❓#سوال1055 :
⚜️#اعتقادی
میخواستم نظر آقا سید رو در باره متن زیر بدونم:
#من_چه_میگویم ؟
نگاهی گذرا به #آرای_استاد_مجتهد_شبستری در ارتباط با چگونگی اسلامی زیستن و مسلمان ماندن
💥1- من به عنوان یک مسلمان از حادثه ظهور اسلام و آثار آن این جور میفهمم، که پیامبری ظهور کرده و مردم را دعوت کرده به #ایمان به خدای یگانه و نفی خدایان دیگر که در کلمه #توحید خلاصه میشود .
💥2- اما این پیامبر ، نه در مکه و نه در دوران حکومت خود در مدینه ، #چگونگیهای زندگی اجتماعی ، سیاسی و خانوادگی و قبیلگی آن مردم را، از قبیل اطاعت از رییس قبیله ، چگونگی تنظیم زندگی اجتماعیشان ، اطاعت زن از شوهر ، اطاعت برده از صاحبش ، احکام برخورد با جرایم ، نحوه جنگیدن و بالاخره #آداب_زندگی آنها را ، به هم نریخته است.
💥3- بلکه یک سلسله تعدیلات و #اصلاحات_اخلاقی در همه آنها به #قدر_امکان انجام داده است.
💥4- مثلاً گفته : ای #شوهر باید رفتار #معروف با همسرت داشته باشی ، ای صاحب برده به #برده ات ظلم نکن ، و یا در باب #قصاص گفته ای قبیله مقتول ، حس #انتقام_کشی از کل قبیله قاتل درست نیست ، اگر یک نفر از شما کشتند ، حق دارید فقط یک نفر را بکشید و نه بیشتر و آن هم اگر عفو کنید بهتر است ، دیه بگیرید و #عفو کنید.
💥5- همینطور است #مرد_سالاری ، که یک سنت قوی عربی بوده ، #حاکم_سالاری که تصمیم رؤسای قبائل برای بقیه مطاع بود ، و #عقیده_سالاری که عقیده دینی مقدم بود بر خواستههای دیگر ، یعنی همان دین سالاری ، همه اینها به جای خودش باقی مانده است.
💥6- جامعه پیامبر ، قبل از آنکه او بیاید ، همه چیز با #منافع بتها و متولیان بتخانهها تنظیم میشده و هکذا، این یعنی #دین_سالاری.
پیامبر اینها را #تغییر نداد ، بعد از پیامبر هم باز مرد سالاری بود، دین سالاری بود و حاکم سالاری بود.
البته او در این در این سالاریها، یک رشته #تعدیلات_اخلاقی وارد کرد و گفت عادل باشید و ظلم نکنید.
💥7- پس آن پیامبر #رسالت خود را این طور معنی نمیکرد که من آمدهام یک #سیستم_نوین زندگی اجتماعی و سیاسی بدهم، و... اینها را جزء نبوت خودش نمیدانست.
💥8- تمام آن #احکام اجتماعی، سیاسی، جزائی، خانوادگی و غیره که در قرآن و سنت رسول وارد شده همه آنها عبارت است از یک سلسله #شیوه های_زندگی که مردم حجاز قبل از پیامبر هم داشتند و پیامبر هم در آنها یک #تصحیحات_اخلاقی ایجاد کرد.
💥9- ( و البته ) پارهای از دستور العملها را هم مثل قوانین #ارث معین کرد .
💥10- #نتیجه گیری کلی اینکه از منظر آن نبوت ، #شیوههای_زندگی مردم، تنظیم دستگاه سیاسی شان ، سامان دهی قوانین جزائیشان ، سامان دهی نظام خانوادگیشان ، تنظیم رابطه زن و مرد با هم و امثال این چیزها، کارهایی است که به #خود_مردم واگذار شده است.
#عقلایی پیدا میشوند و تنظیماتی ایجاد میکنند و اینها میشود سنت یا قانون زندگی مردم .
💥11- یکی از #مشکلات فعلی مسلمانان اینست که فکر میکنند این #چارچوبهای سیاسی و اجتماعی، نظامها و عادات و رسوم که در طول این چهارده قرن در #کتابهای_فقهی به عنوان احکام ابدی الهی معرفی شده ، در حالی که در اصل #شیوههای_عربی بوده، دستور العملهای #دائمی ابدی خداوند است و #مجاز نیستند که طرحهای نو دراندازند و شیوههای زیستن خود را خودشان معین کنند.
💥12- #مسلمانی ، به نحوه #تقسیم_ارث یا نوع قانون جزا و یا چگونگی سیستم اقتصادی و سیاسی نیست .
💥13- #مسلمانی به #ایمان به خداوند یکتا و هر گونه #کردار و رفتاری که از #مقتضیات این ایمان است قایم است .
💥14- در #عصر_حاضر ، با توجه به تحولات بوجود آمده و با وضعیتی که #عقلانیتهای گوناگون بوجود آورده ، #مسلمانان هر کشور ، باید #متناسب با وضعیت فرهنگی و سیاسی، طبیعی و جغرافیایی ویژه ای که در آن قرار دارند، #بهترین_سبک تنظیم عقلانی و عادلانه زندگی خود را انتخاب کنند.
💥15- ( مثلا ) ما #مسلمانان_ایرانی در درجه اول باید به #لوازم_ایرانیت ملتزم شویم و آن را سامان دهیم که واقعیتی است طبیعی و داده شده از پیش . یک #زیستن_ایرانی که نظام سیاسی لازم دارد، نظام خانواده لازم دارد، قوانین لازم دارد و ...
اینجا است که فرهنگ ایرانیت و #حقوق_بشر و دموکراسی وارد محاسبات جدی ما میشود.
💥16- وقتی این تنظیمات انجام شد، آن وقت #نوبت این میرسد که من ایرانی #چه_ایمانی را انتخاب کنم؟ ایمان محمد ؟ ایمان عیسی ، ایمان موسی ؟ ایمان بودیسم ؟ ایمان هندوئیسم ؟ کدام ایمان را ؟ ما باید جرأت انتخاب ایمان داشته باشیم.
در این مرحله ایمان و مسلمانی مان را خودمان معنا میکنیم و از گذشتگان #تقلید نمیکنیم.
#سخنرانی_استاد 👇👇👇 - تاریخ نشر اینترنتی: دوشنبه 10 خرداد 1395
تلخیص : محمد صالحي
❓ #سوال2029:
🔻 موارد استثناء برای غیبت وجود دارد؟ مثلا اگر پشت مسئولی صحبت کنیم، غیبت کرده ایم؟
📚 پاسخ #حجت_الاسلام_شیرازی:
🔻موارد #جواز_غیبت:
در موارد خاصی غیبت #مجاز یا #واجب می گردد و این در جایی است که پای #مصلحت مهمتری در کار باشد به گونه ای که حفظ آن مصلحت بر مفاسد بزرگ غیبت غالب و چیره گردد.
🔻از جمله مواردی که داخل در این استثناء است موارد زیر است:
۱- در مورد #دادخواهی و #رفع_ظلم و گرفتن حق که اگر شخص مظلوم افشاگری نکند کسی به داد او نمی رسد و حق او پایمال می گردد. این همان چیزی است که قرآن کریم می فرماید: «لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم و کان الله سمیعا بصیرا؛{ خداوند دوست ندارد کسی با سخنان خود بدی ها را اظهار کند مگر آن کس که مظلوم واقع شده خداوند شنوا و دانا است (نساء، آیه ۱۴۸).
۲- در مورد #بدعت_گذاران و #توطئه_گران و کسانی که بر ضد مصالح مسلمین نقشه می کشند که اگر کار آنها برملا و آشکار گردد مردم به پا می خیزند و جلوگیری کامل یا نسبی می کنند، غیبت این گونه افراد نیز جایز بلکه واجب است.
۳- در مورد مسلمانی که جان یا مال یا ناموسش از سوی دیگری در #خطر قرار گرفته و او آگاه نیست، افشای این خطر نیز جایز بلکه گاهی واجب است.
۴- در مورد #مشورت؛ یعنی در آنجا که کسی می خواهد مثلا با دیگری ازدواج کند یا شرکتی تشکیل دهد یا مسافرت نماید و از انسان درباره شخص مورد نظرش سؤال می کند، در اینجا امانت در مشورت اقتضا می کند آنچه را می داند و در مورد آن برنامه تأثیری گذارد افشا کند چون پرده پوشی در این گونه موارد خیانت است و خیانت در مشورت جایز نیست.
۵- در مورد شهادت دادن در جایی که از انسان #تقاضای_شهادت کنند، نیز غیبت کردن جایز است چون مصلحت شهادت قوی تر است.
۶- طرف #متجاهر به #فسق باشد؛ یعنى، هیچ گونه پروایى نداشته باشد که علناً به گناه و معصیتى دست بزند، که در خصوص گناه علنى او غیبت جایز است.
۷- ممکن است فردى را براى سمتى نظیر #نمایندگى یا ریاست قسمتى خاص، نامزد نموده و مورد بحث قرار دهند. در اینجا انسان مى تواند اگر نقطه ضعفى را اطلاع دارد که خداى ناخواسته با پیدا کردن آن سمت، به اسلام و انقلاب ضربه مى زند، به مسؤولین گوشزد کند.
۸- فرض بفرمایید #بیمارى است که نمى خواهد بعضى از اسرارش نزد طبیب فاش شود و از طرفى چاره اى نیست و طبیب براى معالجه باید بداند. در اینجا نیز مى توان على رغم خواست بیمار، پزشک معالج او را در جریان امر قرار داد. غیبت نسبت به گناهان پنهانى جایز نیست و در نتیجه اگر شخص مبتلا به ارتکاب گناهى است که دیگران از آن خبر ندارند، ذکر آن گناه حرام است.
۹- اگر در مورد خاصى احتمال #منحرف_شدن شخصى در اثر هم نشینى و عدم اطلاع از مفاسد وى وجود دارد، مى توانیم شخص مورد نظر را از معاشرت با آن گنه کار منع کنیم. در این راستا باید کمال احتیاط را رعایت نمود؛ یعنى، در مرحله اول تنها مى توانیم بگوییم که «این معاشرت به صلاح شما نیست» و حق بازگو کردن معایب و گناهان آن شخص را نداریم، پس باید این کار را مرحله به مرحله و به صورت تدریجى انجام دهیم.
۱۰- کسی که #ادعای_منصبی را داشته باشد که #صلاحیت آنرا ندارد مثلا شخص بی لیاقتی ادعای فقاهت می کند و متصدی اموری می شود که اهلیت و صلاحیت آنرا ندارد می توان مردم را به نواقص او توجه داد.
🆔 @rahpouanquestion