سلام خوبانِ خدا
السلام علیک یا مولا یاصاحب الزمان☀
#خیانت_امتحانی_سخت
#ماجرای_ناردونه_خانم
قسمت دوم
دخترم پنج ساله شده بود..
هرچی به شوهرم میگفتم گوشی دست بچه نده
ضرر داره ولی به خاطر اینکه برای بچه وقت نمیذاشت یا حوصله نداشت گوشی دستش میداد
شاید برای اینکه دخترم دوسش داشته باشه و بگه بابا بهتره...
یه روز....
یه روز رفته بود حمام
دخترم اومد گفت: مامان ببین توی گوشی بابا
خانمه داره میرقصه... ـ
لرزیدم... بچه ام چی دیده؟!!!
اونم توی گوشی باباجونش؟!!!
به یاد حدیث پیامبر افتادم
که
فرموده وای به حال بچه های آخرالزمان
از دستِ پدرانشون.. ـ
گوشی رو گرفتم گفتم مامانی برو تلویزیونو روشن کن. ــ
فیلمی که دخترم دیده بود رو نگاهی انداختم
فیلم بعدی
گالری
پیامکها. ـــ
صوت ها...
صدای خنده ی یه زن
و
یه صوت دیگه که زنه میگفت:
سهراب /اسم شوهرم/نیومدی؟ اگه اومده بودی خیلی بهت خوش میگذشت....
وای
وای
وای خدایا به دادم برس
این گوشی شوهر منه
این پیام برای شوهر منه
که
یه عفریته به اسم خاطره
نوشته:
فرداشب، بابام شیفته مامانم پیش مادربزرگمه... منتظرتم
پس
دیر اومدناش. ــ. میگفت کارگری هست و اضافه کار اگه نمونم نمیشه خرج بچه رو داد. ــ. گاهی میمونم به جای نگهبان باید تا سحر بمونم. ــ
و
من چه نیمه شبها که چشم به راهش بودم و نگرانش که چه مردِ زحمت کشی هست...
چطور از شرمندگیش دربیام
به خاطر اینکه قدردانش باشم
به مادر و خواهراش، اعتراض نمیکنم...
فرداشب که خونه هست دعوتشون میکنم که شوهرم از دیدن مادرش اینا
خوشحال بشه... ـ
خسته میشدم کمردرد داشتم ولی به خاطر چنین شوهری که سه شب در هفته
تا نیمه شب و گاه ساعت ۲و ۳ زحمت میکشه تحمل میکردم...
مادرش سر سفره
میگفت سهیلا و لیلا /خواهرشوهرام
از ۱۰ سالگی آشپزی میکردن... خیلی دست پختشون خوبه....
یه بار از دست پختم تعریف و تشکر نکردن... در حالیکه دستپختم رو دوست داشتن و خونه خودشون اگه ۵ پیمانه برنج میذاشتن من ۸میذاشتم همه رو میخوردن...
خدایا
پس
اون شبا.. ــ.. کاش کوفتشون بشه خودش و خانواده اش....
سرم گیج میخورد... قلبم داشت از توی سینه در میوند.. ـ.
اولین کاری که کردم
رفتم....
ادامه دارد...
https://eitaa.com/hamsaranehamdel_rahejavedan
سلام برآزادیبخش، مهدی💫
هدایت شده از همسرانِ همدل ❤️
سلام خوبانِ خدا
السلام علیک یا صاحب الرمان☀️
#خیانت_امتحانی_سخت
#ماجرای_ناردونه_خانم
قسمت ششم
ناردونه خانم بعداز اینکه
متوجه شده بود شوهرش دوباره گرفتار شده
دوباره حسش مثل اولین بار خیلی خراب بود مستأصل،
برای مشاوره زنگ زد و بعداز مقداری توضیح، نوبت حضوری خواست چون حالش خیلی بد بود در اولین فرصت
باهاش قرار گذاشتم
وقتی اومد
زد زیر گریه...
❓_ شوهرم خیانت میکنه
✅_ الحمدالله
تعجب کرد:
❓_ شوهرم خیانت کرده الحمدالله؟
✅_ بله الحمدالله که خودت بانجابت هستی
❓_ کارم شده گریه، دارم افسرده میشم
✅_ او گناه میکنه تو گریه میکنی و افسرده میشی؟
او گناه کرده خودش باید تاوانِ گناهشو بپردازه
اگر ما آدما برای گناههای خودمون گریه میکردیم اوضاعمون خیلی بهترمیشدو عیبامون رفع میشد
❓_ به من توهین کرده منو خوار کرده
✅_ نه طفلی، از پَسِ نفسِ خودش برنیومده، خودشو خوار کرده
❓_ از من بیچاره تر نیست
✅_ اون بیچاره هست که همین شوهر فِکِسِنی که تو داری او نداشته مجبور به شوهر دزدی شده😉
❓_ حالا که به یکی دیگه دل بسته بره اونو بگیره دیگه نمیشه این زندگیو تحمل کرد باید جدا بشم
✅_ تو الان همین خونه و زندگیو داری اگه جدا بشی اونوقت او جای تو میگیره تو میشی بی خانمان او میشه خانومِ خونه
❓_ الان من خانوم نیستم کُلْفَت هستم
✅_ یه اشکالت همین بوده که بلد نبودی خانومی کنی ان شاءالله باید یاد بگیری
❓_ شوهرم اون زنیکه رو بر من ترجیح داده
✅_ نه هر مردی، زنِ بانجابتِ خودشو به زنی شوهردزد، ترجیح میده
_ پس چرا برای او مینویسه سلام عشقم صبحت به خیر ولی مدتهاست به من پیام نداده؟
_ چون خیالش راحته که تو رو داره
❓_ اصلا منو دوست نداره الکی میگه دوستت دارم منو فراموش میکنه
✅_ نه دوستت داره ولی چون تو رو از خودش میدونه فراموشت میکنه
_یعنی چه؟
_ ما آدما خودمونو فراموش میکنیم و هرعزیزی که نزدیکتره بهمون رو هم
همونطور که خودمونو فراموش میکنیم
کم توجهی نشون میدیم.
شوهرِ تو، مشکل اصلیش، اینه که خودشو فراموش کرده خودِ باطنیش رو، خودِ اصلیش رو، روحش رو.... 🤔
و آدمی که خودشو فراموش میکنه زن و فرزندشم فراموش میکنه.
❓اگه مردم بفهمند آبروم میره
✅ نه مردم اگر متوجه بشن میگن تو چه زنِ خوبی هستی که وقتی شوهرت در مقطعی از زندگی، خرابکارِ عشق شد تو درک کردی و مُنجیِ زندگیت شدی
گفت حالا چکار کنم؟
گفتم....
ادامه دارد.
https://eitaa.com/hamsaranehamdel_rahejavedan
سلام برآزادیبخش، مهدی💫
هدایت شده از همسرانِ همدل ❤️
سلام خوبانِ خدا
السلام علیک یا صاحب الزمان☀
#خیانت_امتحانی_سخت
#ماجرای_ناردونه_خانم
قسمت دهُم
وقتی صحبتهای نادونه خانم به اینجا رسید
چند لحظه سکوت کرد و پرسید: چرا؟
من که برای رقابت ازدواج نکرده بودم من رفته بودم خواهرشون باشم همسرم چرا از خواهراش حمایت میکرد ولی از من نه؟!
مگه قرار نبود همسرم حامیِ عاطفی و ایمانی و اجتماعی و اقتصادی من باشه؟
چرا از آشپزی خواهرش میگه اما از آشپزی من تعریف نمیکنه؟
چرا تا حالا یه بار مادرش از من تعریف نکرده؟ چرا
خواهربزرگش از تهران، زنگ میزنه که چرا به داداشم فلان چیزو گفتی؟
چرا باید دنیا اینجوری باشه؟ مگه من چی میخوام جز تایید و تشویق و قدردانی؟!
به نظرم به اندازه کافی، درددل کرده بود برای همین بهش گفتم: تا فردا صبح که اینجا بشینی، احتمالا درددل داری برای گفتن و اگه درددلات تموم بشه بری خونه هفته آینده که برگردی مشاوره، باز جلسه رو با درد دلات میتونی به اتمام برسونی درسته؟ آیا میخوای همه ی عُمرت، بشینی و مثل آدمای مَفلوک و عقده دار و بیچاره اشک بریزی؟! این همه گفتی آیا الان مادروخواهرشوهرهات، اصلاح شدند؟ نه
الان
یه لحظه فکر کن
چه حسی داری؟
از خودت از اینکه با درددل و فکرکردن به بدیها و عیوب و کوتاهی دیگران در انجام وظایفشون، ساعات عُمرت رو از دست بدی، راضی هستی؟
🔹 نه حسم خوب نیست
✅ پس موافقی ابتدا تکلیفت با
نیازبه درددل روشن بشه؟
🔹بله موافقم
✅ به نظرت، وقتت رو برای بلندشدنِ قدِ روحت بذاری تا از عیوب دیگران، نشکنی، حست بهتر نمیشه؟
🔹قطعا
✅پس بگو یاعلی☀ تا بریم تمرکزت رو ببریم سمتِ تغییر و اصلاح خودت
📢📢📢🌱شما دوست عزیز هم لطفا با ناردونه خانم و بنده برای حرکت به سمتِ رشد و حس بهتر همراه باشید و تمرین ها رو انجام بدید🌱
آماده هستی؟
یه نفس عمیق بکش.. ــ
حالا
یه نفس عمیقِ دیگه.... الان... همینطور که نفسِ عمیق میکشید
لب تون رو یواش یواش به لبخند باز نمایید.... 😌... نفس کشیدنتون رو حس کنید...
یه نفس عمیق دیگه.... به جریان هوا که وارد سوراخ بینی تان میشود توجه کنید و
هوا را تا ریه تان همراهی نمایید....
آخیش چه حس خوبی داره 🦋
به خودتان، مهربانتر شده اید🥰
ادامه دارد....
https://eitaa.com/hamsaranehamdel_rahejavedan
و
https://eitaa.com/rahejavedan
سلام برآزادیبخش، مهدی💫
هدایت شده از همسرانِ همدل ❤️
سلام خوبانِ خدا
السلام علیک یا صاحب الزمان☀️
#خیانت_امتحانی_سخت
#ماجرای_ناردونه_خانم
قسمت یازدهم
#خودسازی
به به
وارد خودسازی شدیم
که
ان شاءالله ببینید چطور ناردونه خانم تغییر کرد 👇👇👇
ناردونه خانم چند نفسِ عمیق با توجه
کشید و موقع نفس کشیدن، برای خدا لبخند زد☺️
و
شاید بعداز مدتها از اینکه زنده هست لذت بُرد
انگار
داره از محوِ دیگران بودن، به خودش بازمیگردد و خود را می یابد...
آری
به ناردونه خانم گفتم
مرحلهٔ اول برای ساختن خودت و انتقالِ توجه از دیگران به سوی خودِ اصلی و خودِ باطنت،
تفکر هست🤔
به ناردونه خانم گفتم
👈ذهن و روح و وجودت ممکنه در ۳ وضعیت باشه
۱. وضعیتِ وهم:
از صبح که بیدارمیشی خودت مشغولِ یه کار و ذهنت جای دیگه
حتی نماز که میخونی ذهنت جای دیگه
ظرف شستن و لباس پوشیدن و غذاخوردن و رانندگی و .... همه به طور خودکار، بدونِ لذت بردن و نشاط گرفتن از کاری که انجام میدی
انگار
کارا رو انجام میدی که انجام داده باشی
بدون هدفی عالی
گویی مجبوری کار کنی دیگه
و اجبار، حالتو خراب میکنه
این وضعیتِ وهم هست مخصوصِ انسانهای عوام و سطحی نگر و وابسته.
که
درمنطقهٔ نیازِ به غیر
زندگی که نه، عمرشونو از دست میدهند
عمرگرانمایه دراین صرف شد که
😔او چرا درکم نمیکنه او چرا دوستم نداره او چرا بهم محبت نمیکنه
او چرا به دیگران بلده محبت کنه به من که میرسه بلد نیست...😔
اَه اَه اَه از این وضعیت
که
آدم آنقدر خودکم بین باشه که هی غصه بخوره و سرخورده بشه.... چقدر وضعیتِ بدی...
شما واقعا دلتون برای خودتون نمیسوزه که بخواید محتاج انسانهایی که در دامِ ناتوانی و نابلدی و ناعادلی و بی انصافی گرفتارند باشید؟!!!!
ادامه دارد...
https://eitaa.com/hamsaranehamdel_rahejavedan
و
https://eitaa.com/rahejavedan
سلام برآزادیبخش، مهدی💫