eitaa logo
شبڪہ‌انتشار محتواے بصیرت افزایـےفرهنگےسیاسےاجتماعـےراه امین
212 دنبال‌کننده
22.4هزار عکس
10.7هزار ویدیو
1.1هزار فایل
فَاعْتَبِرُوايَاأُولِي الْأَبْصَار «مسیری برای وحدت و به هم رسیدن اندیشه ها» تبیین منویات امامین انقلاب اسلامی باحضور همیشه سبز سربازان مقابله باجنگ نرم در فضای مجازی 🗨️ما رو در ویراستی دنبال کنید virasty.com/raheamin splus.ir/raheamin
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر با عقلم نتوانم دین و مذهبی را بررسی کنم، چرا به آن دین ایمان بیاورم؟ مسیحیت تبشیری/پولسی بر پایه‌ی آموزه‌هایی به کار بشارت و تبلیغ می‌پردازد که به هیچ روی «فهمیدنی» نیست. اعتراف سورن کرکگور به عنوان پدر فیدئیسم (ایمان گرایی) نوین، قابل توجه است: «مسیحیت فهمیدنی نیست». برای نمونه: تجسد خدای بزرگ و نامتناهی در پیکره‌ی عیسیِ انسان محدود، با عقل قابل فهم نیست. این که خدای پدر، خدای پسر و روح القدس سه خدای مجزایِ کاملا خدا و در عین حال همه با هم یک خدا، فهمیدنی نیست. این که آدم و حوا نافرمانی کنند و فرزندانشان و همه ی انسان ها گنهکار شمرده شوند را نمی توان فهمید و در نتیجه نمی توان پذیرفت. در برابر این اشکالات و مانند آن عالمان و مبلغان مسیحی می‌گویند، مسیحیت فهمیدنی نیست، با عقل قابل اثبات نیست؛ باید ایمان بیاوری تا بفهمی! اما سوال این است که انسان به عنوان موجود عاقل و اندیشنده، اگر از عقلش بهره نبرد و با آن تلاش، تحلیل و استدلال نکند، چه تفاوتی با حیوان و نبات و جماد دارد؟ چرا خدا این عقل را به آدمی داد؟ از سویی از چه راه مطمئن دیگری می‌تواند به حقیقت رسید؟ این که گفته شود که فلان آموزه‌ مافوق ادراک است، بدین معنی است که ای انسان نیندیش! چگونه می توان با نیندیشیدن، مسیحیت را پذیرفت؟ اگر عقل برای قضاوت ناتوان است و تنها باید ایمان آورد، چرا به ادیان، مذاهب و مسلک های دیگر ایمان نیاورم؟ لینک عضویت در کانال👇 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e
مسیحیت تبشیری/پولسی مدعی است که عیسی مسیح خداست. الوهیت عیسی مسیح توجیه کننده ی خیلی از آیین هاست. این ادعا یکی از پایه ای ترین اعتقادات این دین است. پرسش و در حقیقت چالش جدی مطرح این است که چنین باور برجسته و پایه چرا این چنین گنگ و مبهم است؟ چرا حتی یک آیه از کتاب مقدس و به روشنی یافت نمی شود که در آن عیسی مسیح خدای عالم توصیف شده باشد؟ لینک عضویت در کانال👇 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e
یک پرسش خیلی مهم مسیحیت تبشیری/پولسی می گوید که عیسی مسیح خداست. این ادعا، سخن بس برجسته ای است! این ادعا از مقومات (ذاتیات) این مذهب است. اگر این مدعا راست و درست باشد، این مذهب به راهی می رود و اگر نباشد به راه کاملا دیگری؛ اما این مدعا نیازمند دلیل است. اگر این ادعا راست و درست باشد، باید در گام نخست در رفتار (گفتار و کردار) عیسی مسیح بیش از هر جای دیگر نمود داشته باشد؛ اما چنین نیست، زیرا: مقدمه ۱. اگر عیسی مسیح خدا بود، باید به همگان می گفت. م.۲. یهودیان مخاطبین و بخشی از آن همگان هستند. م. ۳. یهودیان او را آزار رسانیده و شاخی از خار بر سرش نهادند؛ زیرا او را پادشاه یهود نمی دانستند. آنان به رفتار عیسی درباره ی شریعت اعتراض داشتند. م.۴. یهودیان در هیچ جای کتاب مقدس به عیسی نگفتند که چرا خود را خدا می دانی؛ در حالیکه دینی توحیدی دارند. پرسش برجسته و نتیجه آن که: اگر عیسی خود را خدا می نامید، چرا یهودیان هیچ گاه درباره ی این ادعا، اعتراضی نکردند؟ لینک عضویت در کانال👇 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e
تاثیر اندیشه ی فیلون بر مسیحیت تبشیری/پولسی تاثیر مستقیم مفاهیم فیلون، در بعضی از نوشته های کنیسه ای، به خصوص در انجیل یوحنا و در رسالات دینی منسوب به پول، خطاب به عبرانیان، در رسالات یوحنای حواری، احساس می‌شود. نویسندگان آثار مزبور به خصوص تنظیم کنندگان انجیل یوحنا هم تمثیلهای فیلون را اقتباس کردند، هم طرز تفکر او را راجع به قول، که واسطه بین بشر و خداست. فیلون که دلبسته به این بود تا یهودیت ارتودوکس را با دستگاههای فلسفی یونان، منطبق سازد، یهوه را خدای ملت اسرائیل معرفی نمی‌کند؛ بلکه او را به مرتبه ی رب مجیدِ کاینات و پروردگار هستی، ارتقا می‌دهد. بشر از ادراک او ناتوان است و به عنایات قوای ناشی از مقام الوهیت به ادراک او راه می یابد و نخستینِ این قوا، قول یا کلام الهی است که نخستین خدمتگزار خداوند است و آن قول، در پیشگاه او به سود بشر، بین آفریننده ی کاینات و مسیح واسطه است. آسان می تواند دید که دکترین مسیحیت در مورد پسر خدا، صورتی از اندیشه قول است که از طرف دین جدید بدوا پذیرفته شده سپس تکامل یافته است. ----- آکادمی علوم اتحاد شوروی، مبانی مسیحیت، ترجمه از فرانسوی به فارسی از دکتر اسدالله مبشری،انتشارات حسینیه ارشاد، ص ۱۰۷. لینک عضویت در کانال👇 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e
تاثیر اندیشه ی فیلون بر مسیحیت تبشیری/پولسی تاثیر مستقیم مفاهیم فیلون، در بعضی از نوشته های کنیسه ای، به خصوص در انجیل یوحنا و در رسالات دینی منسوب به پول، خطاب به عبرانیان، در رسالات یوحنای حواری، احساس می‌شود. نویسندگان آثار مزبور به خصوص تنظیم کنندگان انجیل یوحنا هم تمثیلهای فیلون را اقتباس کردند، هم طرز تفکر او را راجع به قول، که واسطه بین بشر و خداست. فیلون که دلبسته به این بود تا یهودیت ارتودوکس را با دستگاههای فلسفی یونان، منطبق سازد، یهوه را خدای ملت اسرائیل معرفی نمی‌کند؛ بلکه او را به مرتبه ی رب مجیدِ کاینات و پروردگار هستی، ارتقا می‌دهد. بشر از ادراک او ناتوان است و به عنایات قوای ناشی از مقام الوهیت به ادراک او راه می یابد و نخستینِ این قوا، قول یا کلام الهی است که نخستین خدمتگزار خداوند است و آن قول، در پیشگاه او به سود بشر، بین آفریننده ی کاینات و مسیح واسطه است. آسان می تواند دید که دکترین مسیحیت در مورد پسر خدا، صورتی از اندیشه قول است که از طرف دین جدید بدوا پذیرفته شده سپس تکامل یافته است. ----- آکادمی علوم اتحاد شوروی، مبانی مسیحیت، ترجمه از فرانسوی به فارسی از دکتر اسدالله مبشری،انتشارات حسینیه ارشاد، ص ۱۰۷. لینک عضویت در کانال👇 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e