eitaa logo
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
800 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @Sayyedali1997 @s_m_a57
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
📌 و ماندگار از ص ۴۲ قرآن کریم (آیات ۲۵۳ تا ۲۵۶) ۱.انبيا، همه در يك رتبه نيستند. يگانگی در هدف، مانع بعضی كمالات ويژه و برتری‌های خاصّ نيست. «فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلی‌ بَعْضٍ» آیه ۲۵۳ ۲.سنّت و قانون خداوند، آزاد گذاشتن انسان است. او می‌تواند مردم را به اجبار به راه حقّ وادار كند، امّا رشد واقعی در سايه آزادی است. در اين آيه دو بار می‌خوانيم كه اگر خدا می‌خواست، اختلاف و نزاعی ميان مردم ايجاد نمی‌شد. «وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ» ۲۵۳ ۳.ريشه‌ی اكثر اختلافات، هوس‌ها، حسدها و خودبينی‌هاست، نه جهل و ناآگاهی. «مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّناتُ» ۲۵۳ ۴.استفاده از فرصت‌ها در كارهای خير، ارزش است. «مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ» ۲۵۴ ۵.ياد معاد، عاملی برای تشويق به انفاق است. «أَنْفِقُوا ... يَأْتِيَ يَوْمٌ ...» ۲۵۴ ۶.يكی از راههای ايجاد روحيّه‌ی سخاوت، توجّه به دستِ خالی بودن انسان در قيامت است. «لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ» ۲۵۴ ۷.حيات واقعی و ابدی وهمه‌ی حيات‌های ديگر از آن اوست. «الْحَيُّ» ‏و همه چيز دائماً به او بستگی دارد ولحظه‌ای از تدبير اوخارج نيست. «الْقَيُّومُ» ۲۵۵ ۸.تكيه به طاغوت‌ها و هر آنچه غير خدايی است، گسستنی و از بين رفتنی است. ‏تنها رشته‌ای كه گسسته نمی‌گردد، ايمان به خداست. «لَا انْفِصامَ لَها» ۲۵۶ ۹.دينی كه برهان و منطق دارد، نيازی به اكراه و اجبار ندارد. «لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ» ۲۵۶ ۱۰.دين، مايه‌ی رشد انسانيّت است. «قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ» اسلام با استكبار سازش ندارد. «يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ»۲۵۶ ۱۱.تا طاغوت‌ها محو نشوند، توحيد جلوه نمی‌كند. اوّل كفر به طاغوت، بعد ايمان به خدا. «فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّـهِ» ۲۵۶ ۱۲.ايمان به خدا و رابطه با اوليای خدا ابدی است. «لَا انْفِصامَ لَها» ولی طاغوت‌ها در قيامت از پيروان خود تبّری خواهند جست. ۲۵۶ 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📚تفسیر سوره مدّثر 📝نگاشت: (23) نکته مهم از آیه 31 ⭐️⭐️⭐️ وَ مَا جَعَلْنَا أَصحَب النَّارِ إِلا مَلَئکَةً وَ مَا جَعَلْنَا عِدَّتهُمْ إِلا فِتْنَةً لِّلَّذِینَ کَفَرُوا لِیَستَیْقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَب وَ یَزْدَادَ الَّذِینَ ءَامَنُوا إِیمَناً وَ لا یَرْتَاب الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَب وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ لِیَقُولَ الَّذِینَ فی قُلُوبهِم مَّرَضٌ وَ الْکَفِرُونَ مَا ذَا أَرَادَ اللَّهُ بهَذَا مَثَلاً کَذَلِک یُضِلُّ اللَّهُ مَن یَشاءُ وَ یهْدِی مَن یَشاءُ وَ مَا یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّک إِلا هُوَ وَ مَا هِیَ إِلا ذِکْرَی لِلْبَشرِ(31) 🔰عدد لشکریان پروردگار ! ⚡️حضور خداوند در همه جا ، و گسترش قدرتش در تمام عالم هستی ، ذات پاک او را از هر گونه یار و یاور و لشکر بی نیاز می کند ، ولی با این حال برای نشان دادن عظمتش به خلایق ، و برای تذکر و یادآوری آنها ، جنود و لشکر فراوانی برای خود برگزیده که مجری فرمان او در سراسر عالمند . 🔻در روایات اسلامی درباره کثرت و عظمت و قدرت جنود پروردگار تعبیرات عجیبی وارد شده است که چون با مقیاسهائی که ما با آن سر و کار داریم سازگار نیست ، شنیدن آن برای ما بسیار تعجب آور است . 🔖در اینجا به کلام پر عظمتی که از علی (علیه السلام ) در نخستین خطبه نهج البلاغه در این زمینه نقل شده است قناعت می کنیم ، و چون عبارت طولانی است تنها ترجمه آن را می آوریم : آنگاه آسمانهای بالا را از هم باز کرد ، و آنها را مملو از اصناف مختلف فرشتگان ساخت : ☑️گروهی از آنان همیشه در سجودند و به رکوع نمی پردازند . ☑️و گروهی دائما در رکوعند و سر از رکوع برنمی دارند . ☑️و گروهی دائما ایستاده اند و به عبادت مشغولند و تغییر موضع نمی دهند . ☑️گروهی همواره تسبیح می گویند و خسته نمی شوند . ➖هیچگاه خواب چشمان آنها را نمی پوشاند ، و سهو و نسیان بر عقل آنان غالب نمی گردد . ➖اندام آنها به سستی نمی گراید ، و غفلت و فراموشی عارض آنها نمی شود . ☑️و گروهی دیگر امنای وحی اویند ، و زبان او به سوی پیامبران که پیوسته برای ابلاغ فرمان و امر او در رفت و آمدند . ☑️و جمعی دیگر حافظان بندگان او هستند و دربانان بهشت برین . ☑️بعضی از آنها پاهایشان در طبقات پائین زمین ثابت ، و گردنهایشان از آسمان برین گذشته ! ، و ارکان وجودشان از ابعاد جهان بیرون رفته ؟ و شانه هایشان برای حفظ پایه های عرش خدا آماده است .(نهج البلاغه خطبه اول) 🔺چنانکه قبلا نیز گفته ایم (ملک ) مفهوم وسیع و گسترده ای دارد که هم فرشتگانی را شامل می شود که دارای عقل و شعور و اطاعت و تسلیمند ، و هم بسیاری از نیروها و قوای عالم هستی را . ▪️شرح بیشتری درباره این موضوع در تفسیر آیات آغاز سوره فاطر (جلد 18 صفحه 165 به بعد) ذکر کرده ایم . ⚡️ادامه دارد.... 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
جلد دوم 📙تفسیرتسنیم جلد دوم نگاشت :(243) آیه 21- يا ايها الناس اعبدوا ربكم الذى خلقكم والذين من قبلكم لعلكم تتقون 🔰تفسير ⏪برهان بر ضرورت عبادت 🔻قرآن كريم در مقام بيان احكام فرعى جزئى دليلى ذكر نمى كند، مگر به عنوان احياى ارتكاز فطرى و يادآورى نكات اخلاقى، اما براى اصول دين و مسايل نظرى از جمله اصل ضرورت عبادت، برهان اقامه مى كند و علتى كه در كريمه مورد بحث براى لزوم عبادت آمده برهانى است كه حد وسط آن ربوبيت حق است و اين برهان از تعليق حكم (اعبدوا) بر وصف (ربكم) اقامه شده است. تعليق حكم عبادت بر وصف ربوبيت بيانگر عليت وصف مزبور براى ضرورت پرستش و مناسبت بين اين حكم وصف است، علت اين كه بايد خدا را عبادت كرد ربوبيت اوست و اين كه تدبير همه امور به دست خداست و انسان عبد است و عبد در همه شئون خود مربوب و تحت تدبير خداست: (لا املك لنفسى نفعا ولا ضرا الا ما شاء الله) و عبد بايد در مقابل رب خضوع كند. بنابراين، جمله (اعبدوا ربكم) فرمانى است همراه با برهان. 📋تذكر: گاهى براى تاثير جدى برهان مزبور مطالب ديگرى بر آن افزوده مى شود؛ مانند اين كه رسول اكرم (صلى الله عليه وآله) نيز به استناد همين برهان خدا را مى پرستد و پرستش رب صراط مستقيم است: (و ان الله ربى و ربكم فاعبدوه هذا صراط مستقيم). 🔺و ثنيين حجاز خدا را به عنوان خالق و رب الارباب مى پذيرفتند، ليكن مى پنداشتند كه خداى سبحان امور گونه گون جهان را به ارباب جزئيه، مانند رب زمين، رب دريا، رب باران و... واگذار كرده و آنان امور متنوع جهان هستى را اداره مى كنند. تا آنجا كه براى ارباب جزئيه مجسمه ها ساختند و آن ها را عبادت مى كردند تا شفيع آنها و واسطه تقرب آنان به حق باشند: (هولاء شفعاونا عندالله)، (ما نعبد هم الا ليقربونا الله زلفى). و ثنيين از نظر ربوبيت مشرك بودند، نه خالقيت و به دنبال شرك ربوبى گرفتار شرك عبادى هم شدند و خدايان گوناگون را عبادت كردند. 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
#چشمه_حکمت #درس_گفتار
📌معرفی اهل بیت پیامبر 🔅يک خطبه نوراني مثل 239 نهج‌البلاغه است، وجود مبارک حضرت امير درباره اهل‌بيت(عليهم السلام) که اينها را معرفي مي‌کند، مي‌فرمايد: «هُمْ عَيْشُ الْعِلْمِ وَ مَوْتُ الْجَهْل‏»؛ اينها هر جا هستند، علم زنده است. جهل مرده است،«هُمْ عَيْشُ الْعِلْمِ وَ مَوْتُ الْجَهْل‏». 🔅بعد فرمود: «عَقَلُوا الدِّينَ عَقْلَ وِعَايَةٍ وَ رِعَايَةٍ لَا عَقْلَ سَمَاعٍ وَ رِوَايَةٍ»؛ اينها دين را عاقلانه پذيرفتند و درک کردند. چگونه؟ آن‌طوري که ظرف مظروف را درک مي‌کند، اين يک؛ آن‌طوري که يک مؤمن عمل مي‌کند، رعايت مي‌کند، دو؛ هم در انديشه، اينها عقلِ وعايه هستند هم در انگيزه و عمل عقل رعايت هستند: «عَقَلُوا الدِّينَ عَقْلَ وِعَايَةٍ وَ رِعَايَةٍ»؛ يعني قلب اينها جاي دين است، يک؛ اعضا و جوارح اينها جاي رعايت دين است، اين دو. «لَا عَقْلَ سَمَاعٍ وَ رِوَايَةٍ»؛ نه اينکه مثل ديگران احکام دين را بشنوند، يک و روايت کنند، دو؛ در بين راه گاهي مي‌کنند، گاهي نمي‌کنند. 🔅عقلِ «رعايه» نه، عقلِ «روايه» نه، عقل «سماع» نه؛ عقل «وعايه»، يک و «رعايه»، دو؛ «لَا عَقْلَ سَمَاعٍ وَ رِوَايَةٍ». بعد در ذيل استدلال مي‌فرمايد: «فَإِنَّ رُوَاةَ الْعِلْمِ كَثِيرٌ»؛ خيليها هستند سخنراني ديني مي‌کنند؛ اما «وَ رُعَاتَهُ قَلِيل‏»؛ آنها که دين را مراعات مي‌کنند، کم هستند. چون اينها «عَيْشُ الْعِلْمِ وَ مَوْتُ الْجَهْل‏»هستند، عقل «وعايه» دارند نه «سماع»؛ عقل «رعايه» دارند نه «رواية»، «فَإِنَّ رُوَاةَ الْعِلْمِ كَثِيرٌ وَ رُعَاتَهُ قَلِيل‏». در اينجا فرمود ما اين کار را کرديم تا شما «أذن واعيه» باشيد. 📼فرازی از سوره حاقه جلسه سوم 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 سبب راستین ▫️ ما وقتی در جهان، زندگی و خواهیم داشت كه 1️⃣ نظام هستی را بشناسیم 2️⃣ جایگاه انسان را در نظام هستی بشناسیم 3️⃣ پیوند انسان و جهان را هم خوب ارزیابی كنیم و با سامان یافتن این مثلث، خود را بشناسیم. ▫️ عدّه زیادی بر این باورند كه این نظام هستی به وسیله سلسله علل و معلول می ‌گردد و هر كاری علّتی دارد و خدای سبحان این علل است، سلسله جنبان این علل است، اوّلین علّت اوست بقیه علل و اسباب بعدی‌ اند و همان تفكر جهان ‌بینی، در مسائل اخلاقی و سیاسی و اجتماعی اینها اثرگذار بوده و می باشد؛ یعنی گاهی كار را به دیگری واگذار می ‌كنند، او را به عنوان علّت قریب می ‌شناسند؛ گاهی نیازی دارند به كسی مراجعه می‌ كنند و از او به عنوان واسطه در فیض یا سبب قریب كمك می ‌طلبند یعنی او را سبب می ‌دانند گرچه خداست. این تقریباً یك است که از نظر موحّدان جهان‌ بین، یك نگاه میانی است؛ ولی وجود مبارك مانند سایر ائمه (علیهم السلام) را مظاهر و آیات الهی می ‌دانند و اگر از غیر خدا به عنوان سبب یاد می‌ شود بازگشتش به این است كه به نظر ما اینها سبب ‌اند؛ ولی همان خدای سبحان است كه ﴿وَمَا بِكُم مِّن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ﴾. ▫️ ما لازم نیست راه های طولانی را طی بكنیم و بگوییم این شیء مسبَّب از آن سبب قریب است، آن مسبَّب از سبب دیگر است و چون تسلسل باطل است به رأس سلسله برسیم؛ آیا ما باید تسلسل را باطل كنیم و به نقطه آغازین برسیم یا در همین قدم اوّل می ‌توانیم خدا را ثابت كنیم؟ یعنی این مجاری واقعاً اسباب ‌اند واقعاً علل‌ اند منتها خدای سبحان رأس علل است كه تا این سلسله را طی نكنیم به خدا نمی ‌رسیم یا همه اینها مجاری فیض ‌اند و در عین حال كه خدای سبحان اینها را وسیله قرار داد، خدای سبحان به هر كدام از اینها، از كسی یا چیزی كه سبب قریب اینهاست نزدیك تر است؟ اهل‌بیت (علیهم السلام) این راه دوم را كه است نه راه فلسفه و كلام به ما آموختند و در دعاهای نورانی امام سجاد این مطلب شكوفاتر است. لازم نیست ما سلسله را طی كنیم و بگوییم چون تسلسل باطل است در رأس سلسله خداست، بلكه خدا را در همین قدم اول باید بكنیم و بیابیم. 📚 دیدار اعضای برگزار کننده همایش حضرت امام سجاد علیه السلام با آیت الله العظمی جوادی آملی تاریخ: 1390/09/02
📚تفسیر سوره مدّثر 📝نگاشت: (24) تفسیر آیات 32 تا 37 ⭐️⭐️⭐️ َکلا وَ الْقَمَرِ(32)وَ الَّیْلِ إِذْ أَدْبَرَ(33)وَ الصبْح إِذَا أَسفَرَ(34)إِنهَا لاحْدَی الْکُبرِ(35)نَذِیراً لِّلْبَشرِ(36)لِمَن شاءَ مِنکمْ أَن یَتَقَدَّمَ أَوْ یَتَأَخَّرَ(37) 32 - اینچنین نیست که آنها تصور می کنند ، سوگند به ماه .33 - و به شب هنگامی که (دامن برچیند و) پشت کند .34 - و به صبح هنگامی که چهره بگشاید .35 - که آن (حوادث هولناک قیامت ) از مسائل مهم است .36 - هشدار و انذاری است برای همه انسانها .37 - برای کسانی از شما که می خواهند تقدم جویند یا عقب بمانند (به سوی هدایت خیرات پیش روند یا نروند) . 📖تفسیر : 🔻در ادامه بحث با منکران نبوت پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) ، و انکار رستاخیز ، دراین آیات سوگندهای متعددی یاد کرده و بر مساءله قیامت و رستاخیز و دوزخ و عذاب آن تاءکید می نماید. 🔹می فرماید : ((چنین نیست که آنها تصور می کنند ، سوگند به ماه )) (کلا و القمر) . ▫️((کلا)) حرف ((ردع )) است ، وبرای نفی سخنانی که طرف قبلا ذکر کرده می باشد ، و گاهی نیز برای نفی سخنان بعد است ، و در اینجا به قرینه آیات گذشته پندار مشرکان را که منکر دوزخ و عذاب آن بودند ، و عدد فرشتگان خازن جهنم را به باد سخریه می گرفتند ، نفی می کند . 🔻ذکر سوگند به ((ماه )) به خاطر آن است که یکی از آیات بزرگ الهی است ، هم از نظر خلقت ، و هم گردش منظم ، و هم نور و زیبائی ، و هم تغییرات تدریجی که خود تقویم زنده ای برای مشخص ساختن روزها است . 🔖سپس می افزاید : ((و سوگند به شب هنگامی که پشت کند و دامن برچیند)) (و اللیل اذا ادبر) . 🔹((و قسم به صبح هنگامی که نقاب از چهره برگیرد)) (و الصبح اذا اسفر) .**(اسفر) از ماده (سفر) (بر وزن فقر) به معنی بازکردن پوشش و کشف حجاب و لذا به زنان بی حجاب (سافرات) گفته می شود و این تعبیر در مورد طلوع صبح مشتمل بر یکنوع تشبیه زیبا و جالب است*** 🔻در واقع این سه سوگند به یکدیگر مربوط ، و مکمل یکدیگرند ، زیرا می دانیم : جلوه گری ماه در شبها است ، و نور ماه به هنگام روز تحت الشعاع نور خورشید است و مطلقا جلوه ای ندارد . 🔹شب نیز گر چه آرامبخش است و خاموش ، و هنگام راز و نیاز عاشقان حق ، اما این شب تاریک آن زمان جالب است که پشت کند و رو به صبح روشنی پیش رود و آخر سحرگاه باشد ، و طلوع صبح که پایانگر شب تاریک است از همه زیباتر و دل انگیزتر است که هر انسانی را به وجد و نشاط می آورد و غرق در نور و صفا می کند . 🔹این سوگندهای سه گانه در ضمن تناسبی با نور هدایت قرآن و پشت کردن ظلمات ((شرک )) و بت پرستی و دمیدن سپیده صبحگاهان توحید دارد . ⚡️ادامه دارد.... 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom