eitaa logo
شبڪہ‌انتشار محتواے بصیرت افزایـےفرهنگےسیاسےاجتماعـےراه امین
213 دنبال‌کننده
23.4هزار عکس
11.2هزار ویدیو
1.1هزار فایل
فَاعْتَبِرُوايَاأُولِي الْأَبْصَار «مسیری برای وحدت و به هم رسیدن اندیشه ها» تبیین منویات امامین انقلاب اسلامی باحضور همیشه سبز سربازان مقابله باجنگ نرم در فضای مجازی 🗨️ما رو در ویراستی دنبال کنید virasty.com/r/C1zT splus.ir/raheamin
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
انکار تناقضِ تجسد با دست خالی تجسد (incarnation) یعنی خدایی که انسان می شود. در تجسد/ تجسم، ذات الهی با طبیعت انسانی، یک جا، گردآمده اند. موجودی (عیسی مسیح) هم خدای کامل و هم کاملا انسان است. این آموزه با چالش تناقض، روبرو می شود. چگونه موجودی، هم خدا با علم و قدرت بیکران و هم انسان با علم و قدرت محدود می شود؟ مومنان مسیحی در تلاشند که تجسد را توجیه (خرد پذیر و یا خرد ناستیز) کنند. آقای موریس در این باره می گوید که ویژگی های ذاتی انسان با ویژگی های الهی دچار تناقض نمی شوند. او می گوید که ویژگی های مشترکِ انسان ها (پیمان شکنی و ...) با ویژگی های اساسی انسان ها، متفاوت است. او توهم تناقض را ناشی از یکی دانستن ویژگی های مشترک با ویژگی های اساسیِ انسان می داند. پرسشی که اقای موریس باید پاسخ دهد، این است که ویژگی های اساسی انسان چیست که خدای پسر می تواند، دارا شود؟ آقای می گوید: ما نمی دانیم. او کشف و فهم این ویژگی ها را به علم کامل یا وحی کامل احاله می دهد. تجسم (خدای “What essentially constitutes a human body and a human mind we wait upon a perfected science or a more complete revelation to say. We have neither a very full-blown nor a very fine-grained understanding of either at this point” (Morris, 1991, 166).* چالش این ادعا این است که چگونه آقای موریس - با ابهام در ویژگی های ذاتی - عدم تناقض بین ذات الهی و ویژگی های انسانی را در تجسد، نتیجه می گیرد؟ ------ *https://iep.utm.edu/ لینک عضویت در کانال👇 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
عقل شایسته ی درک تجسم نیست! با پژوهش و بررسی روان شناختی، جامعه شناختی، معرفت شناختی و ... می توان درباره ی چگونگی شکل گیری باور در آدمی آموخت و به دانش سودمند و کاربردی دست یافت. براستی باور - هر چند خرد ستیز - دارای چه ویژگی است و با آدمی چه می کند که آدمی را دربند خود می سازد؟ برای نمونه به آموزه ی تجسم بنگرید! این آموزه حتی از سوی اندیشمندان و فیلسوفان مسیحی، با خرد بیگانه و در قهر است؛ اما عالمان و متدینین، از آن عدول نمی کنند. یک شاهد آن، آقای توماس وی. موریس است. او در کتابش به روشنی، تجسم را رازی، خارج از طور عقل، دانسته که از ما آدم های صرفِ دارای عقل ناتوان، نمی توان انتظار داشت که آن را بهمند: "The doctrine of the incarnation expressed a divine mystery which we mere mortals could not expect to understand, and it was bordering on the blasphemous for any feeble, logic-chopping human intellect to attack it” ________ The logic of incarnate, Tomas V. Morris, p. 25. لینک عضویت در کانال👇 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e