eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
798 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @s_m_a57
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅🔅🔅 ▪ یاد آوری: ✅ با تلاوت سوره از ثواب تلاوت آن بهره مند شویم ✅ با تامل در ترجمه سوره در تفسیر سوره گام موثرتری بر می داریم. ◽ نگاشت 1: نگاهی کلی به سوره بلد ▪ سوره بلد نودمین سوره و از سوره‌های مکی قرآن که در جزء سی‌ام قرآن جای گرفته است. این سوره با سوگند به بلد ـ که اشاره به سرزمین مکه داردـ آغاز می‌شود؛ به همین دلیل آن را بَلَد نامیده‌اند. خداوند در سوره بلد به این می‎پردازد که زندگی انسان در عالم دنیا پیوسته با رنج عجین است و در بخش دیگر با شمردن برخی از نعمت‌ها به ناسپاسی انسان در مقابل این نعمت‌ها اشاره می‌کند. در سوره بلد باارزش‌ترین اعمال انسان آزادسازی برده‌ها، غذادادن و کمک به بینوایان معرفی شده است. در فضیلت تلاوت این سوره از پیامبر (ص) نقل شده است هر كس سوره بلد را بخواند، خداوند او را از غضب خود در روز قیامت ایمن می‌کند. ادامه دارد... 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق ما را حمایت کنید. لینک زیر را دنبال فرمائید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
محتوی سوره بلد.JPG
83.4K
🔅🔅🔅 ◽ نگاشت 2: نگاهی کلی به محتوی و مشخصات سوره بلد ▪ سوره بلد با سوگند به «بَلَد» آغاز می‎شود و به همین سبب بلد نامگذاری شده است. بلد به معنای سرزمین است و در اینجا اشاره به سرزمین مکه دارد. ▪ سوره بلد جزو سوره‌های مکی و در ترتیب نزول سی و پنجمین سوره‌ای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مصحف، نودمین سوره است و در جزء سی‌ام قرار دارد. ▪ سوره بلد ۲۰ آیه، ۸۲ کلمه و ۳۴۳ حرف دارد. این سوره جزو سوره‌های مُفَصَّلات و از سوره‌هایی است که با سوگند آغاز می‌شوند. ▪ در تفسیر مُقاتل بن سلیمان آمده است آیه چهارم سوره بلد، «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي كَبَدٍ»، در مورد حارث بن عمرو بن نوفل بن عبدمناف قرشی نازل شد. وی هنگامی که در مدینه بود، مرتکب گناهی شد؛ پس نزد پیامبر(ص) آمد و پرسید کفاره آن چیست. پیامبر(ص) گفت برو و بنده‌ای آزاد کن یا شصت مسکین را غذا بده. حارث پرسید غیر از این نیست؟ پیامبر(ص) گفت همان بود که گفتم. حارث غم‌زده راه افتاد تا اینکه به یاران خود رسید و گفت: به خدا نمی‌دانستم وارد دین محمد شوم، مالم با کفارات و انفاق در راه خدا کم می‌شود. محمد گمان می‌کند ما این مال را در راه پیدا کرده‌ایم، بلکه من مال زیادی خرج کردم. پس آیه «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي كَبَدٍ» نازل شد ادامه دارد... 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق ما را حمایت کنید. لینک زیر را دنبال فرمائید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ◽ نگاشت 3: نگاهی کلی به محتوی سوره بلد لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ «1» وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ «2» «1» به اين شهر (مكّه) سوگند. «2» در حالى كه تو در اين شهر ساكن هستى. 🍁🍁🍁 ▪ در قرآن سه بار جمله‌ «لا أُقْسِمُ» به كار رفته است و اهل تفسير آن را دو گونه معنا كرده‌اند. ✅ گروهى حرف لا را زائد دانسته و آن را (قسم مى‌خورم) معنا كرده‌اند ✅ و گروهى آن را (سوگند نمى‌خورم) ترجمه كرده‌اند، به اين معنا كه مسئله به قدرى روشن است كه نيازى به سوگند خوردن نيست. 🔹 منظور از «بلد»، مكّه است كه قبل از اسلام هم مورد احترام بوده است. مكّه حَرَم امن الهى و اولين خانه‌اى است كه براى انسان قرار داده شد. 🔹 جمله‌ «وَ أَنْتَ حِلٌّ» چند گونه تفسير شده است كه يك معنى را در ترجمه آورديم و معناى دوم آن است كه مردم مكّه اهانت تو را در آن حلال مى‌دانند، پس به شهرى كه اهانت تو را حلال مى‌شمرند سوگند نمى‌خورم. و معناى سوم آن است كه دست تو در مورد اين شهر باز است و در فتح مكّه هر تصميمى كه درباره مخالفان بخواهى مى‌توانى بگيرى. 🔹 «كَبَدٍ» به معناى سختى و «لبد» به معناى پشم متراكم است. البتّه بعضى كبد را به معناى راست قامت و معتدل گرفته‌اند. 🔹 اينكه انسان در دل رنج و سختى آفريده شده، يعنى كاميابى‌هاى دنيوى آميخته با رنج و زحمت است. «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي كَبَدٍ» حضرت على عليه السلام مى‌فرمايد: دنيا خانه‌اى است كه با سختى‌ها عجين شده است. «دار بالبلاء محفوفة» 🔹 گرچه بعضى مفسران به مناسبت عبارت‌ «بِهذَا الْبَلَدِ» كه مكّه است، مراد از «والِدٍ وَ ما وَلَدَ» را حضرت ابراهيم و فرزندش حضرت اسماعيل دانسته‌اند، ولى همان گونه كه در تفسير مجمع البيان آمده است، مراد از آن، حضرت آدم و اولياء از نسل او است. 🔹 در حديث آمده است كه گوينده اين كلام‌ «أَهْلَكْتُ مالًا لُبَداً» عمرو بن عبدود در جنگ خندق بوده كه گفت: سرمايه زيادى را در مبارزه با اسلام تباه كردم ولى موفق نشدم. ادامه دارد... 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ◽ نگاشت 3: تفسیر آیات 1و2 ✅ ۱ - سوگند مؤکّد خداوند به شهر مکه (لا أُقسم بهذا البلد) ✅ ۲ - شهر مکه، سرزمینى باعظمت در پیشگاه خداوند (لا أُقسم بهذا البلد) 🔹 تعبیر «لا أُقسم» - چه سوگند باشد و یا نفى سوگند - بیانگر عظمت شهر مکه است; زیرا در هر دو صورت، حاکى از شایستگى مکه براى سوگند است. 🔅🔅🔅 ✅ 3 - شهر مکه، داراى محرّماتى ویژه و احکامى خاص است. (لا أُقسم ... و أنت حلّ بهذا البلد) 🔹 جمله «و أنت حلّ ...»، یکى از خصایص پیامبراکرم(ص) را بیان کرده است و آن اباحه برخى از امورى است که بر دیگران مباح نبود. بنابراین شهر مکه براى غیر پیامبر(ص)، احکامى ویژه و محرّماتى خاص دارد. ✅ 4 - تکلیف پیامبر(ص) درباره محرّمات شهر مکه، با دیگر مردم یکسان نبود. (و أنت حلّ بهذا البلد) 🔹 «حِلٌّ» و «حَلالٌ»، به یک معنا است و به مردى که از احرام بیرون آمده و یا از حرم خارج شده باشد، «حَلال» و «مُحِلّ» گفته مى شود. بر این مبنا «حِلّ» بودن پیامبر(ص); یعنى، آنچه درباره مکه بر دیگران تحریم شده، براى آن حضرت مباح است. در این معنا جمله «و أنت حلّ»، مستأنفه خواهد بود. مشهور گفته اند: محرمات مکه براى حضرت رسول(ص)، تنها در «لحظه اى از روز فتح مکه» مباح شد و در غیر آن زمان با دیگران یکسان بوده است. ✅ 5 - مردم مکه، حرمت پیامبر(ص) را پاس نداشته، به ساحت آن حضرت اسائه ادب مى کردند. (و أنت حلّ بهذا البلد) 🔹 حلال شمرده شدن پیامبر(ص)، به این معنا است که آن حضرت را از حقوق اجتماعى خود در مکه محروم کرده و او را همسان دیگر ساکنان مکه، گرامى نمى داشتند. ✅ 6- پیامبر(ص)، هنگام نازل شدن سوره «بلد»، در شهر مکه سکونت داشت. (و أنت حلّ بهذا البلد) 🔹 این احتمال وجود دارد که «حِلّ» به معناى اقامت کننده باشد، آن گونه که در البحرالمحیط آمده است. بر این مبنا این کلمه یا مرادف «حالٌّ» و یا مصدر و به معناى «حلول» است و توصیف پیامبر(ص) به آن، براى مبالغه در استقرار آن حضرت در مکه خواهد بود. ✅ 7 - سکونت پیامبر(ص) در مکه، مایه عظمت و ارجمندى آن شهر بود. (لا أُقسم ... و أنت حلّ) ✅ 8 - تجویز آزار رسانى به پیامبر(ص) از سوى ساکنان مکه، هتک حرمت آن سرزمین و اقدامى شگفت انگیز است. (لا أُقسم بهذا البلد . و أنت حلّ بهذا البلد) 🔹 خداوند با بیان آزار رسانى مردم مکه، به پیامبر(ص) و ابراز تعجب از رفتار آنان، رسول اکرم را براى شکیبایى و مقاومت در برابر آزارهاى آنان، آماده مى سازد. ادامه دارد... 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ◽ نگاشت 4: تفسیر آیات 3 تا 5 وَ وَالِدٍ وَ مَا وَلَدَ3لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ‌ فِي‌ کَبَدٍ4أَ يَحْسَبُ‌ أَنْ‌ لَنْ‌ يَقْدِرَ عَلَيْهِ‌ أَحَدٌ ✅ ۱ - سوگند خداوند به ابراهیم و اسماعیل(ع) (و والد و ما ولد) 🔹 سخن گفتن از مکه در آغاز سوره، قرینه است بر این که «والد و ما ولد»، پدر و فرزندى اند که با مکه ارتباط تنگاتنگى داشتند. آشکارترین مصداق آن دو، حضرت ابراهیم(ع) و فرزندش اسماعیل است. ✅ ۲ - اسماعیل، فرزندى شایسته براى ابراهیم(ع) (و والد و ما ولد) 🔹 تعبیر «ما ولد» در مورد انسان - با آن که درباره عاقلان، عبارت «من ولد» گفته مى شود - از تحسین برانگیز بودن موضوع حکایت دارد; زیرا کلمه «ما» - که ابهام بیشترى دارد - نشان مى دهد که حقیقت موضوع و عظمت آن، قابل تعریف نیست. ✅ ۳ - ابراهیم و اسماعیل(ع)، در تأسیس مکه نقش به سزایى داشتند. (لا أُقسم بهذا البلد ... و والد و ما ولد) ✅ ۴ - ابراهیم و اسماعیل(ع)، پدر و فرزندى ارجمند در پیشگاه خداوند (و والد و ما ولد) 🔹 سوگند خداوند بر عظمت چیزى دلالت دارد که به آن سوگند یاد شده است. نکره آمدن «والد» نیز براى تعظیم است. ✅ ۵ - وجود افرادى شایسته و ارجمند در سلاله ابراهیم (و ما ولد) 🔹 ممکن است مراد از «ما ولد»، ذرّیه ابراهیم(ع) در طول تاریخ باشد. در این صورت - به قرینه سوگند خداوند - مراد افراد گرانقدر آنان است. ✅ ۶ - سوگند خداوند به انسان تولیدمثل کننده و فرزندانش (و والد و ما ولد) واژه «والد» ممکن است به شخص خاصى نظر نداشته باشد 🔅🔅🔅 ✅ 7 - خداوند، آفریننده انسان ها است. (لقد خلقنا الإنسن فى کبد) ✅ 8 - انسان موجودى فرو رفته در سختى و رنج (لقد خلقنا الإنسن فى کبد) «کبد» به معناى مشقت است. ✅ 9 - خداوند، با سوگند به شهر مکه و حضرت ابراهیم و اسماعیل(ع)، برآمیخته بودن زندگانى انسان با رنج و سختى، تأکید کرده است. (لا أُقسم ... لقد خلقنا الإنسن فى کبد) این آیه، جواب قسم هایى است که در آیات پیشین آمده بود. ✅ 10 - انسان، آفریده اى راست قامت و داراى اعتدال و به دور از هرگونه افراط و تفریط (لقد خلقنا الإنسن فى کبد) برخى از اهل لغت، «کبد» را به معناى استوا و استقامت دانسته و برخى دیگر آن را، راست قامت معنا کرده اند. ادامه دارد... 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ◽ نگاشت 5: تفسیر آیات 3 تا 5 وَ وَالِدٍ وَ مَا وَلَدَ3لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ‌ فِي‌ کَبَدٍ4أَ يَحْسَبُ‌ أَنْ‌ لَنْ‌ يَقْدِرَ عَلَيْهِ‌ أَحَدٌ ✅ ۱ - رفتار برخى از انسان ها، بسان کسى است که خود را شکست ناپذیر و تواناترین موجود مى پندارد. (أیحسب أن لن یقدر علیه أحد) ✅ ۲ - وجود قدرتى برتر و غالب در برابر تمام انسان ها، حتى در اوج قدرت مندى آنان (أیحسب أن لن یقدر علیه أحد) ✅ ۳ - خودبزرگ بینى و افتخار به قدرت، مذموم و مورد نکوهش خداوند (أیحسب أن لن یقدر علیه أحد) ✅ ۴ - اعتقاد به آفریننده بودن خداوند، ناسازگار با پندار عجز براى او در برابر انسان (خلقنا الإنسن ... أیحسب أن لن یقدر علیه أحد) ✅ ۵ - توجه به همراه بودن زندگانى با سختى ها، مایه پى بردن انسان به ضعف خویش در برابر خداوند (فى کبد . أیحسب أن لن یقدر علیه أحد) ✅ ۶ - آمیخته بودن زندگانى انسان با رنج و سختى، نشان برخوردار نبودن او از برترین قدرت (الإنسن فى کبد . أیحسب أن لن یقدر علیه أحد) ✅ ۷ - توجه به عجز انسان در برابر قدرت خداوند، مانع انکار معاد (أیحسب أن لن یقدر علیه أحد) جمله «أهلکت مالاً لبداً» (در آیه بعد)، مى تواند حاکى از آن باشد که گوینده آن، به این دلیل انفاق ها را اتلاف مال مى داند که منکر پاداش پس از مرگ است. در این صورت آیه شریفه، ریشه آن پندار را مى زند و مى گوید: مگر انسان گمان مى کند که کسى قادر نیست او را حیات بخشیده و به او پاداش دهد که مى گوید: انفاق هایم مایه اتلاف اموالم شد؟ آرى خداوند بر اعاده او قدرتمند است; گرچه انفاق هاى چنین شخصى در آن روز پاداشى نخواهد داشت. ✅ ۸ - فریفته شدن به ثروت و قدرت، زمینه ساز انکار معاد (أیحسب أن لن یقدر علیه أحد) ✅ ۹ - آفرینش نخست انسان، دلیل قدرت خداوند بر اعاده حیات او است. (لقد خلقنا الإنسن ... أیحسب أن لن یقدر علیه أحد) ادامه دارد... 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ◽ نگاشت 6: تفسیر آیات 6 تا 10 يَقُولُ‌ أَهْلَکْتُ‌ مَالاً لُبَداً6 أَ يَحْسَبُ‌ أَنْ‌ لَمْ‌ يَرَهُ‌ أَحَدٌ7 أَ لَمْ‌ نَجْعَلْ‌ لَهُ‌ عَيْنَيْنِ‌8 وَ لِسَاناً وَ شَفَتَيْنِ‌9 وَ هَدَيْنَاهُ‌ النَّجْدَيْنِ‌10 🔹 «أَهْلَکْتُ»: نابود و تباه کردم. مراد خرج کردن و مصرف نمودن است. «لُبَداً»: انباشته و فراوان. «أَهْلَکْتُ مالاً لُّبَداً»: مرادِ چنین کافری و کافرانی، اظهار تفاخر به کثرت دارائی، و بذل و بخشش بی‌رویه به مردمان، و گشاده‌دستیها و ولخرجیهای فراوان است. ✅ ۱ - به رخ کشیدن انفاق اموالى انبوه و مباهات به آن، ورد زبان قلدر مآبان گردنکش (یقول أهلکت مالاً لبدًا) ✅ ۲ - افتخار به بذل و بخشش ها و خودنمایى در تأمین نیازمندى هاى مالى جامعه، مذموم و مورد نکوهش خداوند است. (یقول أهلکت مالاً لبدًا) ✅ ۳ - مصرف ثروت براى رفع نیازمندى هاى مردم، در دیدگاه منکران معاد، خسارتى سنگین و جبران ناپذیر است. (أهلکت مالاً لبدًا) ✅ ۴ - برخى از مردم، به دروغ خود را از انفاق گران معرفى کرده و مدعى بذل و بخشش هاى انبوه اند. (یقول أهلکت مالاً لبدًا) 🔅🔅🔅 ✅ 5 - پندار نهان ماندن کردارها از خداوند و ناظر نبودن او بر انسان، پندارى باطل و شگفت آور است. (أیحسب أن لم یره أحد) ✅ 6 - خداوند، انسان ها را مى بیند و به کردار و گفتار آنان آگاه است. (أیحسب أن لم یره أحد) ✳ 7 - لزوم پرهیز از ادعاهاى نادرست و توجه به آگاهى خداوند از رفتارها و نیّت هاى انسان (یقول ... أیحسب أن لم یره أحد) ✅ 8- مدعیان کمک هاى اقتصادى به جامعه، باید خدا را ناظر بر خویش دیده، ادعاى گزاف نکنند. (یقول أهلکت مالاً لبدًا . أیحسب أن لم یره أحد) ✅ 9 - خودنمایى در بذل و بخشش ها و فخرفروشى بر مردم به جهت انفاق هاى سنگین، در پى دارنده نکوهش و کیفر از سوى خداوند (یقول ... أیحسب أن لم یره أحد) ✅ 10 - کسانى که خداوند را ناظر بر نیت ها نمى دانند و گشاده دستى هاى خود را به رخ دیگران مى کشند، گرفتار پندارى موهوم و ناروایند. (یقول أهلکت مالاً لبدًا . أیحسب أن لم یره أحد) ✅ 11 - کمک هاى مالى به مردم - هر چه باشد - از دید خداوند مخفى نمانده و محاسبه خواهد شد. (یقول أهلکت مالاً لبداً . أیحسب أن لم یره أحد) ✅ 12 - کسانى که انفاق را اتلاف مال مى پندارند، گرفتار پندارى موهوم و مذموم اند. (یقول أهلکت مالاً لبدًا . أیحسب أن لم یره أحد) ادامه دارد... 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ◽ نگاشت 7: تفسیر آیات 6 تا 10 يَقُولُ‌ أَهْلَکْتُ‌ مَالاً لُبَداً6 أَ يَحْسَبُ‌ أَنْ‌ لَمْ‌ يَرَهُ‌ أَحَدٌ7 أَ لَمْ‌ نَجْعَلْ‌ لَهُ‌ عَيْنَيْنِ‌8 وَ لِسَاناً وَ شَفَتَيْنِ‌9 وَ هَدَيْنَاهُ‌ النَّجْدَيْنِ‌10 ✅ ۱ - دو چشم انسان، عطاى خداوند و نعمتى بزرگ است. (ألم نجعل له عینین) ✅ ۲ - بى توجّهى به نعمت بینایى و غفلت از وابستگى آن به خداوند، شگفت آور و ملامت بار است. (ألم نجعل له عینین) استفهام در «ألم نجعل ...»، براى تعجب و گرفتن اقرار است. ✅ ۳ - وابستگى ابزار درک و شناخت به خداوند، دلیل آگاهى او از انفاق ها و اهداف مدعیان انفاق است. (یقول أهلکت مالاً ... ألم نجعل له عینین) ✅ ۴ - توجّه به خدادادى بودن نعمت بینایى، مایه یقین به پنهان نبودن چیزى از خداوند است. (أیحسب أن لم یره أحد . ألم نجعل له عینین) ✅ ۵ - خداوند، بر تمام دیدنى ها آگاه است. (ألم نجعل له عینین) 🔅🔅🔅 ✅ 6 - زبان و دو لب انسان، عطاى الهى و نعمت هایى بزرگ است. (و لسانًا و شفتین) ✅ 7 - بى توجّهى به قدرت بیان و ابزار آن و غفلت از وابستگى آنها به خداوند، شگفت آور و سرزنش بار است. (ألم نجعل له ... و لسانًا و شفتین) ✅ 8 - خداوند به تمامى دانسته ها، نیت ها و افکار انسان، دانا است. (أیحسب أن لم یره أحد . ألم نجعل له ... و لسانًا و شفتین) ✅ 9 - توجه به خدادادى بودن نعمت بیان و ابزار آن، مایه یقین به آگاهى خداوند از نیت ها، افکار و دانسته هاى انسان است. (أیحسب أن لم یره أحد . ألم نجعل له ... و لسانًا و شفتین) 🔅🔅🔅 ✅ 10- خداوند، راه هاى نیک و بد را به انسان ها شناسانده است. (و هدینه النجدین) «نَجْد» به معناى راه آشکارى است که در ارتفاع باشد. ✅ 11 - راه نیک و بد، هر دو برجسته و آشکار و پیمودن هر یک، داراى دشوارى هایى خاص است. (و هدینه النجدین) قرار داشتن راه خیر و شر در ارتفاعات، کنایه از آشکار بودن آن براى همگان و نیز صعب العبور بودن آن است. دشوارى راه خیر، ممکن است به لحاظ ویژگى هاى خود آن و دشوارى راه شرّ به لحاظ عواقب آن باشد. ✅ 12 - خداوند، به راه خیر و شرّ و رهروان هر یک، آگاه است. (و هدینه النجدین) ✅ 13 - آگاهى دقیق خداوند از راه هاى خیر و شرّ، دلیل مخفى نبودن اهداف مدعیان انفاق، بر او است. (یقول أهلکت مالاً ... و هدینه النجدین) ✅ 14 - انسان، موجودى مختار و توانا بر حرکت در راه خیر یا شر و داراى ابزار لازم آن (ألم نجعل له ... و هدینه النجدین) ✅ 15 - شناخت راه هاى نیک و بد، نعمتى الهى و غفلت از آن، شگفت آور و ملامت بار است. (ألم نجعل ... و هدینه النجدین) ادامه دارد... 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ◽ نگاشت8: تفسیر آیات 11 تا 14 فَلاَ اقْتَحَمَ‌ الْعَقَبَةَ11 وَ مَا أَدْرَاکَ‌ مَا الْعَقَبَةُ 12 فَکُ‌ رَقَبَةٍ 13 أَوْ إِطْعَامٌ‌ فِي‌ يَوْمٍ‌ ذِي‌ مَسْغَبَةٍ 14 🌿🌿🌿 «مَا اقْتَحَمَ»: اقتحام، به معنی بی‌باکانه دست به کار شدن و شجاعانه به کاری آغازیدن است. «الْعَقَبَةَ»: گردنه. مراد گردنه نجات است که بر سر راه سعادت قرار دارد و باید با انجام وظائف و تکالیف بندگی، خویشتن را بدان زد و آن را پشت سر گذاشت. ✅ ۱ - انجام دادن بعضى از کارهاى نیک، دشوار و بسان افکندن خویش در یک راه کوهستانى و گردنه هاى صعب العبور است. (فلااقتحم العقبة) ✅ ۲ - خود برتربینان و مدعیان کمک هاى مالى سنگین، از تکالیف سخت شانه خالى مى کنند. (فلااقتحم العقبة) ✅ ۳ - انسان، به دلیل برخوردارى از ابزارهاى شناخت (توانایى بر دیدن و گفتن و نیز تشخیص راه خیر و شر) توانا بر پذیرش تکالیف دشوار و برداشتن گام هاى سنگین در راه خیر (ألم نجعل ... فلااقتحم العقبة) ✅ ۴ - خوددارى انسان از پذیرش وظیفه سنگین، با وجود توانایى هاى لازم در او، نکوهیده و خلاف انتظار است. (ألم نجعل ... فلااقتحم العقبة) 🔅🔅🔅 ✅ 5 - انسان، در تشخیص تکالیف دشوارى که خداوند خواهان انجام گرفتن آن است، نیازمند وحى است. (و ما أدریک ما العقبة) ✅ 6 - تکالیف دشوار، داراى ارزشى فراتر از حد تصور و بیان، براى عموم مردم (و ما أدریک ما العقبة) 🔅🔅🔅 ✅ 7 - آزادسازى بردگان و هزینه کردن ثروت در این راه، خواسته خداوند از ثروتمندان است. (فکّ رقبة) ✅ 8- آزادسازى بردگان و سهیم شدن در آزادى آنان، وظیفه اى سنگین، پرارزش و نیازمند همتى والا است. (و ما أدریک ما العقبة . فکّ رقبة) ✅ 9 - مالکان برده، در کمک هاى اقتصادى به جامعه، باید آزادسازى بردگان خویش را در اولویت قرار دهند. (یقول أهلکت مالاً لبدًا ... فلااقتحم العقبة ... فکّ رقبة) ✅ 10 - حذف آزادسازى بندگان از فهرست کمک هاى مالى به جامعه، شیوه اى مطرود در نظام انفاق هاى خداپسند (یقول أهلکت مالاً لبدًا ... فلااقتحم العقبة ... فکّ رقبة) ✅ 11 - فضیلت آزادسازى بردگان، ویژه نوع خاصى از آنان نیست. (فکّ رقبة) ✅ 12 - خداوند، حق آزاد شدن را از هیچ برده اى سلب نکرده و کسى را به بردگى همیشگى، محکوم نکرده است. (فکّ رقبة) ✅ 13 - پرداخت وجه مورد نیاز اسیران و زندانیان براى آزادسازى آنان، گامى بلند و انفاق سنگین است. (ما العقبة . فکّ رقبة) 🍁🍁🍁 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ◽ نگاشت8: تفسیر آیات 11 تا 15 فَلاَ اقْتَحَمَ‌ الْعَقَبَةَ11 وَ مَا أَدْرَاکَ‌ مَا الْعَقَبَةُ 12 فَکُ‌ رَقَبَةٍ 13 أَوْ إِطْعَامٌ‌ فِي‌ يَوْمٍ‌ ذِي‌ مَسْغَبَةٍ 14 يَتِيماً ذَا مَقْرَبَةٍ15 🌿🌿🌿 ✳ «مَسْغَبَةٍ»: مراد بیشتر گرسنگی زمان قحطی و خشکسالی است که در آن غذا و خوراک سخت عزیز و بسیار مهمّ است، و در چنین موقعی ایثار نشانه باور راستین شخص به خدا و آخرت است. ✅ ۱ - تغذیه مردم، در روزگار گرفتارى آنان به گرسنگى رنج آور، خواسته خداوند از ثروتمندان است. (أو إطعم فى یوم ذى مسغبة) ✅ ۲ - مدعیان دروغین انفاق، با پیدایش گرسنگى هاى فراگیر، از اطعامْ بخل ورزیده، مواد غذایى را احتکار مى کنند. (یقول أهلکت مالاً لبدًا ... فلااقتحم العقبة ... أو إطعم فى یوم ذى مسغبة) ✅ ۳ - تأمین خوراک قحطى زدگان، براى کسانى که خود نیز گرفتار خشک سالى اند، وظیفه اى سنگین و نیازمند همتى والا است. (و ما أدریک ما العقبة ... أو إطعم فى یوم ذى مسغبة) ✅ ۴ - سرمایه داران، در کمک هاى اقتصادى به مردم قحطى زده، باید تغذیه آنان را در اولویت قرار دهند. (أو إطعم فى یوم ذى مسغبة) ✅ ۵ - فضیلت آزادسازى بردگان، برتر از تغذیه گرسنگان جامعه است.(فکّ رقبة . أو إطعم) 🔅🔅🔅 ✅ 6 - یتیمانِ نیازمند، سزاوارترین قشر جامعه به دریافت کمک هاى غذایى در سال هاى قحطى اند. (أو إطعم ... یتیمًا) ✅ 7 - رساندن غذا به خویشاوندان یتیم خود، بر تغذیه دیگر نیازمندان مقدم است. (یتیمًا ذا مقربة) ✅ 8 - رساندن غذا به یتیمان در سال هاى قحطى، تکلیفى سنگین و نیازمند همتى والا است. (ما العقبة ... أو إطعم فى یوم ذى مسغبة . یتیمًا) ✅ 9 - خویشاوندى، رابطه اى مسؤولیت آفرین و انگیزه اى مؤثر، در کمک رسانى به یکدیگر است. (ذا مقربة) ✅ 10 - بى اعتنایى ثروتمندان به نیازهاى خویشاوندان یتیم خود، دور از انتظار و نکوهیده تر از بى توجّهى آنان به دیگر نیازمندان است. (یقول أهلکت مالاً لبدًا ... یتیمًا ذا مقربة) 🍁🍁🍁 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ◽ نگاشت9: تفسیر آیات 16 تا 20(پایان سوره) أَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ ﴿۱۶﴾ ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ ﴿۱۷﴾ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ ﴿۱۸﴾ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿۱۹﴾ عَلَيْهِمْ نَارٌ مُؤْصَدَةٌ ﴿۲۰﴾ «ذَا مَتْرَبَةٍ»: خاک‌نشین. سخت درمانده و بیچاره. «مَتْرَبَةٍ»: فقر شدید. خاک‌نشینی.زمین گیر ✅ ۱ - تأمین مواد غذایى براى تهى دستان و پابرهنگان، به ویژه در دوران خشکسالى، خواسته خداوند از ثروتمندان (یقول أهلکت مالاً لبدًا ... أو إطعام فى یوم ... أو مسکینًا ذا متربة) ✅ ۲ - مدعیان دروغین انفاق، خاک نشینان را در سال هاى قحطى، گرسنه رها کرده، از مصرف ثروت خود براى سیر کردن آنان دریغ مىورزند. (یقول أهلکت مالاً ... فلااقتحم العقبة ... أو مسکینًا ذا متربة) ✅ ۳ - سیر کردن گرسنگان - که در سال هاى قحطى، دستشان از هر آذوقه اى کوتاه است - وظیفه اى سنگین، پرارزش و نیازمند همتى والا است. (و ما أدریک ما العقبة ... أو مسکینًا ذا متربة) ✅ ۴ - فضیلتِ تغذیه خویشاوندان یتیم خود، برتر از رساندن غذا به دیگر اقشار محروم جامعه است. (یتیمًا ذا مقربة . أو مسکینًا ذا متربة) ✅ ۵ - تنگدستانى که از هرگونه خوراک و پوشاکى محروم اند، در بین اقشار کم درآمد، سزاوارترین طبقه براى کمک هاى اقتصادى اند. (أو مسکینًا ذا متربة) ✅ ۶ - سرمایه داران، باید تغذیه تهى دستان را بر دیگر کمک هاى خویش ترجیح دهند. (أو إطعم ... مسکینًا ذا متربة) 🔅🔅🔅 ✅ 7 - تنها کسانى گام هاى بلند انفاق را برمى دارند که از زمره مؤمنان باشند. (ثمّ کان من الذین ءامنوا) ✅ 8 - مؤمنان، تنها در صورتى دشوارترین راه هاى انفاق را مى پیمایند که یکدیگر را به شکیبایى و مهرورزى سفارش کنند. (ثمّ کان من الذین ءامنوا و تواصوا بالصبر و تواصوا بالمرحمة) ✅ 9 - ایمان آوردن و تشویق یکدیگر به صبر و ترحّم، برتر از اقدام به آزادسازى بردگان و تغذیه یتیمان و مساکین است. (ثمّ کان من الذین) حرف «ثمّ» براى تراخى رتبى است و دلالت دارد که آنچه بعد از آن آمده، در مرتبه اى والاتر از کارهاى قبل است. ✅ 10 - ایمان به آیات الهى، سفارش یکدیگر به استقامت در تکالیف دشوار و اظهار محبت به بردگان، یتیمان و تنگدستان، قدردانى از نعمت هاى بینایى، گویایى و هدایت است. ألم نجعل له عینین . و لسانًا و شفتین . و هدینه النجدین ... ثمّ کان من الذین ءامنوا و تواصوا بالصبر و تواصوا بالمرحمة» ✅ 11- کافران، از حالت شکیبایى، مهرورزى و عطوفت، محروم بوده و از توصیه یکدیگر به آن خصلت ها خاموش اند. (الذین ءامنوا و تواصوا بالصبر و تواصوا بالمرحمة) ا 🍁🍁🍁 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ◽ نگاشت10: تفسیر آیات 16 تا 20(پایان سوره) أَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ ﴿۱۶﴾ ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ ﴿۱۷﴾ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ ﴿۱۸﴾ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿۱۹﴾ عَلَيْهِمْ نَارٌ مُؤْصَدَةٌ ﴿۲۰﴾ ✅ ۱ - آزادکنندگان برده و غذادهندگان به یتیمان و مستمندان، در صورت ایمان آوردن و توصیه به صبر و رحمت، در آخرت قرین نیک بختى و سرشار از خیر و برکت خواهند بود. (أُولئک أصحب المیمنة) 🔹 «یُمْن» و «میمنة» به معناى برکت است (قاموس). مصاحبت با برکت، کنایه از سرشارى و تداوم آن است. ✅ ۲ - انفاق، برکت آفرین است; نه تباه سازنده ثروت. (یقول أهلکت مالاً لبدًا ... أُولئک أصحب المیمنة) ✅ ۳ - گروه سمت راست در آخرت، مجموعه اى سامان یافته از مؤمنانى که حامى بردگان و یتیمان و مسکینان بوده و مردم را به صبر و ترّحم ترغیب کرده اند. (و ما أدریک ما العقبة ... أُولئک أصحب المیمنة) ✅ ۴ - مؤمنان در آخرت، نامه عمل خویش را با دست راست، دریافت خواهند کرد. (أُولئک أصحب المیمنة) این احتمال وجود دارد که اصحاب المیمنه بودن کنایه از گرفتن نامه اعمال با دست راست (یمین) باشد. 🔅🔅🔅 ✅ 5 - منکران آیات الهى که به بردگان، یتیمان و مسکینان خدمتى نکرده و صبر و ترحّم، را رواج ندهند، در آخرت گرفتار فرجامى شوم و نکبت بار خواهند شد. (و الذین کفروا بایتنا هم أصحب المشئمة) ✅ 6 - سمت چپ در آخرت، جایگاه استقرار کسانى است که به آیات الهى کفر ورزیده و از آزادسازى بردگان، غذا دادن به یتیمان و مستمندان و توصیه یکدیگر به صبر و ترحم، امتناع کرده اند. (فکّ رقبة ... و الذین کفروا بایتنا هم أصحب المشئمة) ✅ 7 - جایگاه استقرار مردم در آخرت، براساس کردارشان، به آنان اختصاص خواهد یافت. (أُولئک أصحب المیمنة ... هم أصحب المشئمة) ✅ 8 - جایگاه مؤمنان در آخرت، نشانه عزّت و کرامت آنان و جایگاه کافران، پست و ذلّت آفرین است. (هم أصحب المشئمة) راست و چپ، کنایه از عظمت و پستى جایگاه است; زیرا در جوامع انسانى، مرسوم است که سمت راست، نشانه کرامت و سمت چپ رمز شوم بودن است; وگرنه راست و چپ حقیقى، وابسته به اعتبارات و با در نظر گرفتن مرکزیتى خاص است که در این آیات، از آن سخنى به میان نیامده است. 🔅🔅🔅 ✅ 9- کافران در آخرت، گرفتار آتشى مسلّط و فراگیرند، که تمام راه هاى گریز از آن بسته خواهد بود. (علیهم نار مؤصدة) 🔹 «وَصیدَة»; یعنى، غرفه اى که در کوهستان براى حفاظت از اموال ساخته شود و جمله «اوصدت الباب»; یعنى، درب را بسته و محکم کردم (مفردات راغب). بنابراین «مؤصدة»، به معناى بسته شده و محکم است مانند محفظه اى که در دل کوه پدید آورند. حرف «على» در «علیهم»، بر سلطه کامل آتش و فراگیر بودن آن دلالت دارد. ✅ 10 - عذاب کافران، همیشگى و فناناپذیر است. (علیهم نار مؤصدة) بسته بودنِ در، کنایه از استمرار عذاب است. ✅ 11 - انکار آیات الهى، آزادنکردن بردگان و غذا ندادن به گرسنگان یتیم و مسکین و توصیه نکردن به صبر و ترحّم، مایه گرفتارى به آتش فراگیر و گریزناپذیر (فکّ رقبة ... و الذین کفروا ... علیهم نار مؤصدة 🍁🍁🍁 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom