eitaa logo
🇵🇸راهیـان نــور مـجازی🇮🇷
5هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
6.7هزار ویدیو
74 فایل
🕊️این کانال دلی است و شما دعوت شهدایید🕊️ سروش ، شاد ، روبیکا ، ویراستی⇣ @rahiankhuz مدیر⇣ @jamandehazsoada گروه مطالب ارزشی⇣ https://yun.ir/t1vozb کانال فاتحان نُبُل و الزهرا⇣ @fatehan94 برای تبادل⇣ @Rahyan_noor
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 روزی حاج احمد در پادگان دوکوهه مشغول تعارف کردن شیرینی به رزمندگان بودن🍰 یکی از رزمنده ها یه شیرینی برداشت و گفت: مرسی😊 حاج احمد خیلی عصبی شد و برای تنبیه اون رزمنده بهشون دستور دادن که چند دور دور پادگان سینه خیز بره.🙂🙃 وقتی اون رزمنده علتش رو پرسید، حاج احمد جواب دادن: دیگه از کلمه ی بیگانه استفاده نکن.👌 پی نوشت: روزها و شب هامون با کلمات بیگانه میگذره، اگه الان حاج احمد اینجا بودن مطمئنا به هممون سینه خیز میدادن، اما بیاین خودمون به رسم مردانگی حاج احمد دیگه از کلمات بیگانه استفاده نکنیم حتی یه کلمه به کوچیکی مرسی.✌️✌️ 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 _______________ کانال راهیان نور @rahiankhuz
نماز اول وقت سفارش شهدا نجوای عاشقانه با محبوب است ...✨ تابستان ۱۳۶۰ ، مریوان نماز جماعت (ردیف دوم نفر سوم از سمت چپ)، (ردیف اول نفر اول ازسمت چپ) و یاران به امامت 🌹 یاد همه شهیدان گرامی وراهشان پررهرو وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ اذان ظهر به افق اهواز 13:22 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
آخرین نفری که از عملیات برمی‌گشت خودش بود. یک کلاه خود سرش بود، افتاد ته دره. حالا آن طرف دموکرات‌ها بودند و آتششان هم سنگین. تا نرفت کلاه خود رو برداره، برنگشت! گفتیم: اگه شهید می‌شدی…؟ گفت: این بیت المال بود! ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 [🇮🇷] [ @rahiankhuz ] [🇮🇷]
یک نکته ناب و طلایی از سردار بی نشان‌‌مون تقدیم تون 👇 رمز خودسازی ما این است که برای هر عمل مان، برای هر چیزمان، برای هر حتی اندیشه مان، یک علامت سوال جلویش بگذاریم که "چرا؟" یک دلیلی برای کارهایمان، دلیلی برای اندیشه هایمان، دلیلی برای فکرمان و دلیلی برای زندگی مان پیدا کنیم.👌 🇵🇸|🇮🇷| دعوت شهدا هستید 👇 | .... به ما بپیوندید| @rahiankhuz |
ما که فراموش کرده‌ایم اما مادری هنوز منتظر است ... ۱۴ تیرماه سالروز ربوده شدن 🇵🇸|🇮🇷| دعوت شهدا هستید 👇 | .... به ما بپیوندید| @rahiankhuz |
🔰 خاطره عجیب | رسیدگی حاج احمد متوسلیان به خانواده ضد انقلاب 📌 💌 یکی از فرماندهان روبه روی حاج احمد در مریوان می جنگید. به گوش حاج احمد می‌رسد که زن و بچه فرمانده حزب دموکراتِ ضد انقلابِ دشمنِ تو ، در همین شهر مریوان با دارد دست و پا می زند و کسی را ندارد که کمکش کند. احمد ، ساعت ۱۱ شب بلند می شود و به خانه دشمن ضد انقلاب خود می‌رود. درب خانه را می زند . زن با ترس درب خانه را می‌بندد که حاج احمد پای خود را لابه لای درب می‌گذارد و به او می‌گوید: « نترس خواهرم؛ من احمد متوسلیانم. » زن با لحن و برخورد احمد آرام می‌شود. احمد دست در جیبش می‌کند و می‌گوید: « من ماهی چهار هزار تومان می‌گیرم. بیا این دو هزار تومان مال تو و دو هزار تومان هم مال من! خدا بزرگ است می‌رساند ... » راوی سردار مجتبی عسگری (برنامه ماه عسل) 🗓 ۱۴ تیرماه، سالروز ربوده شدن جاویدالاثر و یاران همراهش 🇵🇸|🇮🇷| دعوت شهدا هستید 👇 | .... به ما بپیوندید| @rahiankhuz |
تازه رسیده بودیم دمشق و دلمان می‌خواست یک زیــارت با حـال بکنیم ولـی وقـت بود، ایستاده بود کنارِ درِ حـرم و به وضو خانه اشاره می‌کرد! گفت: بـرادرا زیـارت مستحبه ، واجـب 🇵🇸|🇮🇷| دعوت شهدا هستید 👇 | .... به ما بپیوندید| @rahiankhuz |