eitaa logo
شبڪہ‌انتشار محتواے بصیرت افزایـےفرهنگےسیاسےاجتماعـےراه امین
211 دنبال‌کننده
22.4هزار عکس
10.7هزار ویدیو
1.1هزار فایل
فَاعْتَبِرُوايَاأُولِي الْأَبْصَار «مسیری برای وحدت و به هم رسیدن اندیشه ها» تبیین منویات امامین انقلاب اسلامی باحضور همیشه سبز سربازان مقابله باجنگ نرم در فضای مجازی 🗨️ما رو در ویراستی دنبال کنید virasty.com/raheamin splus.ir/raheamin
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روشنگر مدیا
♨️ نظرات اوشو خلاف فطرت انسان 🔘از مهمترین محورهای اندیشه ایی #اوشو به عنوان یکی از بنیانگذاران معنویت های نوپدید، نظریه او راجع به «انسان کامل» است. اوشو با تصویری که از ماهیت انسان مطلوب و ایده آل ارائه می دهد، مدل خاصی از نهایت فرجام بشر در عرفان خودساخته خویش ترسیم می کند. اوشو می کوشد تا با استفاده از اصطلاحات مثبت و ارزشی، معنی و مفهوم کاملا غیرارزشی ارائه دهد او شاخصه های انسان کامل را در عشق، آزادی، تنهایی و در حال زندگی کردن می داند. مفاهیمی که به ظاهر پسندیده است اما او با ارائه تعریف جدید و متناسب با اهداف خود بار معنایی خاصی برای واژگان وضع کرده است. ↩️آنچه راجع به شاخصه های انسان کامل در به اصطلاح معنویت اوشو اساسا خلاف فطرت و طبیعت انسانی است که پایبندی به آنها نتیجه ای جز افتادن درسکس و #ابتذال و مادی‌گرایی نیست. @feraghvaadyan
هدایت شده از روشنگر مدیا
💢اوشو و مکتب لذت‌جویی 🔸در مکتب مخالفت با تفکر و مبازره با منطق و فلسفه موج می‌زند و تنها رقص و شادی اهمیت دارد مشرب او سرشار از ترغیب به‌سوی جدی نبودن، شاد بودن، عاشق شدن، خندیدن، آزاد شدن، رقصیدن و آواز خواندن است. در گوشه گوشه عرفان اوشو آدمی تشویق به زندگی مادی می‌شود و بردن از لذایذ مادی و به‌دست آوردن آرامش و دوری از ناملایمی‌ها و رجوع به هر آنچه انسان را در این دنیا با تمام تعلقاتش خوشحال می‌کند. ♨️ اوشو می‌گوید: «کائنات یک شوخی است. خنده عبادت است. اگر بتوانی بخندی چگونه عبادت کردن را آموخته‌ای. جدی نباش آدم جدی هرگز نمی‌تواند مذهبی باشد. آدمی که بتواند بی‌چون و چرا بخندد، آدمی که همه‌ی مسخرگی و همه‌ی بازی زندگی را می‌بیند، در میان آن خنده به اشراق می‌رسد.»(1) 📚1. اوشو، الماس اشو، ترجمه مرجان فرجی، فردوس، چاپ چهارم، ۱۳۸۲، ص 105. @feraghvaadyan
هدایت شده از روشنگر مدیا
‌ ⭕️اومانیسم و لذت جویی در اندیشه اوشو ‌ ▪️اوشو و به اصطلاح معنویت او مملو از اندیشه‌های اومانیستی وانسان محوری است و دائم از عشق سخن می گوید و آن را به لذت‌جویی تنزل می دهد.پنج ويژگي امانيستي «انسان محوري» در آيين اوشو به وضوح ديده مي شود: الف) محوريت انسان ب) تأكيد بر آزادي و اختيار انسان ج) اعتقاد به توانايي فوق العاده ي انسان د) طبيعت گرايي هـ) مدارا با اينكه #اوشو در هند تا كسب درجه ي استادي، به تحصيل فلسفه پرداخت ولي دركلِ مكتبش، جايگاهي از عقل ديده نمي شود.نبود عقل و تفكراز ويژگي عرفانهاي شرقي است و مهمترين مخالف طريق خويش را، عقل و بهترين راهكار را نفي عقل مي دانند. آنجا كه قواعد و قوانين عقل برداشته شود و هيچ معيار تشخيصي نباشد مريد را به هر كجا و هركاري مي توان واداشت. ‌ @Feraghvaadyan
هدایت شده از روشنگر مدیا
❌برچیدن پایه های خانواده در تفکرات اوشو 🔸خانواده یکی ازنهادهایی است که در تمامی ادیان الهی به تشکیل و حفظ و انسجام آن تأکید شده است. اما در اندیشه #اوشو این نهاد جایگاهی ندارد. اوشو از عشق حرف مي زند و آنرا تا سر حد سكس تنزل مي دهد. انسجام كانون خانواده را زير سوال مي برد و انسان را دعوت به عيش و خوشي مي كند، آزاد، رها می‌کند. برخی گزارشات حاکی از آن است «دانشجويانی که برای تحصیل هند سفرمی‌کنند در«اوشو پارک‌ها» با يكديگر آشنا شده و با تشكيل گروه‌هاي ده نفري هم قسم مي شوند، هرگز ازدواج نكنند و تا پايان عمر روابط #سكس با يكديگر داشته باشند.»(1) 1. عرفان های نو ظهور حاصل معنویت یا رهایی از معنویت، راسخون،1390/02/18. @Feraghvaadyan
هدایت شده از روشنگر مدیا
❌برچیدن پایه های خانواده در تفکرات اوشو 🔸خانواده یکی ازنهادهایی است که در تمامی ادیان الهی به تشکیل و حفظ و انسجام آن تأکید شده است. اما در اندیشه #اوشو این نهاد جایگاهی ندارد. اوشو از عشق حرف مي زند و آنرا تا سر حد سكس تنزل مي دهد. انسجام كانون خانواده را زير سوال مي برد و انسان را دعوت به عيش و خوشي مي كند، آزاد، رها می‌کند. برخی گزارشات حاکی از آن است «دانشجويانی که برای تحصیل هند سفرمی‌کنند در«اوشو پارک‌ها» با يكديگر آشنا شده و با تشكيل گروه‌هاي ده نفري هم قسم مي شوند، هرگز ازدواج نكنند و تا پايان عمر روابط #سكس با يكديگر داشته باشند.»(1) 1. عرفان های نو ظهور حاصل معنویت یا رهایی از معنویت، راسخون،1390/02/18. @Feraghvaadyan
هدایت شده از روشنگر مدیا
♨️ فرقه‌های نوظهور تهدید بزرگ فرهنگ دینی 🔹مشکلات روحی و روانی و بحران هویت در تلاقی سنت و مدرنیته یکی از مشکلات فرهنگی و اخلاقی جوامع در حال توسعه است. در چنین حالی است که هر ندای رهایی‌بخش و آرامش آفرینی که شنیده شود، افراد به سوی آن متمایل می‌شوند. با اینکه بعضی از آموزه‌های آن‌چنان سطحی و بی‌محتوا است که بطلان آن‌ها بدیهی به نظر می‌رسد ولی شخصیت‌های اصلی این فرقه‌ها آن‌چنان با جادوی کلام و بازی با کلمات ذهن مخاطب را تحت تأثیر قرار می‌دهند که به راحتی جذب آثار مکتوب این فرقه‌ها می‌شود و چه بسا متوجه انحراف آموزه‌های آن‌ها نشود در حالی که این آثار مملو از انحراف است. چاپ 85 عنوان از کتاب‌های به فارسی، کسب پرفروش‌ترین کتاب سال توسط و بار‌ها تجدید چاپ شدن این آثار گواه این مدعاست. 🔸ترویج آثار مکتوب فرقه‌های نوظهور با این هجمه و درصد فراوانی بالا با همه محدودیت‌هایی که برای ترویج آن‌ها اعمال می‌شود - نشان از این دارد که وجود فرقه‌های نوظهور می‌تواند یک تهدید بزرگ برای باشد و نمی‌توان به آسانی از کنار آن گذشت. مطمئناً با اعمال روش‌های سلبی تنها نمی‌توان فرهنگ را در مقابل این تهدید بیمه کرد بلکه به کارگیری روش‌های ایجابی و معرفی عرفان ناب اسلامی با ساز و کاری که برای جوان امروز جذابیت داشته باشد راه‌گشا خواهد بود. @feraghvaadyan
هدایت شده از روشنگر مدیا
🗂طبقه‌بندی جنبش‌های معنوی نوپدید ✍تاکنون تقسیم‌بندی‌های زیادی در این زمینه صورت گرفته و چندین مدل برای این منظور ارائه شده‌است.‌ به‌طور کلی، برخی از علوم غریبه، سِرّی و رمزی همچون «»، (متداول در شرق)، ، و علوم غریبه رایج در و استفاده می‌کنند. از دل این‌ علوم، و بسیاری از دیگر تکنیک‌های این‌چنینی بیرون می‌آید. گروه‌های یا موسوم به «» یا «» که در دسته بزرگی به نام «نوکافر کیشی» می‌گنجند، همچنین «نئو ایگنیسم» که در زبان فارسی، «»، «» خوانده می‌شوند، از آن‌جمله‌اند. 👈یک دسته دیگر از جریان‌های مزبور، با بصیرت و روشن‌بینی (یک نوع «آنلایتمنت») سروکار دارند. آن‌ها مدعی‌اند از رهگذر کاربرد برخی تکنیک‌ها، به تکامل یا تعالی آگاهی رسیده و به حقایقی بصیرت پیدا می‌کنند که دیگران فاقد آن هستند، سپس این دانش را به دیگران ارائه می‌دهند. در این دسته می‌توان از «»، «»، «»، «» و دیگر نویسندگان جنبش تفکر نوین یاد کرد که کاربرد علوم غریبه در آثارشان، حداقلی است. 👈در یک تقسیم‌بندی دیگر، بعضی‌ از-به‌اصطلاح- معنویت‌ها به «درون»، «درونگرایی» و «خویشتن» توجه دارند که در یک قرائت، از آن‌ها تحت عنوان «ادیان خویشتن»() یادمی‌شود. عده‌ای نیز به بیرون، طبیعت و انرژی کیهانی نظر دارند که به نوبه خود به دو دسته قابل تقسیم هستند @Feraghvaadyan
هدایت شده از روشنگر مدیا
⭕ مخالفت جریان‌های فرقه‌ای با شریعت ⬜ یکی از آموزه‌ها و تعالیمی که برخی از فرقه‌ها از آن برای جذب پیروان بیشتر استفاده می‌کنند، مخالفت با ادیان الهی و است و تنها راه سیدن به معنویت، حقیقت و کمال را پیروی از فرقه خود عنوان می‌کنند. از این‌رو، برخی افراد سست‌ایمان و ساده لوح که به دنبال یک راه آسان برای ارضای میل کمال‌خواهی درونی خویش هستند، به این فرقه‌ها جذب می‌شوند. مخالفت با ادیان در اندیشه و اکنکار به وضوح دیده می‌شود. ♦مثلاً، پال توئیچل رهبر فرقه مى‌گوید: «تو مى توانى در مقابل همه خدایانى که نام آن‌ها در کتاب‌هاست، به دعا و نماز بنشینى، لیکن آن‌ها صداى تو را نخواهند شنید، مى‌توانى از همه مذاهب موجود، طلب یارى کنى، اما هیچ نصیبت نخواهد شد. این، همچنان یک واقعیت قاطع بر جا مى‌ماند که هیچ فردى تا به حال نتوانسته و در آینده نیز نخواهد توانست از مصائب این زندگى و تردید در خصوص زندگى‌هاى بعدى بگریزد، مگر این سعادت را بیابد که با یک استاد حق (مکتب اکنکار) دیدار کند.»(1) 📚1. توئیچل، پال، سرزمین هاى دور، مترجم؟، انتشارات، سال نشر، ص ص 235. @feraghvaadyan
⚪️ دگرگونی ارزش‌ها به شیوه اوشو ♦️«تلقیح مصنوعى»، تنها شیوه علمى براى داشتن بهترین اولاد است. ما باید این اندیشه کهنه را از سرمان بیرون کنیم که مى گوید: من پدر هستم". ما باید این اندیشه را خلق کنیم که «من، بهترین فرزند را انتخاب کرده ام» به این طریق، باید ارزش ها را دگرگون کرد. تو دیگر نباید نگران باشى که چه کسى اسپرم و چه کسى زهدان خود را براى پرورش جنین در اختیار قرار مى دهد».(1) به این ترتیب، «چون کودک از طریق #آمیزش_جنسى به عمل نمى آید، آمیزش جنسى به صورت کام جویى و لذتى محض در مى آید و دیگرهیچ مسئولیت یا خطرى با آن همراه نیست».(2) ↩️نکته جالب توجه این که آن چه اشو در جملات بالا از آن دفاع مى کند، همان ایده ای است که تحت نام «کمون» توسط کمونیست ها تبلیغ مى شد و آن چه در نظام کمونیستى به شکست انجامید از سوی اشو تبلیغ مى گردد. جالب این که حتى مترجمین کتابهای #اوشو هم این ایده وی را برنتابیده اند. 📚1.اوشو، آینده طلایی،ص88. 2. اوشو، آینده طلایی،ص87. @feraghvaadyan
🔘دکان‌های عرفانی ↩️ تلاش برگسترش معنویت بدون دین 🔸 عارف واقعی تمایلی برای نمود و ظهور بیرونی ندارد و در احوال خودش است بنابراین افرادی که #عرفان‌های_نوپدید را به وجود آوردند چندین عنصر را با هم ترکیب کردند تا به نتیجه مطلوب خود برسند؛ عناصری چون روان‌شناسی، انرژی‌درمانی و همچنین مباحث لطیف عرفان اسلامی را گرفتند و تلاش کردند با استفاده از این‌ها به نیازهای جامعه پاسخ دهند. همچنین، از سوی دیگر یک دکانی درست شد و برخی از راه برگزاری کلاس عرفان به کسب درآمد پرداختند. در مجموع گرایش مردم به سمت این جریانات ناشی از این دلایلی است که بیان شد. 💢 عرفان اصیل در جامعه ما برآمده از همان منابع اصیل ما است. با این توصیف چیزی که تحت عنوان #اوشو و حلقه مطرح می‌شود را اساسا نمی‌توان عرفان نامید. این‌ها افرادی هستند که یک مغلطه‌ای درست کرده‌اند. خطری که این عرفان‌ها دارند این است که معنویت بدون دین را مطرح می‌کنند. درحالی که در عرفان اصیل ما هیچ‌گاه معنویت از دین جدا نمی‌شود. در سنت اسلامی ما عرفا حتماً فقیه و حکیم بوده و در کنار اینها عارف بودند؛ اما امروزه متأسفانه عرفان‌های نوظهور #معنویت بدون دین را ترویج می‌کنند و این خطر اصلی است؛ یعنی می‌توانید یک عارف و شخصیت کاملاً معنوی باشید در حالی که دین نداشته باشید. عرفان ما هیچ‌گاه این را نمی‌پذیرد.در عرفان اسلامی معنویت بدون ایمان معنا ندارد. اگر در عرفان اصیل طریقت، حقیقت و شریعت را مطرح می‌شود به این معنا نیست که این سه همدیگر را نفی می‌کنند. @feraghvaadyan
💢 جایگزینی شادی به جای دین در اندیشه اوشو 🔘 اشو نگاه زمینی به دین را می‌پسندید. او #دین را ساخته دست بشر می‌دانست. وی اصولاً تلقی وحیانی نسبت به دین نداشت. اشو این نکته را که خداوند برای هدایت بشر، دین و دیانت را برگزیده و بر اساس آن، به قضاوت و داوری می‌پردازد را فکری باطل و ناروا می‌نامید. او تمامی تاکید خود را بر روی «شادی» انسان معطوف می‌کرد و اینگونه اذعان می‌داشت که: “خدا از آن جهت که تأمین کننده سرور و شادمانگی است مورد توجه است. شاد بودن عین دین داری است. 🔻وی در خصوص شادی و عشق نیز به بیان کلیات بسنده می‌کند و عشق را تا مرحله سکس تقلیل می‌دهد و معتقد است که سکس امری مقدس و مهم‌ترین نیروی زندگی است. #اوشو همگان را از نکوهش سکس برحذر داشته و معتقد است همۀ دگرگونی‌های زندگی از طریق این نیرو رخ می‌دهد. سکس را مقدمۀ عبادت می‌داند. البته نه هر سکسی را؛ بلکه سکسی که از روی شور و سرخوشی باشد! چنین سکسی است که مولِد عشق است و عشق نیز مولِد عبادت است! ↩️ اباحه‌گری و شریعت گریزی اصل مشترک فرقه ها و معنویت‌های جدید است.سطور فوق به خوبی نشانگر ماهیت اصلی تمامی شبه معنویت‌های جدید است که اموری را ترویج و تبلیغ می‌کنند که در ظاهر به مذاق جوانان و عموم جامعه خوش بیاید و در این مسیر با #ادیان_الهی که دارای احکام و چارچوب هستند به ستیزه می‌پردازند. @feraghvaadyan
♨️ مخالفت با ازدواج و همسرداری در اندیشه اوشو 🔶هر چند اشو در مشهورترین کتاب خود به نام «از سکس تا فرا آگاهی» به‌گونه‌ای به مسئله #سکس پرداخته است که خواننده گمان کند در سکس انرژی روحانی نهفته است و این عمل می‌تواند انسان را به عالم معنا اتصال دهد، اما آنچه بیشتر اشو را رنجانده و موجب شده وی با ازدواج و همسرداری مخالفت کند، مشکلات بعد از ازدواج، همچون طلاق، درگیری، مشکلات زندگی و کم شدن محبت بین زن و شوهر است. در واقع اوشو معتقد است به دلیل مشکلات احتمالی پس از ازدواج، بناراین نباید ازدواج کرد. 🔷آنچه که #اوشو پیشنهاد می‌دهد، بیرون آمدن از چاله و افتادن در چاه است. راهی که وی نشان می‌دهد، نه تنها به گسترش ارتباطات عاطفی کمک نمی‌کند، بلکه موجب مشکلات دیگری نیز می‌شود. برداشتن دیوار خانواده و دعوت به کمون جنسی، نه تنها به زایش عشق بین مرد و زن نمی‌انجامد، بلکه تبعات ناگوار اشتراک جنسی، به زن و مرد محدود نشده و به تخریب اجتماع، آوارگی فرزندان و بحران‌های اخلاقی و رفتاری می‌انجامد و این باتلاق نه تنها به خروج از مشکل قبلی منجر نخواهد شد که روز به روز بر دامنه بحران قبلی خواهد افزود. از آنجا که این میل سیری‌ناپذیر است قطعاً آدمی را در باتلاق «تنوع طلبی» فرو خواهد برد و آدمی هیچ گاه روی آرامش را نخواهد دید. @feraghvaadyan
⚛️رسوایی های «اوشو» (قسمت ) 📆باز هم رسوایی‌ها به سرعت منتشر شد. تا پاییز سال ۱۹۸۵، برخی پیشوایان اصلی آن‌ها از گریختند، بعدها بازداشت و به اعمال ناشایست متهم شدند. پس از اثبات اتهامات در مهاجرت، شنود، طراحی مسمومیت عمومی با باکتری ، آتش‌زنی و یورش به مأموران دولتی، نفر دوم گروه راجنیش به نام «» مدت سه سال در یکی از زندان‌های حبس شد. در نوامبر سال ۱۹۸۵، به دلیل نقض قوانین مهاجرت، بار دیگر راجنیش، دیپورت شد. این جنبش، اندکی پس از جدایی و مرگ مرموز پیشوای آن در اوایل سال ۱۹۹۰ در سن ۵۸ سالگی، تحلیل رفت. با این حال در دوران حاضر، جنبشی که از نو نامگذاری، احیا و بازسازی شده، مرکزی بسیار فعال در و دیگر نقاط جهان از جمله «سدونا»، «آریزونا»، «مارین کاونتی» و «کالیفرنیا» دارد. که خود را مدام به‌روز می‌کرد و نامش را نیز تغییر می‌داد، در زمان مرگ خود را «» نامید؛ نامی که اکنون بر آشرام«جدید» او گذاشته‌اند؛ یعنی جامعه بین‌المللی یا آنچه اخیراً استراحتگاه اوشو نامیده می‌شود. 🍁در پاییز سال ۲۰۰۱، بار دیگر گروه راجنیش به واسطه علاقه شورانگیز آمریکا به در خبرگزاری‌ها مطرح شد. گروه راجنیش که حداقل برای بسیاری تا آن زمان، ناآشنا بود، در کتاب «» مورد بحث و بررسی قرار گرفت. کتابی که پس از واقعه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و حملاتی که موجب انتشار سیاه‌زخم شد، مورد توجه بسیار قرار گرفت و در گزارش‌های تلویزیونی مختلف مطرح شد. این گروه در اولین مربوط به جنگ‌های بیولوژیکی در خاک ایالات‌متحده، دست داشت. اعضای گروه برای اثبات جایگاه خود در روستای اُرگون، ده‌ها بوفه و میز سالاد را در حوالی «دیلز» به باکتری آلوده کرده بودند تا افراد محلی را بیمار ساخته و مانع رأی دادن آن‌ها شوند. هیچ‌کس کشته نشد اما حدود 750 نفر به بیماری‌های گوارشی و مشکلات جسمانی دیگر مبتلا گشتند. 📖منبع: آرشیو روشنا @Feraghvaadyan
🔺مبدأ‌شناسی (خداشناسی) در عرفان‌های کاذب ✍️آنچه در غالب و نوظهور دیده می شود انکار خداست. این امر یا به صورت انکار وجود خدا و به شکل نادیده گرفتن اعتقاد به خدا یا حتی تفاسیر غلط از خدا،‌ دیده می‌شود. برای نمونه به برخی از این مکاتب اشاره می‌کنیم: خدا در عرفان وجود خارجی ندارد، بلکه به فعلیت رسیدن توانایی‌ها و استعدادهای خود شخص است، اوشو بیان می‌دارد که: «روح، خود است» «مردم به نزد من می‌آیند و می‌گویند ما آرزوی جست وجوی خداوند را داریم. من به آنها می‌گویم دراین باره با من صحبت نکنید. این مقوله را به بحث نکشید، هرگونه صحبتی درباره جست وجوی خدا بی‌فایده است. هیچ معنا و مفهومی در آنچه می‌گویند نیست.» 🔘«کلمه خدا فقط یک بهانه است. ابزاری است برای ابراز احساسات ما به کل. درواقع کل هستی خداست. کل،‌ الهی است و وقتی شما لبریز احساس الوهیت شوید، با کل هستی یکی خواهید شد. راه حل مشکل شما رسیدن به آن وحدت است ... هرگاه انسان به نقطه‌ای برسد که خودش را صددرصد خارج از ذهن ببیند، آن وقت انسان خدا شده است.» 💬«... خدای من حتی یک شخص نیست، بلکه یک حضور است. ... خدای من چیزی عینی، آنجا، نیست. خدای من همان ذهنیت است،‌ اینجا.» 🔸عرفان نیز هدف اصلی تمرین های معنوی خود را خداشناسی می‌داند اما خدای مورد نظر اکنکار با خدای الهی متفاوت است. اینان بعضاً پافشاری می‌کنند که خدایی که ادیان الهی و حتی برخی از مبلغ آن هستند، در اصل وجود ندارد. از زبان ربازار تارز، رهبر معنوی خود، می‌گوید خدایی که ادیان به اصطلاح الهی مطرح می‌کنند وجود خارجی ندارد. ساخته خود آنان است. 📚منبع: مقاله «عرفان‌های کاذب در آیینه دین وحیانی»،‌ نوشته حسین تکمیلی @Feraghvaadyan
🌀دنیا‌پنداری در برابر عاقبت‌اندیشی ✍️دنیاطلبی در ریشه در علل سیاسی ـ اجتماعی فراوانی دارد. که یکی از بزرگ‌ترین اهداف آن، کنترل اعمال و رفتار انسان‌های است. یعنی از نام معنویت و استفاده می‌شود تا اعمال انسان‌ها در مسیر خواست و علاقه حاکمان سیاسی ایجاد شود. به‌ دیگر عبارت، ترس از ایجاد تغییری که مخالف منافع حاکمان است موجب می‌شود که آنان برای رکود حس تغییر در مسیر کمال‌طلبی سالک، دست به ابداع عرفان‌هایی بزنند که تعالیم نهفته در آنان خواهان تزریق حس و نفی عاقبت‌اندیشی است. از این‌رو، هم به نیاز خواهان پاسخ ظاهری داده شده و هم حاکمان سیاسی در مسیر اهداف خود مانع بزرگی را برداشته‌اند. ⁉️اما چگونه می‌توان به‌واسطه عرفان، شوق عاقبت‌اندیشی را از بین برد ؟ تئوریسین‌های برای رسیدن به این هدف، بر چند شعار استراتژیک تکیه کرده‌، همواره بر آن اصرار می‌ورزند: الف. سالک به‌دنبال لذت شخصی خود باشد. مانند تعالیم ب. نداشتن هدف و برنامه در زندگی شخصی؛ چراکه ممکن است برنامه شخصی افراد جامعه در تعارض با برنامه‌های کلان سیاسی حاکمان باشد. ج. متنفر کردن انسان جویای حقیقت از ؛ چراکه متدینین ادیان توحیدی ـ به‌ویژه در دین اسلام ـ به ایجاد انقلاب فردی و اجتماعی تشویق می‌شوند. مانند نوشته‌های @Feraghvaadyan
🌀تفکر‌گریزی در معنویت‌واره‌ها ✍️در بسیاری از نه تنها به تفکرگرایی توجه نمی‌شود، بلکه تلاش بر سر تشویق سالک بر است، این بدین معنا نیست که آنان در تمامی امور زندگی باب عقل و تفکرگرایی را بسته‌اند؛ چراکه در پس پرده و در لابه‌لای گزاره‌های تعلیمی آنان به‌شدت عقل معاش اوج می‌گیرد؛ عقل معاشی که در بستر سرمایه‌داری و روح در حال فعالیت است. 💢مراد از تفکرگریزی، تأمل و تدبر درباره عاقبت انسان است. اینکه درواقع، آدمی از کجا آمده است؟ آیا ممکن است در این دنیا وظایفی داشته باشد و سرانجام به کجا خواهد رفت و عاقبت او چه خواهد شد؟ منع تفکر درباره این پرسش‌ها، در تلاش آنان برای تبلیغ و گسترش تفکرگریزی نمایان می‌شود. 📙🔻 در‌ این‌باره می‌گوید: فکر چیزی نیست مگر غباری در چشم کور ذهن، زیرا نمی‌توانی به چیزی فکر کنی که پیشاپیش شناخته نشده باشد ـ‌ و به فکر کردن به چیزی که پیشاپیش شناخته شده است، نیازی نیست. مواجهه، همواره با ناشناخته صورت می‌گیرد. ناشناخته، همه‌جا حضور دارد، در درون و در بیرون و تفکر همیشه در درون شناخته‌ها و در اطراف ناشناخته‌هاست. تو نمی‌توانی از خلال شناخته‌ها، با ناشناخته تماس بگیری. پس شناخته‌ها را دور بریز و با ناشناخته تماس بگیر و این چیزی است که من آن را مراقبه می‌نامم (اشو، 1382: 228). @Feraghvaadyan
🌀تفکر‌گریزی در معنویت‌واره‌ها ✍️در بسیاری از نه تنها به تفکرگرایی توجه نمی‌شود، بلکه تلاش بر سر تشویق سالک بر است، این بدین معنا نیست که آنان در تمامی امور زندگی باب عقل و تفکرگرایی را بسته‌اند؛ چراکه در پس پرده و در لابه‌لای گزاره‌های تعلیمی آنان به‌شدت عقل معاش اوج می‌گیرد؛ عقل معاشی که در بستر سرمایه‌داری و روح در حال فعالیت است. 💢مراد از تفکرگریزی، تأمل و تدبر درباره عاقبت انسان است. اینکه درواقع، آدمی از کجا آمده است؟ آیا ممکن است در این دنیا وظایفی داشته باشد و سرانجام به کجا خواهد رفت و عاقبت او چه خواهد شد؟ منع تفکر درباره این پرسش‌ها، در تلاش آنان برای تبلیغ و گسترش تفکرگریزی نمایان می‌شود. 📙🔻 در‌ این‌باره می‌گوید: فکر چیزی نیست مگر غباری در چشم کور ذهن، زیرا نمی‌توانی به چیزی فکر کنی که پیشاپیش شناخته نشده باشد ـ‌ و به فکر کردن به چیزی که پیشاپیش شناخته شده است، نیازی نیست. مواجهه، همواره با ناشناخته صورت می‌گیرد. ناشناخته، همه‌جا حضور دارد، در درون و در بیرون و تفکر همیشه در درون شناخته‌ها و در اطراف ناشناخته‌هاست. تو نمی‌توانی از خلال شناخته‌ها، با ناشناخته تماس بگیری. پس شناخته‌ها را دور بریز و با ناشناخته تماس بگیر و این چیزی است که من آن را مراقبه می‌نامم (اشو، 1382: 228). @Feraghvaadyan