#وصیت_نامہ
......🍃🖤......
بر همه وظيفه است از مكتب و اسلام و نواميس اسلام دفاع كنند.
اگر معتقد هستيم كه كاش در صحراى كربلا بوديم وامام حسين(ع) و يارانش را ياری میدادیم پس بايد برخواست،
اگر امروز كمر خدمت به اسلام را نبنديم به خون هزاران شهيد و قرآن و خودمان خيانت كردهايم
پس چه ارزشى دارد اين جان ما در مقابل اين اسلام كه جان حسين (ع) و على اكبرها و قاسمها فدايش گرديد.
#وصیت_نامه
#شهید_عمران_آریایی
➕ به کانال باشگاه خبرنگاران راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_press
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
#روایتگری
* 🍃🌷 عاشق شهید بابایی بود و مدام به قزوین و سرمزار شهید میرفت و کتابهای زیادی درباره این شهید خریده بود و دوست داشت مثل او زندگی کند و شهید شود، به عشق او دنبال خلبانی رفت،
🍃🌷 مصطفی میگفت: رویای اصلیام، این است که خلبان شوم و با هواپیمای پر از مهمات به قلب تل آویو بزنم.
علاقه زیادی به خواندن کتاب داشت، کتابهای دکتر شریعتی، شهید چمران، شهید آوینی، رحیم پور ازغدی و تفاسیر قرآن را مطالعه میکرد، به شهید آوینی نیز علاقه زیادی داشت و جملههای شهید آوینی و شهید چمران را در اتاقش نصب کرده است.
🍃🌷 همیشه تمام خبرهای شبکههای مختلف تلویزیون را با دقت زیاد نگاه و دنبال می کرد، حتی اخبار انگلیسی و عربی را هم نگاه میکرد، اگر حضرت آقا سخنرانی داشتند، آن را بارها از هر شبکهای که پخش میشد نگاه میکرد
🍃🌷 و میگفت: میخواهم تمام کلمات حضرت آقا ملکه ذهنم شود.
🌷#شهیدسیدمصطفیموسوی🌷
راوی: مادرشهید *
➕ به کانال باشگاه خبرنگاران راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_press
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
#وصیتنامــه
🌷 با رفتن به جبهه می خواهم به وظیفه شرعی خود عمل کنم و به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان لبیک بگویم.
🌷 خود تصمیم به رفتن به جبهه را گرفتم و مدرسه و بسیج هیچ دخالتی در این کار نداشتند.
🌷#شهیــــدنصــــر۷
🌷#شهیداحمدقلیدرستـــی *
➕ به کانال باشگاه خبرنگاران راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_press
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
#روایتگری
این اواخر یک بعد از ظهر حسین آقا به من گفت: شما چرا دعا میکنی من شهید نشوم؟😔 تو هنوز شهادت را درک نکردهای. دعا کن من شهید شوم که آن دنیا شفاعت شما را بکنم.😍 من گفتم: مگر میشود یک زن برای شهادت شوهرش دعا کند؟ گفت: هنوز شما بهشت را درک نکرده اید. 😌من گفتم: انشاءالله همیشه باشی، نذر حضرت زینب باش. بروی مدافع حرم حضرت زینب باشی. میگفتم: من حاضرم یک سال تو را نبینم فقط زنگ بزنی بگویی من سالمم. من هم بگویم من سایه سر دارم😌. حسین آقا گفت: میدانی اجر شهید گمنام چقدر است؟ زدم روی پایم و گفتم: تو را به خدا نگو! حالا میخواهی شهید بشوی شهید شو اما شهید گمنام نشو دیگر!😭
راوی:همسر شهید حسین مشتاقی
➕ به کانال باشگاه خبرنگاران راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_press
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
#حدیث_روز
➕ به کانال باشگاه خبرنگاران راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_press
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
#روایتگری
🔻احمد روز خواستگاری یک شرط گذاشت. انگار آینده را میدید و برنامه ریزی میکرد. با همسرش شرط گذاشت و تاکید کرد: هر کجا ظلم باشد، آرام نمینشیند و برای دفاع میرود. با قبول این شرط همسر هم در اجر جهاد او شریک شد و البته هفت سال زندگی مشترک حاصل همین از خودگذشتگی بود. هرچند همسر جوانش شرط او را پذیرفته بود اما معتقد است: «هیچ وقت فکر نمیکردم من دعا کنم و او #شهید بشود.»
🔻«خیلی سخت بود از کسی که دوستش داری، دل بکنی و او را راهی کنی. البته به همسرم گفته بودم که من یک زن هستم، احساسات دارم و گریه میکنم، ولی شما برای دفاع برو. راضی بودم.»
راوی؛همسر شهید
#شهید_احمد_عطایی
➕ به کانال باشگاه خبرنگاران راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_press
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
#روایتگری
🔷️تعطیلات عید سال۷۳ مراسم عروسیمان را برگذار کردیم فامیل هایمان را دعوت کردیم به سفر قم رفتیم و وقتی برگشتیم مهمانی گرفتیم و زندگی مشترکمان را شروع کردیم.
🔷️مهر ماه سال ۷۴ خداوند فاطمه و سال ۷۷ محمد و سال ۸۸ علیرضا را به ما هدیه داد
🔷️همیشه به من میگفت: خدا را شکر محمد بزرگ شده و خیال من راحت شده است، منظورش این بود که محمد کمک حال من خواهد بود.
علی وقتی خانه بود در تمامی کارها به من کمک می کرد. از آن مدل مرد هایی نبود که بنشیند و دستور بدهد، وقت هایی که مهمان داشتیم به من خیلی کمک میکرد.
راوی:همسرشهید
#شهید_علی_پرورش
➕ به کانال باشگاه خبرنگاران راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_press
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
#روایتگری
🔸️میثمم عاشق زندگیش بود ، عاشق زن و فرزندانش بود، عاشق رشد و تعالی دخترانش بود، عاشق این بود که عروس شدن دخترانش را ببیند ، اما از همه اینها بالاتر عاشق #ولایت بود، عاشق ناموس علی بود عاشق عمه سادات بود عاشق دفاع از حریم ولایت بود و در آخر عاشق شهادت بود.
🔸️دستگیری از افتادگان و سرکشی به نیازمندان از اخلاقیات نیکوی میثم بود، میثم عزیز هیچگاه به این دنیا دل نداشت و از همه چیز خود میگذشت در راه انفاق برای فقرا.حتی از لباس تن خود میگذشت و در راه خدا ایثار میکرد .
🔸️قبل از رفتنش من را آماده کرده بود و وصیت کرد اگر شهید شد،سنگ مزارش را سیمان کنن و با یه تکه چوب روی آن فقط بنویسند کلنا عباسک یا زینب(س) .
راوی ؛همسر شهید
#شهید_میثم_مدواری
➕ به کانال باشگاه خبرنگاران راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_press
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
#روایتگری
🔸️من حدود چهار روز قبل از شهادت ايمان خوابي ديدم كه انگار خدا ميخواست به من آمادگي بدهد. خواب ديدم روي گوشياي كه ايمان هميشه با آن تماس ميگرفت پيامي آمد كه داخلش نوشته بود «شهادت مبارك».
🔸️ بعد از اينكه اين خواب را ديدم ناراحت بودم و گريه ميكردم. دور روز قبل از شهادت، ايمان تماس گرفت و من از بابت درست نبودن خوابم خيلي خوشحال شدم. خوابم را بهش نگفتم. قبل از ايمان سه شهيد در شهرمان آورده بودند و پشت تلفن ميگفتم احتياط كن و او هم ميگفت خيالت راحت اينجا جايم امن است. در شرايطي خطرناك با فشار كاري بالا قرار داشت ولي باز سعي ميكرد با حرفهايش مرا آرام كند. يك روز بعد از شهادتش من خبر را شنيدم. 23 آبان شهيد شد و ما 24 آبان باخبر شديم
#شهید_ایمان_خزایی_نژاد
راوی :همسر شهید
➕ به کانال باشگاه خبرنگاران راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_press
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
🔻امروز و در دهمین جشنواره مالک اشتر نیروهای مسلح صورت گرفت؛
▫️قدردانی سرلشکر باقری از ستاد مرکزی راهیان نور کشور
🌐 www.rahianenoor.com
🔸 در این مراسم که با معرفی موفقترین فرماندهان، مسئولان نیروها و یگانهای نیروهای مسلح ج.ا.ا همراه بود، ستاد مرکزی راهیان نور کشور به عنوان موفقترین مجموعه بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس انتخاب و مورد تقدیر قرار گرفت.
➕ به کانال باشگاه خبرنگاران راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_press
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
#روایتگری
سالگرد ازدواجمان بود.
فکر نمی کردم که یادش باشد.
.
داشت توی زیر زمین خانه کار می کرد.
مغرب شد.
با همان لباس خاکی و گچی رفت بیرون و با دسته گل و شیرینی برگشت.
.
گفتم: تو این طوری با این سرو وضع رفتی شیرینی فروشی؟
گفت : آره مگه چه اشکالی داره؟
سالگرد ازدواجمونه
نباید شیرینی و گل می گرفتم؟
.
گفتم: وقتای دیگه اگه خط اتوی لباست می شکست، حاضر نبودی بری بیرون!
گفت: آره، اما اگه می خواستم لباس عوض کنم، شیرینی فروشی تعطیل می شد.
.#سردار_شهید_سید_محمد_مرتضی_نژاد
راوی؛همسر شهید
➕ به کانال باشگاه خبرنگاران راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_press
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
#روایتگری
☘ ســالها از شهادت ابراهيم گذشــت. هيچڪس نميتوانست تصور ڪند ڪه فقدان او چه بر سر خانوادهي ما آورد. مادر ما از فقدان ابراهيم از پا افتاد و... تا اينڪه در ســال 1390 شنيدم ڪه قرار است سنگ يادبودي براي ابراهيم، روي قبر يڪي از شهداي گمنام در بهشت زهرا ساخته شود.
☘ ابراهيم عاشق گمنامي بود. حالا هم مزار يادبود او روي قبر يڪي از شهداي گمنام ساخته ميشد.
در واقع يڪي از شــهداي گمنام به واسطه ابراهيم تڪريم ميشد. روزي ڪه براي اولين بار در مقابل ســنگ مزار ابراهيم قرار گرفتم، يڪباره بدنم لرزيد! رنگم پريد و باتعجب به اطراف نگاه ڪردم! چند نفر از بســتگان ما هم همين حال را داشتند! ما به ياد يک ماجرا افتاديم ڪه سي سال قبل در همين نقطه اتفاق افتاده بود!
☘ درســت بعد از عمليات آزادي خرمشهر، پســرعموي مادرم، شهيد حسن سراجيان به شهادت رسيد. آن زمــان ابراهيــم مجروح بود و با عصا راه ميرفت. اما به خاطر شــهادت ايشان به بهشت زهرا آمد. وقتي حسن را دفن ڪردند، ابراهيم جلو آمد و گفت: خوش به حالت حسن، چه جاي خوبي هستي! قطعه26 و كنار خيابان اصلي. هرڪي از اينجا رد بشه يه فاتحه برات ميخونه و تو رو ياد ميڪنه. بعد ادامه داد:
☘ من هم بايد بيام پيش تو! دعا ڪن من هم بيام همينجا، بعد هم با عصاي خودش به زمين زد و چند قبر آن طرف تر از حسن را نشان داد!
چند ســال بعد، درست همان جائي ڪه ابراهيم نشــان داده بود، يک شهيد گمنام دفن شد. و بعد به طرز عجيبي ســنگ يادبــود ابراهيم در همان مــڪان ڪه خودش دوست داشت قرار گرفت!!
🌹#قطعه۲۶ردیف۵۲
🌹#شهیدابراهیمهادی
📝راوی:خواهر شهید *
شهید ابراهیم هادی
➕ به کانال باشگاه خبرنگاران راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_press
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
#کـــــلامشهیـــــد
آینده می آید
و قطعا ما نیستم
از شما به عنوان بنده ای که
خونش را در راه
اعتقادات و شریعت و وطنش داد
میخواهم که مراقب ولی فقیه باشید و نگذارید امرش روی زمین بماند
اف بر کسانی که باشند و به ولی فقیه توهین شود و سکوت اختیار کنند...
🌷#دلدادهحضرتزهرا(س)
🌷#شهیدهاشمگرجی
🌷#نصـــــر۷ *
➕ به کانال باشگاه خبرنگاران راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_press
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄