⁉️ چطور دلت میآید؟
یکی از طلبهها در دیداری از شهید صدر میپرسد: «خیلی وقتها دچار بیحوصلگی میشوم و درس و مطالعه و تألیف را کلاً رها میکنم. چه کنم [که از این حالت رها شوم]؟!»
شهید صدر پاسخ میدهد:
«کسی که توطئهها و دسیسهها و تبانیها بر ضد اسلام و تهمتها و دروغپردازیهایی که نسبت به مبانی اسلامی میشود را میبیند چگونه دلش میآید که مطالعه و کار جدی و بیوقفه را رها کند؟!»
📚محمدباقر الصدر؛ السيرة والمسيرة في حقائق ووثائق، ج٢، ص٢٨٩
#سیره_پژوهشی_بزرگان
#کلام_بزرگان
👉@rahnameh
🌿کسی که گرسنه است نان می خواهد نه آب!
#نیازمحوری_در_پژوهش
🔻[پژوهش] بدون توجه به نیازهای مردم معنا ندارد. نظیر کسی که گرسنه است و برای او آب ببرند!
🔻لکن مطلب حسّاس این است که نیاز را باید در دو لایه دید، نیاز کنونی و امروزی و نیاز آینده.
این را من با تاکید عرض میکنم. گاهی ما آنچنان به آینده فکر میکنیم که کنارِ دستمان فراموش میشود؛ گاهی هم چنان در نیازهای معاصر غوطهور میشویم که به روزمرگی میافتیم و برای ده سال یا پنجاه سال دیگر، هیچ چیزی را نمیبینیم. این در واقع نیازمحوری نیست، بلکه روزمرگی است.
یک شخص یا جریان یا حوزه باید نیاز را در دو لایه ببیند یک لایه نیاز کنونی و معاصر و لایه هم نیاز دراز مدت.
🔻بزرگان ما وقتی که کتابهای فقهی مینوشتند به ویژه در بخش سیاساتِ فقه (مثل قضا، شهادات، دیات، قصاص، تعزیرات) اگر میخواستند نیاز دوران معاصر را ببینند معنا نداشت که این آثار به وجود آید، چون اینها در یک سِری حکومتهای اهل تسنّن زندگی میکردند و حاکمیت با اهل سنّت بوده است.
📚مصاحبه با حجت الاسلام ابوالقاسم علی دوست، رهنامه، ش 6، ص 10
👉@rahnameh
♦️🔸لازم نیست نابغه باشی؛ شهامت داشته باشی کافی است❗️
✅امروز شهامت و جسارت حرف نو زدن در محققان ما نیست، باید این توهم را که فقط نوابغ میتوانند حرف نو بزنند، در هم بشکنیم؛ البته نوابغ جایگاه خاص خودشان را دارند؛ چنانکه در عصر ما دو شخصیت موازی نوآور بودند:
شهید محمدباقر صدر و شهید مطهری و من با جسارت میگویم اولی نابغه بود و دومی نبود؛ ولی دستاورد شهید مطهری بسی بیش از شهید صدر است زیرا هر دو از خصیصه جرأت و جسارت علمی برخوردار بودند.
📚علی اکبر رشاد،مقاله «حوزه باید متحول گردد»، رهنامه، ش6
#لوازم_پژوهشگری
#سیره_پژوهشی_بزرگان
#آسیب_شناسی_پژوهش
👉@rahnameh
❇️گزیده ای از سخنان استاد علی_اکبر_رشاد در مقاله «حوزه باید متحول گردد»:
🔴کارآمدی حوزه در حد انتظار نیست!
امروز ذهنها و زبانها پر از پرسش است. وقتی این همه سؤالهای بیجواب را در قلمرو فلسفه، کلام و فقه ملاحظه میکنم و میبینم کمتر کسی خود را موظف به پاسخگویی میداند، تعجب میکنم. کارآمدی حوزه در حد انتظار نیست، زیرا مطالعات و تحقیقات در آن کاربردی نیست، تعلیم و تربیت و انتشارات نیازسنجانه نیست ... امروز اسلام در ایران در بوته آزمون و اجرا و در جهان در معرض داوری و ارزیابی قرار گرفته است. بدین لحاظ رسالت متفکران اسلامی و روشنفکران مسلمان در تبیین و توسعه معرفت دینی و رفع نواقص و ناراستیهای تئوریک و ارائه پاسخ درخور به پرسشهای نوپدید و پیشنهاد مدلهای کاربردی در زمینه تدبیر مناسبات اجتماعی صد چندان شده است.
🔹لزوم تاثیر فلسفه در صدر تا ذیل حیات بشر
فلسفه ما فلسفه آسمانی است و این فلسفه تا زمینی نشود و دوباره به زمین بازنگردد کارآیی و کاربرد کافی در حیات و مناسبات ما ایفا نخواهد کرد. فلسفه ما غنی و قویم، عمیق و دقیق است، بسیار گسترده و اصیل است. اما این فلسفه کمتر در حیات و زندگی ما نقش برعهده دارد. این فلسفه باید به ما بگوید که در سیاست چه کنیم، در اقتصاد چه کنیم، در مدیریت چه کنیم، در مواجهات اجتماعی و جامعهشناسی چه کنیم. در حوزههای مختلفی که مماس با لحظههای حیات روزمره ماست فلسفه باید راه را به ما نشان بدهد. تا زمانی که فلسفه را در محدوده متافیزیک متوقف میکنیم، یک علم اشراقی خواهد بود که خواص و نوادری با آن سروکار دارند.
🔻#جایگاه_نقد_در_پژوهش و تولید علم
در ابتدا باید توجه داشت که میان مقوله نقد و مسأله نوآوری، پیوندی گسست ناپذیر برقرار است، آن سان که نفی هریک، ملازم با انتفای دیگری است، زیرا نقد منهای نوآوری، منفی بافی است و نوآوری بدون نقد نیز تلاشی است در معرض زوال، و یک نظریه نو، آنگاه شانس پذیرش و پایایی مییابد که نظریههای رقیب آن با نقادی جدی از صحنه خارج شده باشند، به علاوه نقدها سبب نوآوریهاست، بدین سان که، فکر مورد نقادی، از رهگذر دفاع و اصلاح، خود را بازسازی و نوسازی میکند یا با حذف شدن فکر نارس و ناتوان، فکر نوظهور به منصه اثبات و ثبات مینشیند.
🌿لزوم دیدارهای علمی مراجع
دو مرجع که از قله های فقهی و فکری در یک عصر محسوب میشوند، گاهی دو سه دهه در یک شهر زندگی میکنند اما حتی یک دیدار_علمی میان آنها اتفاق نمیافتد! و اگر روزی چنین شد، به عنوان یک حادثه تاریخی ثبت میشود. در حالی که اگر این دیدارها فرهنگ شود، آیا احتمال ندارد که در تضارب علمی میان آن دو یک دیدگاه مورد قبول واقع شود و به لحاظ مبانی و اصول استنباط، این کار در حد فحص از دلیل ارزش علمی ندارد؟
«فقد سنت نقد و تضارب آرا» و همچنین «فقدان عرف تعلم و تبادل علمی و کار گروهی در تحقیق» از آثار این فرهنگ [کنونی] است.
♨️#نیازمحوری_در_پژوهش
چند سال پیش یکی از فضلای قم که به نجف مشرف شده بود، خدمت حضرت آیتالله سیستانی میرسند و ایشان از اوضاع قم و دروس حوزه میپرسند. او پاسخ میدهد بحمدالله درس و بحث رونق خوبی دارد و کرسیهای درس خارج دائر است. ایشان میپرسند چه مباحث و ابوابی مورد تدریس قرار میگیرند؟ او پاسخ میدهد: طبق عرف، ابوابی مانند طهارت، صوم و صلاه و… ایشان با تعجب میگویند: "هنوز این بحثها مطرح میشوند؟!"
موضوعات دروس فقه حوزه علمیه قم باید از مجلس شورای اسلامی بیاید! باید مجلس بگوید که نیاز فقهی کشور چیست.
📚رهنامه، ش 6، صص 16ـ19.
#آسیب_شناسی_پژوهش
👉@rahnameh
🌀✳️🌀وقتی استادی پژوهشگر نباشد، طلبهاش هم دنبال #پژوهش نمیرود!!
🔸تا ما نیرو و برنامه برای تربیت فضلای حوزه، جهت توانمندی در پژوهش نداشته باشیم، نیازهای جامعه هم برطرف نمیشود.
♦️وقتی استادی پژوهشگر نباشد، طلبهاش هم دنبال پژوهش نمیرود؛ چون در این کار تربیتی، طلبه متأثر از روحیات و تواناییهای استاد است. اگر استادی در دانشگاه مقاله علمی-پژوهشی منتشر نکند، نه تنها پیشرفت نمیکند، حتی بعدها از دانشگاه اخراج هم میشود. بنابراین باید کار پژوهشی بکند. چرا در حوزه استادان را رتبهبندی نمیکنیم؟ نمیگویم به پیروی از دانشگاه، استادان را با عنوانهای مربی، استادیار و استاد تمام رتبهبندی کنیم؛ بلکه حوزه باید برای خودش عنوان درست کند و ارتقای اساتید براساس کارهای پژوهشی اساتید باشد. کار پژوهشیشان هم باید در راستای نیازهای پژوهشی جامعه باشد، نه مسائلی که گرهای از جامعه باز نمیکند.
📚گفتگوی حجت الاسلام خسروپناه با رهنامه، ش 6، ص 27ـ28
#آسیب_شناسی_پژوهش در حوزه
#نقش_اساتید_در_پژوهشگرایی_طلاب
👉@rahnameh
🔴نقش استاد دلسوز در ظهور پژوهشگران موفق
🔹حجت الاسلام عبدالحسین خسروپناه:
🌿ما الآن از برکت عنایات حضرت ولی عصر (عج) در همه این رشتهها متخصصانی داریم که صاحبنظرند؛ اما اشکال این است که این صاحبنظران، طلبههای مستعد علاقهمند را تربیت نمیکنند.
🌿فرض کنید علّامهطباطبایی چطور یک سری شاگردان را دور خودش جمع کرده بود؟ یک وقت حضرت آیت الله جوادی آملی به بنده میفرمود: «علامه طباطبایی ما را با بال و پرش تربیت میکرد.»
معلوم است کسی که اینگونه شاگرد تربیت کند، آقای مطهری، آقای جوادی آملی، آقای حسن زاده آملی، آقای سبحانی، آقای مصباح و این شخصیتها را به جامعه تحویل میدهد که هر کدام از این بزرگان برکات زیادی در حوزه داشتهاند.
📚گفتگو با رهنامه #پژوهش ، ش 6، ص 29
👉@rahnameh
‼️حذف تدریجی برخی ارزشها از صحنه پژوهش‼️
✅در پژوهشهای منتسب به حوزه، باید خصوصیاتی برای محقّق قائل شد، مثلاً:
🔸توقّع داشت که به #اخلاص آراسته باشد؛
🔸نگاهی قدسی به کار علمی داشته باشد؛
🔸دغدغه کشف حقیقت داشته باشد؛
🔸هدفش کسب وجاهت اجتماعی و نام یا نان نباشد.
🔻امّا متأسفانه شاهد کمرنگ شدن و حذف تدریجی برخی از این ارزشها در فضای تحقیقاتی حوزه هستیم.
📚مقاله «آسیب شناسی نظام پژوهش حوزه»، رهنامه، ش6، ص 54
#لوازم_پژوهشگری
👉@rahnameh
✅نیازسنجی علامه سید محمدحسین طباطبایی (ره)
🔻وقتی به قم آمدم، مطالعهای در وضع تحصیلی حوزه کردم و فکری درباره نیاز جامعه اسلامی، بین آن نیاز و آنچه موجود بود، تناسبی ندیدم. جامعه ما نیاز داشت که به عنوان جامعه اسلامی قرآن را درست بشناسد و از گنجینههای علوم این کتاب عظیم الهی بهرهبرداری کند ولی در حوزههای علمیه حتی یک درس رسمی قرآن وجود نداشت.
🔻جامعه ما برای اینکه بتواند عقاید خود را در قبال عقاید دیگران عرضه کند و از آنها دفاع نماید، به قدرت استقلال عقلی نیازمند بود. باید درسهایی در حوزه وجود داشته باشد تا قدرت تعقل و استدلال دانشجویان را بالا ببرد. چنین درسهایی در حوزه تدریس نمیشد … تعلیم و تربیت معنوی و اخلاقی به چشم نمیخورد مگر برای افراد نادری.
🔻نه از فلسفه و معقول خبری بود و نه از تفسیر قرآن و نه از سایر بخشهای کتاب و سنت، بلکه فقط فقه و اصول تدریس میشد که فقط بخشی از سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و ائمه (علیهمالسّلام) بود.
🍃بر خود لازم دیدم که یک درس فلسفه، یک درس تفسیر قرآن و یک درس اخلاق در حوزه شروع کنم.
📚رهنامه #پژوهش ، ش 6، ص 43
👉@rahnameh
✳️سهم #پژوهش_در_درس_خارج
🔹فعالیت شاگرد در درس خارج، به سه دسته تقسیم میشود که هر سه را باید انجام دهد. دسته اول، فعالیتهای تمهیدی؛ دسته دوم، فعالیتهای تقریری و دسته سوم، فعالیتهای پژوهشی.
🔻فعالیتهای تمهیدی این است که طلبه باید برای درس خارج مهیا شود ... طلبه باید پیشمطالعه دقیق داشته باشد، اقوال را ببیند ... و هر چه آمادگیهای قبل از درس خارج، بیشتر باشد، میزان و سطح بهرهمندی از درس خارج بیشتر میشود.
🔻فعالیت دیگر، فعالیت تقریری است. درس خارج به لحاظ اهمیت و نیز هدف مهمی که بر دوش خود دارد که ایجاد اجتهاد است، حتماً باید همراه با فعالیت تقریری باشد، چه تقریر شفاهی و چه تقریر کتبی. شاگرد باید بعد از درس، درس را تقریر کند. چه در قالب مباحثه... و چه تقریر کتبی با قلم خودش (نه اینکه حرف های استاد را من البدو الی الختم بنویسد).
🔻علاوه بر تقریر، یک مرحله دیگر هم وجود دارد که آن، نقد و پژوهش است. پس طلبه باید فعالیت تحقیقی هم داشته باشد. مثلاً اینکه استاد میگوید قال فلانٌ کذا، آیا درست میگوید؟ باید تحقیق شود یا اینکه ببیند وقتی استاد استدلالی میکند، درست استدلال کرده است؟ طلبه باید نسبت به آن نقد کند. پس اگر این رکن رکین تحقیق و فعالیت تحقیقی نباشد، درس خارج، ارزش و فایدهای ندارد و طلبه به مقلّدی تبدیل میشود که حرفهایی را میشنود که تأثیر دارد، اما اجتهادی را که خود طلبه پا پیش بگذارد و جرئت نظر دادن پیدا کند، به همراه نمیآورد.
📎حجت الاسلام احمد مبلغی، رهنامه، ش 7، ص16و17
✍️پانوشت: گویا #پژوهش به معنای واقعی کلمه در درس خارج نیز چندان یافت نمی شود!
👉@rahnameh
✅پیشنهادی شش مرحله اي، برای حضور بایستۀ #پژوهش_در_درس_خارج
🔻حجت الاسلام عبدالحمید واسطی:
1️⃣طلبه درس خارج، در مرحله نخست، مسئله را صرفاً به عنوان یک ایده دریافت کند و موظّف باشد صورت مسئله را موجّهسازی بکند که آیا واقعاً مسئله همین است با همین تقریر؟
2️⃣برای حل مسئله فرضیهپردازی بکند. مقصود از فرضیهپردازی این است که بدون مراجعه به منابع و کارهایی که متخصّصین انجام داده اند سعی کند مستقیماً از آیات و روایات پاسخ مسئله را استخراج کند و این استخراجِ خود را بتواند قدم به قدم توضیح بدهد و استدلال عملیات استخراج خود را بیان کند. استظهارها ناخودآگاه نباشد، بلکه مستندسازی بشوند و نتیجهگیریها مبتنی بر مقدمات باشد.
3️⃣نظرات متخصّصینی را که به این مسئله پرداختهاند و همین مسیر را طی کرده اند، شناسایی کند.
به مطالعه تطبیقی این نظرات بپردازد، نقاط اشتراک، نقاط اختلاف، علت اختلاف و تأثیر این اختلاف را روشن کند.
4️⃣فرضیه خود را با این مطالعات تطبیقی مقایسه کند و سپس اصلاح و تکمیل یا تأیید نسبت به نظر خودش داشته باشد.
آنگاه یک تقریر اولیهای را به صورت یک بسته علمی از مسئله و نظرش تنظیم کند،
5️⃣ بعد سر کلاس برود. یعنی در مرحله ابتدایی تولید علم صورت بگیرد بعد سر درس برود. اگر این کار را انجام بدهد حتّی اگر استاد، استادی پژوهشمحور یا مسئلهمحور نباشد، تفکر شاگرد فعال خواهد شد چون استاد به صورت ناخودآگاه این مراحل را با شدّت و ضعفهایی در مراحل مختلف طی میکند، و شاگرد دائم ذهن خود را در یک موقعیت تطبیقی بین عملیات خودش با عملیات استاد قرار میدهد و نقاط اشتراک و نقاط اختلاف بین کار خودش و کار استاد را ردیابی میکند، به خصوص کشف علّت اختلاف که چرا این مطلب را استاد متوجّه شده و من متوجّه نشدم یا استاد کجا را دیده و من ندیدم را ردیابی خواهد کرد.
6️⃣در نهایت هم حتماً در یک جمعبندی نهایی در قالب یک «مقاله»، آن مسئله تدوین بشود و تأثیر آن مسئله بر فضای فکری، فضای رفتاری چه در مقیاس خُرد و چه در مقیاس کلان توصیف شود. حل مسئله نباید ابتر بماند. مسئلهای داشتیم که حل شد، حال چه اثری دارد؟ حتماً تاثیر آن مسئله در عمل و کاربرد پیگیری و ارائه بشود.
📚رهنامه، ش 7، ص 19.
👉@rahnameh
🌿⭕️🌿درس خارج به سبک مکتب سامرا؛ نوعی از حضور بایستۀ #پژوهش_در_درس_خارج
🔹سبک سامرایی به سبک «شاگردمحوری»، معروف و دارای ویژگیهای منحصر به فردی است. میرزای شیرازی، بارزترین مجری این روش بوده است.
در این روش، ابتدا استاد مسئله اصولی یا فرع فقهی را مطرح، و پس از بررسی موضوع توسط استاد، اصل بحث، به صورت شاگردمحوری و مباحثه میان شاگردان و استاد آغاز میشود و شاگردان به اظهار نظر و نقض و ابرام میپردازند و از آرا و افکار آنها در درس بهره برده میشود.
🔹همه شاگردان پیش از حضور در درس، به تحقیق و بررسی آرا و تفکر میپرداختند. سپس در کلاس شرکت میکردند.
🔹وقتی از میرزای شیرازی سؤال میشد، ابتدا ایشان از شاگردان نظر میخواستند و پس از اظهار نظر شاگردان، به آنها جواب میداد و با این شیوه، استعداد شاگردان هم شناسایی میشد.
🔹از آنجا که این سبک بر اساس شاگردمحوری بود، گاهی استاد چندین ساعت به کلاس ادامه میداد. میرزای شیرازی، بر اساس استعداد شاگردان، آن ها را امتحان میکرد و به آنها موضوع تحقیق میداد. سپس از آنها نتیجه تحقیق را میخواست.
♦️افزون بر میرزای شیرازی، میرزا محمدتقی شیرازی، سید میرزا حسن شیرازی، سید محمد فشارکی، میرزا عبدالهادی شیرازی، از طرفداران مکتب سامرا بودهاند. در این سبک، افراد با سرعت بیشتری پیشرفت میکردند و طی مدت کوتاهتری مجتهد میشدند. آخوند خراسانی و شیخ فضلالله نوری و بسیاری دیگر، از پرورش یافتگان این روش هستند.
♦️در این مکتب طلبه حکم محققی را دارد که استاد فقط راهنمای اوست. همچنین در این روش، روحیه علمی در شاگرد به وجود میآید و تثبیت میشود و او نحوه فعالیت جمعی را در حل و فصل مسائل علمی فرا میگیرد. در این سبک، شاگرد روش منطقی اندیشیدن، صحبت کردن و ارائه نظر به دیگران و احترام به نظر مقابل را میآموزد.
📚حجت الاسلام محمدعلی رضایی اصفهانی، مقاله «سبکهای مختلف درس خارج»، رهنامه، ش 7
#پژوهش
#طلبه_محوری
👉@rahnameh