eitaa logo
راه‌نوا
294 دنبال‌کننده
64 عکس
166 ویدیو
2 فایل
پایگاه نشر و تولید شعر و موسیقی انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
6.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📱 | " علی را بر در خیمه رسانید " ◾️ @rahnava1
15.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | " غایة حیاتی " 🎙 اجرا: حسن کاتب الکربلایی، محمد معتمدی 🎼 شاعر: میثم الکربلائی 🎞 تدوینگر: محمد حسین ترابی 🎛 تنظیم کننده: میرزا حسن-استوديو ياس 🎬 کارگردان: تراب مديا الانتاج الحسینی @rahnava1
🎼 | " گلچین روزگار " 💠 هر دل که سوز عشق تکانش نمی‌دهد حق در حریم قرب، مکانش نمی‌دهد تا نشکند دلی به حقیقت، خدای عشق نور و صفا به جوهر جانش نمی‌دهد چون شمع هر که دعوی روشنگری کند تقدیر غیر اشک روانش نمی‌دهد... هر گل که بیشتر به چمن می‌دهد صفا گلچین روزگار، امانش نمی‌دهد آلاله‌ای که داغ ندیده‌ست، دست غیب جا در صف شکسته‌دلانش نمی‌دهد هر دل که نیست تشنۀ جام بلا، خدای سودای عشق و سوز نهانش نمی‌دهد وآن‌کس که دل به آل علی بست، جبرئیل جز حرف عاشقی به زبانش نمی‌دهد... در نینوای عشق کسی بهتر از حسین از جان، رضا به مرگ جوانش نمی‌دهد... آن‌قدر تشنه است که یک بوسۀ وداع پایان به آتش هیجانش نمی‌دهد صد چشمِ انتظار به ره مانده است و اشک مهلت به دیدۀ نگرانش نمی‌دهد پشت سر مسافرش از خیمه آب ریخت وقتی که دید گریه امانش نمی‌دهد زیباتر از علی کسی از اهل‌بیت وحی جان در ره امام زمانش نمی‌دهد.... @rahnava1
📝 | " پیام عاشورا " برخیز و کفن بپوش سر تا پا را تا گریه کنند آن قد و بالا را آغوش کفن را به تنت رنگین کن تا زنده کنی پیام عاشورا را ✍️ 🍂 @rahnava1
📝 | " قرص ماه " رویش را قرص ماه باید بکشد چشمانش را سیاه باید بکشد نوبت به لبان خشک عباس رسید نقاش چقدر آه باید بکشد ✍️ 🍂 @rahnava1
🎼 | " از این دست " 💠 امام عشق را ماه منیری وفاداران عالم را امیری دو دستت گرچه افتادند بر خاک به خاک‌افتادگان را دست‌گیری دوباره تشنگی‌ها پا نگیرد دل ما و دل دریا نگیرد در این بی‌تکیه‌گاهی یا اباالفضل! خدا دست تو را از ما نگیرد عطش را با نگاه آورده بودند دلی سرشار آه آورده بودند تمام کودکانِ تشنه آن روز به دست تو پناه آورده بودند برادر با برادر دست می‌داد برای بار آخر دست می‌داد چه احساس قشنگی ظهر آن روز به عباس دلاور دست می‌داد! برادر! مشک آوردم برایت برو، ای جاری تا بی‌نهایت تمام باغ خشکیده‌ست بشتاب خدا پشت و پناه دست‌هایت! علم را بر زمین بگذارم، اما... تو را دست خدا بسپارم، اما... به چشمم تیر زد آن قوم ای عشق! که دست از دیدنت بردارم اما... شبیه غنچه می‌پژمرد و می‌رفت تبر پشت تبر می‌خورد و می‌رفت بدون دست هم سقّاترین بود به دندان مشک را می‌برد و می‌رفت بگو بغض مرا پرپر کند مشک غم دست مرا باور کند مشک به دندان می‌برم اما خدایا لبانم را مبادا تر کند مشک چو گل پژمردی و لب تر نکردی تبرها خوردی و لب تر نکردی در اوج تشنگی، یک مشت دریا به دندان بردی و لب تر نکردی به آن گل‌های پرپر بوسه می‌زد به روی سینه با هر بوسه، می‌زد به قرآن؟ نه، برادر داشت انگار به دستان برادر بوسه می‌زد خودش می‌رفت، اما دست‌هایش... رقم زد عشق را با دست‌هایش به روی خاک افتادند، اما نیفتادند از پا، دست‌هایش هزاران چشم تر داریم از این دست به دل، خونِ جگر داریم از این دست دل ما خیمه‌ای چشم‌انتظار است چگونه دست برداریم از این دست! @rahnava1
19.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | " کوله بار " 🎙 اجرا: گروه سرود شهید فرجی تهران 🎵 سرپرست گروه: حسین نصیری 🎼 شاعر: محمد رسولی 🎶 موسیقی: محمد پورزاهد 🎛 تنظیم کننده: رضا طاهرخانی 🔶️ تهیه شده در: ماوا @rahnava1