیده‌ای از مصاحبه منتشر نشده آیت‌الله خامنه‌ای با سازمان دانشجویی حزب جمهوری اسلامی به مناسبت ۱۳ آبان در سال ۱۳۶۳ با عنوان «در شورای انقلاب از حرکت دانشجویان مسلمان پیرو خط امام دفاع می‌کردیم» برای نخستین بار منتشر شده است. رهبر انقلاب در این گفت‌وگو به روایت تاریخی چگونگی اطلاع از تسخیر لانه‌ی جاسوسی و اقدامات و موضع‌گیری‌های پس از آن پرداخته‌اند. 🔹️ گزارش هفته‌ی این شماره خط حزب‌الله، با نگاهی به واقعه‌ی ۱۳ آبان و تسخیر لانه‌ی جاسوسی توسط دانشجویان که به کشف بسیاری از اسناد خیانت آمریکا علیه ملت ایران منجر شد و آیینه‌ی تمام‌قدی از توطئه‌های آمریکا برای متوقف کردن انقلاب اسلامی در ایستگاه اوّلش بود، بر اهمیت مطالعه اسناد لانه جاسوسی تأکید کرده و با اشاره به ماجرای روزهای اخیر تقابل دریایی ایران و آمریکا، مروری بر مبارزه ملت ایران با شبکه مخوف استکبار از لانه جاسوسی تا خلیج فارس داشته است. 🔸️ سخن هفته این شماره خط حزب‌الله با عنوان «صبر انقلابی» نگاهی به نقش صبر در پیروزی و تحقق نصرت الهی بر اساس اندیشه رهبر انقلاب داشته است. 🌷 شماره‌ی این هفته‌ی خط حزب‌الله به روح مطهر شهید مدافع حرم، روح‌الله قربانی تقدیم می‌شود.
هدایت شده از KHAMENEI.IR
17.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 انتشار نخستین بار 🚨فایل صوتی روایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از لحظه‌ای که در مکه و ایام حج خبر تسخیر لانه جاسوسی را دریافت کردند 📹 در «روایت تسخیر» -مجموعه نماهنگ - بشنوید 📥 دیگر کیفیت‌ها: khl.ink/f/48953 💻 @Khamenei_ir
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🚨 انتشار نخستین‌بار 🔰 مصاحبه آیت‌الله خامنه‌ای با خبرنگار سازمان دانشجویى حزب جمهورى ‏اسلامى به‌مناسبت سیزدهم آبان 🔻 ... در هنگامى که اصل حادثه واقع شد، ما در ایران نبودیم؛ من و آقاى هاشمى مکّه مشرّف بودیم. ایّام حج بود و یادم مى‏آید یک شبى روی پشت بام [ساختمان] بعثه در مکّه نشسته بودیم یا دراز کشیده بودیم و میخواستیم بخوابیم، رادیو را گوش میکردیم ــ[اخبار] ساعت دوازده رادیوى ایران راــ که رادیو خبر داد دانشجویانِ مسلمانِ پیروِ خطّ امام سفارت آمریکا را تسخیر کردند. این مطلب خیلى براى ما مهم آمد. البتّه یک قدرى هم بیمناک شدیم که اینها چه کسانی هستند؛ این دانشجویانى که این کار را کرده‌اند، از چه جناحى هستند و چه گروهى هستند؛ چون احتمال داشت که جناح‌هاى چپ براى استفاده‏‌هاى سیاسىِ خودشان بخواهند یک حرکاتى انجام بدهند و احیاناً شعارهاى برّاق و جالبى را به خودشان اختصاص بدهند. 🔹️ بشدّت نگران بودیم، تا اینکه آن اخبارِ ساعتِ دوازدهِ موردِ نظر گفت «دانشجویان مسلمان پیرو خطّ امام». به مجرّد اینکه ما اسم مسلمان و پیرو خطّ امام را شنیدیم، خیالمان راحت شد؛ یعنى فهمیدیم که نه دیگر، چپ‌ها و منافقین و فرصت‏‌طلب‏‌ها نیستند، [بلکه] یک مشت دانشجوهاى خودى و مسلمان هستند که این کار را انجام داده‌اند. تا اینکه ما برگشتیم. 🔸️ البتّه ما خیلى زود برگشتیم؛ یعنى سفر حجّ ما که به اتّفاق آقاى هاشمى با هم بودیم، کلّاً ده روز طول کشید؛ از روزى که از تهران حرکت کردیم تا روزى که مجدّداً وارد تهران شدیم، ده روز شد؛ فقط حج کردیم و برگشتیم؛ دیگر هیچ معطّل نشدیم. وقتى که به ایران برگشتیم، با غوغاهاى روزهاى اوّل و کشمکش عظیمى که بود مواجه شدیم: از آن طرف، هیئت دولت موقّت بشدّت ناراحت [بود] که این چه وضعى است، این چه حادثه‏اى است، و از طرف دیگر، مردم در شور و حماسه و مانند اینها، و بالاخره هم به استعفاى دولت موقّت منجر شد. و ما طبعاً مسئله را از دیدگاه آن کسانى میدیدیم که به مبارزه با آمریکا به صورت واقعى و حقیقى معتقد هستند؛ لذا بود که ما در داخل شوراى انقلاب، از حرکت این بچّه‏‌ها دفاع میکردیم. 🔺️ من همان وقت یک سخنرانى هم در لانه‏‌ى جاسوسى کردم. چون ایّام محرّم که شد، بچّه‏‌ها ده دوازده روز روضه‏‌خوانى راه انداختند و تمام دسته‏‌جات تهران، سینه‏‌زنان میرفتند آنجا و هر شب آنجا جمع میشدند و سینه میزدند و مثل یک امامزاده‏اى، مثل یک محلّ مقدّسى، آن اقامتگاهِ دانشجویان را احاطه میکردند و سینه‏‌زنى و روضه‏‌خوانى [میکردند] و هر شب هم یک سخنران آنجا میرفت؛ یک شب هم من رفتم آنجا؛ یادم هست که سخنرانىِ خیلى گرم و گیرایى هم شد. ... ۱۳۶۳/۸/۷ 💻 @Khamenei_ir
هدایت شده از نو+جوان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | 🚩 پرچم بالاست... 💪 نوجوانانی که امروز پرچم‌دارن و قراره به قله برسن... ⚡️ کارهای مهمی روی دوش شماست 💫 آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای و نوجوانان ایران اسلامی 🌱 @Nojavan_Khamenei
هدایت شده از نو+جوان
24.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💎 نعمت بزرگ 😍 لحظاتی از حال و هوا و شوق دانش‌آموزان در دیدار با رهبرانقلاب در آبان ۹۸ ➕ تحلیل آقا از ویژگی‌های نسل نو و وظیفه‌ مهمی که بر دوش دارند 💫 رسانه اختصاصی نوجوانان سایت Khamenei.ir 👇 🌱 @Nojavan_khamenei
هدایت شده از نو+جوان
🖼 | ترس؛ سلاح آمریکا! ☀️ روایت رهبرانقلاب از دیدار با امام خمینی درمورد آزادی جاسوس‌های آمریکایی 🤔 از آمریکا می‌ترسید؟! ✋ 💫 می‌توانید نو+جوان باشید و این دیدنی را دریافت و در شبکه‌های‌اجتماعی با دیگران به اشتراک بگذارید. 🌐 http://nojavan.khamenei.ir/showContent?graphic&ctyu=17181
هدایت شده از نو+جوان
🖼 👈 گزیده تصاویر مراسم ۱۳آبان امسال در مقابل لانه جاسوسی آمریکا 💫 رسانه اختصاصی نوجوانان سایت Khamenei.ir 👇 🌱 @Nojavan_khamenei
هدایت شده از نو+جوان
💎 دو گوهر آمل 🍃 برکت خدا فقط تو سرسبزی زمین خلاصه نمیشه 🏴 به‌مناسبت چهلمین روز درگذشت آیت‌الله حسن‌زاده آملی 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار 🌱 @nojavan_khamenei
هدایت شده از نو+جوان
5.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🇮🇷 خلیج فارس خانه ماست 📲 نسخه مناسب اشتراک در شبکه‌های اجتماعی 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار 🌱 @Nojavan_Khamenei
هدایت شده از نو+جوان
🔴 | آن ناگهان سرخ 😰 قبلش نمی‌‌‌توانستم نفس بکشم. قلبم مثل جوجه‌‌‌گنجشکی افتاده از لانه، به سینه‌‌‌ام می‌‌‌کوبید و صدای ضربان‌هایش انگار می‌‌‌پیچید در حیاط دانشگاه. یک‌‌‌ دستم را روی سینه‌‌‌ام فشار می‌‌‌دادم که صدای کوبش قلبم، جایم را لو ندهد. دست دیگر را هم گرفته بودم جلوی دهانم که هوار نکشم. همین چند لحظه پیشش، درست جلوی چشم خودم، با گلوله زده بودند مغزش را متلاشی کرده بودند. دیده بودم که خون از پیشانی‌‌‌اش فواره زد روی پیراهن راه‌‌‌راه سفیدش و یک ‌‌‌راه کوچک سرخ از سرش تا قلبش کشیده شد. ✨ من و محمد و عباس، همین دیشب قرارش را با هم گذاشته بودیم. اصلش همه‌چیز زیر سر او بود؛ علی، برادر محمد. خب دانشجو بود و با اصل‌کاری‌ها می‌پرید. علی به گوشمان رسانده بود دیگر طاقت همه طاق شده و تصمیم گرفته‌اند حسابی آتش به‌پاکنند. 🔺 علی از اولش هم سر نترسی داشت. همه‌مان می‌دانستیم خودش یک گردان تک‌نفره است؛ چه برسد به وقتی که سرگروه دانشجویان معترض باشد. از هفده شهریور به این طرف اما، دیگر علی آدم سابق نبود. خون، خونش را می‌خورد. محمد می‌گفت نیمه‌شب‌ها با صدای گریۀ علی از خواب می‌پرد و او را می‌بیند که پیراهن خونی افشین را گذاشته کنار سجاده‌اش و شانه‌هایش می‌لرزد. 💢 از افشین همین پیراهن خونی برای همۀ ما ماند که آن‌هم علی وقتی داشت می‌کشیدش توی جوی آب، پاره‌شده و در دست علی مانده بود. سازمان امنیتی‌ها مثل مور و ملخ قاطی گاردی‌ها بودند و علی ناچار شده بود رفیق کودکی‌هایش را بگذارد و عقب بکشد. هنوز نفهمیده‌ایم افشین را در کدام گور دسته‌جمعی کنار بقیۀ پیراهن‌های خونی میدان ژاله خاک کردند... 🔻 برای خواندن متن کامل به سایت یا نو+جوان مراجعه کنید👇 🌐 https://nojavan.khamenei.ir/showContent?text&ctyu=21348