eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
791 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت9:نکات تفسیری آیات 1تا3 سوره انشقاق اذَا السَّمَاءُ انْشَقَّتْ‌ ☑ ۱ - آسمان در آستانه قیامت، از هم گسیخته شده و اجزاى آن مى گسلد. (إذا السماء انشقّت) ☑ 2- آسمان، داراى استحکامى ویژه و اجزاى آن داراى پیوندى خاص و قابل از هم گسستن (إذا السماء انشقّت) ☑ ۳ - استحکام و از هم پاشیدگى اجزاى آسمان، تابع شرایط خاص و تأثیرات اسباب و علل است. (إذا السماء انشقّت) «إنشقاق» (شکافته شدن) مطاوعه «شقّ» (شکافتن) است و نتیجه و بازتاب آن را بیان مى کند. بنابراین آسمان، تحت تأثیر عاملى شکافنده از هم مى گسلد. 🔅🔅🔅🔅 وَ أَذِنَتْ‌ لِرَبِّهَا وَ حُقَّتْ ☑ ۱ - آسمان، مطیع و گوش به فرمان خداوند است. (و أذنت لربّها و حقّت) «أذنت»; یعنى، «استمعت» (لسان العرب). این فعل ممکن است از «اُذُن» (گوش) گرفته شده باشد. ☑ ۲ - آسمان، براى اطاعت از فرمان خداوند، شایستگى و آمادگى لازم را دارد. (و حقّت) «حقّ» و «حقیق»; یعنى، «جدیر و خلیق» (سزاوار و شایسته). (قاموس) بنابراین «حُقّت»; یعنى، سزاوار شد و اهلیت و لیاقت یافت. ☑ ۳ - خداوند، مالک و مدبّر شؤون آسمان است. (لربّها) اصل معناى «ربّ»، تربیت کردن است (مفردات). «ربّ» هر چیز، مالک و حق دار آن و یا ملازمت کننده با آن چیز است. (قاموس) ☑ ۴ - شکافته شدن آسمان در آستانه قیامت، در جهت کمال آن و جلوه اى از ربوبیت خداوند است. (و أذنت لربّها) 🔅🔅 🔅 وَ إِذَا الْأَرْضُ‌ مُدَّتْ‌ ☑ ۱ - زمین در آستانه برپایى قیامت، گسترده و مسطح شده و مساحت آن افزایش مى یابد. (و إذا الأرض مدّت) «مدّ» به معناى بسط دادن (قاموس)، کشاندن (مفردات) و افزایش دادن است. (مصباح) ☑ ۲ - انبساط زمین در آستانه قیامت، تحت تأثیر عامل خارجى است. (و إذا الأرض مدّت) مجهول بودن فعل «مدّت»، نشان تأثیرپذیرى زمین از عامل انبساط است. ☑ ۳ - زمین، داراى اجزاى متراکم و قابل انبساط و سطح آن قابل توسعه است. (و إذا الأرض مدّت) ☑ ۴ - مرحله شکافته شدن آسمان - در مراحل مقدماتى قیامت - مقدم بر مرحله انبساط زمین و مؤثر در آن خواهد بود. * (إذا السماء انشقّت ... و إذا الأرض مدّت) تقدیم «إذا السماء...» بر «إذا الأرض ...»، ممکن است ناظر به تقدم زمانى آن باشد. ذکر این دو رخداد در کنار یکدیگر، مى تواند نشانگر ارتباط آن دو باشد 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت10:نکات تفسیری آیات 4و5 سوره انشقاق وَ أَلْقَتْ‌ مَا فِيهَا وَ تَخَلَّتْ‌ ☑ ۱ - زمین در آستانه قیامت، تمام آن چه را در دل خود جاى داده، بیرون افکنده، به کلى تخلیه خواهد شد. (و ألقت ما فیها و تخلّت) باب تفعل، بر تکلّف دلالت دارد; بنابراین «تخلّت»; یعنى، در تخلیه سخت کوشید. ☑ ۲ - انبساط یافتن زمین در آستانه قیامت، زمینه تخلیه کامل آن و اخراج بدن انسان ها از قبر و بیرون افکنده شدن اشیاء از درون زمین است. (و إذا الأرض مدّت . و ألقت ما فیها و تخلّت) تقدیم ذکرى، ممکن است بر تقدم رتبى و زمانى دلالت کند. بنابراین انبساط زمین، زمینه «القاء» و «تخلیه» خواهد بود. به قرینه آیات بعد - که درباره قیامت انسان ها است - مى توان گفت: از عبارت «ألقت ما فیها» بیرون انداختن بدن ها از قبرها نیز اراده شده است. 🔅🔅🔅 وَ أَذِنَتْ‌ لِرَبِّهَا وَ حُقَّتْ‌ ☑ ۱ - زمین، مطیع و گوش به فرمان خداوند است. (و أذنت لربّها) ☑ ۲ - خداوند، مالک و مدبّر زمین است. (لربّها) ☑ ۳ - گسترش و افزایش مساحت زمین در آستانه قیامت و خالى شدن درون آن، جلوه اى از ربوبیت خداوند و در راستاى تکامل یافتن زمین است. (و أذنت لربّها) ☑ ۴ - زمین، براى اطاعت از فرمان خداوند، شایستگى و آمادگى لازم را دارد. (و حقّت) 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت11:نکات تفسیری آیات6 سوره انشقاق يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ‌ إِنَّکَ‌ کَادِحٌ‌ إِلَى‌ رَبِّکَ‌ کَدْحاً فَمُلاَقِيهِ‌ ▫ «کَادِحٌ»: تلاشگرِ رنجبر. «کَدْحاً»: جدّ و جهد در کار همراه با رنج و تعب، به گونه‌ای که در جسم و جان اثر بگذارد. ▫ «إِلی رَبِّکَ»: این آیه، بیانگر ذاتِ جویا و کوشای انسان و حرکت دائمی این رهرو رنجبر نالان در کاروان جهان گذران به سوی یزدان سبحان است. ▫ «فَمُلاقِیهِ»: به پروردگار خود می‌رسی. به نتیجه تلاش و رنج خود می‌رسی. ضمیر (هِ) به رَبّ یا کَدْح برمی‌گردد. ☑ ۱ - انسان ها، با شتابى طاقت فرسا به سوى خداوند در حرکت اند. (یأیّها الإنسن إنّک کادح إلى ربّک کدحًا) حرف «ال» در «الإنسان»، براى جنس است. بنابراین «یاأیّها الإنسان» خطاب به یکایک انسان ها است. «کدح»; یعنى، تلاش کردن و به زحمت افتادن (مفردات راغب) و به قرینه حرف «إلى»، معناى «سیرکردن» نیز در آن ملحوظ است. از جمله معانى این کلمه خدشه وارد کردن است (لسان العرب)، ممکن است گفته شود: در آیه از لغت «کدح» - به منظور مبالغه در تلاش - معناى «خدشه وارد کردن» اراده شده است; یعنى، تلاشى شدید که گویا شخص به آن وسیله به خود آسیب مى رساند. ☑۲ - مرگ انسان، رجوع به خداوند است. (إنّک کادح إلى ربّک کدحًا) مراد از «کدح»، حرکت و تلاشى است که در دنیا انجام مى گیرد و با مرگ پایان مى پذیرد. تعبیر «إلى ربّک» - که ناظر به منتهاى تلاش انسان است - بیان مى دارد که مرگ انسان، مصادف با حضور او نزد خداوند است. آیات بعد دلالت دارد که مراد از حضور در نزد خداوند، آماده شدن براى حسابرسى است. ☑۳ - مالک و مدبّر بودن خداوند براى انسان ها، دلیل رجوع تمام حرکت ها و تلاش هاى آنها به خداوند است. (کادح إلى ربّک) ☑۴ - ملاقات خداوند و حضور در پیشگاه او، فرجام محتوم هر انسان و با هر نوع کردار است. (یأیّها الإنسن إنّک کادح ... فملقیه) ☑۵ - در قیامت، هر انسانى با کردار خویش، مواجه شده و سزاى آن را خواهد دید. * (کدحًا فملقیه) ضمیر مفعولى در «فملاقیه» ممکن است به «کدحاً» برگردد; در این صورت احتمال مى رود مراد ملاقات جزاى عمل بوده و از باب مبالغه، به ملاقاتِ خود عمل، تعبیر شده باشد. ☑۶ - زمان شکافته شدن آسمان و گسترش زمین و تخلیه درون آن، زمان حضور انسان ها در پیشگاه پروردگار است. (إذا السماء انشقّت ... فملقیه) «إذا» در «إذا السماء انشقت» ظرف است و مظروف آن به قرینه «فملاقیه» محذوف مى باشد; بنابراین مراد چنین خواهد بود: «إذا السماء انشقت ... لاقى الإنسان ربّه». ☑۷ - انسان، موجودى حرکت آفرین و پر تلاش است. (انشقّت ... مدّت ... کادح إلى ربّک) آیات پیشین درباره آسمان و زمین، افعالى را به کار برد که بیانگر حالت انفعالى آنها بود; ولى در این آیه انسان را به «تلاش کننده» توصیف کرده است. این تفاوت تعبیر، برخاسته از ویژگى انسان در استناد حرکت ها به خود او است. ☑۸ - قیامت، میعاد ملاقات انسان با خداوند است. (فملقیه) ☑۹ - ربوبیت خداوند، مقتضى وجود یافتن قیامت و ملاقات انسان ها در آن، با خداوند است. (إلى ربّک کدحًا فملقیه) ☑۱۰ - حرکت ها و کردارهاى انسان، نزد خداوند حسابرسى خواهد شد. (کادح إلى ربّک کدحًا فملقیه) ملاقات با خداوند، به معناى حضور در نزد او براى حسابرسى است. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت12:نکات تفسیری آیات7و8 سوره انشقاق فَأَمَّا مَنْ‌ أُوتِيَ‌ کِتَابَهُ‌ بِيَمِينِهِ‌ ☑ ۱ - براى هر انسان، نامه عملى است که در قیامت آن را دریافت خواهد کرد. (فأمّا من أُوتى کتبه) ☑۲ - برخى از انسان ها در قیامت، نامه عمل خود را با دست راست دریافت خواهند کرد. (فأمّا من أُوتى کتبه بیمینه) ☑۳ - حاکمیت نظمى خاص، بر حسابرسى اعمال در قیامت (أُوتى کتبه بیمینه) ☑۴ - امتناع کردن از دریافت نامه اعمال در قیامت، امکان پذیر نیست. (فأمّا من أُوتى کتبه بیمینه) برداشت یاد شده، از مجهول بودن «اُوتى» استفاده مى شود. ☑۵ - تحویل دهندگان نامه هاى اعمال به انسان ها در قیامت، از فرجام آنها آگاه اند. (من أُوتى کتبه بیمینه) ☑۶ - انسان ها هنگام حضور در پیشگاه خداوند نامه هاى اعمال خود را در اختیار داشته و به کردار خویش آگاهى یافته اند. (فملقیه . فأمّا من أُوتى کتبه بیمینه) «فاء» در «فأمّا» بیانگر ارتباط مفاد این آیه با ملاقات خداوند است که در آیه قبل مطرح شده بود. 🔅🔅🔅 فَسَوْفَ‌ يُحَاسَبُ‌ حِسَاباً يَسِيراً ☑۱ - در قیامت، اعمال انسان ها حسابرسى خواهد شد. (فسوف یحاسب) ☑۲ - مرحله حسابرسى در قیامت، مرحله اى پس از دریافت نامه هاى اعمال است. (فسوف یحاسب حسابًا یسیرًا) «سوف»، براى وعده دادن به کار مى رود (مصباح) و دلالت بر تأخیر دارد. (مقاییس اللغة) ☑۳ - کسانى که نامه عمل آنان به دست راستشان داده شود، حسابرسىِ آسانى خواهند داشت. (فأمّا من أُوتى کتبه بیمینه . فسوف یحاسب حسابًا یسیرًا) «یسیر» دو معنا دارد: ۱. آسان، ۲. قلیل (مفردات راغب). در آیه شریفه، اولین معنا مناسب است. ☑۴ - اعطاى نامه عمل به دست راست حاضرانِ در قیامت، رمز و نشانه چشم پوشى از لغزش هاى آنان است. * (فأمّا من أُوتى کتبه بیمینه . فسوف یحاسب حسابًا یسیرًا) نادیده گرفتن «سیئات» - که در بعضى از سوره هاى دیگر درباره گروهى از حاضران قیامت مطرح شده - مصداق حساب آسان است. ☑۵ - در قیامت، انسان خود، محاسبه و ارزشیابى خواهد شد. (فسوف یحاسب) فعل «یحاسب» به شخص استناد یافته است; نه به عمل; بنابراین حسابرسى قیامت در مورد خود اشخاص خواهد بود. مى توان گفت: اعمال و نیت هاى انسان براى او، رتبه وجودى خاصى مى بخشد; زیرا ملکه او شده و ابعاد وجودى او را شکل مى دهد و در نتیجه سنجش آن انسان، در حقیقت محاسبه اعمال او است. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت13:نکات تفسیری آیات9و10 سوره انشقاق وَ يَنْقَلِبُ‌ إِلَى‌ أَهْلِهِ‌ مَسْرُوراً ☑ ۱ - اعطاى نامه عمل به دست راست انسان در قیامت و حسابرسى آسان از او، فرح بخش و شادى آفرین است. (و ینقلب إلى أهله مسرورًا) ☑۲ - کسانى که نامه عمل آنان به دست راستشان عطا شود، در قیامت با خویشاوندان خود مأنوس خواهند بود. (و ینقلب إلى أهله) فعل «ینقلب» دلالت مى کند که مراد از «أهل»، همان خویشاوندان انسان در دنیا است که در قیامت نیز در کنار او خواهند بود. برخى مراد از «أهل» را، حور و غلمان بهشتى دانسته اند; ولى واژه انقلاب (رجوع کردن) و نیز جمله «إنّه کان فى أهله مسروراً» در آیات بعد، دیدگاه نخست را تأیید مى کند. ☑۳ - دریافت کنندگان نامه عمل با دست راست، با آسان گذراندن مرحله حسابرسى، شادمان به نزد خویشاوندان خود بر خواهند گشت. (فأمّا من أُوتى کتبه بیمینه ... و ینقلب إلى أهله مسرورًا) ☑۴ - انس با خویشاوندان و سربلندى نزد آنان در قیامت، از زمره پاداش هاى الهى است. (و ینقلب إلى أهله مسرورًا) ۵ - انسان ها در قیامت، تنها و دور از خویشاوندان، مورد حسابرسى قرار خواهند گرفت. (فسوف یحاسب ... و ینقلب إلى أهله) 🔅🔅🔅 وَ أَمَّا مَنْ‌ أُوتِيَ‌ کِتَابَهُ‌ وَرَاءَ ظَهْرِهِ‌ ☑ ۱ - براى هر انسان، نامه عملى است که آن را در قیامت دریافت خواهد کرد. (یأیّها الإنسن ... فأمّا من أُوتى کتبه ... و أمّا من أُوتى کتبه وراء ظهره) ☑۲ - امتناع کردن از دریافت نامه عمل در قیامت، امکان پذیر نیست. (و أمّا من أُوتى کتبه) برداشت یاد شده، از مجهول بودن «اُوتى» استفاده شده است. ☑۳ - نامه عمل برخى از انسان ها در قیامت، از پشت سرشان به آنان واگذار خواهد شد. (و أمّا من أُوتى کتبه وراء ظهره) از ضمیمه این آیه با آیه اى که از گرفتن نامه عمل با دست چپ سخن گفته است (الحاقه، آیه ۲۵)، به دست مى آید که این گروه، نامه عمل خود را با دست چپ از پشت سر خود تحویل خواهند گرفت. ☑۴ - برخى از مردم، در مواقف قیامت روى برگشته، با حوادث آن روز از پشت سر مواجه خواهند شد.* (أُوتى کتبه وراء ظهره) این آیه را مى توان در راستاى آیه ۴۷ سوره«نساء» دانست; در این احتمال «ردّ صورت ها به پشت سر» - که در آن آیه آمده است - مربوط به قیامت بوده و مراد برگرداندن حقیقى صورت ها است. و نامه عمل آنان، از پشت سر به آنها داده خواهد شد. ☑۵ - واگذارکنندگان نامه عمل به انسان ها در قیامت، برخى را محترم شمرده و با گروهى دیگر برخوردى تحقیرآمیز و خفّت بار خواهند داشت. (فأمّا من أُوتى کتبه بیمینه ... و أمّا من أُوتى کتبه وراء ظهره) 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت14:نکات تفسیری 11و12 سوره انشقاق فَسَوْفَ‌ يَدْعُو ثُبُوراً ☑ ۱ - مشاهده نامه اعمال در قیامت، مایه آگاهى به کردارها و پیش بینى کیفرها است. (و أمّا من أُوتى ... فسوف یدعوا ثبورًا) ☑۲ - گرفتن نامه عمل از پشت سر در قیامت، سرآغاز گرفتارى در موقعیتى دشوار که هر کس، فریاد هلاکت خواهى و آرزوى مرگ سر خواهد داد. (فسوف یدعوا ثبورًا) «ثبور» به معناى هلاکت و تباهى است.(مفردات راغب) ☑۳ - دریافت نامه عمل از پشت سر، رمز و نشانه محکومیت در عرصه حسابرسى است. (فسوف یحاسب ... فسوف یدعوا ثبورًا) تقابل دو گروه دریافت کننده نامه عمل، بیانگر این است که هر دو حسابرسى خواهند شد; ولى نتیجه آن در مورد آنان متفاوت است. بنابراین گرچه «فسوف یحاسب» تنها در مورد یک دسته آمده است; ولى دسته دیگر نیز به قرینه حرف «سوف» - که بین گرفتن نامه عمل از پشت سر و فریاد واویلاى شخص، فاصله اى را مفروض گرفته - مورد محاسبه قرار خواهند گرفت. ☑۴ - محاسبه و رسیدگى به اعمال کسانى که نامه عمل خود را از پشت سر دریافت کرده اند، سخت و اندوه بار خواهد بود. (حسابًا یسیرًا ... مسرورًا ... فسوف یدعوا ثبورًا) برداشت یاد شده، از مقابله دو گروه استفاده شده است. از آنجا که گروه اول حسابى آسان داشته و شادمان خواهند شد، دانسته مى شود که براى گروه دوم، جز سختى حساب و غمگین شدن نخواهد بود. 🔅🔅🔅 وَ يَصْلَى‌ سَعِيراً ☑۱ - کسانى که نامه عمل خود را از پشت سر دریافت مى کنند، به آتش برافروخته جهنم گرفتار شده و در آن خواهند سوخت. (و یصلى سعیرًا) «صَلى»; یعنى، حرارت را چشید (مصباح). در لسان العرب آمده است: صَلِىَ فلان بالنار یَصْلى صُلِیّاً احترق (سوخت). راغب مى گوید: «صَلِىَ بالنار»; یعنى، به آتش مبتلا شد و از برخى اهل لغت نقل مى کند که: «صلى النار»: دَخَلَ فیها (درون آتش رفت). «سعیر» (بر وزن فعیل) به معناى مفعول است; یعنى، داغ و برافروخته. (مفردات راغب) ☑۲ - «سعیر»، از نام هاى جهنم است. (سعیرًا) ☑۳ - خلود دوزخیان در جهنم (و یصلى سعیرًا) «صلاة» (ریشه «یصلى» در نظر زجاج) در اصل بر ملازمت دلالت دارد (لسان العرب). بنابراین فعل «یصلى»، بر جاودانگى دلالت خواهد داشت. ☑۴ - جهنم، داراى آتشى برافروخته و شعلهور (سعیرًا) 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت15:نکات تفسیری آیه 13 سوره انشقاق إِنَّهُ‌ کَانَ‌ فِي‌ أَهْلِهِ‌ مَسْرُوراً ☑️ ۱ - جهنمیان، که در آرزوى هلاکت ناله سر مى دهند، روزگارى در کنار خویشاوندان خود، دنیایى شاد و زندگى خرّمى داشتند. (یدعوا ثبورًا ... إنّه کان فى أهله مسرورًا) ☑️ ۲ - دوزخیان در آخرت، از حضور شادمانه نزد خویشاوندان خود محروم خواهند بود. (إنّه کان فى أهله مسرورًا) مقایسه دو تعبیر «ینقلب إلى أهله» (در آیات پیشین) و «کان فى أهله»، گویاى این است که گرفتاران دوزخ، از لذت همنشینى با خویشاوندان خود بهره اى نمى برند. ☑️ ۳ - شادى هاى دنیایى کافران، شایسته دل بستگى نبوده و پایدار نخواهد ماند. (إنّه کان فى أهله مسرورًا) ☑️ ۴ - شادمانى از حضور بین خانواده و دودمان خویش در آخرت، غیر قابل قیاس با دل خوشى به حضور بین آنان در دنیا است. (و ینقلب إلى أهله مسرورًا ... إنّه کان فى أهله مسرورًا) آیه شریفه حضور فرح بخش بین خویشاوندان در آخرت را به عنوان پاداش یاد کرده و شادکامى بین خاندان در دنیا را ناپایدار و بى اثر در رفع مشکلات قیامت معرفى کرده است; تا تفاوت دو حالت نمودار گردد. ☑️ ۵ - خوش بختى هاى دنیایى و دل خوشى به پیوندهاى خانوادگى، در قیامت کارساز نبوده و انسان را از آتش دوزخ رهایى نمى بخشد. (و یصلى سعیرًا . إنّه کان فى أهله مسرورًا) 🌴🌴🌴 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت16:نکات تفسیری آیه 14 سوره انشقاق إِنَّهُ‌ ظَنَ‌ أَنْ‌ لَنْ‌ يَحُورَ ☑️ ۱ - اهل دوزخ در دنیا، مى پنداشتند زندگى شاداب آنان دگرگون نشده و الفت هاى خانوادگى شان هرگز از هم نخواهد گسست. (إنّه ظنّ أن لن یحور) «حَور»، رجوع از چیزى و به چیزى مى باشد. اصل معناى آن بازگشت به کم بود است و با ضمّه «حاء» به معناى هلاکت خواهد بود (لسان العرب). فعل «یحور» از هر کدام مشتق باشد، برداشت یاد شده قابل استفاده است. ☑️ ۲ - دوزخیان، در دنیا در این گمان به سر مى برند که هرگز پس از مرگ، حیات دوباره نخواهند یافت. (إنّه ظنّ أن لن یحور) «حَوْر»، تعبیرى دیگر از «حشر» است و به هلاکت یا نقص و انحطاطى نظر دارد که در آخرت، نصیب منکران معاد خواهد شد. ☑️ ۳ - جاودانه پنداشتن دنیا و استبعاد معاد از سوى ناباوران، بر پایه گمان است; نه برهان و یقین. (إنّه ظنّ) ☑️ ۴ - جاودانه پنداشتن دنیا و بعید شمردن معاد، ریشه دل خوشى هاى نابجا و دلبستگى به خانواده و خاندان است. (إنّه کان فى أهله مسرورًا . إنّه ظنّ أن لن یحور) حرف «إنّ» در «إنّه ظنّ»، براى بیان علت سُرورى است که در «کان فى أهله مسروراً» بیان شده است. ☑️ ۵ - اعطاى نامه عمل از پشت سر، فریاد هلاکت خواهى در قیامت و گرفتارى به آتش جهنم، برخاسته از استبعاد معاد است. (و أمّا من أُوتى ... إنّه ظنّ أن لن یحور) این آیه، مى تواند بیانگر علت براى مطالب قبل باشد که از جمله آنها «اُوتى کتابه وراء ظهره» بود. 🌴🌴🌴 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت17:نکات تفسیری آیه 15 سوره انشقاق بَلَى‌ إِنَ‌ رَبَّهُ‌ کَانَ‌ بِهِ‌ بَصِيراً ☑️ ۱ - بازگشت دوباره انسان به حیات در آخرت حتمى است. (إنّه ظنّ أن لن یحور . بلى) ☑️ ۲ - بصیر بودن خداوند به ویژگى هاى منکران معاد، دلیل لزوم محشور ساختن آنان و حسابرسى از آنها است. (ظنّ أن لن یحور . بلى إنّ ربّه کان به بصیرًا) ☑️ ۳ - خداوند، با توبیخ کسانى که به تفریحات خانوادگى سرگرم شده و معاد را بعید شمردند، آنان را به مؤاخذه اخروى تهدید کرد. (بلى إنّ ربّه کان به بصیرًا) خبر از آگاهى خداوند به کارها و خصلت هاى منکران معاد، تهدید آنان به مؤاخذه با تعبیرى توبیخ آمیز است. ☑️ ۴ - دنیا و شادى هاى آن، جاودانه نیست و دگرگون خواهد شد. (إنّه کان فى أهله مسرورًا . إنّه ظنّ أن لن یحور . بلى) ☑️ ۵ - خداوند، آگاه به وجود نشیب و فراز در مراحل حیات دنیوى و اخروى انسان و ناپایدار ماندن محفل هاى خانوادگى و خوش گذرانى هاى دنیامداران (بلى إنّ ربّه کان به بصیرًا) هر چند ضمیر در «ربّه» و «به»، به منکر معاد برمى گردد; ولى محتواى آیه شریفه، به جنبه انسان بودن آنان مربوط است. ☑️ ۶ - حیات بشر، غیر قابل انفکاک از معاد است. (بلى إنّ ربّه کان به بصیرًا) در آیه شریفه، بصیر بودن خداوند به انسان، دلیل معاد گرفته شده است; یعنى، هر کس با ویژگى هاى این مخلوق آشنا باشد، معاد را براى او ضرورى خواهد دید. ☑️ ۷ - آگاهى دقیق خداوند به حقیقت انسان، دلیل سامان دادن معاد در مراحل هستى او است. (بلى إنّ ربّه کان به بصیرًا) جمله «إنّ ربّه...» در مقام تعلیل است و بصیرت خداوند به انسان را دلیل معاد قرار داده است; یعنى، انسان موجودى است که باید معاد داشته باشد و چون خداوند، به طور کامل به حقیقت انسان آگاهى دارد، براى او معاد قرار داده است. ☑️ ۸ - خداوند، مالک و مدبر انسان و سامان بخش تحولات زندگى و عوالم هستى او است. (ربّه) ☑️ ۹ - ربوبیت خداوند بر انسان ها، مقتضى شناخت ذات و حالات آنان است. (إنّ ربّه کان به بصیرًا) ☑️ ۱۰ - معادِ انسان ها، جلوه ربوبیت خداوند بر آنان است. (بلى إنّ ربّه) ☑️ ۱۱ - کسانى که در قیامت نامه عمل را از پشت سر دریافت کرده و به دوزخ گرفتار مى شوند، خود عامل پیدایش چنین سرنوشتى اند. (أمّا من أُوتى کتبه ... و یصلى سعیرًا ... بلى إنّ ربّه کان به بصیرًا) ☑️ ۱۲ - عذاب دوزخیان و اعطاى نامه عمل به آنان از پشت سرشان، نظام جزایى آگاهانه و مدبرانه خداوند است. (و أمّا من أُوتى کتبه ... و یصلى سعیرًا ... بلى إنّ ربّه کان به بصیرًا) حرف «بلى» ممکن است به تمام مشخصات دسته دوم (و أمّا من اُوتى ...) ارتباط داشته باشد. در این صورت پندار رجوع نکردن را، پندارى باطل و حوادث پیش آمده (اُوتى کتابه وراء ظهره ... یصلى سعیراً) را، رخدادى ثابت معرفى مى کند. جمله «إنّه ...» بیانگر این است که آن حادثه ها، برخاسته از ربوبیت و بصیرت خداوند است. 🌴🌴🌴 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت18:نکات تفسیری آیه 16 سوره انشقاق فَلاَ أُقْسِمُ‌ بِالشَّفَقِ‌ ☑️ ۱ - سوگند مؤکد خداوند، به سرخى افق هنگام غروب خورشید (فلا أُقسم بالشفق) مشهور بین اهل لغت، این است که «شفق» همان سرخى است که بعد از غروب خورشید، در طرف مغرب دیده مى شود (مصباح). در سخن و شعر عرب، به طور فراوان اتفاق مى افتد که براى تأکید قسم، فعل آن را با حرف «لا» مى آورند. برخى آن را زاید و دسته اى آن را، براى نفىِ پندار قبل مى دانند(کشاف). ☑️ ۲ - «شفق»، پدیده اى شگفت و با عظمت (فلا أُقسم بالشفق) سوگند خداوند، نشانگر عظمت چیزى است که به آن سوگند یاد شده است. ☑️ ۳ - آشنایى با مرحله حسابرسى نامه هاى اعمال، زمینه ساز باور انسان به تغییرپذیر بودن حالات خویش است. (فلا أُقسم) جمله «طبقاً عن طبق» (در آیات بعد) - که سوگندهاى مکرر این آیات مربوط به آن است - از دگرگونى حالات انسان خبر مى دهد و حرف «فاء» در «فلا اُقسم» این مجموعه را بر آیات پیشین - که درباره محاسبه نامه هاى اعمال بود - تفریع کرده است; یعنى، حال که از حساب و کتاب آگاه شدید، بدانید که دگرگونى حالات حتمى است. 🌴🌴🌴 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت19:نکات تفسیری آیه 17 سوره انشقاق وَ اللَّيْلِ‌ وَ مَا وَسَقَ‌ ☑️ ۱ - سوگند خداوند به شب و تمامى موجودات پراکنده اى که تاریکى شب آنها را گرد هم جمع مى کند. (و الّیل و ما وسق) واژه «وَسْق» به معناى جمع کردن چیزهایى است که متفرق باشند(مفردات). گویا مراد جمع شدن جاندارانى است که با فرارسیدن تاریکى شب، از همه طرف به محل استراحت خود مى روند. ☑️ ۲ - سوگند خداوند، به هر چه تاریکى شب آن را فراگیرد. * (و ما وسق) «ما» در «ما وسق»، موصول است و ضمیرى که به آن برمى گردد، در کلام نیامده است. مصداق «ما وسق»، ممکن است تمام موجودات جاندار و بى جان باشد که تاریکى شب، آنها را زیر پرده سیاه خود جمع مى کند. ☑️ ۳ - ماهیت شب و گسترش تاریکى آن بر موجودات و نقش آن در گرد هم آمدن جانداران، شگفت و با عظمت است. (و الّیل و ما وسق) 🌴🌴🌴 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت20:نکات تفسیری آیه 18 و 19 سوره انشقاق وَ الْقَمَرِ إِذَا اتَّسَقَ‌ ☑ ۱ - سوگند خداوند به ماه، هنگام روشنایى کامل آن (و القمر إذا اتّسق) «اتساق قمر»، به معناى تکمیل شدن و به نقطه اعتدال رسیدن آن است. (لسان العرب) ☑۲ - ماه، آفریده اى با عظمت و بدر بودن، برجسته ترین حالت هاى آن است. (و القمر إذا اتّسق) «إذا» در «إذا اتّسق»، قسم را به حالت خاصى از قمر اختصاص مى دهد، در این موارد «إذا» ظرف براى «کائناً» شمرده مى شود که محذوف است و حال مقدّرة براى «القمر» به حساب مى آید. 🔅🔅🔅 لَتَرْکَبُنَ‌ طَبَقاً عَنْ‌ طَبَقٍ‌ ☑۱ - انسان ها، مرحله هاى گوناگونى پیش رو دارند که یکى پس از دیگرى بر همه شؤون آنان، اثر خواهد گذاشت. (لترکبنّ طبقًا عن طبق) «طبق» در موردى به کار مى رود که چیزى مسطّح بر مثل خود، قرار داده شود و آن را بپوشاند و به حالت نیز «طبق» گفته مى شود ☑۲ - حالت ها و مراحل آینده انسان، هر یک پایه و مقدمه اى براى حالت و مرحله بعدى است. (طبقًا عن طبق) حرف «عن» براى مجاوزه یا به معناى «بَعْد» است. در هر صورت بیانگر ترتب مرحله بعدى بر قبلى است. گفتنى است که آن مراحل - به قرینه «کادح إلى ربّک» (در آیات پیشین) - زندگى دنیا، مرگ، برزخ، حشر، حساب و جزا است که در نهایت به حضور در نزد پروردگار، مى انجامد. ☑۳ - خداوند، در تأکید بر تعدد و تنوّع مراحل آینده انسان، به شفق، شب، موجودات زمینى و ماه، سوگند یاد کرده است. (فلا أُقسم بالشفق ... لترکبنّ طبقًا عن طبق) ☑۴ - پیدایش مراحل گوناگون در طبیعت (شفق، تاریکى شب و نور ماه)، نشانى از امکان تغییر و تحول در نظام حیات بشر در دنیا و آخرت (فلا أقسم ... لترکبنّ طبقًا عن طبق) در قسم هاى قرآن، تناسب بین محتواى قسم و غرض از آن رعایت شده است و در این مجموعه آیات نیز براى تأکید بر تغییر حالات انسان، به تغییرات تکوینى سوگند یاد شده است. ☑۵ - لزوم دوراندیشى و توجّه به مراحلى که در آینده، براى انسان پیش خواهد آمد. (لترکبنّ طبقًا عن طبق) ☑۶ - در مسیر حرکت به سوى خداوند، انسان از مراحلى گوناگون و مترتب بر یکدیگر خواهد گذشت. (إنّک کادح إلى ربّک کدحًا ... لترکبنّ طبقًا عن طبق) ☑۷ - مراحل آینده انسان، مراحلى سرنوشت ساز و هر یک برتر و مهم تر از مرحله قبل و سزاوار آمادگى بیشتر است. (لترکبنّ طبقًا عن طبق) خبر از پیدایش حالت هاى پیاپى و تأکید آن با سوگندهاى مکرر، هشدارى است به انسان ها که براى آن چاره اندیشى کنند. 🌴🌴🌴 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت21:نکات تفسیری آیه 20 سوره انشقاق فَمَا لَهُمْ‌ لاَ يُؤْمِنُونَ‌ ☑ ۱ - توجه به هشدارهاى قرآن درباره بررسى نامه هاى عمل و پیامدهاى آن، براى ایمان آوردن کافى است. (فما لهم لایؤمنون) حرف «فاء»، این آیه را بر مفاد آیه هاى قبل تفریع کرده است; یعنى، پس از گوشزد شدن خطرها ایمان نیاوردن توجیه ناپذیر است. ☑ ۲ - خوددارى کافران از ایمان، توجیه ناپذیر و بدون هرگونه برهان است. (فما لهم لایؤمنون) ☑ ۳ - گروهى از مردم با وجود هشدارهاى قرآن، همچنان بر بى ایمانى خود باقى اند و ربوبیت و بصیرت الهى را انکار کرده و معاد و حسابرسى اعمال را نمى پذیرند. (إنّ ربّه کان به بصیرًا ... فما لهم لایؤمنون) ☑ ۴ - انکار معاد، با وجود هشدارهاى قرآن، نکوهیده، شگفت آور و فاقد برهان است. (فما لهم لایؤمنون) «ما» اسم استفهام است و مراد از استفهام در این موارد، تعجّب همراه با توبیخ است. ☑ ۵ - خوددارى از ایمان، پس از مشاهده حالت هاى گوناگون طبیعت و تحولات زندگى بشر، غیر قابل توجیه و شگفت آور است. (لا أقسم بالشفق . و الّیل و ما وسق . و القمر إذا اتّسق . لترکبنّ طبقًا عن طبق . فما لهم لایؤمنون) ☑ ۶ - بى ایمانى، هیچ سود و منفعتى در پى ندارد. (فما لهم لایؤمنون) جمله «ما لهم»; یعنى، چیست براى ایشان؟ جمله «لایؤمنون» حال است و مفاد آیه شریفه این است که در حال بى ایمانى، چه چیز براى ایشان حاصل است؟!. این تعبیر ممکن است در بیان نفى هرگونه سبب و انگیزه آورده شود و مى تواند بیانگر منتفى بودن فائده و نتیجه باشد ☑ ۷ - لزوم ایمان به ثبت کردار انسان در نامه اعمال و حسابرسى آن در قیامت (و أمّا من أُوتى ... و أمّا من أُوتى ... فما لهم لایؤمنون) ☑ ۸ - مردم بى ایمان در قیامت، نامه عمل خویش را از پشت سر دریافت کرده و به آتش جهنم گرفتار خواهند شد. (أمّا من أُوتى کتبه وراء ظهره ... و یصلى سعیرًا ... فما لهم لایؤمنون) 🌴🌴🌴 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت22:نکات تفسیری آیه 21 سوره انشقاق وَ إِذَا قُرِئَ‌ عَلَيْهِمُ‌ الْقُرْآنُ‌ لاَ يَسْجُدُونَ‌ ☑ ۱ - شنیدن آیات قرآن، باید مایه خضوع و فروتنى انسان گردد. (و إذا قرىء علیهم القرءان لایسجدون) «سجود» به معناى خضوع است. (قاموس) ☑۲ - گروهى از مردم، هشدارهاى قرآن را نشنیده انگاشته و در برابر آن سر تعظیم فرود نمى آورند. (و إذا قرىء علیهم القرءان لایسجدون) ☑۳ - لزوم قرائت آیات قرآن، براى مردم و ابلاغ آن حتى به غیر مؤمنان (و إذا قرىء علیهم القرءان) ☑۴ - لزوم کرنش و سر فرود آوردن، در برابر عظمت قرآن (و إذا قرىء علیهم القرءان لایسجدون) ☑۵ - روحیه ناباورى، مانع پذیرش قرآن و خضوع در برابر آن (لایؤمنون . و إذا قرىء علیهم القرءان لایسجدون) ☑۶ - امتناع برخى از مردم، از فروتنى و تواضع هنگام شنیدن و دریافت آیات قرآن، شگفت آور و توجیه ناپذیر است. (فما لهم ... و إذا قرىء علیهم القرءان لایسجدون) ☑۷ - سجود و به خاک افتادن هنگام شنیدن آیات قرآن، رفتارى شایسته و مطلوب است. * (و إذا قرىء علیهم القرءان لایسجدون) کلمه «سجود» در برداشت یاد شده، به معناى اصطلاحى آن گرفته شده است. این آیه هر چند از آیاتى نیست که سجده واجب دارند; ولى مفاد آن مندوب بودن سجده به هنگام شنیدن هر یک از آیات قرآن و یا خصوص آیاتى است که در آن فرمان سجود آمده است. ☑۸ - کافران، بر ترک فروع دین نیز توبیخ مى شوند. (فما لهم ... لایسجدون) مراد از سجود در آیه ممکن است معناى اصطلاحى آن و به خاک افتادن هنگام شنیدن آیات قرآن باشد. ☑۹ - عظمت قرآن، به مجرد قرائت آن بر شنوندگان، نمایان شده و در دل هر انسان جا مى گیرد. (و إذا قرىء علیهم القرءان لایسجدون) توبیخ کسانى که با شنیدن قرآن اظهار خضوع نکرده و به خاک نمى افتند، بیانگر تأثیر آن در اعماق دل هر شنونده منصف است. ☑۱۰ - قرآن، نامى برگزیده از جانب خداوند پیش از تکمیل آیات آن در عصر رسول اکرم(ص) (و إذا قرىء علیهم القرءان) ☑۱۱ - تلاوت کنندگان قرآن در عصر بعثت، غیر مؤمنان را نیز با آیات آن آشنا ساخته، براى آنها قرآن مى خواندند. (و إذا قرىء علیهم القرءان لایسجدون) ☑۱۲ - مفاد آیات قرآن، قابل فهم حتى براى غیر مؤمنان (و إذا قرىء علیهم القرءان لایسجدون) توبیخ در موردى صحیح است که مخاطب در برابر آنچه درک کرده است، خضوع نکند. 🌴🌴🌴 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت23:نکات تفسیری آیه 22و23 سوره انشقاق بَلِ‌ الَّذِينَ‌ کَفَرُوا يُکَذِّبُونَ‌ ☑ ۱ - کافران، به مجرد شنیدن آیات قرآن، آن را تکذیب کرده و معارف آن را دروغ مى پنداشتند. (بل الذین کفروا یکذّبون) ☑۲ - منکران معاد، کافراند. (لترکبنّ طبقًا عن طبق ... بل الذین کفروا یکذّبون) ☑۳ - منکران معاد، نه تنها به هشدارهاى قرآن ایمان نیاورده و در برابر آن فروتنى نمى کنند; بلکه پا را فراتر نهاده و قرآن را تکذیب مى کنند. (بل ... یکذّبون) ☑۴ - گردن فرازى در برابر تعالیم قرآن، نشانه کفر است. (لایسجدون . بل الذین کفروا) ☑۵ - نامه عمل کافر، از پشت سر به او داده شده و آتش دوزخ فرجام او خواهد بود. (و أمّا من أوتى کتبه وراء ظهره ... و یصلى سعیرًا ... بل الذین کفروا) ☑۶ - اظهار کفر، فراهم سازنده زمینه پافشارى بر تکذیب قرآن (بل الذین کفروا یکذّبون) فعل مضارع «یکذّبون» بر استمرار و اصرار دلالت دارد. 🔅🔅🔅 وَ اللَّهُ‌ أَعْلَمُ‌ بِمَا يُوعُونَ‌ ☑۱ - منکران معاد، بر اثر پندارهایى انباشته در ذهن خود، قرآن را تکذیب مى کنند. (بل الذین کفروا یکذّبون . و اللّه أعلم بما یوعون) «وِعاء»; یعنى، ظرف و «أوعیت الزاد و المتاع» زمانى گفته مى شود که آن را در «وعاء» قرار دهى (لسان العرب). ظرف مورد نظر، ممکن است ذهن و قلب منکران معاد باشد که جایگاه باورهاى آنان است. ☑۲ - کافران، تکذیب قرآن را ابزار رسیدن به اهدافى ساخته بودند که آن را اظهار نمى کردند. (بل الذین کفروا یکذّبون . و اللّه أعلم بما یوعون) از مصادیق «مایوعون»، نیت ها و مقاصدى است که کافران، تکذیب قرآن را وسیله رسیدن به آن مقاصد کرده بودند. ☑۳ - آگاهى خداوند، به اسرار درونى و نیت هاى انسان (و اللّه أعلم بما یوعون) ☑۴ - تکذیب کنندگان قرآن و منکران معاد، خود رقم زننده نامه عمل خویش اند و کردار ناپسند خود را در آن ذخیره مى سازند. (بمایوعون) به قرینه آیات پیشین - که درباره نامه هاى اعمال بود - مى توان گفت: مراد از «وعاء» در «یوعون»، همان نامه عمل است که منکران معاد آن را ظرف کردار خود ساخته اند. ☑ ۵ - تکذیب قرآن از سوى کافران، ظاهرى بوده و به دروغ بودن آن باور نداشتند. (و اللّه أعلم بما یوعون) تقابل این آیه با آیه قبل، بیانگر آن است که گرچه کافران به زبان قرآن را تکذیب مى کردند; ولى خداوند بهتر مى داند که در درون آنان از تکذیب قرآن خبرى نبود. ☑ ۶ - خداوند، به افکار و کردار منکران معاد و تکذیب کنندگان قرآن، داناتر از هر کس دیگر است. (و اللّه أعلم بما یوعون) ☑ ۷ - خداوند، منکران معاد و تکذیب کنندگان قرآن را، به مؤاخذه افکار و کردارشان تهدید کرده است. (و اللّه أعلم بما یوعون) مقصود از بیان آگاهى خداوند، به افکار انباشته در ظرف ذهن و کردار موجود در نامه عمل، تهدید به مؤاخذه است. 🌴🌴🌴 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت24:نکات تفسیری آیه 24و25 سوره انشقاق فَبَشِّرْهُمْ‌ بِعَذَابٍ‌ أَلِيمٍ‌ ☑ ۱ - انکار معاد و تکذیب قرآن، درپى دارنده عذابى دردناک است. (فبشّرهم بعذاب ألیم) ☑۲ - توجّه به دانایى خداوند به افکار و کردار، امکان گریز از عذاب الهى را منتفى مى سازد. (و اللّه أعلم بما یوعون . فبشّرهم بعذاب ألیم) حرف «فاء»، بیانگر برداشت یاد شده است. ☑۳ - کافران و تکذیب گران، مورد استهزاى خداوند (فبشّرهم) فعل هاى «بَشِرَ» و «فَرِحَ» به یک معنا است (مصباح). بنابراین واژه «بشارت» در مورد تهدید به عذاب، براى استهزا به کار مى رود. ☑۴ - پیامبر(ص)، مأمور ابلاغ بشارت ها و تهدیدهاى خداوند به مردم (فبشّرهم) 🔅🔅🔅 إِلاَّ الَّذِينَ‌ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ‌ لَهُمْ‌ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ‌ ☑۱ - مؤمنانى که عمل صالح دارند، از عذاب الهى در امان اند. (فبشّرهم بعذاب ألیم . إلاّ الذین ءامنوا و عملوا الصلحت) «إلاّ» براى استثناى منقطع به کار رفته است و معناى «لکن» را افاده مى کند. ☑۲ - کافران و مکذبان، در صورت ایمان آوردن و انجام دادن عمل صالح، گرفتار عذاب نخواهند شد. (فبشّرهم ... إلاّ الذین ءامنوا و عملوا الصلحت) ☑۳ - باور داشتن معاد و معارف قرآن و انجام دادن کارهاى صالح، نجات بخش انسان از عذاب دردناک است. (فبشّرهم بعذاب ألیم . إلاّ الذین ءامنوا و عملوا الصلحت) ☑۴ - مؤمنانِ نیکوکار، با شنیدن آیات قرآن، در برابر آن سر تسلیم فرود آورده، خضوع مى کنند. (فما لهم ... و إذا قرىء علیهم القرءان لایسجدون ... إلاّ الذین ءامنوا و عملوا الصلحت) ☑۵ - توأم بودن ایمان و عمل صالح، شرط تأثیربخشى آنها است. (ءامنوا و عملوا الصلحت) ☑۶ - خداوند، براى مؤمنانى که عمل صالح دارند، پاداش بزرگى قرار داده است. (لهم أجر) نکره آوردن «أجر»، بیانگر عظمت آن است. ☑۷ - پاداش مؤمنانى که عمل صالح دارند، هرگز کاسته یا قطع نخواهد شد. (لهم أجر غیر ممنون) از معانى «منّ» قطع است و معناى «نقص» نیز براى آن گفته شده است. (لسان العرب) ☑۸ - خداوند در قیامت، مؤمنان را با یادآورى مکرر پاداش هاى خویش، آزار نداده و بر آنان منت نخواهد گذاشت. (لهم أجر غیر ممنون) در معانى «مَنّ» آورده اند که: منت گذاشتن بر کسى، به این است که احسان به او را بزرگ شمرده و به آن فخر کنند و درباره اش سخن را آغاز و تکرار کنند تا آن جا که شخص را متنفر سازند. (لسان العرب) 🌴🌴🌴 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
Al-Inshiqaq01.mp3
6.44M
🔅🔅🔅 📌نگاشت 25:تفسیر صوتی سوره انشقاق 📝 استاد فرزانه و مفسر عالیقدر آیت الله جوادی آملی 📒 جلسه اول ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر امام سجاد سلام الله علیه 🌴🌴🌴 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
تفسير سوره انشقاق جلسه 1.docx
63.4K
🔅🔅🔅 📌نگاشت 26:تفسیر متنی سوره انشقاق 📝 استاد فرزانه و مفسر عالیقدر آیت الله جوادی آملی 📒 جلسه اول ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر امام سجاد سلام الله علیه 🌴🌴🌴 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
Al-Inshiqaq02.mp3
5.82M
🔅🔅🔅 📌نگاشت 26:تفسیر صوتی سوره انشقاق 📝 استاد فرزانه و مفسر عالیقدر آیت الله جوادی آملی 📒 جلسه دوم ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر امام سجاد سلام الله علیه 🌴🌴🌴 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
تفسير سوره انشقاق جلسه 2.docx
40.2K
🔅🔅🔅 📌نگاشت 27:تفسیر متنی سوره انشقاق 📝 استاد فرزانه و مفسر عالیقدر آیت الله جوادی آملی 📒 جلسه دوم ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر امام سجاد سلام الله علیه 🌴🌴🌴 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
تفسير سوره انشقاق جلسه 3.docx
31.1K
🔅🔅🔅 📌نگاشت 28:تفسیر متنی سوره انشقاق 📝 استاد فرزانه و مفسر عالیقدر آیت الله جوادی آملی 📒 جلسه سوم ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر امام محمد باقر سلام الله علیه 🌴🌴🌴 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
Al-Inshiqaq03.mp3
5.63M
🔅🔅🔅 📌نگاشت 29:تفسیر صوتی سوره انشقاق 📝 استاد فرزانه و مفسر عالیقدر آیت الله جوادی آملی 📒 جلسه سوم ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر امام محمد باقرسلام الله علیه 🌴🌴🌴 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
پویش موضوعی سوره انشقاق.docx
19.3K
📌 نگاشت 30: پویش موضوعی سوره انشقاق ✅فایل متنی پویش موضوعی سوره انشقاق حاوی بیش از 300 نکته برای محققان قرآن پژوه،مربیان و کانون های قرآنی و کسانی که در کوتاه ترین فرصت می خواهند پیام های قرآنی را دریافت نمایند. 🔰ثواب انتشار و استفاده این فایل را به پیشگاه امام محمد باقر علیه السلام هدیه کنیم. 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
Al-Inshiqaq04.mp3
5.33M
🔅🔅🔅 📌نگاشت 31:تفسیر صوتی سوره انشقاق 📝 استاد فرزانه و مفسر عالیقدر آیت الله جوادی آملی 📒 جلسه چهارم ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر امام محمد باقرسلام الله علیه 🌴🌴🌴 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
تفسير سوره انشقاق 4.docx
37.6K
🔅🔅🔅 📌نگاشت 32:تفسیر متنی سوره انشقاق 📝 استاد فرزانه و مفسر عالیقدر آیت الله جوادی آملی 📒 جلسه چهارم ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر امام محمد باقر سلام الله علیه 🌴🌴🌴 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom