eitaa logo
حزب الله
129 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
17 فایل
اللّٰهُمَّ انْصُرْهُ وَانْتَصِرْ بِهِ لِدِينِكَ، وَانْصُرْ بِهِ أَوْلِياءَكَ وَأَوْلِيَاءَهُ وَشِيعَتَهُ وَأَنْصارَهُ وَاجْعَلْنا مِنْهُمْ. 
مشاهده در ایتا
دانلود
چله استغاثه فرج بهمراه اهداء کمک هزینه کربلا و مشهد هر روز قرائت : زیارت آل یاسین ؛ و ۷۰ مرتبه ذکر شریف اللهم عجل لولیک الفرج بحق چهارده معصوم ثبتنام در چله استغاثه و کمک هزینه و 👇👇 @aAM8717 نسبت به غربت آقاجان بی تفاوت نباشیم🙏 (پیام سنجاق شده در گروه مطالعه شود) https://eitaa.com/joinchat/3544907805C0ca8b96980 شهدایی ها🌷 منتشر کنید تا دوستانتون کربلایی بشن
هدایت شده از اوان محله گلوگاه
بسم رب الشهدا❤️ ان شاالله قرعه کشی کمک هزینه و داریم 🕌🌅 برنامه به این صورتِ که: ۱) این برنامه همه اش سودِ اگر اسمتون در قرعه کشی انتخاب بشه که کربلایی میشید اگر هم انتخاب نشه در ثواب کربلایی شدن دیگران سهیم میشید👌☘ ۲) هر سهم برای شرکت در قرعه کشی ۱۰۰ هزار تومان🌷 که هر کس میتونه یک یا چند سهم تقبل کنه🙏 (روی شماره کارت ضربه بزنید کپی میشه)
 6104338608851396
علی عرب عامری ☝️حتما بعد واریز هدایا اطلاع بدهید☝️ @aAM8717 ۳) همه بزرگواران نیت هدیه میکنند و مبالغ که جمع آوری شد به قید قرعه به یک یا چند نفر کمک هزینه اهداء میشه🌸 ۴)شخص منتخب به نیابت از کسانی مشرف میشه که در تامین هزینه زیارت مشارکت داشتند و در هر روزِ زیارت ، یک امین الله و زیارت عاشورا و آل یاسین به نیت فرج امام زمان روحی فداه به نیابت از دوستان قرائت میکنه 🌹🌹🌹 ۵)شرط شرکت در قرعه کشی ارسال بنر چله استغاثه به ۱۰ نفر یا ۵ گروه☘ ( کلمه "بنر" رو میتونید در قسمت 🔎 جستجو کنید ) آیدی ثبتنام‌ در چله و قرعه کشی کربلا_مشهد 👇👇👇 @aAM8717 https://eitaa.com/joinchat/3544907805C0ca8b96980 شهدایی ها🌷
🔅 ✍ عشق لازمهٔ ثروت و موفقیت است 🔹زنی هنگام بیرون‌آمدن از خانه، سه پیرمرد با ریش‌های بلند سفید را دید که جلوی در نشسته‌اند. 🔸زن گفت: هرچه فکر می‌کنم شما را نمی‌شناسم؛ اما باید گرسنه باشید. لطفاً بیایید تو و چیزی بخورید. 🔹آن‌ها پرسیدند: آیا همسرت در خانه است؟ 🔸زن گفت: نه. 🔹آن‌ها گفتند: پس ما نمی‌توانیم بیاییم. 🔸غروب، وقتی مرد به خانه آمد، زنش برای او تعریف کرد که چه اتفاقی افتاده است. 🔹مرد گفت: برو به آن‌ها بگو من خانه هستم و دعوتشان کن. 🔸زن بیرون رفت و آن‌ها را به خانه دعوت کرد، اما آن‌ها گفتند: ما نمی‌توانیم با همدیگر وارد خانه بشویم. 🔹زن پرسید: چرا؟ 🔸یکی از پیرمردها در حالی که به دوست دیگرش اشاره می‌کرد، گفت: اسم این ثروت است و این یکی موفقیت و اسم من هم عشق. برو به همسرت بگو که فقط یکی از ما را برای حضور در خانه انتخاب کند. 🔹زن رفت و آنچه را که اتفاق افتاده بود برای همسرش تعریف کرد. 🔸شوهر خوشحال شد و گفت: چه خوب! این یک موقعیت عالی‌ست. ثروت را دعوت می‌کنیم. بگذار بیاید و خانه را لبریز کند! 🔹زن که با انتخاب شوهرش مخالف بود، گفت: عزیزم! چرا موفقیت را دعوت نکنیم؟ 🔸دختر خانواده که از آن سوی خانه به حرف‌های آن‌ها گوش می‌داد، نزدیک آمد و پیشنهاد داد: بهتر نیست عشق را دعوت کنیم تا خانه را از وجود خود پر کند؟ 🔹شوهر به همسرش گفت: بگذار به حرف دخترمان گوش کنیم؛ پس برو و عشق را دعوت کن. 🔸زن بیرون رفت و به پیرمردها گفت: آنکه نامش عشق است، بیاید و مهمان ما شود. 🔹در حالی که عشق قدم‌زنان به‌سوی خانه می‌رفت، دو پیرمرد دیگر هم دنبال او راه افتادند. 🔸زن با تعجب به ثروت و موفقیت گفت: من فقط عشق را دعوت کردم، شما چرا می‌آیید؟ 🔹عشق پاسخ داد: اگر شما ثروت یا موفقیت را دعوت کرده بودید، دو تای دیگر بیرون می‌ماندند، اما شما عشق را دعوت کردید، هر کجا او برود، ما هم با او می‌رویم.┈
. 🖤 روی پیراهنش نوشته بود : تا کربلا راهی نیست رزمندگان ما پیش از آنکه سرباز جنگ باشند، عارف بودند آنها یقین داشتند به آنچه می گفتند و درست همانی بود که از سوی آنها گفته شد تا کربلا راهی نبود و تو ای برادر و خواهری که این متن را میخوانی! اگر در مسیر کربلا هستی یاد آنها که با آرزوی "یا شهادت یا زیارت" آسمانی شدند را فراموش نکن...
6.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 اصلا خبر داری...!؟ 🏴 از دوری دارم دق میکنم...! ▪️
یادم هست که در همام حال بود، گفت که در کنار شهدای محل و شهر سمنان است. بهش گفتیم ببین «شهید عباس عزیزی شفیعی» بین شهدا هست؟ اگر هست بیاید و وصیتش را بگوید. چون شهید وصیت‌نامه نداشت. کاظم گفت بله؛ شهید عباس عزیزی شفیعی اینجاست. کاظم در آن حالت، فامیلی کامل شهید را گفت. بعد با شهید هم‌صحبت شد. کاظم صحبت‌ها و وصیت شهید را از زبان خودش برای ما تکرار می‌کرد و ما می‌نوشتیم! با خودم گفتم: حالا چطور به خانواده‌اش بگوییم که این وصیت را شهید شفیعی گفته؟! چه نشانه‌ای بدهیم تا باور کنند؟! یک‌باره کاظم از قول شهید گفت: «به خواهرم(اسم خواهرش را برد) بگویید که فلان کار را انجام دهد، به فلان برادرم بگویید و.....» در همان حال نام کوچک تک‌تک اعضای خانواده را گفت و وصیتی که برایشان داشت را بیان کرد. در حالی که هیچکدامِ ما، از نام آنها خبر نداشتیم؛ یعنی در همان حال خلسه و ارتباط با شهید، وصیت‌نامه نوشته شد! واقعاً این قضیه عجیب بود. یعنی کاظم عاملو در ارتباط روحی با یک شهید در عالم دیگر، توانست بعد از وصیت‌نامه‌اش را بشنود و برای ما بگوید و ما بنویسیم!! بعد از مرخصی وصیت‌نامه را برداشتیم و رفتیم سراغ خانواده شهید شفیعی و آن را با یک جلد قرآن کریم به آنها تحویل دادیم و گفتیم این متعلق به شهید شماست؛ دست ما مانده بود. راستش را نگفتیم. نمی‌شد گفت. گفتیم باید آن را به دست شما می‌رسانیدم که رساندیم... . برشی از کتاب خاطرات بی‌نظیر @shahid_ketabi
اسیر زمان شده‌ایم! مرکب از افق می‌آید، تا سوار خویش را به سفر ابدی ببرد ... 📸 ۱۱ تیر ۱۳۶۵ عملیات کربلای‌ یک بر روح ملکوتی شهدا صلوات 🤲
15.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این ۴دقیقه را تاریخ ثبت خواهد کرد مردمی که از دیدن رهبرشان، سر از پا نمی‌شناسند اما... کاش این ملت، در می‌بود😢 ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند 👌