وارد اتاق مادران بخش nicu (مراقبت ویژه نوزادان زیر ۲۸ روز) شدم، بدون هیچ اسم و رسمی(نمیدونستن که پزشکم)، یک تخت خالی وسط اتاق بود . وسایلم رو روش گذاشتم و نشستم . سردرد خیلی زیادی داشتم . سرم رو بین دستام فشار میدادم که آروم تر بشه. صدای اطرافیان نظرمو جلب کرد. 🔺 از وقتی این داروها رو دادن بچم خیلی بیحال شده .وگرنه بچه م هیچیش نبود باور کن . 🔹آره دختر عموی منم بچه‌ش یه بار یه تشنج کوچیک کرده بود ، داروهایی که بهش داده بودن خیلی سنگین بود . 🔺من که مرخص بشم ، کم کم داروها رو کم میکنم . بچم یبار بیشتر تشنج نکرده.تشنجی نیست که. حسگرهام فعال شد ولی هیچی نگفتم. رفتم داخل بخش کنار دخترم. همسایه راستی با همسایه چپی صحبت میکردن . 🔸به نظرت با این شلنگ(سوند دهانی به نام ng که از دهان وارد معده میشه که تغذیه بطور موقت تسهیل بشه) که شیر دادم، بعد در بیارم؟ 🔹نه، اگر دربیاری دوباره شلنگ میارن میزارن تو معده ش. 🔸معده بچه سوراخ نشه. 🔹نه بابا خودشون میدونن دارن چیکار میکنن. شما در نیار شلنگ رو. من دو هفته س بچه‌م بستری ه. شاید بعضیاشون خیلی خوش اخلاق نباشن ولی کارشونو بلدن. حوالی عصر، پزشک بخش اومدن که یکبار همه تخت ها رو ویزیت کنن. 🔻آقای دکتر چرا بچه منو نگه داشتید؟ هم شیرشو میخوره. هم نفسش خوب شده. هم آزمایشاش خوب شده. من ۲۰ روزه که بستری بیمارستانم .خسته شدم بخدا. 🔘چشم. Mri مغزش انجام بشه، بتونه بدون سوند معده شیر بخوره، وزنش هم به ۱کیلو و ۷۰۰برسه(!!!!!!) بعد مرخصتون میکنیم. 🔻 چرا mri ? 🔘چون تشنج داشته دیگه ، mri میکنیم که خیالمون راحت بشه مشکلی در مغز نباشه .صبح توضیح دادم خدمتتون ، این همه صبر کردی چند روز دیگه هم روش اونورتر یه مامان دیگه داشت با پرستار صحبت میکرد که 🔸تورو خدا به بچم دست نزنید. هی میایید یه سیخی میزنید . رگش سالمه باور کن . ▪️والا اگر سیخ هم بزنیم باور کنید بخاطر سلامتی بچه خودتونه. ولی الان فقط میخوام پالس اکسیمتر ( دستگاه سنجش اکسیژن خون) رو به پاش وصل کنم . از راهروی بخش، صدای سرپرستار میاد که با پدر یه نوزاد با صدای بلندتر ( نه به دعوا) صحبت میکنن. 🔹ببینید آقا متاسفانه بچه شما نه مثانه داره نه کلیه . پیوند کلیه برای این سن هم انجام نمیدن. بچه رو ببرید خونه .اینجا کاری براش انجام نمیشه. 🔸خب خانم پرستار من ببرمش خونه که ... 🔹بله متاسفانه اون خانم دکتر زنانی که غربالگری کرد باید بچه رو سقط میکرد .نه که بزاره بچه اینجوری به دنیا بیاد . الانم این بچه خود بخود می میره. دیگه نتونستم صبر کنم . با ناراحتی بلند شدم برم بیرون ببینم مامان بچه کدوم خانمن که بعدا درمورد این که خوب شد سقط نکردن و ... باهاش صحبت کنم که به سرعت متفرق شدن . #پزشک_اطفال #طبابت_راهِ‌من @rahnemoone_madari

زاویه دوم این ماجرا 👇👇👇 از خوش و بش و احوالپرسی پرستارها ، بقیه مامان ها متوجه شدن که من از کادر درمان همین بیمارستان هستم . برای برداشتن وسایلم، به اتاق مادران رفتم . این بار واضحا مامانها پچ پچ میکردن 😄 انگار توی تعارف بودن ، یکی از مامانها خط رو شکست و گفت: ببخشید خانم دکتر کام شکاف دار رو چه سنی عمل میکنن؟ باب سوال پرسیدن باز شد . دو سه نفرشون شرح حال بچه هاشون رو گفتن و سوالاشون رو پرسیدن. و بقیه در مراحل بعدی هر بار میرفتم توی اتاق سوال هاشونو میپرسیدن. یه نی نی با بیحالی، یکی با تب، یکی با تندی تنفس ، یکی با آنومالی و... بستری بودن. 🌼 نکته اولی که برای من داشت این بود که بعضی مامان‌ها، هر چی پزشک و پرستارها گفته بودن انگار برداشت دیگه ای داشتن و به جای این که آروم تر بشن نگران تر شده بودن و موضوع براشون مبهم تر شده بود . 🌱 درس اول برای من: واقعا دادن یکسری اطلاعات به مادر و پدرها لازم نیست چون به رفع ابهام و شفاف شدن وضعیت سلامت نوزاد کمکی نمیکنه. 🌱 درس اول برای والدین: دونستن جزییات کامل اقدامات پزشکی کمکی به آرامششون نمیکنه. زیاد پرسیدن و زیاد دونستن همیشه خوب نیست . 🌼نکته دومی که برای من داشت این بود که دیدم چطور مادرها ۳۰ روز و ۴۰ روز پای نوزاد بستری شون با عشق موندن و هر چند خسته بودن ولی میخندیدن،با دلِ شکسته مناجات میکردن و با عشق و صبوری ادامه میدادن. عشقی که خداوند در مادر نسبت به فرزند گذاشته ، خیلی امید شفا و بهبودی ایجاد میکنه و صبر بر بیماری فرزند رو به مادر میده. 🍀درس دوم برای من: پزشک موظفه امید بده و موظفه نتیجه‌ی بیماری رو به خدا واگذار کنه . ما در درس‌هامون برای هر بیماری پیش آگهی تعریف میکنیم یعنی چه آسیب هایی در آینده متوجه بیمار هست یا طول عمر بیمار بعد از بیماری چقدر هست. ولی بسیار زیاد هم معجزه و لطف خداوند رو میبینیم . پس گفتن پیش آگهی به والدین خیلی به صلاح نیست مگر نکته خاصی داشته باشه .(من که نمیگم) ☘درس دوم برای والدین: به نظرم والدین هم باید هر چی میخوان از خدای متعال بخوان و نقش پزشک رو واقعا واسطه بدونن. بریدن از غیر خدا ، حس تعلق به خدا رو میده و خیلی آرامش بخش ه. 🌾أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ 🌾 يا مَنْ اِسْمُهُ دَوآءٌ وَ ذِكْرُهُ شِفآءٌ 🌾 يا مَنْ يَجْعَلُ الشِّفاءَ فيما يَشاءُ مِنَ الاْشْياءِ #پزشک_اطفال #طبابت_راهِ‌من @rahnemoone_madari

دو سه روزه که نوزادم مریضه...🤒 سرماخورده 🤧 به محبت داداش کوچیکه (مریضی نوزاد خیلی بده. چون به نوزاد دارو نمیتونی بدی، و دستت خیلی بسته‌س. برا همین از روز اول به بچه ها گفته بودم لطفا کمتر نزدیک بشید . لطفا با دست نشسته دست به بچه نزنید و ... . اما داداش کوچیکه اعتقادی به رعایت بهداشت نداره👹 ) هر بار که نگاش میکنم و بیحالی یا علائم بیماریش رو میبینم و اذیت میشم ، از خدا میخوام توانم و سوادم رو برای درمان بچه ها بیشتر کنه. تا در حد وسیله درست و دلسوزانه انجام وظیفه کنم .و نگرانی و سردرگمی پدر و مادرشون رو کم کنم. شما هم برام دعا کنید 🙏 پ.ن: پستونک دکوری‌ه.😅 فقط دقایقی پایدار بود .سپس با زبان به بیرون پرتاب شد. #پزشک_اطفال #طبابت_راهِ‌من @rahnemoone_madari

سلاااااام😭 چجوری میشه به بچه فهموند امتحان دااااارم😫 هر چی سعی میکنم چارتا کلوم درس بخونم این فسقلی نمیزارههههه(قربونش برم🥰 ) تا کتاب باز میکنم، چشم باز میکنه😄 سنسور وصل کرده؟ 🤔 شایدم ماموریت داره 🙄 پ.ن۱: زن و مسئولیتهای اجتماعی ش🤓 پ.ن۲: یکی از بچه هام یک بار بهم گفت مامان یا باید ما رو انتخاب میکردی یا دکتر بودن رو ...☹️ راست میگفت؟ 🤨 پ.ن۳: بسیار زیاد دیدم مادرهای شاغل یا درحال تحصیلی رو که در خلال بچه داری بارها دچار تردید شدن. واقعا بچه داری با بقیه کارهای اجتماعی قابل جمع نیست؟؟؟ #طبابت_راهِ‌من @rahnemoone_madari

بعد از سه سال بیمارستان رفتن و کشیک شب و ... ، دو سه ماه خونه بودن و کنار بچه ها بودن، واضحا حالشون رو بهتر کرده... همونی که میگفت بین ما و شغلت یکی رو انتخاب کن ، بدجوری مامانِ تمام_وقت داشتن بهش مزه کرده😂 خدایا انجام وظایف اجتماعی رو در کنار مادر بودن برامون تسهیل کن🙏🙏 کاش جامعه یک زن رو با ساحت مادریش، در مشاغل ضروری زنانه میخواست. پ.ن: در مورد مشاغل غیرضروری زنانه نظری نمیدم.🧐 اون قلب شکسته رو با فلش رسونده به قلب ترمیم شده و سالم، به نظرتون چی میخواسته بگه؟ برا خودم خیلی جالب بود 😊 #طبابت_راهِ‌من @rahnemoone_madari

انگیزه تمام آزاده‌های عالم برای مجاهدت و از پای ننشستن. انتظار یعنی حرکت. #طبابت_راهِ‌من #ایرانم_برای_ظهور_جوان_بمان

پزشکانی که در دفاع مقدس ۱۲ روزه توسط صهیونیست‌ها به شهادت رسیدند ۱) شهید دکتر محمد حسین عزیزی متخصص گوش و حلق و بینی و عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم پزشکی ۲) شهید دکتر سید داود شیروانی متخصص بیماری‌های عفونی ۳) شهید دکتر علی اکبر داودآبادی متخصص بیماری‌های عفونی و داور بین المللی رشته تیراندازی ۴) شهیده سرکار خانم دکتر زهره رسولی متخصص زنان و زایمان ۵) شهیده سرکار خانم دکتر مریم حجاری دندانپزشک و دارای دکتری حرفه‌ای دندانپزشکی ۶) شهیده سرکار خانم دکتر مرضیه عسگری فوق تخصص طب نوزاد خدایا ما رو بعد از انجام تکالیف به همکاران شهیدمون ملحق کن🙏🙏 #طبابت_راهِ‌من @rahnemoone_madari

در این سال‌ها، بچه ها وسط کشیکها برای تبریک روز پزشک غافلگیرم میکردن. شاد و فارغ از قواعد بیمارستان و کار 💚 امسال برای اونها کنج آرامش خونه🤍 و برای من تداوم وظیفه‌هایم؛ در خانه❤️ #طبابت_راهِ‌من @rahnemoone_madari

روز پزشک سال ۱۴۰۲ #بیمارستان #طبابت_راهِ‌من @rahnemoone_madari

روز پزشک با حضور بچه ها. در کشیک اورژانس سال ۱۴۰۲ #بیمارستان #طبابت_راهِ‌من @rehnemoone_madari

و این روز پزشک سال ۱۴۰۳ تقارن اربعین و روز پزشک . امام رضا شرمنده مون کرد 🥲 به مناسبت روز پزشک ، خدام امام رضا علیه السلام با پرچم حرم اومده بودن در مواکب درمانی مسیر نجف به کربلا برای بزرگداشت روز پزشک. خیلی حال خوب کن بود 💚 #طبابت_راهِ‌من @rahnemoone_madari

امروز از صبح که بیدار شدم دیدم کللللی پیام تبریک روز پزشک برام اومده . از شما عزیزان دوست و مخاطبی که برام پیام گذاشتید هم ممنونم . چند دقیقه ای سالهای عمرم رو مرور کردم . عمری که سرمایه بود. عاقلانه‌س آدم بعد از مدتی برگرده عقب و از خودش بپرسه سرمایه‌ی زندگیم صرف چی شد؟ خدایا خودت از ما همه‌ی شب بیداری‌ها و کنار خانواده نبودن‌ها و نواقص کارمون رو بعد از اصلاح بپذیر 🙏 #طبابت_راهِ‌من @rahnemoone_madari