#زیارت 🤲کاش وقتی امشب خوابیدم یه بار بیای و دستتو بزنی رو شونه ام✋ ✅بگی رفیق پاشو❤️ آاااااای شهید‼️ نمیگم دستمو بگیر😥 یه عمره گرفتی🌹 میگم لحظه ای ول نکن🙏 💠چند روزی بهشت نزدیک ماست... #راهیان_نور_مجازی 📿 📌سازمان بسیج دانش آموزی استان البرز

#زیارت 💠چند روزی بهشت نزدیک توست... #راهینو 📿 📌سازمان بسیج دانش آموزی استان البرز

#زیارت 🤲کاش امشب 🔅میهمان خوابم باشی ♨️«حاج عبدالله ضابط» برایم تعریف می‌کرد خیلی دلم می‌خواست سید مرتضی آوینی را ببینم. خلاصه نشد. بالاخره آقا سید مرتضی آوینی توی فکه روی مین رفت و به آسمون‌ها پر کشید.😔 💢در خواب، شهید آوینی را دیدم. 📎سید به من گفت " ناراحت نباش فردا ساعت ۸ صبح بیا سر پل کرخه منتظرت هستم " . ✅بلند شدم و سر قراری رفتم که با من گذاشته بود، اما با نیم ساعت تأخیر، ساعت ۸:۳۰ . 📌دیدم خبری از آوینی نیست. داشتم مطمئن می‌شدم که خواب و خیال است. سربازی که آن نزدیکی‌ها در حال نگهبانی بود، نزدیک آمد و گفت: آقا شما منتظر کسی هستید؟ گفتم: بله، با یکی از رفقا قرار داشتیم. 💯گفت: رفیقت آمد اینجا تا ساعت ۸ هم منتظرت شد نیامدی، بعد که خواست بره، به من گفت: کسی با این اسم و قیافه می‌آید اینجا، به او بگو آقا مرتضی آمد. 💫خیلی منتظرت شد، نیامدی. کار داشت رفت اما روی پل برایت با انگشت چیزی نوشته، برو بخوان. رفتم و دیدم خود آقا مرتضی نوشته: ❤️ آمدیم نبودید، وعدۀ ما بهشت! سید مرتضی آوینی. ❤️ 💠چند روزی بهشت نزدیک ماست... #راهینو 📿 📌سازمان بسیج دانش آموزی استان البرز

#زیارت 🤲کاش امشب 🔅میهمان خوابم باشی ♨️«حاج عبدالله ضابط» برایم تعریف می‌کرد خیلی دلم می‌خواست سید مرتضی آوینی را ببینم. خلاصه نشد. بالاخره آقا سید مرتضی آوینی توی فکه روی مین رفت و به آسمون‌ها پر کشید.😔 💢در خواب، شهید آوینی را دیدم. 📎سید به من گفت " ناراحت نباش فردا ساعت ۸ صبح بیا سر پل کرخه منتظرت هستم " . ✅بلند شدم و سر قراری رفتم که با من گذاشته بود، اما با نیم ساعت تأخیر، ساعت ۸:۳۰ . 📌دیدم خبری از آوینی نیست. داشتم مطمئن می‌شدم که خواب و خیال است. سربازی که آن نزدیکی‌ها در حال نگهبانی بود، نزدیک آمد و گفت: آقا شما منتظر کسی هستید؟ گفتم: بله، با یکی از رفقا قرار داشتیم. 💯گفت: رفیقت آمد اینجا تا ساعت ۸ هم منتظرت شد نیامدی، بعد که خواست بره، به من گفت: کسی با این اسم و قیافه می‌آید اینجا، به او بگو آقا مرتضی آمد. 💫خیلی منتظرت شد، نیامدی. کار داشت رفت اما روی پل برایت با انگشت چیزی نوشته، برو بخوان. رفتم و دیدم خود آقا مرتضی نوشته: ❤️ آمدیم نبودید، وعدۀ ما بهشت! سید مرتضی آوینی. ❤️ 💠چند روزی بهشت نزدیک ماست... #راهینو 📿 📌سازمان بسیج دانش آموزی استان البرز

#زیارت 🤲کاش امشب 🔅میهمان خوابم باشی ♨️«حاج عبدالله ضابط» برایم تعریف می‌کرد خیلی دلم می‌خواست سید مرتضی آوینی را ببینم. خلاصه نشد. بالاخره آقا سید مرتضی آوینی توی فکه روی مین رفت و به آسمون‌ها پر کشید.😔 💢در خواب، شهید آوینی را دیدم. 📎سید به من گفت " ناراحت نباش فردا ساعت ۸ صبح بیا سر پل کرخه منتظرت هستم " . ✅بلند شدم و سر قراری رفتم که با من گذاشته بود، اما با نیم ساعت تأخیر، ساعت ۸:۳۰ . 📌دیدم خبری از آوینی نیست. داشتم مطمئن می‌شدم که خواب و خیال است. سربازی که آن نزدیکی‌ها در حال نگهبانی بود، نزدیک آمد و گفت: آقا شما منتظر کسی هستید؟ گفتم: بله، با یکی از رفقا قرار داشتیم. 💯گفت: رفیقت آمد اینجا تا ساعت ۸ هم منتظرت شد نیامدی، بعد که خواست بره، به من گفت: کسی با این اسم و قیافه می‌آید اینجا، به او بگو آقا مرتضی آمد. 💫خیلی منتظرت شد، نیامدی. کار داشت رفت اما روی پل برایت با انگشت چیزی نوشته، برو بخوان. رفتم و دیدم خود آقا مرتضی نوشته: ❤️ آمدیم نبودید، وعدۀ ما بهشت! سید مرتضی آوینی. ❤️ #راهینو 💠 راه من و تو