هدایت شده از پاورقی
🔴برای پژوهش آموزان
💠به سوی حرفه ای شدن(۱)
🔻تعریف مفهوم "واژه تحقیق"
معانی لغوی واژه تحقیق درست و صحیح گردانیدن امور، پیدا کردن گمشده، یافتن، جستجو کردن، حقیقت یابی و به اثبات رسانیدن مدعا است.
معنای لغوی پِژوهش :
پِژوهش pezuh-es (اِ مص. پژوهیدن) 1ـ جستجو، بازجویی، بازجست، رسیدگی، تفحص، تحقیق، استفسار... بررسی¬ها و جستجوهای علمی ...(محمد معین، فرهنگ فارسی، ج1، ص778) و...
و در اصطلاح تا کنون بیش از بیست و پنج معنا بر اساس انواع رویکرد ها و مکاتب دانشی برای تحقیق ارائه شده است، مثلاً می گویند تحقیق عبارت است از مجموعه مقررات و قواعدی که چگونگی جستجو را به پژوهشگر می آموزند، یا در تعریف دیگر تحقیق عملی است منظم به منظور پاسخ گویی به سؤال علمی مورد نظر.
♦️ادامه دارد...
#پژوهش
#مهارتهای_پژوهشی
#باپژوهش_قوی_شویم
#محمدصدرامازنی
@masaelepazuheshi
♦️ضرورت اولویت سنجی پژوهشی
📌 از آنجا که ما نمی توانیم همه مسائل را حل کنیم، باید مهمترین مساله را بیابیم و برای این کار باید دستگاه اولویت سنجی تاسیس کنیم. شاخصه های این دستگاه بیان می کنند که کدام مساله ها اولویت دارند.
📌 نخستین وظیفه پژوهشگر این است که معضلات را بشناسد؛ معظلاتی که شاخه ای از علوم، یا یک جامعه یا یک نظام با آن درگیر است. مقام شناختن معضلات، پیش از مقام پژوهش است و تا حاصل نیاید پژوهشی هم راه نمی افتد...
▪️حجت الاسلام سیدمحمدعلی عماد، معاون پژوهش سابق حوزههای علمیه
📎خشت اول، ش5و6، ص 135،136
#آسیب_شناسی_پژوهش
#نیاز_سنجی_پژوهشی
#نیازمحوری_در_پژوهش
#الزامات_پژوهش
👉@rahnameh
🖌 #تولید_فکر_اساسی
📜 حوزه های علمیه، اساسی ترین کاری که امروز بر عهده دارند به طور جمعی، و همین طور فضلا که توانایی بر این کار دارند به صورت فردی، وظیفه شان #تولید_فکر است؛ تولید فکر اساسی، تبیین و تحکیم مبانی اسلام، ایستادگی در مقابل شبهه هایی که دشمنان حاکمیت اسلامی بر اذهان وارد می کنند برای اینکه شاید بتوانند آن شکست سختی را که از اسلام خوردند، جبران کنند که البته نخواهند توانست.
🔖 برداشتی از سخنان مقام معظم رهبری (حفظه الله) - خشت اول، شماره 7، صفحه 9 👉@rahnameh
هدایت شده از پاورقی
📝محمد صدرا مازنی
💠پیشنهاد عنوان پژوهشی: نقش اخلاق رقابت در افزایش شادکامی
🔻چندی قبل گذارم به دنیای کتاب جناب آقای مولانا افتاد؛ فروشگاهی بزرگ و مدرن واقع در طبقه سوم پاساژ صفاییه.
مکانی دلچسب و جذاب که گاهی خود را به ضیافتش دعوت می کنم.
در حالی که تلفن همراهم زنگ خورده بود و مشغول شنیدن یک سوال شرعی درباره محدوده اختیارات و وظایف وصی برای صیانت از ثلث اموال متوفی بودم؛ چشمم به کتاب《در ستایش اتلاف وقت》 افتاد؛ توجهم جلب شد. آن را به دست گرفته و به مطالب معرفی کتاب در پشت جلد آن خیره شدم، در حالی که همچنان مشغول شنیدن سوال پشت خط تلفن همراهم بودم.
🔻غرضم از نوشتن این چند سطر نه طرح بحثی درباره وظایف وصی است و نه قصد معرفی کتاب در ستایش اتلاف وقت را دارم، که به رسم عادت در فرصتی مناسب آن را معرفی خواهم کرد.
من از این کتاب به یاد کتابی دیگر که ۴ سال پیش در یک کتاب فروشی واقع در تهران دیده بودم افتادم؛ کتابی نوشته برتراند راسل با عنوان 《در ستایش بطالت》.
🔻ابتدا تصور کردم ترجمه و یا چاپ جدیدی از همان کتاب را پیش رو دارم؛ اما با دقت بیشتر متوجه شدم نویسنده این کتاب شخصدیگری است به نام آلن لایتمن؛ پنج فصل نخست کتاب را در مدت کوتاهی خواندم و به سراغ قفسه کتابخانه رفتم به قصد یافتن کتاب راسل. تصورم این بود که باید مدت زیادی را برای یافتنش تلاش کنم؛ اما در اولین نگاه چشمم به کتاب افتاد. دوباره مرور کردم و در صفحات میانی این کتاب موضوعی به ذهنم تبادر کرد که به نظرم رسید می تواند پیشنهادی باشد برای اهل تحقیق.
🔻سخن برتراند راسل در ستایش بطالت نه تشویق تنبلی، تن پروری، رکود و ایستایی؛ که تلاشی برای یافتن فراغت و نه به معنی مصطلح 《مدیریت اوقات فراقت》در زندگی است. فرصت دادن برای تقسیم عادلانه نشاط و امید به همگان است. اینکه بجای خوش بودن عده ای و فربه شدن جمعی اندک، همگان خوب زندگی کنند و خوش زیست نمایند. خوب بخورند و خوب لذت ببرند. از همین رو این پرسش ها به ذهنم رسید:
🔻آیا می توان رقابت را از مسابقه برای انباشت سرمایه و تکاثر و خارج کردن رقیب از صحنه و بیکار کردن اشخاص به فرصتی برای بالا بردن کیفیت کالا و خدمات و نیز افزایش نشاط و امید عمومی تبدیل کرد؟
آیا 《کار》 را که در فرهنگ دینی به بهترین تفریح توصیف شده است می توان برای همگان لذت بخش کرد؟ چگونه می توان در یک جامعه《نشاط و امید ناخالص ملی》 را جایگزین《تولید ناخالص ملی》 کرد؟ چگونه می توان محیط کار را بستر امن همگانی و نه حاشیه امنی برای درصد کمی از ثروتمندان تبدیل کرد؟ آیا می توان به جای احساس تکلیف کردن تا ارذل العمر، به واگذاری کار به جوانان و تقسیم ثروت به جمع بیشتری از جامعه اندیشید؟
🔻پاسخ به همه پرسش های یادشده نه در حوصله یک مقاله است و نه در توان یک محقق بلکه مساله ای چند وجهی است که از یک طرف جزو شئون حکومت و به عزم و اراده حکمرانان برای حل آن مسائل مرتبط است و از طرفی دیگر به فرهنگ عمومی وابسته است؛ با این حال به گمانم می توان تحقیقی در قالب یک مقاله درباره اخلاق رقابت نوشت و در آن به برخی از پرسش های پیش گفته پاسخ گفت. رعایت اخلاق رقابت می تواند نقش زیادی در تقویت نشاط و شادکامی و بسط عدالت اجتماعی ایفا نماید.
🔻پ.ن:
۱. جامعه باید از اشخاص با تجربه در قالب مشاوره بهره جوید.
۲. کار جهادی برای کشور ما(به ویژه در شرایط تحریم) یک وظیفه همگانی است. و این نوشته هرگز به معنی لزوم کم کردن مدت و زمان کار در شرایط فعلی نیست(اگر چه فرهنگ جهانی باید به این سمت حرکت کند)؛ بلکه بر ضرورت واسپاری امور به جوانان و تقسیم وظایف و تقویت نیروی مولد تاکید می ورزد.
#نیاز_سنجی_پژوهشی
#اولویتهای_پژوهشی
#مساله_شناسی
#اخلاق_رقابت
#محمدصدرامازنی
@masaelepazuheshi
🖌 #الزامات_پژوهشگری
📜 یکی از مهمترین ملزومات پژوهش، #اخلاق_پژوهشگری است و #نقدپذیری در راس این اخلاق جای دارد. مرحوم این شعبه حرّانی در تحف العقول روایتی نورانی از امام حسین (ع) نقل کرده که بسیار قابل تامل است. امام (ع) در آن روزگار سخنی بر زبان مبارکش آورده است که تا امروز در حوزه آزاداندیشی در جامعه انسانی، احدی از آن برتر و پرمغزتر بر زبان نیاورده است. معنا و مضمون روایت این است: خردمند کسی است که خود منتقد خویشتن است و نخستین کسی که به دیدگاه های او انتقاد می کند خود او است. او همواره این احتمال را می دهد که یافته هایش نقدپذیرند و اگر در جهان هیچ کس نباشد که او را نقد کند، خود به این مهم قیام می کند و دیدگاه هایش را محک می زند و ارزیابی می کند. امروزه می گویند باید به دیگران اجازه بدهید اظهار نظر کنند و حق انتقاد را برای آنها محفوظ بدارید. اما #امام_حسین (ع) قرنها پیش، از این مرحله جلوتر رفته و فرموده است نه تنها به دیگران اجازه بدهید شما را نقد کنند، بلکه خود نیز دیدگاه های خود را به نقد بکشید.
#خود_انتقادی
#لوازم_پژوهشگری
#الزامات_پژوهش
🔖 حجت الاسلام سیدعلی عماد، معاون پژوهش سابق حوزه های علمیه خشت اول، شماره 5و6، صفحه 137 👉@rahnameh
هدایت شده از پاورقی
📝محمد صدرا مازنی
💠علیه برنامه ریزی!
🔻پیش از هر کلامی بگویم: موضعم درباره برنامه ریزی منفی نیست؛ یعنی زندگی بی برنامه ارزش زیستن ندارد. [التدبیر قبل العمل یومن العثار: برنامه ریزی قبل از انجام کار موجب مصونیت از لغزش می شود؛ امام علی(ع)] مرادم از عنوان یاد شده 《برنامه ریزی با قید روزمره گی با معیار پول است.》 یعنی من کار می کنم تا پول در بیاورم. اگرچه همه کار می کنند برای امرار معاش و پول نیز به کار تعلق می گیرد؛ اما این مرام که همه چیز با معیار پول سنجیده شود هویت اخلاقی ما را تحت الشعاع قرار داده است؛ با این منطق حتی《وظیفه》نیز فدای پول می شود. یعنی اگر انجام یک وظیفه کاری به زمانی غیر از ساعت اداری موکول شود، و به دلیل مشکلات سازمان در تامین بودجه و اعتبار، اضافه کاری تعلق نگیرد، کارمند انگیزه ای برای کار ندارد.
🔻در چنین وضعیتی آرامش نیز فدای پول می شود. درمان و بهداشت و حتی اخلاق نیز پولی می شود. همین چند روز پیش دخترم برای رفع اختلال در شبکه پیام رسان شاد ناچار شد تا با یکی از مراکز مشاوره تماس برقرار کند؛ مشغول صحبت با خانمی شد که نحوه رفع اختلال و ورود به شاد را به او آموزش می داد؛ بانوی پشت خط تلفن بسیار مهربان، آرام و با تانی صحبت می کرد؛ من که از این سبک پاسخ به ارباب رجوع کمی شگفت زده شده بودم تصور کردم این خدمتی از ناحیه وزارت آموزش و پرورش است؛ بارها به وزیر محترم و همکاران مرحبا گفتم که در عصر روز تعطیل اینچنین با طراوت و شاداب با ارباب رجوع صحبت می کنند و مشاوره می دهند؛ مکالمه طولانی شده بود؛ در تمام این مدت من رکب خورده بودم؛ اساسا با یک موسسه خدماتی خصوصی طرف بودیم، هزینه مشاوره به پای من حساب شده بود. توجه و ادب مثال زدنی بانوی پشت خط به طمع پول بود؛ یعنی اخلاق پولی!
🔻علم نیز پولی می شود؛
چندی پیش استاد ارجمندم آقای دکتر سید حسن اسلامی اردکانی درباره اشخاصی نوشت که به قول خودشان《مقاله غیرعلمی پژوهشی بلد نیستند》؛ چیزی که اهل علم و دانشگاهی برای حفظ شان و جایگاه خویش به آن توجه دارند و ابراز می دارند: تنها برای نشریه ای مقاله می نویسند که رتبه علمی پژوهشی داشته باشد!
راز پنهان درون این گزاره این است که 《چون پول برایم مهم است برای نشریه ای می نویسم که روی رتبه علمی ام تاثیر بگذارد.》 یعنی برای من پول خلق کند. همین رویه دانشگاهی حوزه های علمیه را نیز به ضیافت خویش دعوت کرد.
🔻پدیده عریان دیگری نیز که جناب ایشان مطرح کرده بود تقاضای پول هنگفت برخی از نشریات علمی پژوهشی از دانشجویان نگون بخت مقطع دکتری برای دریافت اکسپت است.
یک مورد درخواست۳۲میلیون تومان از دانشجویی توسط یک نشریه [نا]علمی پژوهشی برای پذیرش دو مقاله. نامش را چه بگذاریم؟
🔻بنابراین من علیه برنامه ریزی ای سخن می گویم که اندیشه ورزی را از ما می گیرد. از اخلاق تهی می کند، زمانمان را به دست می گیرد؛ مدیریت می کند و به سویی می کشاند که در آن 《همه چیز با پول درست می شود》 و دیگر هیچ!
🔻از همین رو برای دستیابی به آرامش باید زمانی را علیه برنامه ریزی سپری کنیم. آزاد باشیم؛ ذهنمان را از روزمره گی خالی کنیم و درباره چیزهای دیگری غیر از همه چیزهای روزمره بیاندیشیم.
زمانی را به بطالت و بی خیالی سپری کنیم. بگذاریم ذهنمان درباره خودمان بیاندیشد؛ به گذشته برگردد؛ در کوچه پس کوچه های زمان کودکی مان را جستجو کند؛ زمزمه های لالایی مادر را بشنود؛ اقتدار پدر را به یاد آورد؛ با خواهر و برادر نجوا کند؛ برای رقیب ورزشی کوری بخواند؛ لابه لای علفهای مزرعه پرسه بزند، نیش زنبور را تجربه کند، مشق مدرسه و دنبال توپ فوتبال دویدن و بازی های کودکانه را مرور کند و نرم نرمک بزرگ شود، به امروزمان برسد و بی وقفه از امروز بگریزد، به آینده سیر کند و خویش را بر فراز ابدیت جستجو کند؛ آنگاه امروزش را بسازد. با خود بگوید من کیستم؟ در کجای تاریخ قرار دارم؟ به کجا باید بروم؟ چه مسئولیتی دارم؟
این زمان بطالت؛ فصل رویش امروز و فردا است که ما را نو می کند؛ به خویشتن وجودمان سلام کرده و برای فردا امیدوار؛ علیکم انفسکم.
#برنامه_ریزی
#پول
#اخلاق_پولی
#سبک_زندگی_اسـلامــے
#خودشناسی
#کودکی
@masaelepazuheshi
🖌 این انقلاب، با این عظمت و ابعاد و آثار علمی، از لحاظ ارائه مبانی فکری خودش، یکی از ضعیف ترین و کم کارترین انقلاب ها و بلکه تحولات دنیاست؛ مثلا وقتی بازار مشترک به وجود می آید، ده ها کتاب و جزوه و تحقیق و فیلم، در باب مبانی فکری این کار، در سطوح مختلف منتشر می شود و برای اقتصاددان ها و سیاستمدارها و عامه مردم و جهان مصرف کننده و تولیدکننده ارسال می شود. مگر بازار مشترک چیست؟ آیا غیر از این است که چند کشور دور هم نشسته اند و مثل چند تاجر با هم تجارت می کنند و مبادلات بازرگانی دارند؟ بازار مشترک مثال کوچکی از دنیاست؛ ولی اگر شما انقلاب های بزرگ دنیا را هم در نظر بگیرید، باز هم مشخص می شود که ما کم کار کرده ایم. وقتی انقلاب اکتبر تحقق پیدا می کند، در طول ده پانزده سال، آنقدر کتاب و فیلم و قصه و جزوه در سطوح مختلف راجع به مبانی فکری این انقلاب نوشته می شود، که در کشورهایی که بادِ این انقلاب به آنها رسیده، دیگر مردم احتیاجی ندارند از کتاب های آنها استفاده کنند!
📝آن قدر فضای ذهنی پر شده است که روشن فکرهای خود کشورها می نشینند راجع به مبانی ارزشی و فکری آنها کتاب می نویسند. در سه چهار دهه گذشته، چقدر ایرانی ها درباره انقلاب شوروی، به زبان فارسی کتاب نوشتند...
📝ما (در ارائه مبانی فکری انقلاب اسلامی) چه کردیم؟ کاری که ما در این زمینه کردیم واقعا خیلی کم است... این یکی از کارهای حوزه است... قم بایستی محصول وافری در این زمینه می داد...
🔖مقام معظم رهبری (دام ظله)
در دیدار با مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم 07/09/1368
📎خشت اول، شماره 8، صفحه 7 و 8. 👉@rahnameh
هدایت شده از پاورقی
صدرا مازنی:
📝محمدصدرا مازنی
💠زمینیتر بنویسیم
🔻چندی پیش کتابی از محققی ارجمند را مطالعه می کردم؛ یکی از مقالات کتاب در دفاع از فلسفه جزیره در برابر فلسفه قاره بود که بر هایدگر و اندیشههایش حمله می کرد؛ یکی از نقدهایش دشوارنویسی هایدگر بود. نزاع دو مکتب محل بحثم نیست؛ اصل نقدش بر فلسفه قاره نیز مورد توجه این نوشته نیست. مهمتر از نکتۀ بجای او دربارۀ دشوارنویسی هایدگر نیز که اهل فضل بر آن آگاهند مطلب دیگری بود که برایم جالب بود؛ او نوشته بود: کوتاهی عمر و فراوانی خواندنیها مرا از خواندن نوشتههای دشوار برحذر میدارد. به گمانم نکته درستی است؛ درحالی که هرکس در رایانه و گوشی هوشمند همراهش چند کتابخانه مجازی در اختیار دارد، چرا باید وقت محدود خویش را صرف خواندن نوشتههای دشوار کند؟
🔻اخیرا در جستجوی کتابهایی درباره یکی از موضوعات علوم انسانی بودم. دو کتاب به دستم رسید. مشغول تورق شدم؛ یکی از کتابها نوشته فاضلی حوزوی بود. متن کتاب دشوار، خسته کننده و حتی همراه با مباحث نظری غیرضروری بود؛ درحالی که کتابی دیگر در همان موضوع روان، ساده، جذاب و به دور از کلمات نامأنوس بود. این دومی ترجمه یک اثر غیرفارسی بود.
🔻نمیدانم آیا دشوارنویسی برای عدهای برند شده است یا عادت؟ گویی نمیخواهند و شاید هم نمیتوانند به زبان مردمی و عامه بنویسند. اگر نتوانند ایرادی ندارد؛ اما نخواستن را نمیفهمم.
اگرچه هر دانشی ادبیات تخصصی خاص خودش را دارد؛ اما از سختنویسی و استفاده از واژگانی که برای فهمش به یک فرهنگ لغت اختصاصی نیاز باشد چه سودی عاید نویسنده میشود؟ آیا علم اشخاص با ترازوی میزان استفاده از کلمات غریب سنجیده میشود؟ اساساً چرا باید اینچنین مقالهها و کتابها را خواند؟ به جز چند دانشجو (که به توصیه استاد) ناگزیر به مراجعه است؛ چه انگیزهای برای خوانده شدن این چنین نوشتههایی وجود دارد؟
🔻اگرچه برای مبارزه با دشوارنویسان نیازی به اقدامات ویژه و راهاندازی پویش در شبکه های مجازی نیست. مخاطبان چنین آثاری به غایت اندکاند. کافی است در مقام آموزش یاد بگیریم ساده و روان بنویسیم، مخاطب را خسته نکنیم، از عرش دشوار نویسی به فرش روان نویسی نقل مکان کنیم، برای مردم بنویسم و آسمانی تر شویم.
پ.ن: منابع کهن و دست اول که به اقتضای زمانه و ادبیات مرسوم نوشته می شد و نیز نوشته های تخصصی محل بحث نیست.
#دشوار_نویسی
#روان_بنویسیم
#آموزش_پژوهش
#فلسفه_قاره
#فلسفه_جزیره
#محمدصدرامازنی
@masaelepazuheshi
🖌 لزوم ارتباط با تراث مکتوب حوزوی:
📝 مشکل بسیاری از طلاب ما این است که ارتباطشان با تراث و کتب گذشته قطع است.
لذا نکات و ظرایفی را که باید یک عالم و محقق بداند، درک نمی کنند و دلیل این مشکل، این است که از شرح لمعه وارد تخصص شده اند؛ بنابراین قدرت ارتباط با عبارت های سخت و قدرت کلنجار با آنها را ندارند.
📎 حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسم علیدوست؛
📎 خشت اول، شماره 8، صفحه 12. 👉@rahnameh
🔴 در حالت آرمانی، ما در نظام آموزشی خود، برای هر درس باید دو استاد داشته باشیم:
🔻یک استاد، وظیفه آموزش را بر عهده دارد؛ یعنی عمده کوشش او بر تدریس متمرکز است.
🔻استاد دیگر، استاد پژوهشی است. او باید همین درس را به صورت پژوهشی برای شما مطرح کند و شما را به تامل وادارد و نقطه های گیر درس را نشان دهد. ♦️ به عبارت دیگر، او باید شما را با #مساله روبرو کند و شما در پی حل آن بروید.
🔘حجت الاسلام و المسلمین سید علی عماد، معاون پژوهش سابق حوزه های علمیه؛
☑️خشت اول، شماره 5 و 6، صفحه 140. 👉@rahnameh
📚چرا درس می خوانیم؟
#تقویت_بنیه_علمی
🔶آمدن در این میدان ها نیاز به مایه های علمی دارد، احتیاج به #قوام_فکری دارد. این قوام فکری را حوزه ها، تحصیلات دینی و فقهی و کلامی و فلسفی باید تامین کنند. این کاری است که در درجه اول درحوزه ها باید باشد که عبارت است از #تقویت_بنیه_علمی؛ این را نیاید دست کم گرفت.
🔸 #طلاب_جوان نباید فکر کنند که ما چرا درس می خوانیم، برویم دنبال این کارها (کارهای متناسب با شئون طلبگی) خیر، دنبال این فکر رفتن بدون تقویت بنیه علمی، هیچ خدمتی نمی کند. اگر غیرعالمانه کسی وارد این میدان شود، به احتمال زیاد #سودی نخواهد بخشدید، #زیان هم خواهد داشت.
🔖مقام معظم رهبری حفظه الله 🔖سخنرانی در جمع طلاب مدرسه علمیه مجتهدی 29/09/1360
📝خشت اول، شماره 7، صفحه 9 #کلام_رهبری 👉@rahnameh
🔶 بی مایه فطیر است...
📖عزیزان من، #درس را... خوب و عمیق بخوانید؛ این را من به #جوان_ها عرض می کنم. همه آنچه برای یک روحانی از شئون مختلف لازم است، متوقف است بر این #مایه_علمی. در دوران مبارزات در مشهد، بنده درس می گفتم. – سطوح درس می دادم؛ مکاسب و کفایه می گفتم- در کارهای مبارزه هم بودم.
📖طلبه هایی که با بنده معاشر بودند، خیلی از آنها داخل مسائل مبارزه بودند. حضور در میدان های سیاسی - اجتماعی، بعضی از آنها را دچار تردید کرده بود که خواندن این درس ها و دقت در متون درسی چه فایده ای دارد؛ برویم مشغول کار سیاسی بشویم⁉️ آنها در همان میدان سیاسی هم با بنده مرتبط بودند و از بنده چیزهایی می آموختند. وقتی متوجه این تردید شدم به آنها گفتم:
هر کاری می خواهید بکنید،
بی مایه فطیر است؛
باید مایه داشته باشید تا بتوانید منشا اثر باشید.
🔖مقام معظم رهبری حفظه الله
🔖سخنرانی در جمع طلاب مدرسه علمیه مجتهدی 29/09/1360
📌خشت اول، شماره 7، صفحه 9
#کلام_رهبری 👉@rahnameh